eitaa logo
کانال رسمی شیخ محمد قدرتی
1.8هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
38 فایل
شیخ _محمد _قدرتی 📚سخنران حرم مطهر حضرت معصومه س ومسجد مقدس جمکران و سراسر کشور 📚سطح سه حوزه علمیه 📚دکتری تاریخ اسلام از دانشگاه
مشاهده در ایتا
دانلود
امام (ع) ◀️نام: محمدبن علی(ع) ◀️لقب: و ◀️پدر: امام رضا(ع) ◀️مادر: و امام (ع) او را نامید. ◀️کنیه: ابوجعفر ثانی؛ ◀️تولد: ۱۹۵قمری؛ ◀️آغاز : سال ۲۰۳ قمری در ۷سالگی؛ ◀️طول عمر: ۲۵ سال؛ ◀️توسط و دوبار به احضار گردید؛ ◀️سال شهادت: ۲۲۰ قمری به دستور و اقدام همسرش ام فضل؛ ◀️در سن ۲۰ سالگی او را مجبور به با دخترش کرد؛ 📍لذا سن ۹ سالگی برای ازدواج امام با ام فضل درست نیست. ◀️دلیل پذیرش امامت امام جواد(ع) در سن ۷سالگی، استدلال به حضرت و بن مریم در کودکی است. ◀️امام (ع) در خود، همه مخالفان از جمله یحیی بن اکثم را شکست داد، و معتصم و دیگران اعتراف کردند که او عالم به دین است و نصف امت پیرو او است. ◀️شاگردان: علی بن مهزیار ، یونس و.... ◀️امام جواد(ع) در بغداد به میان شیعیان از جمله مساجد آنان حضور می یافت و ضمن مدیریت شیعیان، آنان را از نزاع پرهیز می داد. عضویت در کانال رسمی محمد قدرتی https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
خانه‌ی ، بسیار جالب و دیدنی بود، وسائل و لوازم منزل به طور منظم چیده شده بود، مثلا رنگ پرده‌ها خیلی ساده ولی متناسب با رنگ منزل بود. علت را از ایشان پرسیدند که چرا اینقدر مرتب و منظم است؟ ایشان فرمودند: موقعی که من کردم همسرم از خانواده و نسبتاً متمکّنی بود، و من گفتم که هستم و چیز زیادی ندارم و آنها بدین صورت قبول نمودند، ولی بعدها می‌دیدم هر وقت اقوام و خویشان همسرم به منزل ما می‌آمدند، خانه سر و سامان خوبی نداشت و باعث خجالت و شرمندگی همسرم می‌شد. لذا بخاطر به همسرم و او منزل را به این صورت درآوردم که مشاهده می کنید و این موجب رضایت او شد. زینت منزل فقط به خاطر رضایت او بوده نه برای تمایل خودم به تجملات و زرق و برق دنیوی. 💠 البته خانه و فرش مربوط به یکی از اقوام آقا بود و بعضی از وسائل خانه هم توسط همسرشان که تمکنی داشته‌اند تهیه شده بود. https://eitaa.com/mohammad_ghodratii 🔴عضویت درکانال رسمی محمد قدرتی🔴
🌴🌴🌴 مانع نشوید!❌ 💢این روزها مـد شده هرگـــاه صحبت از و ازدواج پیش می آید، پدر و مادر خصوصا دختران، می گویند: «فرزندمان می خواهــد درس بخواند». 💢این حرف مخالف اسلام و عقل و حتی مخالف میل و خواسته درونی فرزندان تان است. می دانید که هر لطـــمه ای به اینها بخورد، دودش مستقیم در چشم خودتان می‌رود وگناهش هم به گردن شماست. 💢متوجه باشید معمولا فرزندانتان، خصوصا دختران خجالت می کشند که صریحا بگویند: «همسر میخواهم»، حتی ممکن است از روی حیا جواب منفی هم بدهند اما در درون شان غوغایی برپا است. 💢پس با بهانه گیری، جلــوی پای آنها سنگ اندازی نکنـــید و آنها را فدای خواســته های خودتان مثل رسیدن به درجات علمی بالا و برگزاری مراسم های تشریفاتی، ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
🔴درد و دل یک دخترخانم پنجاه ساله ✍چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم.😭 🔻چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم  نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه .من در جوانی در دچار وسواس شدم. 🔘در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند من از  فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم. اولین خواستگارم در سن 19 سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود او به من بسیار ابراز علاقه می کردند. اما بزرگترین مشکلی که در با او می دیدم فاصله سنی مان بود.من و او تنها 5 ماه داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود.بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم.اینطوری اولین خواستگار خود را  رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم. ❌در 19 سالگی تقریبا 6 تا 7 خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی  رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم.مثلا خواهرم که 17 سالگی ازدواج کرد و در کمتر از 6 سال صاحب 4 فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد.بنابراین تصمیم گرفتم بخوانم و پیشرفت کنم.در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم. 🔷بعد از مدتی  معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. ✳️دیگر به سن 25 سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم.در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم. بنابراین هر خواستگاری که سطح و اش کمتر از من بود را  رد می کردم. 🔰تا قبل از سن 30 سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم.اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم:از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد. 🔸از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد.سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از 30 سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد. چرا که بزرگترها می گفتند"هر چه نشینی بر تخت نشینی "یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد. پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند.چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم.از سن 30 به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی،داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود. ⚜اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند.هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم.از نظرم آن ها هم مردود بودند.من در رویاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم.حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟ ♻️کم کم به سن 40 سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر 6 ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم.با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود. ♨️فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم.آخرین مورد خواستگارم راهرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم.پیر مرد 65 ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بودازمن خواستگاری کرد. ❌فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام.😭 چرا همکارم که تمام یک مرد در اوجمع شده بودفقط به خاطر چند سال فاصله سنی ردکردم.😞 ⭕️سنم به 45 رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشداگر هم بودچهره دلنشینی نداشت. 💔امروز در۵۰ سالگی  حس شدن واز همه مهمتر حس شدن را ازدست داده ام. امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کندومن هنوزاندرخم یک کوچه منتظرخواستگارم. ❣امروزحسرت فرصت‌های گذشته رامی خورم.😔🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀
4.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حاج آقا قرائتی : 💕دختر از ۱۲ سالگی شوهر میخواد ، پسر از ۱۷ سالگی زن میخواد!! 🥰 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
🔻مروری بر بیانات کمتر شنیده شده ی درباره «»؛ 🔶عزت به این چیز ها نیست! 🔸بعضی خیال می‌کنند که تشریفات و تویِ هتلِ چنین و چنان رفتن، سالنهای گران گرفتن، خرجهای زیادی کردن،‌ عزّت و شرف و سربلندیِ دختر و پسر را زیاد می‌کند. نخیر عزّت و شرف و سربلندی دختر و پسر به انسانیّت و تقوی و پاکدامنی و بلندنظریِ آنهاست، نه به این چیزها... 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii
2.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️‏پدر کارگر خونه ۳۰ متری با ۷ تا بچه عین دسته گل، تازه از مادر خونه بگم، دانشجو دکتری مطالعات زنان میگن اگه مسئولین حمایت کنن بچه هشتمی رو هم میارن 🌹 ☘عضویت‌درکانال رسمی محمد‌قدرتی🍀 👇 https://eitaa.com/mohammad_ghodratii