eitaa logo
محمد عربشاهی
8هزار دنبال‌کننده
516 عکس
367 ویدیو
496 فایل
استادسطوح عالی حوزه ودانشگاه،دکتری فقه ومبانی حقوق مقاله نویسی و نگارش پایان نامه #پژوهش جیمیل بنده: @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">#mohammadarabshahe@gmail.com 🔻فهرست فیلم،صوت و پی دی اف مقاله و پایان نامه نویسی سنتی و با هوش مصنوعی 👇👇👇 https://eitaa.com/mohammadarabshahe/2314
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 به حج یا زیارت ائمّه علیهم‌السلام برویم یا هزینه‌اش را به نیازمندان و فقرا بدهیم؟! سعيد سمّان گويد: من هر ساله به مشرّف مى‏‌شدم؛ در سالی كه قحطى آمده بود و مردم دچار سختی معیشت شدند، دوستان من گفتند: اگر امسال هزينۀ سفر حَجّت را در راه خدا صدقه بدهی، اجر و ثواب بيشترى خواهى برد! من هم گفتم: شما مطمئن هستيد؟! گفتند: آرى! من در آن سال، هزينۀ سفر حجّ خود را به نیازمندان دادم و در خانه ماندم؛ اما در شب عرفه خوابى ديدم كه از كارم پشيمان شدم و با خودم گفتم: از اين پس به سخن دیگران گوش نمى‏‌دهم و حجّ خانه خدا را ترک نمى‏‌گويم! سال بعد به حج رفتم و در سرزمین مِنا خدمت علیه‌السلام رسيدم و مردم در حضور ایشان جمع شده بودند؛ من جلو رفتم و عرض کردم: بفرمائید كه اگر مردى چنين و چنان كند و ماجرای خودم را شرح دادم؛ بعد پرسيدم: «آيا حج فضيلت بيشترى دارد يا صدقه؟» حضرت فرمودند: «صدقه چه عمل خوبی است!» و اين جمله را سه مرتبه تکرار كردند. من گفتم: درست، اما ارزش كدام يک بيشتر است؟ امام فرمودند: «چه مانعى دارد كه انسان، هم به حجّ خانۀ خدا (یا زیارت ائمه معصومین علیهم‌السلام) برود و هم در راه خدا صدقه بدهد؟!» عرض کردم: «اگر اموالش برای انجام هر دو عبادت کافی نباشد، چه باید كند؟» امام علیه‌السلام فرمودند: «اين كار كه محال نيست! مثلاً اگر همیشه ده درهم برای حج هزينه می‌کرده، به پنج درهم اكتفا كند و پنج درهم ديگر را در راه خدا صدقه بدهد؛ و اگر تا اين حد ممكن نباشد، هرچه مى‏‌تواند از هزينه سفرش بكاهد و آن پول را صدقه دهد تا اجرش كامل شود.» من گفتم: بلى، با اين دستور شما مى‏‌توانيم به انجام هر دو عبادت موفق شويم. حضرت در پايان سه مرتبه فرمودند: «انسان با كدام عبادت ديگر مى‏‌تواند به پاداش حج دست يابد؟!» و سه مرتبه تکرار کردند و سپس ادامه دادند: «وقتی از خانه و نزد عیالش خارج مى‏‌شود و با پرداخت هزينۀ زندگى‌شان از آنان جدا مى‌شود و به سوى خانۀ خدا مى‏‌آيد تا بالاخره به مسجد الحرام مى‏‌رسد؛ ابتدا طواف واجبش را بجا مى‏‌آورد، سپس به سوى مقام ابراهيم علیه‌السلام مى‏‌رود و به نماز طواف مى‌پردازد؛ در اين موقع فرشته‏‌اى در سمت چپش مى‏‌ايستد و چون از نماز طواف فارغ شود، دستى بر پشت او مى‏‌کشد و مى‏‌گويد: اى فلان! گناهان گذشته‌ات پاک شد، تا مى‏‌توانى براى آينده‏‌ات تلاش کن، باشد كه رستگار بمانى.» 📚 کافی (شیخ‌کلینی)، ج۴، ص۲۵۷، ح۲۳ مرآة العقول (علامه‌مجلسی)، ج۱۷، ص۱۲۹ @mohammadarabshahe
◼️ 👈🏼👈🏼 حجت‌الاسلام سیدصادق حسینی‌یزدی، صاحب کتاب: شرح زندگانی آیت‌الله مؤسس و فرزند برومندشان، می‌نویسد: ➖ حجت‌الاسلام آقای شیخ‌علی‌بحرینی اظهار داشتند: در نظرم هست، روزی در محضر استادم، حاج آقا مرتضی حائری از مسجد عشقعلی بعد از خارج شدم و به من فرمودند که: چند روز دیگر باید به مشرف بشوم و مدارکی باید به نزدیک بازار خیابان بوذرجمهری [که الان به اسم ۱۵ خرداد است] بفرستم، کسی را پیدا نکردم! ➖ من خدمت‌شان عرضه داشتم: الان خدمت شما به منزلتان می‌آیم و مدارک را به من بدهید، من همین الان با وسیله‌ای که دارم به تهران می‌روم و مدارک شما را تحویل مدیر کاروان حج می‌دهم. ➖ ایشان بسیار خوشحال شدند و فرمودند که: ما، استادی آن‌چنان نیستیم، ولی بدان که: خیلی‌ها من جمله مرحوم پدرم مدارج عالیه‌ی که طی کردند، از برکات احترام به استادش مرحوم سیّد محمّد فشارکی بود. ➖ بعد (حاج‌آقامرتضی‌حائری) فرمودند: زمانی که به و مشرف شدم، در یک وقت به دیدنمان آمدند و در آن مجلس، علمای بزرگ نجف از مرحوم پدرم سخن به میان آوردند و از موقعیت‌های ایشان و برکات عمرشان گفتگو کردند و متفقاً فرمودند: به نظر ما، این برکات که خداوند به ایشان عطا فرمود، نتیجه خدمات ارزنده ایشان به استادش‌شان [آسیّدمحمّدفشارکی] بود. ➖ و خود ایشان [حاج‌آقامرتضی‌حائری] دو نمونه از خدمت مرحوم حاج شیخ به آقای سیّدمحمّدفشارکی را بیان کردند: ● یکی آنکه: در آخر عمر مرحوم ، ایشان به‌مدت شش‌ماه در منزل بستری شد، و مرحوم حاج شیخ دربست رحل اقامت در منزل استاد افکند و همگی خدمات لازم را چون یک پرستار دلسوز انجام می‌داد. ● و دیگری آن‌که: مرحوم سیدمحمدفشارکی به عِللی از عُلمایی که شَهریه می‌دادند شَهریه نمی‌گرفت، و در حال سختی زندگی می‌کرد. مرحوم پدرم، شهریه خود را می‌گرفت و نصف آن را تقدیم به استاد می‌نمود و با نصف دیگر، معیشت خود را می‌گذراند. 📚 شرح زندگانی آیت‌الله مؤسس وفرزند برومندشان، (چاپ قدس، نشر علامه، تابستان۱۳۸۸ش)، ص۵۴ و ۵3 @mohammadarabshahe