eitaa logo
دلنوشته های جوان دهه هفتادی
209 دنبال‌کننده
530 عکس
134 ویدیو
1 فایل
آیدی مدیر کانال @Mo7sh0 علاقه‌مند به فرهنگ، هنر و ادبیات
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️معرفی فیلم سینمایی پلتفرم فیلم سینمایی پلتفرم در ظاهر جز فیلم های علمی تخیلی با المان‌های تریلر-ترسناک است، اما اگر بخواهیم آن را با دقت توصیف کنیم، با فیلمی در سبک آثار نمادین روبرو هستیم. گالدر گازتلو اوروتیا (کارگردان فیلم) با ایده‌ای درخشان، تمثیلی از دنیای امروز می‌سازد و جنبه‌های مختلف سیاست، اقتصاد و عواقب آنها برای ما را در این دنیای کوچک به تصویر می‌کشد. در زندانی چند صد طبقه، دو زندانی در هر طبقه قرارگرفته‌اند. هرروز سکویی پر از غذا از وسط هر سلول عبور می‌کند و پایین می‌رود؛ مسئله اینجاست که طبقه‌های پایین باید بازمانده غذای طبقه‌های بالا را بخورند و هرچقدر که سلولتان در طبقه‌ پایین‌تری باشد، احتمال رسیدن به غذا کمتر است و زنده باقی ماندن به مرام و مروت زندانیان سلول‌های بالاتر بستگی دارد. در این زندان، تنها چند دقیقه برای خوردن غذا وقت دارید، هیچ غذایی را نمی‌توانید انبار کنید و در انتهای هر ماه جای سلول‌ها به‌صورت تصادفی با هم عوض می‌شود. این ایده جمع‌وجور در فضایی بسته، فرصت بسیار خوبی برای به تصویر کشیدن اثری نمادین در دنیایی پر از طبقات اجتماعی فراهم آورده است. «پلتفرم»، این ایده را به بستری برای برگزاری یک بحث اجتماعی-سیاسی بدل می‌کند و تئوری‌های مختلف را به بوته آزمایش می‌گذارد تا بالاخره به پاسخی برای درک مفهوم عدالت و ناعدالتی برسد. قهرمان فیلم، جوانی روشنفکر است که یک جلد از کتاب «دن کیشوت» را با خودش به زندان آورده است و حالا طی هم‌سلول شدن با افراد مختلف می‌تواند گرایش‌های سیاسی متفاوت را در این زندان ببیند؛ از کسانی که معتقدند باید با منطق مسئله را حل کرد گرفته تا افرادی که مذهب را راه‌حل فرار از زندان می‌بینند. فیلم «پلتفرم» شاید بهترین تعریف برای اثر روشنفکرانه باشد، یعنی اگر در طول زندگی خود به مسائلی مثل عدالت، برابری و طبقات اجتماعی و اقتصادی فکر کرده باشید، با فیلمی روبرو خواهید شد که فرصت خوبی ایجاد می‌کند تا با تحلیل و بررسی آن به تضارب آرا با سایر روشنفکران دوروبر خود بپردازید. بنظرم هر آدمی در دنیای امروز ما باید یکبار هم که شده این اثر را ببیند و نسبت به آن فکر کند. اگر شما با خواندن این مطلب، ترغیب شدید و فیلم را مشاهده کردید خوشحال میشم نظر و برداشت شما را بشنوم. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370
اخیراً دو فیلم سینمایی با نام‌های «دانه انجیر معابد» و «کیک محبوب من» به صورت غیرقانونی در داخل کشور تولید و در فضای مجازی توزیع شده است. فیلم سینمایی «دانه انجیر معابد» اثر محمد رسول‌اف است که نزدیک به سه ساعت می‌باشد. این فیلم سینمایی به جشنواره کن آلمان رسیده و برنده جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره کن شد. گویا این اثر راهی جایزه اسکار هم شده است. داستان این فیلم حول محور‌ اغتشاشات زن، زندگی، آزادی در ایران می‌گذرد. فیلم دربارهٔ یک بازپرس دادگاه انقلاب تهران است که با شدت گرفتن اغتشاشات سال ۱۴۰۱ به‌طور مرموزانه‌ای اسلحه‌اش گم می‌شود. این مسئله او را درگیر بدگُمانی و سوءظن حتی نسبت به همسر و دو دخترش می‌کند. در فیلم مشاهده می‌کنیم این بازپرس مجبور می شود حکم قتل چندتن از اغتشاشگران را امضا کند در حالی که در واقعیت اغلب آنها شامل عفو رهبری شدند و اساساً هیچ بازپرسی در سیستم قضایی محل صدور حکم نیست بلکه مرجع تحقیقات است و این قاضی است که می‌تواند در دادگاه حکم صادر نماید. داستان فیلم ضعیف و کلیشه‌ای است. فضاسازی‌ها تاریک است تا با سیاهی محتوا فیلم همخوانی بیشتری داشته باشد. نوع رابطه پدر با دخترانش بیشتر شبیه رابطه دایی با خواهرزاده یا عامو با برادرزاده است و رابطه عاشقانه و عاطفی دختر و پدر به صورت طبیعی به نمایش گذاشته نشده است. فرض داستان فیلم آن است که همه مسولین قضایی، نظامی، امنیتی و حاکمیتی در ایران با فرزندانشان دارای تضادهای فکری می باشند و این تضادها منجر به از بین رفتن روابط خانوادگی و عاطفی بین آنها شده، این در حالی است که این فرض در بسیاری از مصادیق واقعی صحیح نمی‌باشد و فقط توهمی است که سازندگان آن قصد القا به مخاطبین داخل و خارج کشور داشته‌اند. فیلم بعدی «کیک محبوب من» است. فیلمی درام محصول سال ۲۰۲۴ به نویسندگی و کارگردانی مشترکِ مریم مقدم و بهتاش صناعی‌ها است. لیلی فرهادپور و اسماعیل محرابی در این فیلم بازی می‌کنند. این فیلم به زنی می‌پردازد که تصمیم می‌گیرد علیرغم همه‌ی محدودیت‌های محل زندگی‌اش برای زنان، خواسته‌های خود را برآورده کند و سرانجام با مردی به نام فرامرز آشنا می‌شود. همه آشنایی آنها به ۲۴ ساعت هم طول نمی‌کشد. آنها به منزل زن می‌روند، مشروب می‌خورند، می‌رقصند، آهنگ قدیمی می‌گذارند، شام می‌خورند و نهایتاً فرامرز به صورت طبیعی در تخت بازیگر زن، فوت می‌کند. زن که در فیلم امکان حمل چند کیسه خرید روزمره خود را ندارد و برای حمل آنها نیازمند کمک است جنازه را تنهایی در چاله‌ای که در باغچه منزلش حفر شده به خاک می‌سپارد. اساساً فیلم علاقه دارد بیان کند که زنان در ایران دارای محدودیت‌هایی هستند اما واقعیت آن است که محدودیت‌های زن داستان ما ناشی از تصمیم شخصی خودش است تا حکومت. او خود زندگی همراه با تنهایی را انتخاب کرده و ربطی به حکومت و سیاست ندارد. هرچند دست‌اندرکاران فیلم تلاش می‌کنند با آوردن سکانسی از درگیری زن با پلیس امنیت اخلاقی در پارکی نشان دهند محدودیت برای زنان در ایران ناشی از حکومت است اما حداقل این یک فقره یعنی تنهایی و محدودیت بازیگر اصلی زن این فیلم ناشی از تصمیم و انتخاب خودش است. اساساً داستان و قصه فیلم کلیشه‌ای است این دو فیلم غیرقانونی نشان از ضعیف‌بودن و احمق بودن دشمنان جمهوری اسلامی در حوزه هنر دارد وگرنه با این آثار کلیشه‌ای و بدساخت به دنبال تخریب نظام جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور نبودن و آدم‌‌ها اعم از بازیگر، تهیه‌کننده و... آینده شغلی و هنری خود را با این آثار ضعیف گره نمی زدند. چقدر اروپایی‌ها حقیرن که مجبورن پول‌ها و اعتبارات معنوی مجموعه‌های فرهنگی هنری خودشان را به پای هنرمندان و تولیدکنندگان ایرانی بزارن که فقط قصد چاپیدن آنها را دارند ولی دشمن احمق متوجه این موضوع نمی‌شود. ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ @mohammadsh1370