میراب آب بود و لب تشنه جان سپرد
عشاق چون به درگهِ معشوق رو کنند
از آب دیدگان تنِ خود شستشو کنند
اول قدم ز جان و سرِ خویش بگذرند
در خون دل، تهیه ی غسل و وضو کنند
از تیغ دوست بر تنشان زخمی ار رسد
آن زخم را ز سوزن مژگان، رفو کنند
هر تیر آب دار که آید زشَست دوست
آن تیر را به سینهی سوزان فرو کنند
قربانِ عاشقی که شهیدان کوی عشق
در روز حشر رتبهی او آرزو کنند
عباس نامدار که شاهان روزگار
از خاک کوی او طلب آبرو کنند
میرابِ آب بود و لب تشنه جان سپرد
می خواست آب کوثرش اندر گلو کنند
بی دست ماند و داد خدا دست خود به او
آنان که منکرند بگو رو به رو کنند
گر دست او، نه دست خدایی است، پس چرا
از شاه تا گدا، همه روسوی او کنند
درگاه او چون قبلهی ارباب حاجت است
باب الحوائجش همه جا گفتگو کنند
ذاکر برای آن که مسمّی به اسم اوست
امید آن که عاقبتش را نکو کنند
شاعر: مرحوم سید عباس جوهری (ذاکر)
#روضه
#مدح
#ابوالفضل_العباس سلام الله
#تاسوعا
#مهندسی_فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
14.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرداب مقدس حرم حضرت أبوالفضل العبّاس علیه السّلام
اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
╔.🏴. ══════
╚══════ .🏴.╝
#حضرت_عباس
#محرم_۹
#سرداب
#مهندسی_فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
11.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا
تقابل حق و باطل تا دامنه ی قیامت هست و ما باید امروز بدانیم در کدام خیمه و قرارگاه قرار داریم .
قرارگاه حق و خیمه سیدالشهداء یا قرارگاه شیطان و خیمه ی یزیدیان
ساکت و قاعد و دسته خاکستری و عافیت طلب ومنفعت طلب وجود ندارد.
ببین اکنون در کدام قرارگاه هستی
#حزب_الله
#حسن_نصرالله
#سیاست
#مهندسی_فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
زندهٔ جاوید کیست کشتهٔ شمشیر دوست
دل که مرا در برست به که به زنجیر دوست
دیده عزیزم ولی یار چو گیرد کمان
دیده سپر بایدم کرد بر تیر دوست
پای به میدان عشق گر بنهی بنگری
مردم آزاده را رشک به نخجیر دوست
در همه عالم دلی رسته نبینی ز بند
صید گر اینسان کند زلف گرهگیر دوست
گردن تسلیم پیش آور قاآنیا
ور سر و جان میرود در سر تقدیر دوست https://ganjoor.net/ghaani/ghazalgh/sh16
زندهی جاوید کیست؟ کشتهی شمشیر دوست
مدح حضرت امام حسین علیه السلام؛ شاعر: فؤاد کرمانی
توسط ثقلین در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۹۴
زندهی جاوید کیست؟ کشتهی شمشیر دوست
کآب حیات قلوب، در دم شمشیر اوست
اگر بشکافی هنوز، خاک شهیدان عشق
آید از آن کشتگان، زمزمهی دوست دوست
آن که هلاکش نمود، ساعد سیمین یار
باز به آن ساعدش، کشتهشدن آرزوست
بندهی یزدانشناس، موت و حیاتش یکی است
زآن که به نور خداش، پرورش طبع و خوست
غیر خدا باطل است، در نظر اهل حق
دعوی «اِنّی اَنَا»، کاشفِ توحیدِ هوست
آن شجری را که حق، بهر ثمر پرورید
بانگ «اَنَا الحق» زند، تا ابد از مغز و پوست
دل چو ز خود غافل است، عارف باللّه نیست
بر لب جو سالها، تشنهلب و آبجوست
گوش دل مومن است، سامع صوت خدا
گرچه ز آواز خلق، مُلک، پُر از های و هوست
هر که ز کوی مجاز، پا به حقیقت نهاد
بر سرش از روزگار، مخمصهی توبه توست
عاشق وارسته را با سر و سامان چه کار؟
قصّهی ناموس و عشق، صحبت سنگ و سبوست
عاشق دیدار دوست، اوست که همچون حسین
زردی رخسار او، سرخ ز خون گلوست
هر که چو او پا نهاد، بر سر میدان عشق
بیسروسامان سرش، در خم چوگان چو گوست
دوست به شمشیر اگر، پاره کند پیکرش
منّت شمشیر دوست، بر بدنش موبهموست
گر به اسیری برند، عترت او، دشمنان
هرچه ز دشمن بر او، دوست پسندد، نکوست
تا بتوانی «فواد»! در غم او گریه کن
بر تو از این آب رو، نزد خدا آبروست
شاعر: فؤاد کرمانی
موعظه های فرد زناکار به حضرت یحیی (ع)
همه جمع شدند و حضرت یحیی (ع) نیز در میان جمعیت بودند، مرد زناکار را در گودالی گذاشتند تا او را سنگسار نمایند، او فریاد زد، هر کسی که بر گردنش، حد هست از اینجا برود، همه رفتند، تنها عیسی و یحیی باقی ماندند.
ازآنجایی که آزار و اذيت مومن در اسلام حرام است و شكستن دل انسان مؤمن كه به تعبير روايات، احترام او از كعبه بيشتر است، داراي آثار وضعي و جانبي فراواني است و دلي كه شكست به سادگي التيام نمي يابد و ممکن است زخم آن سالهای سال از بین نرود.
در مرحله اول بايد انسان مراقب باشد دل كسي را نشكند و قلبي را جريحه دار نسازد و اگر خداي ناخواسته اين اتفاق افتاد بايد به سرعت جبران و تلافي كند و دل شكسته را التيام بخشد. در مورد گناهکار نیز چنین است. نباید فرد گناه کار را به خاطر ارتکاب به گناه سرزنش کرد. بلکه باید او را از گناه نهی کرد، سرزنش کردن و نهی از گناه تفاوت بسیاری دارند که باید در مواجهه با فرد گناهکار به دقت استفاده شود. در ادامه داستانی از زبان امام صادق (ع) نقل شده است که چگونگی برخورد حضرت عیسی و حضرت یحیی با فرد گناهکار را نشان می دهد که حاوی نکات آموزنده ای برای دوست داران امر به معروف و نهی از منکر می باشد.
از امام صادق (ع) نقل شده است: مردی به حضور حضرت عیسی (ع) رسید و اقرار کرد که من زنا کردهام و مرا پاک کن.
پس از آنکه زنا کردن او ثابت شد و بنا بر این گردید که او را سنگسار کنند (گویا زنای محصنه بوده است) اعلام شد که جمعیت جمع شوند.
همه جمع شدند و حضرت یحیی (ع) نیز در میان جمعیت بودند، مرد زناکار را در گودالی گذاشتند تا او را سنگسار نمایند، او فریاد زد، هر کسی که بر گردنش، حد هست از اینجا برود، همه رفتند، تنها عیسی و یحیی باقی ماندند.
در این هنگام حضرت یحیی (ع) فرصت را غنیمت شمرد و به خاطر اینکه موعظه آن مرد در آن حال اثر بخش بود نزد او رفت و فرمود:
یا مذنب عظنی: ”ای گنهکار مرا موعظه کن".
او گفت: لا تخلین بین نفسک و هواها فتردی: ”بین نفس خود و هوسهایش را آزاد نگذار تا خود را تباه سازی"
یحیی فرمود: باز مرا موعظه کن.
او گفت : لا تعیرن خاطئاً بخطیئته: ”گنهکار را بخاطر گناهش سرزنش مکن"
یحیی فرمود: باز مرا موعظه کن.
او گفت : لاتغضب : ”خشمگین مشو"
یحیی فرمود: همین سه موعظه مرا کافی است.
🖌عبارت علامه طهرانی درباره لحوق
💠مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه در کتاب شریف معادشناسی چنین می فرمایند:
📖اصحاب سيّد الشّهداء عليه السّلام همگى با آن حضرت معيّت پيدا كردند، حتّى آن غلام سياه؛ سيّد الشّهداء عليه السّلام يك غلام داشتند به نام جَوْن.
اين غلام مال أبو ذرّ غِفارى بود و او را به حضرت بخشيد.
...حضرت به همه اصحاب بشارت معيّت با خود را در عوالم ديگر داد. غلام سياه باور نمىكند كه خدا در روز قيامت او را با امام حسين محشور گرداند؛ غلام سراپا سياه، زبانش درست نيست، مال مملكت ديگر است، قد و هيكل ندارد، لبها درشت و برگشته، موها مجعّد.
ولى اينها همه برداشته ميشود؛ در عالم معنى اتّحاد ارواح است، سياهى برداشته ميشود، يك لباس زيبا در برش مىكنند سفيد، و بدنش مانند نقره خام ميدرخشد.
📜پس از واقعه عاشورا جمعى بر معركه عبور ميكردند، ديدند در كنار كشتگان يك بدن افتاده و بوى عطرى از آن متصاعد است كه مانند آن به مشامشان نرسيده است؛ اين بدن همان غلام سياه بود، سياه بود سفيد شده بود، بويش معطّر شده بود، ملحق شده بود به حضرت مولاى خود و مُطاع خود سيّد الشّهداء عليه السّلام
📋چگونه فِضّه خادمه حضرت زهرا سلام الله عليها ملحق شد به آن حضرت، و سوره هَلْ أَتَى كه در شأن اهل بيت نازل شد فضّه را هم گرفت.
سلمان فارسى در اثر اطاعت و تسليم ملحق شد به خاندان رسول خدا و پيامبر درباره او سَلْمَانُ مِنَّا أَهْلَ الْبَيْت فرمود.
يك بابى داريم در معارف به نام باب لُحوق كه ارواح همجنس با هم ملحق ميشوند؛ چه ارواح بهشتى و چه ارواح جهنّمى.
اصحاب حضرت سيّد الشّهداء عليه السّلام هم ملحق شدند؛ در روز عاشورا با كمال تسليم و صفاى باطن بر يكديگر سبقت مىجستند و خود را فدا ميكردند
📝...ترس نداشتند، غصّه هم نداشتند، زن و فرزند و مِلك و تجارت و وطن، هر چه بود فراموش كردند.
...و چه خوب سروده است شاعر:
داديم به يك جلوه رويت دل و دين را سليم تو كرديم هم آن را و هم اين را
ما سير نخواهيم شد از وصل تو آرى
لب تشنه قناعت نكند ماء مَعين را
مىديد اگر چشم ترا لعل سليمان
مىداد در اوّل نظر از دست نگين را
در دائره تاجوَران راه ندارد
آن سر، كه نسائيده به پاى تو جبين را☆
پس اصل و اساس تحصیل مقامات اصحاب سیدالشهداء تامل در مساله معیّت و لحوق است.
☆معادشناسی ص ۱۰۳
📚شهیدان عشق ص ۱۹ و ۲۰ و ۲۱
#شهید
#سیدالشهداء
#معیت
#مهندسی_فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
💠خصوصیات اصحاب سیدالشهداء
❓اولین سوال این است که سرِّ این مسئله چیست؟ اصحاب سیدالشهدا علیه السلام چه خصوصیتی داشتند که در بین اصحاب ائمه به این جایگاه و عظمت دست یافتند؟
آیا زهد و عبادتشان منشاء این مقامات است؟ آیا علم و معرفتشان آنها را به این جایگاه رسانده است؟ آیا پیشینه و سابقه آنها در جنگ و جهاد فی سبیل الله باعث این عظمت شده است ؟
🔷وقتی تاریخ را ورق میزنیم میبینیم هیچ کدام از اینها نیست جناب علامه شیخ محمد سماوی در کتاب ارزشمند ابصار العین فی انصار الحسین زحمت زیادی کشیدند تا شرح حال اصحاب سیدالشهدا را از لابلای کتابها جمع آوری کنند برخی از اینها بزرگانی هستند که اهل فقاهت و علم و دانشاند برخی از زهّاد و عبّادند ولی برخی هم از افرادی هستند که اسم و رسمی در جایی ندارند و به ظاهر از افراد عادی هستند. حتی بعضی از آنها تازه مسلمانند و سابقهای برای آنها پیدا نمیشود برخی عثمانی مذهب بودند و در جبهه مقابل قرار داشتند اینها همه جذب سیدالشهدا شده و آمدند و متحول شدند.
🔶مرحوم علامه طهرانی رضوان الله علیه تحلیل زیبایی از این حقیقت مقام اصحاب سیدالشهداء علیه السلام دارند که در حقیقت کلید فهم درجات و مقامات این بزرگواران است.
ایشان میفرمایند سرِّ این عظمت را باید در مسئله لُحُوق☆ جستجو کرد.
یکی از مهمترین معارف قرآن که بسیار مسئله بشارت آمیزی است مسئله لحوق است.
لحوق یعنی کسی که در درجه پایین قرار دارد با سبب و ریسمانی به کسی که در درجه بالا قرار دارد متصل و ملحق شود؛ وقتی این الحاق اتفاق افتد و معیت رقم میخورد، این دو در همه عوالم با همدیگر هم درجه میشوند و ملحق شونده از فیوضات بهرههای آن ولیّ الهی که به او ملحق شده بهره میبرد.
☑️با تحمل بر روی مسئله لحوق در آیات قرآن این مطلب به وضوح روشن میشود که در حقیقت لحوق کلید نجات است؛ ما اگر بخواهیم دنبال چیزی در این عالم باشیم باید تمرکز خود را بر لحوق و معیّت با امام قرار دهیم.
☆وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّيَّتُهُمْ بِإِيمَانٍ أَلْحَقْنَا بِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَمَا أَلَتْنَاهُمْ مِنْ عَمَلِهِمْ مِنْ شَيْءٍ كُلُّ امْرِئٍ بِمَا كَسَبَ رَهِينٌ(طوره آیه ۲۱)
📚شهیدان عشق ص ۱۷ و ۱۸ و ۱۹
#شهیدان_عشق
#لحوق
#معیت
#مهندسی_فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
شمع جمع ۲- اشعار فؤاد کرمانی .apk
3.89M
نرمافزار شمع جمع 👆
👌دیوان اشعار عرفانی فؤاد کرمانی (رحمةالله علیه)
تولید #گروه_نرم_افزاری_انیس
🔻شاعر اشعار ملکوتی «نه مراست قدرت آنکه دم زنم از جلال تو یا علی»
و «هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت / باخبران غمت بیخبر از عالمند»
🌷فؤاد كرمانى از آن شاعرانی است كه با زندگانى بىآلايش و ساده و با روحى بلند پرواز و دلی سرشار از ايمان و محبّت، دلباختگان كوى محبّت را دعوت به شركت در احساسات خود كرده
🔻در مناقب و مدايحى كه براى شاه ولايت سروده يقينا درحال جذبه عرفانى و محبّت رحمانى قرارگرفته و درمراثى كه براى حضرت سيد الشهداء«علیه السلام» گفته مسلما از خود بىخود گشته و با قافلهی شهداء همراه بوده و مشاهدات خود در عالم معانى را در قالب الفاظ ريخته و به صورت اين كتاب، به دست خوانندگان داده است.
🔻این عارف شاعر، از سن ۷سالگی شروع به شعر گفتن نموده و سرانجام در سن ۷۰سالگی و حدود سال ۱۳۴۰ هجری قمری (۱۳۰۱ ش) به دیار باقی شتافت؛ قبر او در ۳km كرمان، در دامنه كوه سيد حسين واقع شده
رحمت الهی به روحش باد
#کتاب
#شمع_جمع
#فؤادکرمانی
#مهندسی_فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
#ارسالی
متن شبهه:
دستگاه امام حسین مختص گروهی نیست! همه جور آدمی میتونن تو جلسات امام حسین شرکت کنند، شرابخور، بیحجاب و....
#محرم
🟢 پاسخ استاد شیخ حسین انصاریان به این شبهه را بخوانید
🔹مجلس عزای امام حسین(ع) پذیرای همه نوع افکار است، اما نه همه نوع ابزار.
🔹شرابخوار هم شاید به مجلس امام حسین بیاید اما نه با شیشه شراب، قمارباز هم میتواند به مجلس امام حسین بیاید اما نه با آلات قمار.
🔹آن سگباز و میمونباز هم میتوانند به مجلس امام حسین بیایند اما نه با سگ و میمون.
🔹طبیعتا آن کسی هم که کاشف حجاب است و در خیابانها تننمایی میکند هم میتواند به مجلس امام حسین بیاید اما وقتی به مجلس امام حسین وارد شد حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه یعنی با سر لخت و یا تن لخت وارد شود. پس حتماً باید آداب پوشش را رعایت کند.
🔹بله دستگاه امام حسین بزرگ است و پذیرای همه افکار و ادیان است. ولی قاعده و قانون دارد، احترام دارد.
🔹همه نوع آدمی حق دارد وارد مجلس امام حسین شود، حتی آن گنهکار هم حق دارد، اما هیچکس حق ندارد آداب این مجلس را به سخره گرفته و بیحرمتی کند.
🔹هیچ کس حق ندارد با ابزار گناه و با تظاهر به گناه وارد این مجلس شود و حرمت این مجلس را بشکند و قبح زدایی کند.
🔹مهمان حرمت دارد به شرط اینکه حرمت صاحب خانه را حفظ کند.
#شبهه
#انصاریان
#مجلس_سیدالشهداء
#مهندسی_فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a
🔻بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد!
🔹مقبل گوید که چون واقعه شهادت را تمام نمودم شب جمعه بود. چندان خواندم و گریستم تا آن که در بستر غنودم.
🔸در عالم خواب، خود را در روضه عرش درجه فرزند ابوتراب دیدم، و در حرم محترم منبری گذارده بودند. صاحب محراب و منبر یعنی جناب پیغمبر (ص) نیز تشریف داشت.
🔹در آن اثنا محتشم را حاضر کردند. فرمودند: امشب شب جمعه است بر منبر برو و چیزی در مصیبت فرزندم بخوان.
🔸محتشم به امر آن سیّد محترم بر منبر رفت. خواست در اول درجه بنشیند حضرت فرمود: بالا برو، و چون به پله دوم رفت فرمود: بالا برو، و همچنین تا به عرشه منبر نشست و خواند:
بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
شور نشور واهمه را در گمان فتاد...
🔹مقبل گوید: پس از فراغ از تعزیه داری و سوگواری، جناب سیّد امم، خلعتی به محتشم عطا نمود.
🔸من در این خیال بودم که البته اشعار من قبول سید ابرار نگشته! زیرا به من التفاتی ننموده و امر به خواندنم نفرمود، که ناگاه حوریه ای به خدمت سیّد دوسرا عرض کرد که انسیّه حوراء جناب فاطمه زهرا می گوید که مقرّر بفرما مقبل واقعه ای در مرثیه سید الشهداء بخواند.
🔹پس حضرت مرا امر فرمود، بر منبر رفتم و بر پله اول ایستادم و خواندم:
روایت است که چون تنگ شد بر او میدان
فتاد از حرکت ذوالجناح و از جولان
نه سید الشهدا بر جدال طاقت داشت
نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت
کشید پا ز رکاب آن خلاصه ایجاد
به رنگ پرتو خورشید بر زمین افتاد
بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر زمین افتاد
🔸ناگاه کسی اشاره نمود که فرو بیا؛ دختر سیّد دوسرا بیهوش گشته.
🔹من فرود آمدم و منتظر عطای خیرالانام بودم که دیدم ضریح منوّر سبط خیر البشر باز شد، و شخص جلیل القدری برآمد، اما زخم سینه اش از ستاره افزون، و جراحات بدنش از حدّ و حصر بیرون؛ خلعت فاخری به من عطا نمود
#روضه
#محتشم
#مقبل
#مهندسی_فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a