⚡️شریعت بیتکوین؛ تاملی جامعهشناختی در مناسبات دین و بلاکچین
✔️جواد شریفی در دین آنلاین نوشت🔻
🔹به گمان من، مهمترین فرق میان بلاکچین با دین، در یکی از محوریترین و انقلابیترین مفاهیم حاکم بر بلاکچین است؛ یعنی حذف نهادهای واسطه (third party or middle man). نهاد واسطه هر آن نهادی است که طرفین یک قرارداد برای تضمین تحقق منافع خودشان، برای وی مشروعیت نظارت بر اجرای کامل و دقیق قرارداد را قائل شدهاند. بدیهی است که قرارداد در اینجا مفهومی گستردهتر از اقتصاد دارد و سایر مناسبات اجتماعی را نیز در بر میگیرد. تقریبا دولت و تمامی نهادهای دولتی از آغاز به عنوان یک نهاد واسط ظهور کردهاند و در حال حاضر چنان انباشتی از قدرت و ثروت را در اختیار گرفتهاند که هم کمتر کسی در مشروعیت آنان تشکیک میکند و هم خودشان مجالی برای ایدههای رقیب نمیگشایند و بدین ترتیب از مهمترین دشمنان فنآوری بلاکچین و شتابزدای آن هستند. نهادهای واسطه همچنین فزایندهی دیوانسالاری و مسبب وضعیتی هستند که ماکس وبر از آن به قفس آهنین تعبیر میکرد.
🔹نهادهای واسطه به دنیای تجارت و اقتصاد و سیاست محدود نیستند؛ دنیای شریعت و الهیات هم نهادهای واسطه خودش را دارد؛ یعنی نهاد روحانیت؛ نهادی که فلسفه وجودیاش در طول تاریخ ادیان، ایفای نقش نهاد واسط میان خدا و خلق، میان امر متعالی و امر عرفی، میان حاکم و رعیت، میان مرجع تقلید و مقلّد و… بوده است و دست کم در کشور ما، محل پیوند و همدستیِ الهیات و سیاست و اقتصاد است؛ و مانند دیگر نهادهای واسط، هم حجم زیادی از تراکنشهای مالیِ “صنعت الهیات” را به خودش اختصاص میدهد و هم امر متعالی را درون قفس آهنین دیوان سالاری و منافع صنفی زنجیر میکند.
🔹اگر فنآوری بلاکچین در سراسر دنیا پذیرش همگانی بیابد و اگر بتواند ارزشهای بنیادین خودش(به ویژه حذف نهادهای واسط) را به عنوان فرهنگی عمومی دامنگستر کند؛ آنگاه و در فرآیندی ناگزیر، پای این ایدهها به دنیای الهیات و شریعت هم باز میشوند و در چنین دنیایی کسی را نیارست گفتن که من سخن خدا و پیامبر را به شما میگویم؛ اموال شما را از شما گرفته و به نیازمندان خواهم رساند؛ مجوز شریعت را بر عقود شما جاری خواهم کرد؛ ناظر و ضامن بر اجرای مفاد عقود شرعی و حقوقی خواهم بود؛ از جانب شما مردم بر صلاحیت حاکم شرع نظارت خواهم کرد و در صورت لزوم او را خلع مقام خواهم کرد و…
🔹همه این صحبتها در دنیایی که ارزشهای بلاکچین بر آن حاکم شود، هم بلا موضوع است و هم بیمعنا. بنابراین فناوری بلاکچین دشمن مشترک همه نهادهای واسطه از جمله، دولت، بانک، روحانیت ادیان و… است. به نظر من مفهوم “حذف نهادهای واسطه” مهمترین نقطه افتراق بلاکچین با دین است؛ دست کم با دینی که تاکنون در تاریخ شناختهایم؛ یعنی دین نهادیِ مبتنی بر سلسله مراتب مشروعیت و نیز اقتدار متمرکز. زیرا در فضای بلاکچین، سازوکارهای مشروعیت بخشی، بالا به پایین نیست و هر عضوی از شبکه میتواند یکی از ناظران و مجریان تراکنشهای شبکه باشد و مشروعیتی همتراز با دیگران داشته باشد. دقت شود که این نکته درباره بلاکچینهای متمرکز صادق نیست و بلاکچینهای متمرکز اساسا خلاف ارزشهای بنیادین بلاکچین و انحرافی از آرمانهای لیبرالی آن هستند.
🔹مواجهه مسلمانان به طور عام و ایرانیان به طور خاص با غرب و پدیدههای غربی همواره مواجههای سطحی و روبنایی بوده است. هر پدیدهای را به نازلترین مفهوم از مفاهیمِ بسته و کهن خودمان تقلیل دادهایم و برایش حکم صادر کردهایم؛ بی آن که تلاشی برای فهم ماهیت فلسفی و پیامدهای تمدنی آن کرده باشیم. چنانکه فقیهان نیز فنآوری بلاکچین را به رمزارزها و رمزارزها را به مفاهیمی چون قمار یا شروط مبیع فرو میکاهند و حکم به حرمت میکنند؛ سپس میبینند که راه به جایی نمیبرند و به احترام مقلّدان، اصل برائت و حلیّت جاری میکنند؛ سپس گروهی هوار بر میآورند که ما خودمان از قبل مفاهیم و ابزارهایی مشابه را داشتهایم که از دل سنت قابل استخراج است/باید باشد. سپس قراردادهای پروژههای بلاکچین و رمزارزهای اسلامی/حوزوی بسته میشوند و تلاش میشود تا چرخ از نو اختراع شود و باز تکرار تاریخ و باقی ماجراها چنان که میدانیم.
#هوش_مصنوعی
#ارزدیجیتال
#بیت کوئین
#فقه
#مهندسی_فرهنگی
https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a