eitaa logo
♡ اسرار الهی آرامش ♡
37.5هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
4.8هزار ویدیو
14 فایل
💚‌«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوب»💚 ✨ با استفاده از خودشناسی و انسان‌شناسی الهی به آرامش، شادی و مهربانی برس و زندگیت رو به لطف خدا متحول کن💖 راه ارتباطی 👇 @zamiri_m 🌱تعرفه تبلیغ 👇 https://eitaa.com/joinchat/4073587659C47f7c7e6ab
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌿🌻 Join🔜 @mohandesi_fekr زن نمی دانست که چه بکند ؟  خلق و خوی شوهرش او را به تنگ آورده بود ، همیشه می گفت و می خندید ، با بچه ها خوش و بش می کرد  ولی مدتی بود با کوچکترین مسئله عصبانی می شد و داد و فریاد می کرد !!! زن روزی به نزد راهبی رفت تا از او کمک بگیرد ، او در کوهستان زندگی می کرد ، زن از راهب معجونی  خواست تا شاید چاره ای کارش شود ! راهب نگاهی به زن کرد و گفت : چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است !.  ببر کوهستان !! آن حیوان بسیار وحشی است !! و هر وقت تار مویی از سبیل ببر وحشی را آوردی برایت  معجونی می سازم تا شوهرت با تو مهربان شود .... زن با ناامیدی به خانه اش برگشت . غذایی را آماده کرد و روانه ی کوهستان شد ، خود را به نزدیکی غار رساند ، از شدت ترس بدنش می لرزید  اما مقاومت کرد .. آن شب ببر بیرون نیامد !.  چندین شب به همین منوال گذشت هر شب چند گام به غار نزدیکتر می شد ، بلاخره ببر وحشی غرش کنان از  غار بیرون آمد و ایستاد و به اطراف نگاه کرد !. هر شب که می گذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر می شدند .... چهار ماه طول کشید تا ببر به واسطه ی بوی غذا به زن نزدیک شد ، و آرام آرام شروع به خوردن کرد .  مدتی گذشت .... طوری بود که ببر بر سر راه زن می ایستاد و منتظر می ماند زن خود را به ببر نزدیک تر میکرد و سر او را  نوازش می کرد و به ملایمت به او غذا می داد ،  هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود هیچ عیب جویی ، ترس و وحشتی در میان نبود و بر خلاف دشواری و  سختی راه هر شب آن زن برای ببر غذا می برد و سر او را در دامن خود می گذاشت ، دست نوازش بر مویش  می کشید ....!!!! بالاخره یک شب زن با ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند ، و شادمان نزد آن راهب رفت .... فکر می کنید آن  راهب چه کرد ؟ نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود .. زن ، هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون می زد ماند که چه بگوید .راهب با  خونسردی رو به زن کرد و گفت : آیا ”مرد تو " از آن ببر کوهستان بدتر است ؟تو نیرویی داری که از وجود آن بی خبری !! ✨با و ، و توانستی آن حیوان را کنی !!! 💪مهار خشم شوهرت در دستان توست ، 👌پس و را به او و با و و را از او دور ساز. Join🔜 @mohandesi_fekr 🌿🌻🌿🌻 http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
🌺🍃🌺🍃 👌تمام هدف خدا از خلقت ما اينه که👇👇 خلیفه اش رو زمین باشیم؛ و همانند او بشیم. ✅و اولین قدم،برای به خدا؛👇 🔱 و 🔱 📝 💵به خاطر داشته باشیم که انفاق فقط در مادیات و پول نیست. 😞متاسفانه اکثر ما بخل در لبخند و محبت داریم. حتی نمیتونیم به روی همسر و پدر و مادر و فرزندمون بخندیم .😑 اونا رو در آغوش بکشیم بهشون بگیم چقد دوستشون داریم 💕 ویا حتی در برخورد با دیگران،خیلی خشن و تیز برخورد می کنیم. ⚔ ☀️گاهی یک ، ☺️یک ❣یک در اغوش کشیدن،پدر و مادر و همسر،ویا فرزند.... 💥خیلی از گناهان ما رو می بخشه و ما رو خیلی به خدا نزدیک میکنه. 👌پس برای خدا هم که شده و و کن.😊 وحتما این کار و از خانواده شروع کن . ⚠️مواظب حرف شیطون باشید که میگه 😈نه به روش نخند پرو میشه،یا مگه فراموش کردی که باهات چی کار کرده... یادت باشه اون درست تو راه راست منتظرته پس با قدرت حرکت کن💪 👇💗🍃 Join🔜 @mohandesi_fekr 〰〰〰💗〰〰〰💗 http://eitaa.com/joinchat/3278307328Cea4aca301a
🌻🌿🌻 Join🔜 @mohandesi_fekr زن نمی دانست که چه بکند ؟  خلق و خوی شوهرش او را به تنگ آورده بود ، همیشه می گفت و می خندید ، با بچه ها خوش و بش می کرد  ولی مدتی بود با کوچکترین مسئله عصبانی می شد و داد و فریاد می کرد !!! زن روزی به نزد راهبی رفت تا از او کمک بگیرد ، او در کوهستان زندگی می کرد ، زن از راهب معجونی  خواست تا شاید چاره ای کارش شود ! راهب نگاهی به زن کرد و گفت : چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است !.  ببر کوهستان !! آن حیوان بسیار وحشی است !! و هر وقت تار مویی از سبیل ببر وحشی را آوردی برایت  معجونی می سازم تا شوهرت با تو مهربان شود .... زن با ناامیدی به خانه اش برگشت . غذایی را آماده کرد و روانه ی کوهستان شد ، خود را به نزدیکی غار رساند ، از شدت ترس بدنش می لرزید  اما مقاومت کرد .. آن شب ببر بیرون نیامد !.  چندین شب به همین منوال گذشت هر شب چند گام به غار نزدیکتر می شد ، بلاخره ببر وحشی غرش کنان از  غار بیرون آمد و ایستاد و به اطراف نگاه کرد !. هر شب که می گذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر می شدند .... چهار ماه طول کشید تا ببر به واسطه ی بوی غذا به زن نزدیک شد ، و آرام آرام شروع به خوردن کرد .  مدتی گذشت .... طوری بود که ببر بر سر راه زن می ایستاد و منتظر می ماند زن خود را به ببر نزدیک تر میکرد و سر او را  نوازش می کرد و به ملایمت به او غذا می داد ،  هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود هیچ عیب جویی ، ترس و وحشتی در میان نبود و بر خلاف دشواری و  سختی راه هر شب آن زن برای ببر غذا می برد و سر او را در دامن خود می گذاشت ، دست نوازش بر مویش  می کشید ....!!!! بالاخره یک شب زن با ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند ، و شادمان نزد آن راهب رفت .... فکر می کنید آن  راهب چه کرد ؟ نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود .. زن ، هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون می زد ماند که چه بگوید .راهب با  خونسردی رو به زن کرد و گفت : آیا ”مرد تو " از آن ببر کوهستان بدتر است ؟تو نیرویی داری که از وجود آن بی خبری !! ✨با و ، و توانستی آن حیوان را کنی !!! 💪مهار خشم شوهرت در دستان توست ، 👌پس و را به او و با و و را از او دور ساز. Join🔜 @mohandesi_fekr 🌿🌻🌿🌻
🌺🌿﷽🌿🌺 🦋تمام هدف خدا از خلقت ما اينه که👇👇 خلیفه اش رو زمین باشیم؛ و همانند او بشیم. ✅و اولین قدم،برای به خدا؛👇 🔱 و 🔱 📝 💵به خاطر داشته باشیم که انفاق فقط در مادیات و پول نیست. 😞متاسفانه اکثر ما بخل در لبخند و محبت داریم. حتی نمیتونیم به روی همسر و پدر و مادر و فرزندمون بخندیم .😑 اونا رو در آغوش بکشیم بهشون بگیم چقد دوستشون داریم 💕 ویا حتی در برخورد با دیگران،خیلی خشن و تیز برخورد می کنیم. ⚔ ☀️گاهی یک ، ☺️یک ❣یک در اغوش کشیدن،پدر و مادر و همسر،ویا فرزند.... 💥خیلی از گناهان ما رو می بخشه و ما رو خیلی به خدا نزدیک میکنه. 👌پس برای خدا هم که شده و و کن.😊 وحتما این کار و از خانواده شروع کن . ⚠️مواظب حرف شیطون باشید که میگه 😈نه به روش نخند پر رو میشه،یا مگه فراموش کردی که باهات چی کار کرده... یادت باشه اون درست تو راه راست منتظرته پس با قدرت حرکت کن💪 🦋👇 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• Join🔜 @mohandesi_fekr1 🌺🌿🌺🌿
✅زن نمی دانست که چه بکند ؟  خلق و خوی شوهرش او را به تنگ آورده بود ، همیشه می گفت و می خندید ، با بچه ها خوش و بش می کرد  ولی مدتی بود با کوچکترین مسئله عصبانی می شد و داد و فریاد می کرد !!! زن روزی به نزد راهبی رفت تا از او کمک بگیرد ، او در کوهستان زندگی می کرد ، زن از راهب معجونی  خواست تا شاید چاره ای کارش شود ! راهب نگاهی به زن کرد و گفت : چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است !.  ببر کوهستان !! آن حیوان بسیار وحشی است !! و هر وقت تار مویی از سبیل ببر وحشی را آوردی برایت  معجونی می سازم تا شوهرت با تو مهربان شود .... زن با ناامیدی به خانه اش برگشت . غذایی را آماده کرد و روانه ی کوهستان شد ، خود را به نزدیکی غار رساند ، از شدت ترس بدنش می لرزید  اما مقاومت کرد .. آن شب ببر بیرون نیامد !.  چندین شب به همین منوال گذشت هر شب چند گام به غار نزدیکتر می شد ، بلاخره ببر وحشی غرش کنان از  غار بیرون آمد و ایستاد و به اطراف نگاه کرد !. هر شب که می گذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر می شدند .... چهار ماه طول کشید تا ببر به واسطه ی بوی غذا به زن نزدیک شد ، و آرام آرام شروع به خوردن کرد .  مدتی گذشت .... طوری بود که ببر بر سر راه زن می ایستاد و منتظر می ماند زن خود را به ببر نزدیک تر میکرد و سر او را  نوازش می کرد و به ملایمت به او غذا می داد ،  هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود هیچ عیب جویی ، ترس و وحشتی در میان نبود و بر خلاف دشواری و  سختی راه هر شب آن زن برای ببر غذا می برد و سر او را در دامن خود می گذاشت ، دست نوازش بر مویش  می کشید ....!!!! بالاخره یک شب زن با ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند ، و شادمان نزد آن راهب رفت .... فکر می کنید آن  راهب چه کرد ؟ نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود .. زن ، هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون می زد ماند که چه بگوید .راهب با  خونسردی رو به زن کرد و گفت : آیا ”مرد تو " از آن ببر کوهستان بدتر است ؟تو نیرویی داری که از وجود آن بی خبری !! ✨با و ، و توانستی آن حیوان را کنی !!! 💪مهار خشم شوهرت در دستان توست ، 👌پس و را به او و با و و را از او دور ساز. 🦋👇 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• Join🔜 @mohandesi_fekr1 🌿🌺🌿🌺🌿
🌺🌿﷽🌿🌺 🦋تمام هدف خدا از خلقت ما اينه که👇👇 خلیفه اش رو زمین باشیم؛ و همانند او بشیم. ✅و اولین قدم،برای به خدا؛👇 🔱 و 🔱 📝 💵به خاطر داشته باشیم که انفاق فقط در مادیات و پول نیست. 😞متاسفانه اکثر ما بخل در لبخند و محبت داریم. حتی نمیتونیم به روی همسر و پدر و مادر و فرزندمون بخندیم .😑 اونا رو در آغوش بکشیم بهشون بگیم چقد دوستشون داریم 💕 ویا حتی در برخورد با دیگران،خیلی خشن و تیز برخورد می کنیم. ⚔ ☀️گاهی یک ، ☺️یک ❣یک در اغوش کشیدن،پدر و مادر و همسر،ویا فرزند.... 💥خیلی از گناهان ما رو می بخشه و ما رو خیلی به خدا نزدیک میکنه. 👌پس برای خدا هم که شده و و کن.😊 وحتما این کار و از خانواده شروع کن . ⚠️مواظب حرف شیطون باشید که میگه 😈نه به روش نخند پر رو میشه،یا مگه فراموش کردی که باهات چی کار کرده... یادت باشه اون درست تو راه راست منتظرته پس با قدرت حرکت کن💪 🦋👇 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• Join🔜 @mohandesi_fekr1 🌺🌿🌺🌿
✅زن نمی دانست که چه بکند ؟  خلق و خوی شوهرش او را به تنگ آورده بود ، همیشه می گفت و می خندید ، با بچه ها خوش و بش می کرد  ولی مدتی بود با کوچکترین مسئله عصبانی می شد و داد و فریاد می کرد !!! زن روزی به نزد راهبی رفت تا از او کمک بگیرد ، او در کوهستان زندگی می کرد ، زن از راهب معجونی  خواست تا شاید چاره ای کارش شود ! راهب نگاهی به زن کرد و گفت : چاره ی کار تو در یک تار مو از سبیل ببر کوهستان است !.  ببر کوهستان !! آن حیوان بسیار وحشی است !! و هر وقت تار مویی از سبیل ببر وحشی را آوردی برایت  معجونی می سازم تا شوهرت با تو مهربان شود .... زن با ناامیدی به خانه اش برگشت . غذایی را آماده کرد و روانه ی کوهستان شد ، خود را به نزدیکی غار رساند ، از شدت ترس بدنش می لرزید  اما مقاومت کرد .. آن شب ببر بیرون نیامد !.  چندین شب به همین منوال گذشت هر شب چند گام به غار نزدیکتر می شد ، بلاخره ببر وحشی غرش کنان از  غار بیرون آمد و ایستاد و به اطراف نگاه کرد !. هر شب که می گذشت آن ببر و زن چند گام به هم نزدیکتر می شدند .... چهار ماه طول کشید تا ببر به واسطه ی بوی غذا به زن نزدیک شد ، و آرام آرام شروع به خوردن کرد .  مدتی گذشت .... طوری بود که ببر بر سر راه زن می ایستاد و منتظر می ماند زن خود را به ببر نزدیک تر میکرد و سر او را  نوازش می کرد و به ملایمت به او غذا می داد ،  هیچ سرزنش و ملامتی در کار نبود هیچ عیب جویی ، ترس و وحشتی در میان نبود و بر خلاف دشواری و  سختی راه هر شب آن زن برای ببر غذا می برد و سر او را در دامن خود می گذاشت ، دست نوازش بر مویش  می کشید ....!!!! بالاخره یک شب زن با ملایمت تار مویی از سبیل ببر کند ، و شادمان نزد آن راهب رفت .... فکر می کنید آن  راهب چه کرد ؟ نگاهی به اطرافش کرد و آن تار مو را به داخل آتشی انداخت که در کنارش شعله ور بود .. زن ، هاج و واج نگاهی کرد در حالی که چشمانش داشت از حدقه بیرون می زد ماند که چه بگوید .راهب با  خونسردی رو به زن کرد و گفت : آیا ”مرد تو " از آن ببر کوهستان بدتر است ؟تو نیرویی داری که از وجود آن بی خبری !! ✨با و ، و توانستی آن حیوان را کنی !!! 💪مهار خشم شوهرت در دستان توست ، 👌پس و را به او و با و و را از او دور ساز. 🦋👇 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• Join🔜 @mohandesi_fekr1 🌿🌺🌿🌺🌿
🌺🌿﷽🌿🌺 🦋تمام هدف خدا از خلقت ما اينه که👇👇 خلیفه اش رو زمین باشیم؛ و همانند او بشیم. ✅و اولین قدم،برای به خدا؛👇 🔱 و 🔱 📝 💵به خاطر داشته باشیم که انفاق فقط در مادیات و پول نیست. 😞متاسفانه اکثر ما بخل در لبخند و محبت داریم. حتی نمیتونیم به روی همسر و پدر و مادر و فرزندمون بخندیم .😑 اونا رو در آغوش بکشیم بهشون بگیم چقد دوستشون داریم 💕 ویا حتی در برخورد با دیگران،خیلی خشن و تیز برخورد می کنیم. ⚔ ☀️گاهی یک ، ☺️یک ❣یک در اغوش کشیدن،پدر و مادر و همسر،ویا فرزند.... 💥خیلی از گناهان ما رو می بخشه و ما رو خیلی به خدا نزدیک میکنه. 👌پس برای خدا هم که شده و و کن.😊 وحتما این کار و از خانواده شروع کن . ⚠️مواظب حرف شیطون باشید که میگه 😈نه به روش نخند پر رو میشه،یا مگه فراموش کردی که باهات چی کار کرده... یادت باشه اون درست تو راه راست منتظرته پس با قدرت حرکت کن💪 🦋👇 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• Join🔜 @mohandesi_fekr1 🌺🌿🌺🌿
🌺🌿﷽🌿🌺 🦋تمام هدف خدا از خلقت ما اينه که👇👇 خلیفه اش رو زمین باشیم؛ و همانند او بشیم. ✅و اولین قدم،برای به خدا؛👇 🔱 و 🔱 📝 💵به خاطر داشته باشیم که انفاق فقط در مادیات و پول نیست. 😞متاسفانه اکثر ما بخل در لبخند و محبت داریم. حتی نمیتونیم به روی همسر و پدر و مادر و فرزندمون بخندیم .😑 اونا رو در آغوش بکشیم بهشون بگیم چقد دوستشون داریم 💕 ویا حتی در برخورد با دیگران،خیلی خشن و تیز برخورد می کنیم. ⚔ ☀️گاهی یک ، ☺️یک ❣یک در اغوش کشیدن،پدر و مادر و همسر،ویا فرزند.... 💥خیلی از گناهان ما رو می بخشه و ما رو خیلی به خدا نزدیک میکنه. 👌پس برای خدا هم که شده و و کن.😊 وحتما این کار و از خانواده شروع کن . ⚠️مواظب حرف شیطون باشید که میگه 😈نه به روش نخند پر رو میشه،یا مگه فراموش کردی که باهات چی کار کرده... یادت باشه اون درست تو راه راست منتظرته پس با قدرت حرکت کن💪 🦋👇 ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• Join🔜 @mohandesi_fekr1 🌺🌿🌺🌿