🌴حکمتهای نهج البلاغه🌴
(ترجمه وشرح حکمت 15)
✅ متن: وَ قَالَ (علیه السلام): مَا كُلُّ مَفْتُونٍ يُعَاتَبُ.
*
✅ترجمه: امام علی علیه السلام فرمود: هر فریفته و فريب خورده اى در خورِ عتاب و سرزنش نیست.
*
🔰تذکر: مطالبی که در بخش کلمات، بین دو پرانتز نوشته می شود، جهت مطالعه علاقه مندان آشنا به ادبیات عرب است.
✅ کلمات:
♦️ما: حرف نفی است.
(ما: تأتى على وجهين: اسمية، وحرفية، وكل منهما ثلاثة أقسام.
فأما أوجه الاسمية...........
وأما أوجه الحرفية، فأحدها: أن تكون نافية، فإن دخلت على الجملة الاسمية أعمَلهاالحجازيونَ والتهاميون والنجديون عملَ ليس بشروط معروفة نحو "ما هذا بشرا".
"ما هُنَّ أمهاتهِم".وعن عاصم أنه رفَع أمهاتهم على التميمية. وندر تركيبها مع النكرة تشبيها لها بِلا، كقوله: وما بأسَ لوردت علينا تحية * قليل على من يعرف الحق عابها.
وإن دخلت على الفعلية لم تعمل نحو (وما تنفقونَ إلا ابتغاءَ وجهِ اللهِ).........
مغنی اللبیب.)
*
♦️كُلّ: همه ، تمام ، جميع ، هر .
(كُلّ [ك ل ل]: اسمى است كه بر افراد متعدد وضع شده و يا براى همه اجزاء يك واحد است، اين كلمه همواره با اضافه لفظى و يا تقديرى بكار برده مى شود.)
(كُلّ: اسم موضوع لِاستغراقِ أفرادِ المُنَكَّرِ، نحو :كلُّ نفس ذائقةُالموتِ" والمُعَرَّفِ المجموعِ نحو "وكلُّهم آتيهِ يومَ القيامةِ فردا" وأجزاءِ المفردِالمُعَرَّفِ نحو "كلُّ زيد حسن" ، ............
مغنی اللبیب)
*
♦️مفتون: فریفته، فریب خورده، شیفته، دلباخته.
(فَتَنَ: الْمَالُ النَّاسَ مِنْ بَابِ ضَرَبَ "فُتُوناً" اسْتَمَالَهُمْ و "فُتِنَ"فِی دِینِهِ و "افتُتِنَ" أَیْضاً بِالْبِنَاءِ لِلْمَفْعُولِ مَالَ عَنْهُ و "الْفِتْنَةُ"الْمِحْنَةُ وَ الابْتِلَاءُ وَ الْجَمْعُ "فِتَنٌ" و أَصْلُ "الفِتْنَةِ" مِنْ قَوْلِک: "فَتَنْتُ الذَّهَبَ و الْفِضَّةَ، إِذَا أَحْرَقْتَهُ بِالنَّارِ لیَبِینَ الجَیِّدُ مِنَ الرَّدِیءِ. المصباح المنیر.)
*
♦️یُعاتَب:ملامت وسرزنش می شود، نکوهش می شود.
( یُعاتَب: فعل مضارع مجهول است از باب مفاعله، از ریشه ی [ع ت ب]. عاتَبَه عِتَابًا و مُعَاتَبَةً على كذا: او را بر چيزى مَلامت و سرزنش كرد - عاتَبَ هُ: او را نكوهش كرد.)[1]
* * *
✅ بیان: مفتون ازماده فتنه است وفتنه در کلام عرب، در معانی مختلفی استعمال شده است. اما در این سخن امام علی علیه السلام، دو معنا به ذهن می رسد: اول اینک فتنه بمعنای گرفتاری و مشکلات باشد، دوم اینکه بمعنای فریب وفریفتن باشد، پس شخص مفتون کسی است که دچارمشکلات و گرفتاری شده است ویا کسی است که فریفته شده و فریب خورده است، ونظر به اینکه هر کدام از این دو، علل مختلفی دارد که در برخی از اقسام آن، شخصِ مفتون، مستحقِ عتاب وسرزنش نمی باشد، زیرا علم ما به حوادث محدود است واز تفسیر تمام پدیده ها عاجز هستیم، پس در عتاب وسرزنش، باید جانب انصاف واحتیاط را رعایت کنیم، زیرا که چه بسا، عتاب روا نباشد.
استاد یوسف شیخ رحمت الله علیه
---------------
✅ [1]منابع:
-صحاح اللغة، الجوهری.
-المصباح المنیر، الفیُّومی.
-مجمع البحرین، الطریحی
-مغنی اللبیب، ابن هشام الانصاری.
-شرح ابن عقیل، عبدالله بن عقیل.
🌏 مجتمع اهل البیت علیهم السلام
حضرت زینب سلام الله علیها
(قسمت اول)
✅ نسب، ولادت، نام، لقب و کنیه:
حضرت زینب(س) دختر امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) است.[1] زینب به معنای «درخت نیکو منظر و خوشبو»[2] یا «زینت پدر» است.[3] بنابر برخی منابع، حضرت زینب(س) در پنجم جمادیالاولی، سال پنجم[4] یا سال ششم قمری در مدینه متولد شد.[5]
بر اساس روایات متعدده، نامگذاری حضرت زینب(س)، توسط پیامبر اسلام(ص) صورت گرفت. گفته شده است که جبرئیل از سوی خداوند این نام را به پیامبر(ص) رسانده است.[6] در کتاب «الخصائص الزینبیة» آمده است پیامبر(ص) او را بوسید و فرمود: «حاضران امّتم، غایبان را از کرامت این دخترم زینب آگاه کنند؛ همانا او مانندجدهاش خدیجه"س" است.»[7]
برای وی، القاب فراوانی نقل شده است، همانند عقیله بنی هاشم، عالِمه غیر مُعلَّمه، عارفه، موثّقه، فاضله، کامله، عابده آل علی، معصومه صغری، امینةالله، نائبةالزهرا، نائبةالحسین، عقیلة النساء، شریکة الشهداء، بلیغه، فصیحه و شریکةالحسین.[8]
حضرت زینب(س) را به سبب سختیهای بسیاری که در زندگی دید،ام المصائب نیز لقبدادهاند.[9] درگذشت جدش پیامبر(ص)، بیماری و به شهادت رسیدن مادرش، شهادت پدرش امیرالمؤمنین(ع)، شهادت برادرش امام مجتبی(ع)، واقعه کربلا و به اسارت رفتن در کوفه و شام از جمله وقایع سخت زندگی وی به شمار میآید.[10]
✅ همسر و فرزندان:
حضرت زینب (س) سال ۱۷ق در سن ۱۱ یا ۱۲ سالگی با پسرعموی خود عبدالله بن جعفر، ازدواج کرد. در برخی منابع از چهار پسر به نامهای: علی، عون، عباس، محمد و یک دختر به نام ام کلثوم به عنوان فرزندان زینب و عبدالله نام برده شده است.[11] مشهور است که دو تن از شهدای کربلا "عون و محمد"
[12])، فرزندان حضرت زینب"س" بودهاند.[13] اما برخی از مورّخین، محمد را فرزند خوصاء بنت حفصه بن ثقیف از عبدالله بن جعفر دانستهاند.[14] شاخهای از فرزندان علی(ع) «زینبیون» خوانده شدهاند.[15]
پایان قسمت اول
التماس دعا
یوسف شیخ
__
❇️ پانویس:
1↑ ابن اثیر، أسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۳۲.
2↑ ابن منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۵۳، ذیل واژه «زنب».
3↑ مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۰.
4↑ کحّاله، أعلام النساء، ۲۰۰۸، ج۲، ص۹۱.
5↑ ابوالحسن العلوی، اخبار الزینبیات، ۱۴۱۰ق، ص۲۳.
6↑ شریف القرشی، السیده زینب، ۱۴۲۲ق، ص۳۹.
7↑ جزائری، الخصائص الزینبیة، ۱۴۲۵ق، ص۴۴.
8↑ جزائری، الخصائص الزینبیة، ۱۴۲۵ق، ص۵۲-۵۳.
9↑ امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۳۷.
10↑ امین، اعیان الشیعة، ۱۴۰۶ق، ج۷، ص۱۳۷.
11↑ ابن الاثیر، أسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۱۳۳.
12↑ مفید، الارشاد، ۱۳۷۲ش، ج۲، ص۱۲۵.
13↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۹۵؛ عماد الدین طبری، کامل بهائی، ۱۳۸۳ش، ص۶۷۴.
14↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۱۹ق، ص۹۵-۹۶؛ عماد الدین طبری، کامل بهائی، ۱۳۸۳ش، ص۶۷۴.
15↑ مرتضی زبيدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۶۰؛ کحّاله، معجم قبائل العرب، ۱۴۱۴ق، ج۲، ص۴۹۳.
🌴حضرت زینب سلام الله علیها🌴
(قسمت دوم: قسمت آخر)
✅ علم و سخنوری:
سخنان و خطبه های حضرت زینب سلام الله علیها را در کوفه و همچنین در در بار یزید که همراه استدلال به آیات قرآن بود بیانگر دانش او دانستهاند.[16] او احادیثی از مادرش حضرت زهرا(س) نقل کرده است.[17] آنچنان که در کتاب مقاتل الطالبیین گزارش شده، عبدالله بن عباس، سخنان حضرت زهرا(س) در مورد فدک را به نقل از حضرت زینب(س) روایت کرده است. در این روایت، ابن عباس از او با عنوان «عقیلتنا زینب بنت علی(ع)» یاد میکند.[18] محمد بن عمرو، عطاء بن سائب، فاطمه بنت الحسین نیز از وی حدیث نقل کردهاند.[19]
زینب هنگام حضور امام علی(ع) در کوفه، برای زنان آنجا تفسیر قرآن ارائه میداد.[20]
سخنرانی وی در کوفه برای شنوندگان یادآور خطبههای پدرش امیرالمؤمنین(ع) بود.[21] سخنانش در کوفه و مجلس یزید و نیز گفتگوهای وی با عبیدالله بن زیاد، شبیه به خطبههای امام علی(ع) و خطبه فدکیه مادرش حضرت زهرا(س) دانسته شده است.بشیر بن خزیم اسدی میگوید: «وَ نَظَرْتُ الَی زَیْنَبَ بِنْتِ عَلِیٍّ یَوْمَئِذٍ وَ لَمْ ارَ خَفِرَةً وَ اللهِ انْطَقَ مِنْها کَانَّها تَفَرَّعُ مِنْ لِسانِ امیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ ابِی طالِبٍ (علیهالسّلام)؛ در روز ورود این قافله، من نگاه کردم و زینب (سلاماللهعلیها) را دیدم. من در آن روز هیچ زنی را که سراپای وجودش شَرم و حَیا باشد، در سخنرانی ناطقتر و تواناتر و چیرهدستتر از زینب ندیدم. گویا در سخنرانی، شاگرد مکتب پدر بزرگوارش علی بود.» «وَ قَدْ اوْمَاتْ الَی النّاسِ انِ اسْکُتوا، فَارْتَدَّتِ اْلانْفاسُ وَ سَکَنَتِ اْلاجْراسُ )زینب یک اشاره به جمعیت کرد، همین جمعیتی که داشتند ضجه میزدند و گریه میکردند، و یک عدّه هم سر و صدا می کردند، یک اشاره کرد که ساکت! نفسها در سینهها حبس شد. و جَرَسها هم از صدا افتاد. حتّی دیگر صدای زنگوله حیوانات هم شنیده نشد.[22]
هنگام سخنرانی وی در کوفه، پیرمردی گریان گفت: «پدر و مادرم فدای ایشان که سالخوردگانشان بهترین سالخوردگان و کودکان ایشان بهترین خردسالان، زنانشان بهترین زنان و نسل آنان والاتر و برتر از همه نسلهاست».[23]
✅ عبادت:
حضرت زینب(س) شبها به عبادت میپرداخت و در دوران زندگی، هیچگاه تهجّد را ترک نکرد. آنچنان به عبادت اشتغال ورزید که ملقّب به «عابده آل علی» شد.[24]شب زندهداری او حتی در شب دهم و یازدهم محرم ترک نشد. فاطمه دختر امام حسین (ع) میگوید: «عمهام زینب در تمام شب عاشورا در محل عبادتش ایستاده بود و به پروردگار خویش استغاثه می کرد».[25]ارتباط حضرت زینب (س)با خدا آنگونه بود که امام حسین(ع) در روز عاشورا هنگام وداع، به او فرمود: «خواهرم! مرا در نماز شب فراموش نکن.»[26]
✅ صبر و استقامت:
حضرت زینب (س) را تجسم و نماد صبر جمیل نامیدهاند[27]
مقاومت در راه پاسداری از حریم دین، کنترل نفس خود در برابر ناملایمات و ضعف نشان ندادن در مقابل دشمن و عدم شکوه در حضور مردم را از جمله ویژگیهای صبر حضرت زینب(س) نام بردهاند.[28]
حضرت زینب(س) در روز عاشورا، هنگام دیدن پیکر خونین برادرش امام حسین(ع) چنین گفت: «بار خدایا! این قربانی و کشته در راه خودت را از ما (اهل بیت پیامبر"ص") بپذیر»[29]
همچنین حضرت زینب( س) در پاسخ ابن زیاد ملعون که پرسید کار خدا را با برادر و اهل بیتت چگونه دیدی، فرمود:«مَا رَأَیْتُ إلّا جَمِیلاً؛ چیزی جز زیبایی ندیدم».[30]
وی بارها جان امام سجاد(ع) را از مرگ نجات داد؛ از جمله در مجلس ابن زیاد ملعون، پس از احتجاج امام سجاد(ع) با ابن زیاد، وی دستور کشتن امام (ع)را صادر کرد. در این هنگام حضرت زینب(س) دست در گردن فرزند برادر انداخت و فرمود: «تا زندهام، نخواهم گذاشت او را بکشید.»[31]
پایان
التماس دعا
یوسف شیخ
------------------
❇️ پانویس:
16↑ نگاه کنید به: کحّاله، أعلام النساء، ۲۰۰۸، ج۲، ص۹۲-۹۷.
17↑ کحّاله، أعلام النساء، ۲۰۰۸، ج۲، ص۹۱.
18↑ ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۳۸۵ش، ص۶۰.
19↑ کحّاله، أعلام النساء، ۲۰۰۸، ج۲، ص۹۱.
20↑محلاتی، ریاحین الشریعة، ۱۳۴۹ش، ج۳، ص۵۷.
21↑ نگاه کنید به: طبرسی، الاحتجاج، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۰۹.
22↑ الطبرسي، الإحتجاج، ج۲، ص۲.
23↑ سید بن طاووس، اللهوف، ۱۳۷۸ش، ص۱۷۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۰.
24↑ جعفر النقدی، زینب الکبری بنت الامام، ۱۳۶۱ق، ص۶۱.
25↑ محلاتی، ریاحین الشریعة، ۱۳۴۹ش، ج۳، ص۶۲.
26↑ محلاتی، ریاحین الشریعة، ۱۳۴۹ش، ج۳، ص۶۲.
27↑ نگاه کنید به: مهدیزاده، «صبر و پایداری حضرت زینب(س)»، پایگاه اطلاعرسانی حوزه؛ «حضرت زینب(س)، نماد صبر جمیل»، خبرگزاری حوزه.
28↑ «حضرت زینب(س)، نماد صبر جمیل»، خبرگزاری حوزه.
29↑ فیض الاسلام، خاتون دوسرا، ۱۳۶۶ش، ص۱۸۵.
30↑ سید بن طاووس، اللهوف، انوار الهدی، ص۹۴.
31↑ مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۱۷.
🌴السلام علیک یا صاحب الزمان🌴
🍁پاییــــز و غمِ هجـــرِ تو افـزون شده برگرد
چون بـرگِ خـزان دیده دلم خون شده برگرد
🍁لیــــلای پریشــان شده در قـامت این باغ
حـــالات رُخم چون رخ مــجنون شده برگرد...
🌴السلام علیک یا رسول الله🌴
پيامبر اکرم صلى اللَّه عليه وآله:
🍃 رَكعَتانِ خَفيفَتانِ فِي التَّفَكُّرِ،
خَيرٌ مِن قِيامِ لَيلَةٍ.
🍀 دو ركعت نماز مختصر با تفكّر،
بهتر از يك شب به عبادت ايستادن است.
📚 ثواب الأعمال، صفحه۶۸، حدیث۱
💠💠💠
💠💠
🌏 مجتمع اهل البیت علیهم السلام
🌴حکمتهای نهج البلاغه🌴
(ترجمه وشرح حکمت 16)
قسمت اول
✅ متن: وَ قَالَ (علیه السلام): تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِيرِ، حَتَّى يَكُونَ الْحَتْفُ فِي التَّدْبِيرِ.
✅ ترجمه: امام علی علیه السلام فرمود: امور و كارها، رام مقدرات است تا آنجا که مرگ، در تدبیر( جهت گریز از مرگ ) است.
------------------
🔰تذکر: مطالبی که در بخش کلمات بین دو پرانتز نوشته می شود و بخش اعراب، جهت مطالعه ی علاقه مندان آشنا به ادبیات عرب است.
✅ کلمات:
♦️ تَذِلُّ: ( رام می شود، مطیع می شود)
(ذَلَّ: ذَلًّا مِنْ بَابِ ضَرَبَ وَ الاسْمُ الذُّلُّ بِالضَّمِّ و "الذِّلَّةُ" بِالْکَسْرِ و "الْمَذَلَّةُ"إِذَا ضَعُفَ و هَانَ فَهُوَ "ذَلِیلٌ"و الْجَمْعُ "أَذِلَّاءُ" و "أَذِلَّةٌ". المصباح المنیر.)
*
♦️الامورُ: اشیاء، پیشامدها، حوادث).
(اُمُورجمع است، و مفردش امر است، بمعنای چیز، پیشامد، حادثه
*
♦️لِ: برای
(حرف جرّ است)
*
♦️المَقادیر: مُقَدَّرات، قضا وقدر.
(مقادیر، جمع است و مفردش، "مِقدار" است بمعنای قضا وقدر.).
*
♦️حَتّی: حتی، تا.
(حَتّی: حرف جر است، وبرای انتهاء غایت به کار می رود و انتهای غایت بمعنای بُعد و فاصله بین دو چیز است.)
*
♦️یکونَ: می باشد.
(فعل مضارع است( کانَ یکونُ کَوناً). از افعال عموم و ناقصه است.)
*
♦️الحَتْفُ:
- حَتْف/ الجمع حُتُوف: مرگ؛
- «مات حَتْفَ انْفِهِ»: در بستر خود مُرد بدون اينكه زده و يا كشته شود.
(الحَتف: المَوت، والجمع الحُتُوف... يقال: مات فلان حتفَ أنفِه، إذا مات من غير قتل ولا ضرب. ولا يُبنَى منه فعل. صحاح اللغة.)
*
♦️في: در.
(في: حرف جرّ است وبمعنای ظرفیت است.)
(«في » : حرف جر، له عشرة معان: أحدها: الظرفیة، وهی إما مکانیة أو زمانیة، وقد اجتَمَعَتا فی قوله تعالی (الم غُلِبَتِ الرُّومُ فِی أَدْنَی الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ فِی بِضْعِ سِنِینَ) أو مجازیّة نحو (وَلَکُمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ) ومن المکانیة «أدخلت الخاتمَ فی أصبعی، والقلنسوةَ فی رأسی» إلا أن َّفیهما قُلِبا. مُغنی اللبیب)
*
♦️التَدْبِيرِ: چاره جوئی،تنظیم، اداره کردن.
(دَبَّرْتُ الأمرَ "تَدْبِیراً" فَعَلْتُهُ عَنْ فِکْرٍ و رَوِیَّةٍ. المصباح المنیر)
*--------------------
❇️ اِعراب:
♦️َتَذِلُّ: فعل مضارع مرفوع است و عاملش، تجردش از ناصب وجازم است.
♦️الامورُ: مرفوع و فاعل است برای تذل.
♦️لِلمقادیرِ: جار و مجرور متعلق است به تذل.
♦️حتّی: حرف جرّ است.
♦️یکونَ: فعل مضارع، منصوب به اَن مقدره، به تأویل مصدر و مَحَلاًّ مجرور است به حتی.
♦️الحتفُ: مرفوع و اسم است برای یکون.
♦️في التدبیرِ: جار ومجرور، متعلق است به عامل مقدَّری که واجب الحذف و از افعال عموم است، و در محل نصب،خبر است برای یکون.)
پایان قسمت اول
-----------------
❇️ منابع:
-صحاح اللغه، الجوهری.
-المصباح المنیر، الفیومی.
-مجمع البحرین، الطریحی.
-مغنی اللبیب، ابن هشام الانصاری.
-البهجة المرضیّة، جلال الدین السیوطی
-و...
🌴حکمتهای نهج البلاغه🌴
(ترجمه وشرح حکمت 16)
قسمت دوم
✅ وَ قَالَ (علیه السلام): تَذِلُّ الْأُمُورُ لِلْمَقَادِيرِ، حَتَّى يَكُونَ الْحَتْفُ فِي التَّدْبِيرِ.
♦️تذکر: ترجمه وکلمات، در قسمت اول گذشت.
✅ بیان:
امام علی(عليه السلام) در اين گفتار حکیمانه به نکته مهمى اشاره فرموده و آن اين است که چنین نيست که هميشه انسان هاى مدير و مدبر پيروز گردند،بلکه در مواردی تقديرات، همه تدبيرات آنها را برهم مى زند. لذا آن حضرت مى فرمايد: «حوادث و امور، رام و تسليم تقديرهاست. تا آنجا که گاه مرگ انسان در تدبير( و چاره جوئی جهت فرار از مرگ ) است»; (تَذِلُّ الاُْمُورُ لِلْمَقَادِيرِ، حَتَّى يَکُونَ الْحَتْفُ فِي التَّدْبِيرِ).
هدف امام علی (ع) از بيان اين نکته آن است که گرچه انسان بايد در همه امور هوشيارانه و مدبرانه عمل کند; اما چنين نيست که از لطف خدا بى نياز باشد. زیرا خداوند براى بيدار ساختن انسان و شکستن غرور و غفلت او بسیاری اوقات، امورى مُقدَّر مى کند که بر خلاف تمام تدبيرها و پيش بينى ها و مقدمه چينى هاى انسان است تا به او بفهماند که در پشت اين دستگاه، دست نيرومندى است که هيچ کس بى نياز از لطف و محبت او نيست.
در طول تاريخِ گذشته و در زندگى خود بسيارى از اين صحنه ها را ديده ايم که گاه افرادِ بسيار هوشيار و قوى و صاحب تدبير ضربه هايى از تدبير و هوشيارى خود خورده اند و دست تقدير مسيرى جز آنچه آنها مى خواستند برايشان فراهم ساخته است.
امام علی (ع) در حکمت دیگری ار نهج البلاغه فرموده : «عَرَفْتُ اللهَ سُبْحَانَهُ بِفَسْخِ الْعَزَائِمِ وَ حَلِّ الْعُقُودِ وَ نَقْضِ الْهِمَم».(۱)ترجمه: "خدا را از سست شدن اراده هاى قوى، گشوده شدن گره هاى دشوار، و درهم شكسته شدن تصميم ها، شناختم".
بسيار اتفاق مى افتد كه انسان تصميم بر كارى مى گيرد و عزم مى نمايد آن را انجام دهد و به نظر خودش تمام مقدمات آن كار را فراهم مى سازد و چنان است كه از جانب او و از جهت نيتى كه دارد هيچ انصرافى حاصل نشده است و مى خواهد به هر قيمتى و به هر طور شده آن كار را تمام کند و تصميم خود را عملى سازد و از جهت مقدماتى كه بايد فراهم كند نيز به نظر خودش كوتاهى ننموده است. اما ناگهان مانعى كه معلوم است جريان غيبى است و به علل مادى مستند نیست، موجب مى شود كه نقشه او خنثى شود و با اينكه اراده اش محكم بود و مقدمات كار از هر جهت فراهم شده و اطمينان به رسيدن به هدف، حاصل شده بود جلوى نيل به مقصود گرفته مى شود و از آن عمل ممنوع مى گردد.
البته تذکر اين نکته لازم است که هرگز مفهوم اين سخن آن نيست که انسان دست از تدبير و دقت و بررسى لازم در کارها بردارد و همه چيز را به گمان خود به دست تقدير بسپارد، خداوند در قرآن کریم می فرماید: «(وَأَنْ لَيْسَ لِلاِْنْسانِ إِلاّ ما سَعى); بهره انسان تنها با سعى و تلاش او حاصل می شود»(۲)
و به تعبير ديگر، انسان با اینکه نبايد از اراده و تقديرات الهى و اين که همه چيز به دست اوست غافل شود، در عین حال نبايد دست از تلاش و کوشش بردارد. زیرا شریعت، ما را مأمور به تلاش و کوشش کرده است، گرچه نتیجه، مشروط به تعلق
اراده الهی است(۳)
-----------------------
♦️تذکر: بخش اعراب جهت مطالعه علاقه مندان آشنا به ادبیات عرب است.
❇️ اعراب:
تَذِلُّ::فعل مضارع معلوم، ومرفوع است، عامل رفعش تجردش ازناصب وجازم است.
الامور: مرفوع و فاعل است.
لِلمقادیرِ: جار و مجرور متعلق است به تذل.
حتّی: حرف جرّ
یکونَ: فعل مضارع و منصوب به اَن مقدره، به تأویل مصدر، محلا مجرور است به حتی.
الحتفُ: مرفوع ، اسم است برای یکون.
في التدبیر: جار ومجرور، متعلق است به عامل مقدر، در محل نصب و خبر است برای یکون.)
پایان حکمت شانزدهم
استاد یوسف شیخ رحمت الله علیه
-------------------
❇️ پانویس:
(۱).نهج البلاغه،حکمت ۲۵۰
(۲). نجم، آیه ۳۹.
(۳). سند حکمت 16: از کسانى که این سخن حکمت آمیز را پیش از مرحوم سیّد رضى در کتاب هاى خود نقل کرده اند مرحوم شیخ مفید در ارشاد و ابن شعبه (متوفاى ۳۳۲) در کتاب تحف العقول و جاحظ (متوفاى ۳۵۵) در کتاب المائة است که با تفاوتى آن را نقل کرده اند. و در حکمت ۴۵۹، عبارتى نزدیک به آن خواهد آمد و بعد از سیّد رضى هم بسیاری آن را به همین عبارت یا شبیه آن نقل کرده اند.
(مصادر نهج البلاغه، ج ۴، ص ۱۷).
----------------------
❇️ منابع:
-صحاح اللغه، الجوهری.
-المصباح المنیر، الفیومی.
-مجمع البحرین، الطریحی.
-مغنی اللبیب، ابن هشام الانصاری.
-البهجة المرضیّة، جلال الدین السیوطی
-و...
🌏 مجتمع اهل البیت علیهم السلام
✅ فقه واحکام شرعی
(پرسش وپاسخ)
♦️پرسش: کسی که بعد ازنماز بفهمد با بدن یا لباس نجس نماز خوانده است، تکلیف او از نظر شرعی چیست؟
🔰پاسخ: اگر نداند که بدن یا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده است، نماز او صحیح است، ولی اگر قبلاً نجاست آن را میدانسته و فراموش کرده و با آن نماز خوانده، نمازش باطل است.
🔸🔸🔸🔸🔸
❇️ مجتمع اهل البیت(علیهم السلام)
دفتر پاسخ به مسائل فقه جعفری
التماس دعا
یوسف شیخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
📖زلال قرآن
📺تلاوت آیات ۳۴ و ۳۵ سوره حج
🎙قاری: عبد الباسط، محمد، عبدالصمد
🕧 زمان: 1دقیقه و 1ثانیه
«بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ»
🔸...وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ(۳۴)
...و فرمانبرداران فروتن را [به لطف و رحمت خدا] مژده ده.(۳۴)
🔸الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَىٰ مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ(۳۵)
کسانی که وقتی خدا یاد شود، دل هایشان می لرزد، و بر آنچه [از بلا و حادثه] به آنان می رسد، شکیبایند و برپا دارندگان نمازند و از آنچه روزی آنان نموده ایم، انفاق می کنند.(۳۵)
🌸صَدَقَ اللهُ العَليُّ العَظِیمُ🌸
🔹🔹🔹
🔹🔹
🌏مجتمع اهل البیت علیهم السلام
🌴حکمتهای نهج البلاغه🌴
(ترجمه وشرح حکمت 17)
قسمت اول
✅ متن: وَ سُئِلَ (علیه السلام) عَنْ قَوْلِ الرَّسُولِ (صلی الله علیه وآله) "غَيِّرُوا الشَّيْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا بِالْيَهُودِ"؟ فَقَالَ (علیه السلام): إِنَّمَا قَالَ ذَلِكَ وَ الدِّينُ قُلٌّ، فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ؛ فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ.
✅ ترجمه: از امام علی علیه السلام پرسيدند كه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: موها را رنگ كنيد، و خود را شبيه يهود نسازيد يعنى چه؟ *فرمود:*
پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم اين سخن را در روزگارى فرمود كه پيروان اسلام اندك بودند، امّا امروز كه اسلام گسترش يافته، و نظام اسلامى استوار شده، هر كس آنچه را دوست دارد انجام دهد.
*
🔰تذکر: مطالبی که در بخش کلمات، بین دو پرانتز هستند جهت مطالعه ی علاقه مندان آشنا به ادبیات عرب است.
✅ کلمات:
♦️غَیِّرُوا: تغییر دهید.
(فعل امرحاضر است از باب تفعیل. مصدرش تغییر است.
غَیَّرَ یُغَیِّرُ تغییر.)
*
♦️الشَيْب: مصدر است، بمعنای پيرى، سالخوردگى.
*
♦️وَ: و
(وَ: حرف عطف است.)
(الواو المفردة: انتهى مجموعُ ما ذكر من أقسامها إلى أحد عشرَ: الأول: العاطفة، ومعناها مطلقُ الجمع، فتعطف الشئَ على مصاحبه نحو "فأنجيناه وأصحابَ السفينة". وعلى سابقِه نحو "ولقد أرسلنا نوحا وإبراهيمَ". وعلى لاحقِه نحو "كذلك يوحى إليك وإلى الذين من قبلك. مغنی اللبیب)
*
♦️لا تَشَبَّهُوا: خود را شبيه جلوه ندهید.
( لا تَشَبَّهُوا: فعل نهی است از باب تَفَعُّل. تَشَبَّه یَتَشَبَّهَ تَشَبُّه.)
*
♦️بِالیهود: به یهودیان
( بِ: از حروف جرّ است)
*
♦️الیَهُود: کسانی که مدَّعِی پیروی ازحضرت موسی(ع) وکتاب تورات یعنی دین یهود هستند، ولی درحقیقت تورات را تحریف کرده اند.
(قولُه تعالی:(وَ قالتِ اليهودُ...) . اليهودُ قومُ موسى، وهو اسم لاينصرف لِلعَلميَّة والتأنيث، لأنه يجري في
كلامهم مَجرى القبيلةِ. مجمع البحرین)
*
♦️اِنَّما: لفظ تأکید و حصراست.
*
♦️قال: گفت.
(قال: فعل ماضی است. قالَ یَقُول قَولاً.)
*
♦️ذالک: آن.
(اسم اشاره است جهت اشاره به دُور،حسّی یا معنوی.)
*
♦️وَ: در حالی که.
(واو: حالیّه است.)
*
♦️الدِّين: دين اسلام.
(دِين/ الجمع أَدْيان [د ی ن]: هر روشى كه با آن عبادت خداوند متعال شود، دين.
در اینجا منظور از الدین، خصوص دین اسلام است.)
*
ُقُلّ : اندک، ضدّ عِزَّت.
(قَلَّ قِلًّا و قُلًّاو قِلَّةً.).
*
♦️فَ: پس.
( الفاء المفردة حرف مهمل...
وترد علی ثلاثة أوجه: أحدها: أن تکون عاطفة، وتفید ثلاثة أمور: أحدها: للترتیب،...
الأمر الثانی: التعقیب، وهو فی کل شیء بحسبه...
والأمر الثالث: السببیة، وذلک غالب فی العاطفة جملة أو صفة ؛ ...
والثانی: من أوجه الفاء: أن تکون رابطة للجواب، ... الثالث: أن تکون زائدة دخولها فی الکلام کخروجها،.../مغنی اللبیب)
*
♦️أَمَّا:اما، ولی.
( أَمَّا حرف شرط و تأكيد است).
*
♦️الآن : حالا ، اکنون.
(الْآنَ: ظَرْفٌ لِلْوقْتِ الحَاضِرِ الذی أنتَ فیه و لَزِمَ دُخُولُ الألفِ و اللَّامِ و لیس ذلک للتَّعْرِیفِ لِأَنَّ التَّعْرِیفَ تَمْیِیزُ المُشْتَرِکَاتِ و لیسَ لِهَذَا مَا یَشْرَکُهُ فی مَعْنَاه قَالَ ابنُ السَّراجِ لیْسَ هو آنَ و آنَ حتی یَدْخُلَ علیه الأَلِفُ و اللَّامُ للتَّعْرِیفِ بل وُضِعَ مَعَ الْأَلِفِ و اللَّامِ لِلْوَقْتِ الحاضرِ مثلُ الثُّرَیَّا و الذی و نَحْوِ ذلک.
المصباح المنیر. )
*
♦️وَ: حالیّه است، یعنی، در حالی که.
*
♦️قد: (حرف تقریب وتحقیق است.)
*
♦️اِتَّسَعَ: وسعت يافته است.
(اِتَّسَعَ: فعل ماضی است از باب افتعال، مصدرش اِتِّساع است از ماده و س ع.
اتسع یعنی: وسعت یافت.)
*
نِطاق: كمربند، حوزه، قلمرو، دامنه، حيطه.
*
♦️هُ: آن، او .
(ضمیر متصل مجرور و مفرد مذکر غائب است.
*
♦️وَ : و
وَ: حرف عطف و مفید جمع بین متعاطفین است.
♦️ضَرَبَ: زد
ضَرَبَ: فعل ماضی است،
مصدرش ضرب است"هموزن دست" ، بمعنای: زدن.
*
بِ: (حرف جر است.)
♦️جِران: قسمت پایین گردن شتر است که هنگام استراحت آن را بر زمین میگذارد.
♦️ هِ: آن، او .
*
♦️فَ: پس
(حرف جزای شرط است.)
*
♦️اِمْرُؤ: مَرد، مقابل
اِمْرَأََة: زن)
*
♦️وَ: و
*
♦️ما: آن چیزی که
(ما: موصوله است بمعنای الذی واحتمال دارد نکره موصوفه باشد بمعنای شیئ. واحتمال دارد که حرف مصدری باشد.)
*
اختارَ: اختیار کرد، برگزید.
اِختارَ: فعل ماضی است ازباب اِفتعال. مصدرش اِختیار است از ماده خ ی ر.)
*
پایان قسمت اول
استاد یوسف شیخ رحمت الله علیه
*
❇️ منابع
-صحاح اللغه، جوهری.
-المصباح المنیر، الفیومی.
-مجمع البحرین، الطریحی.
-مغنی اللبیب، ابن هشام الانصاری.
-البهجه المرضیَّه، جلال الدین السیوطیو...
🌏 مجتمع اهل البیت علیهم السلام