#روایت
#گروه_جهادی_بعثت
#لبنان
🌸 سلام بر همه عزیزان
🔹 امروز پنجشنبه ۲۲ آذر ماه ۱۴۰۳
نزدیک مرز سوریه و لبنان شهر هرمل هستیم.هوا سرد است.
🔸 وضعیت آوارگان شیعه سوری که به لبنان پناهنده شدهاند، خیلی بغرنج و رقت آور هست.
🔻 با یک مهندس نفت که فارسی هم بلد هست صحبت کردم، در دانشگاه نفت آبادان درس خوانده و در شرکت نفت حقوق بگیر بوده و ۳ تا بچه دارد.
از ترس داعش فرار کرده، بین راه ماشین شاسی بلند و تمام پول هایش را گرفتند.
میخواستند در یک ایست و بازرسی جلوی خانوادهاش ایشان را بکشند که دختر بچه اش آنقدر شیون کرده دلشون رحم آمده و رهایش کردند.
فقط توانسته از کل زندگی اش یک ساک لباس بیاورد.
👈 این مردم آواره شیعه سوری واقعا مضطر هستند و شهرهای مرز لبنان و سوریه مملو از جمعیت است.
🔸 دیشب در یک مسجد که حدود ۲۰۰ نفر اسکان دارند، دو آبگرمکن با ۴ دوش وصل کردیم.
برق ساختمان مشکل داشت رفع شد.
۱۰ تا بخاری خریدیم تا از سرما مریض نشوند.
بچههای کوچک را که میبینیم دلمان آتش میگیرد.
گروه جهادی ما بیشتر تجهیز زیر ساخت ها را به عهده دارد.
یک گروه جهادی دیگر قرار است یک آشپزخانه تجهیز کنند و روزی چند هزار پرس غذا بدهند.
عدهای مشغول تهیه پتو هستند.
🙏 شما را به خدا قسم به مردم ایران بگویید قدر نعمت امنیت، آسایش نسبی و آرامش در ایران را بدانند و ناشکری نکنند.
لطفا رسانه باشید برای جمع آوری بیشتر کمک و ارسال آن تا بتوانیم این عزیزان را پشتیبانی کنیم.
🔸 این مردم شیعه حاضر به برگشت به سوریه نیستند، چون این گروههای تکفیری از اسرائیل وحشی تر هستند و به تضمین آنها اطمینانی نیست.
درجا تصمیم میگیرند با یک تکبیر خون و ناموس مردم را حلال میکنند.
اگر آدم خون گریه کند و دق کند جا دارد.
والسلام
سید طه حسینی.
https://eitaa.com/besatt98