این حالُ هوا فقط یه محفل کم داره..!

پس بسم الله(: یازهرا‌مدد...

++

تورو نداشتم چیکار میکردم..!؟ دورت بگردم حسین...((((:💔🚶‍♂

ولی... میگما، یعنی امسالم گذشت و تموم شد!؟ یعنی آخرین شبِ جمعه سالِ.؟!

یعنی باز هم ما جاموندیم..!؟

یعنی نشد تو بهترین دوراهیِ زندگی گیر کنیم..!؟

یعنی بازم گناهامون اونقدر کورمون کرده بود که آقا نخواست بریم تو اون صحنُ سرا..!؟ آقا.. ما شنیده بودیم بدُ خوب رو باهم میخری که..(:

یعنی باید امشبم با بغضُ اشک سر کنیم.،!؟

میدونم با گناهایی که دارم خوب نمیشم:)

یعنی باید باز هم سالِ جدید رو با بغضُ اشکُ حسرت شروع کنیم..!؟

امام حسین.. من قسمت داده بودم، به عباست! قسمت داده بودم به لحظه سیلی خوردنِ مادرت زهرا...(:

بازم نه..!؟

آقا من قسم خورده بودما.. قسم خورده بودم 1401 میام حرمت! ولی...بحث،بحثِ لیاقتِ دیگه.. آقا صدامو میشنوی؟! شایدم نه.. شاید گناهام نزاره اصلا صدام بهت برسه.. ولی من دیگه کم آوردم!

آقا بگم 1401 ام چجوری گذشت؟

بگم با اشک و حسرت گذشت..!؟

بگم با هر پیامی که میگفتن عازمِ کربلام میمردم و زنده میشدم؟

کوچه گرد این شهر پر آزارم من ‌.. تا سحر خواب ندارم منو بیدارم من

بگم امام رضا هم قبولم نکرد؟ آقا خجالت میکشم بگم مشهدم نرفتما.. آقا تا حالا آبروداری کردی! نذاشتی آبروم پیشِ مرد و نامرد بره..! الانم ابرو داری کن.. تورو قسم به آبرویِ رفته عباس، نزار آبروم با گناهام بره ها..

آقاااا.. بگم هر کی میومد اون صحنُ سرا به پاش میوفتادم که به امام حسین بگو دلتنگشم....

بگم که قسم خورده بودم اربعین 1401 ایران نمونم ولی نشد..! موندم ایران.!؟ بگم آقا..!؟

نشد که بشه..

من‌هنوز‌جوونم میترسم‌پیربشم‌نبینمت‌وبمیرم:)

نه‌نه

مرگ‌ومیر‌این‌چندروز‌زیاده میترسم‌الان‌بمیرم‌نبینمت:)💔

آقا.. درسته من بدم! قبول دارم! زدم زیر همه قولُ قرارام..

ولی من به این چشام قولِ دیدن حرم رو دادماا..

ولی فقط چشام به عکس های حرمت عادت کرده..

من تمومِ بغض هایی که تو گلوم جمع شده رو، نگهداشتم که تو حرمت خالی کنم.. نگهداشتم که با صدایِ بلند هق بزنم! چون دیگه اونجا کسی نمیپرسه چی شده.. همه میدونن چی شده!