🔴 #سوت_اشتباه_در_زندگی
💠 اگر در بازی فوتبال، #داور تشخیص درستی ندهد و سوت اشتباه بزند درست است که بازیکن در دل خود نظر داور را قبول ندارد امّا حق ندارد در عمل نظر #داور را نپذیرد و با داور دست به یقه شود چرا که هرج و مرج میشود و فدراسیون میتواند، بازیکن متمرّد از دستور اشتباهِ داور را #توبیخ و جریمه کند. اگر بازیکن، متواضعانه و بدون داد و قال نظر داور را بپذیرد زمینهی روانی مناسبی را جهت قضاوتِ بدون خطا برای #داور فراهم میکند و درصد خطاهای او کمتر خواهد شد.
💠 در زندگی مشترک یکی از صفات عالی #زن که در روایات آمده است مطیع بودن نسبت به مرد است. هیچ مردی بیخطا نیست امّا وجود دستورات اشتباه و #طبیعی مرد (نه دستورات غیرشرعی و گناه) نباید باعث سرپیچی و اطاعت نکردن زن و درگیری لفظی با شوهر گردد چرا که طبق آموزههای دینی اگر مخالفت زن منجر به #فتنه، اختلاف و دعوای زن و شوهری شود سرپیچی از دستور مرد جایز نیست.
💠 نکتهی دقیقی که اگر خانمها رعایت کنند #سود و بهرهی آن به جیب آنها میرود این است که اطاعت متواضعانه از مرد و اشباع روحیهی #اقتدار وی به شدّت شما را محبوبِ مرد میکند و اتّفاقاً زمینه را برای مدیریّت سالم او فراهم میکند.
💠 #محبوبیّت حاصل از مطیع بودن، به قدری کارساز است که مرد را از فضای لجبازی، دیکتاتوری و قلدرگری دور میکند و به مرور، رفتارها و دستورات منطقی و از جنس #درک همسر از او صادر خواهد شد چرا که مردها اگر اطاعتپذیری از همسر خود ببینند روحیهی #پهلوانی آنها اجازه نمیدهد که شما را درک نکنند.
#همسرداری
🥒داشتم با ذوق سالاد شیرازی درست میکردم که خیار کم اومد.زنگ زدم به #احمدرضا که اومدنی یک کیلو خیار بخره.
🍅وقتی رسید خونه تو خریداش خیاری نبود.عوضش یه صندوق کوچیک گوجه فرنگی بود.سریع از دستش گرفتم و گذاشتمش روی میز.درشو که باز کردم؛ بوی ترشیدگی گوجه ها مشامم رو اذیت کرد.همشون نرم و له بودند.
درش رو بستم تا قبل اینکه تو این گرما خراب بشن سریع بذارمشون داخل یخچال که دیدم یخچال اصلا جا نداره.
❌حالا؛زن بی سیاست درونم دلش میخواست احمدرضا رو با لحن بد صدا بزنه و بهش بگه:"این چیه که خریدی! همشون نرم و له اند.من بهت گفتم خیار بخر چرا گوجه خریدی؟؟حالا کجا جاشون بدم.بیا خودت یخچالو بببین اصلا جا نداره.نگاه کن سبد داخل یخچال رو اینهمه از قبل گوجه داشتیم چرا بازم گوجه خریدی آخه... "
🧹اما...
سریع جاروی ذهنم رو برداشتم و زن بی سیاست درونم رو با خاک انداز پرتش کردم بیرون.
ایستادم پای سینک و تموم گوجه ها رو دونه دونه با احتیاط شستم و تا احمدرضا لباسش رو عوض کنه براش یه شربت خنک درست کردم.
اومد آشپزخونه و با ذوق پرسید:" گوجه هاش چطوره مریم خوبه؟"
✔️گفتم:" عالیه عالی. چه خوش رنگ و لعاب و نرم اند.وای احمدرضا نمیدونی من چقدر هوس دمی گوجه کرده بودم.همشون رو میخوام پوره میکنم و واسه شب دمی گوجه درست کنم.تو هم به مامانت اینا بگو شام بیان خونه مون.آخه بابات عاشق دمی گوجه است.دور هم میچسبه😍"
از ذوق چشاش برق زد.سریع شربت رو سرکشید و رفت بالا...🤩
♥️نشستم رو صندلی.نفس عمیقی کشیدم. سرمو بردم سمت آسمون و به خدا گفتم:"چطور بود؟امتحانمو خوب پس دادم؟ تو خوشت اومد؟ تو جهادم موفق شدم ؟ من خیارِ تو سالاد شیرازی رو خیلی دوست دارم اما تو رو بیشتر❤️ "
قطره اشکی افتاد رو دامنم و خیلی بی اراده خندیدم🥲
#اقتدار
#سیاست_زنانه
#سبک_زندگی_مهدوی
چقدر این ویدیو زیباست
ببییند و لذت ببرید
#اقتدار