eitaa logo
«هیئت محبین حضرت علی اکبر علیه السلام»
208 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.4هزار ویدیو
7 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠معرفی وویژگی‌های اخلاقی 💠 20 بهمن 64 به دنیا آمد، 16 آذر 84 وارد سپاه شد و 16 آذر 94 به رسید. پسری با و بود که از همان کودکی که پایش به باز شد پیوند عجیبی با مسجد گرفت و کم کم به عنوان مکبر مسجد انتخاب شد. علاقه زیادی به و دینی داشت. اخلاقش بسیار خوب و با همه بود بود از همان دوران کودکی میهمان‌نواز بود و از کودکی در انجام فریضه و پیشی می‌گرفت. زمانی که دوران راهنمایی بود یک موقع بیدارش نکردیم با دلخوری گفت من هر طور شده امروز روزه‌ام را می‌گیرم و آن روز را روزه گرفت و ما جایزه‌ای به وی تقدیم کردیم. علاقه خاصی به بسیج و داشت. در سال 70 یا 72 بود که اصرار کرد که با من به خط پدافندی آبادان بیاید. او را در مقر گذاشتم و خودم برای رسیدگی به اهواز و آبادان رفتیم. زمانی که برگشتم دژبانی دیدیم و وی در ورودی دژبانی ایستادند و وقتی احترام گذاشتن دیدم هم احترام گذاشت. بعد با خنده به گفتم من گفتم مراقبش باش نه اینکه ازش درست کنید. سوم راهنمایی که بود اصرار کرد بابا می‌خواهم به بیایم گفتم پسرم اول دیپلم‌ات را بگیر بعد کمی از لحاظ جسمی قوی‌تر شدی حتما اگر خدا خواست چشم وی قبول کرد و سال 82 که مدرک را گرفت سال 83 وارد سپاه شد. البته یک سال یعنی تا سال 84 در مرحله گزینش بوده و از سال 84 با عشق و علاقه خاصی که به این نهاد داشت وارد نهاد شد. آذرماه 84 وارد سپاه امام حسین(ع) تهران شد و دو سال آنجا بود و مدرک آموزش لیسانس نظامی را دریافت کرد و در گردان صابرین آموزش‌های اولیه تکاوری را طی کرد و در سال 86 برگشت. متاهل بوده و حاصل ازدواجشان نیز فاطمه 4.5 سال و حنانه 2.5 ساله که برای ازدواجش نیز دنبال دختری خوب از یک خانواده مومن و مذهبی می‌گشتیم که از لحاظ فرهنگی با ما در یک سطح باشد. خواهرزاده من برای مسافرت از گرگان به دامغان می‌رود و از طرفی عروس ما نیز که آن زمان مجرد بود به منزل عمه‌اش به دامغان می‌رود و در یک جلسه قرآنی آنها با هم آشنا می‌شوند. زمانی که خواهرزاده من عروس ما شد وقتی دید ما برای دنبال دختری خوب هستیم گفت: بابا من در مجلس قرآن با دختری خوب اهل نکا آشنا شدم و وی را به ما معرفی کرد و ما دیدیم خانواده‌ای خوبی هستند و از لحاظ فرهنگی در یک سطح قرار داریم او را به معرفی کردیم که با صحبت با او به همسرش گفت اول آنکه حجاب و چادر بسیار برایم اهمیت دارد و دیگر آنکه من یک سپاهی و از گردان صابرین و تکاور و هر لحظه تابع امر نظام هستم هر زمان که نیاز باشد باید بروم که عروسمان نیز با کمال میل پذیرفت. بعد از گذشت دو سال از زمان عقدشان گفتم بابا جان باید عروسی کنی گفت بابا من عروسی نمی‌گیرم می‌خواهم ما را به بفرستین که اول تیر سال 90 من و مادرش و 10 تیرماه و همسرش به سفرحج مشرف شدند. 23 تیر از سفر حج برگشتند و 26 تیر یعنی 3 روز بعد برای سرکوبی جریان پژواک به غرب کشور اعزام شد.🌹🌹🌹 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══
هدایت شده از محفل شهدا🌹
: 1339/3/2 : تهران : 1365/6/8 : حاج عمران : متاهل : : کارشناسی خدمات بهداشتی 🌷شهيد محمود حيدري در سال 1339 در تهران ديده به جهان گشود.در سال 1350 به علت مشكلات شغلي پدرش از تهران به اصفهان منتقل شدند كه در آن سال محمود كلاس پنجم دبستان بود. ايشان از اوايل دبيرستان شروع شد و با دانشجويان تماس مستقيم داشت.حتي شبها موقعي كه به منزل مي آمدند در مورد مسائل سياسي و مبارزاتي صحبت مي كردند و اين برنامه ها تا سال1357 كه پيروزي انقلاب اسلامي بود ادامه داشت و تظاهرات هايي كه برپا مي شد به رهبري و راهنمايي ايشان بود.بارها خود و مورد تهديد قرار گرفته بودند چرا كه باعث برپايي تظاهرات بودند پس از پيروزي انقلاب اسلامي بعد از خاتمه سربازي در سال61 از طرف سپاه دوره كوتاهي براي اتاق عمل ديد و عده اي را استخدام كردند كه ايشان با دوستانش از جمله و پرورش به دانشگاه رفتند و اين مدت دو سال را به پايان رساندند.پس از آن دوره به خدمت درآمد و از آن به بعد مرتب در تمام عملياتها شركت مي نمودند. ايشان انسان ، ، ، بودند و كاملا رعايت احترام به پدر و مادر را مي كردند و و به خصوص عزاداري امام حسين بودند.🌷 «لبیک یا سید الشهدا» ✍️ جهاد تبیین به عشق امام حسین🤲 🌙 ═══❖══════❖═══ @Mahfele_shohada60 ═══❖══════❖═══