eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
318 دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
5.7هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
💍 { امامـ خامنھ اے :❥• اېنطور نېسٺْ ڪ بگوېېمـ همہ جا خانمـ باېد از آقا تبعېٺ ڪند بالاخرهـ! 😌 『 دو ٺا شریڪـ ‌‌↺💜 و 「 دو ٺا رفېقـ 」 هسٺند ... یڪ جا مرد ڪوٺاہ بېاېد؛ یڪ جا زن ڪوتاہ بېاېد. 💓 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
~🕊 همه نگاهش می‌کردند پایان نماز هم پیشانی‌اش را رویِ مُهر گذاشته بود و به خدایِ خودش گفته بود: خدایا..! این بود کرامت تو روزی در کاخِ کرملین برایِ نابودی اسلام نقشه می‌کشیدند حالا منِ قاسم‌سلیمانی آمدم اینجا نماز خواندم..:) ❤️🕊 🌿صلوات🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱🧡 ____________________ يکبار سيد از کشاورزي بار سيب‌زميني خريد، بارش خيلي خوب نبود، فرستاد تهران و برگشت خورد، با قيمت پايين‌تري بارش رو فروخت و مقداري ضرر کرد، گفتم: سيد چرا موقع خريد دقت نکردي؟ گفت: اشکال نداره، خودم مي‌دونستم بارش خيلي خوب نيست، اما اون کشاورز بنده خدا دستش خالي بود، ميشناختمش آدم زحمتکشي بود، خواستم کمکي به اون بنده خدا کرده باشم، حتي اگرخودمم ضرر کنم، اشکال نداره خدا با ماست😍 شهید سیدمیلاد مصطفوی ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🕊بال حجاب🕊 ✨پرنده اگه دو بال سالم داشته باشه میتونه پرواز کنه بالا بره به اوج برسه از آزار و دسترسی دیگران در امان باشه ✨حجابم همینطوره وقتی حرف خدا رو گوش بدی لباس تقوا برتن میکنی(۱) ✨لباس چیه❓ _ 😇 (۲) ✨وقتی تقوا داشتی شامل 🌟انَّ اکرمکم عندالله اتقاکم(۳) میشی به گفته قرآن، برتر میشی📈 و از آزار نامحرمان چشم چران به دور میمونی ✅ واین چنین با پاکی وتقوا در چشم خدا بالاتر میری و به اوج میرسی👏 .......................................... ۱]يَا بَنِي آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا ۖ وَلِبَاسُ التَّقْوَىٰ ذَٰلِكَ خَيْرٌ...(اعراف/۲۶) ۲] امام محمدباقر علیه السلام : مقصود از لباس تقوا،عفاف است(بحارالأنوار/ج۷۱/ص۲۷۲) ۳] حجرات/۱۳ ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا شهید نباشی، شهید نمیشی... 😍❤️ دلها راآسمانی کنیم باذکر صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
شهید صدرزاده در يادداشتى📝 به دوستان بسیجی خود مى‌نويسد: چه مى‌شود روزی سوریه امن و امان شود و کاروان راهيان نور مثل شلمچه و فکه به سمت حلب و دمشق راه بیفتد🚌🚎 فکرش را بکن! راه مى‌روى و راوی مى‌گويد: اینجا قتلگاه شهید رسول خليلى است.💔 یا اینجا را که مى‌بينى همان جایی است که، مهدی عزیزی را دوره کردند و شروع کردند از پایش زدند تا ... شهید شد.😭😭 یا مثلاً اینجا همان جایی است که، شهیدحيدرى نماز جماعت مى‌خواند.🌱 شهید بيضائى بالای همین صخره نیروها را رصد مى‌كرد و کمین خورد.😞 شهید شهریاری را که مى‌شناسيد؟ همین جا با لهجه آذری برای بچه‌ها مداحی مى‌كرد.🎤 یا شهید مرادى؛ آخرین لحظات زندگى‌اش را اینجا در خون خودش غلتیده بود.😔 یا شهید حامد جوانى؛ اینجا عباس‌وار پر کشید.😭 خدا بیامرزد شهيد اسكندرى را ... همینجا سرش بالای نیزه رفت.😭 شهید جهاد مغنيه، در این دشت با یارانش پر کشید ...💔 عجب حال و هوایی مى‌شود کاروان مدافعین حرم ... عجب حال و هوایی ...😭 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 بنزین ماشینم تمام شده بود . از خواستم چند لیتر بنزین بدهد تا به پمپ بنزین برسم . گفت : بنزین ماشین من از است ، اگر ذره‌ای از آن را به تو بدهم نه تو می‌بینی و نه من . 🌹🕊🥀💐🥀🕊🌹 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
همسنگران گرامی چرالفت منتظر نظرات و پیشنهادات شما هستیم بمونید برامون من که هرچی شما بزرگواران خواستین براتون ارسال کردم پس چرا لفت میدین حتما نظر خودتونو برام ارسال کنید تابهترازاینم باشیم @shahibeh_313
اینجا است یا فرش؟ لباس ها خاڪے اما روحشان همه افلاڪے آرے ، این تسبیح گویان ڪہ درقاب زمین ایستاده اند.. 🍃🌹 نماز اول وقت سفارش التماس دعا ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
•✨• | دم ‌اذانی | « اللَّهُمَّ إِنَّا نَرْغَبُ إِلَيْكَ »  مـا از تو به غیر از تو نداریم تـمنا ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🍃 مینویسم... هر آنکس که میخواند یا میشنود بداند... شرمنده ام ازاینکه یک جان بیشتر ندارم تا در راه حضرت ولیعصر(ارواحنافداه) و نائب بر حقش امام خامنه ای فدا کنم ♥️ ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🗯 ڪسی ڪه به خدا توڪل داشته بلشد به آمریڪا سجده نخواهد ڪرد اگر بنا بود آمریڪا را سجده ڪنیم نمی ڪردیم سازان ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♻️ توحید و تایتانیک ☺️ داستان کشتی تایتانیک و خداشناسی حتماً گوش کنید ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎀 وعده‌ی رهبری در حال محقق شدن است ، 👌آمریکا مانند کشتی تایتانیک غرق خواهد شد ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🔴‏جو رابشناسید ⏪از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ معاون اول رئیس جمهور آمریکا بود و در دوره معاونت او آمریکا؛ ۳۵ بار یمن را، ۴۹۶ بار لیبی را، ۳ بار پاکستان را، ۱۴ بار سومالی را، ۱۲٫۰۹۵ بار عراق را، ۱٫۳۳۷ بار افغانستان را بمباران کرد، اوباما و جوبایدن طراح وشروع کننده جنگ در سوریه بودند؛ وقتی شهید سلیمانی شهید شد بایدن گفت حقش بود او تروریست بود مراقب باشید ظریف و اصلاحات و اعتدالیون او را فرشته جا نزنند! -بر-امریکا ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستان پشت پرده مدیریت آمریکا 🎥 چه کسانی امریکا را مدیریت می‌کنند؟ 🔸 رئیس‌جمهور یا ...؟ حتما ببینید و نشر دهید -بر-آمریکا ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آمدم ای شاه سلامت کنم عرض ارادت به مقامت کنم آنچه که دارم تو رساندی به من هیچ ندارم که به نامت کنم 💖🕊 صلوات خاصه امام رضا علیه السلام: اللهّمَ صَلّ عَلی عَلی بنْ موسَی الرّضاالمرتَضی الامامِ التّقی النّقی وحُجَّّتکَ عَلی مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثری الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ کثیرَةً تامَةً زاکیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه کافْضَلِ ما صَلّیَتَ‌عَلی‌اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِک.🌹🍃 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🕊 اگر بنا بود؛ آمریکا را سجده کنیم،انقلاب نمی کردیم، ما بنده خدا هستیم و فقط برای او سجده می‌کنیم، سر حرفمان هم ایستاده ایم! اگر همه‌ی دنیا ما را محاصره نظامی و تسلیحاتی کنند، باکی نیست؛ سلاحِ ما ایمانِ ماست..! ❤️ ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
14.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حتماببینید،روحیه خاص بچه هادردرون جنگ لحظاتی ناب بابچه های گردان حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در دوران دفاع مقدس نثار روح مطهر همه شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🇮🇷 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یعنی واقعاً فکر می‌کنید ما فراموش می‌کنیم بیانیه‌ی بایدن رو در حمایت از ترور !؟ اَللّهُمَ‌ّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَ‌ّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
🌸 خدای دوست داشتنی من خـــدای مــن همــان خـــداییــست ڪہ بـدون هیـــــچ انتظــارے همـــــہ را دوســــــت دارد و وفـــــادارتـــرین معشـــــوق هــم اوســــت ڪــہ انســان را پـس از همـــہ خطــاها و دل دادن بہ دنیـــا و اهـــل دنــــیا در آغـــــوش عشــــــــق می پــــذیرد... ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
✍لذت زندگے بہ بندگے و لذت بندگے با کامل مے شود لایق نبودن معنے اش تلاش نڪردن نیست! تلاش کنیم شاید لایق شدیم شبتون شهدایی التماس دعا هدیه کنیم صلواتی نثارارواح مطهرشان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
روزها بی تو گذشت و غربتت تایید شد چون دعای فرج ما همه با تردید شد بارها نامه نوشتم که بیا اما حیفـــــ معصیت کردہ ام و غیبت تو تمدید شد 🌟شب بخیر امام زمانم🌟 ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
#رمان #دمشق_شهرِ_عشق #پارت‌_نهم 📚 دیگر نمی‌خواستم دنبال سعد #آواره شوم که روی شانه سالمم تقلاّ می‌
📚 از حیاط خانه که خارج شدیم، مصطفی با همان لحن محکم شروع کرد :«ببخشید زود بیدارتون کردم، اکثر راه‌های منتهی به شهر داره بسته میشه، باید تا هوا روشن نشده بزنیم بیرون!» از طنین ترسناک کلماتش دوباره جام در جانم پیمانه شد و سعد انگار نمی‌شنید مصطفی چه می‌گوید که در حال و هوای خودش زیر گوشم زمزمه کرد :«نازنین! هر کاری کردم بهم اعتماد کن!» 📚 مات چشمانش شده و می‌دیدم دوباره از نگاهش می‌بارد که مصطفی از آیینه نگاهی به سعد کرد و با صدایی گرفته ادامه داد :«دیشب از بیمارستان یه بسته آنتی‌بیوتیک گرفتم که تا همراه‌تون باشه.» و همزمان از جیب پیراهن کِرِم رنگش یک بسته کپسول درآورد و به سمت عقب گرفت. سعد با اکراه بسته را از دستش کشید و او همچنان نگران ما بود که برادرانه توضیح داد :«اگه بتونیم از شهر خارج بشیم، یک ساعت دیگه می‌رسیم . تلفنی چک کردم برا بعد از ظهر پرواز تهران جا داره.» و شاید هنوز نقش اشک‌هایم به دلش مانده بود و می‌خواست خیالم را تخت کند که لحنش مهربان‌تر شد :«من تو فرودگاه می‌مونم تا شما سوار هواپیما بشید، به امید همه چی به خیر می‌گذره!» 📚 زیر نگاه سرد و ساکت سعد، پوزخندی پیدا بود و او می‌خواست در این لحظات آخر برای دردهای مانده بر دلم مرهمی باشد که با لحنی دلنشین ادامه داد :«خواهرم، ما هم مثل شوهرت هستیم. ظلمی که تو این شهر به شما شد، ربطی به نداشت! این حتی ما سُنی‌ها رو هم قبول ندارن...» و سعد دوست نداشت مصطفی با من هم‌کلام شود که با دستش سرم را روی شانه‌اش نشاند و میان حرف مصطفی زهر پاشید :«زنم سرش درد می‌کنه، می‌خواد بخوابه!» از آیینه دیدم نگاهش شکست که مرا نجات داده بود، چشم بر جرم سعد بسته بود، می‌خواست ما را تا لحظه آخر همراهی کند و با اینهمه محبت، سعد از صدایش تنفر می‌بارید. او ساکت شد و سعد روی پلک‌هایم دست کشید تا چشمانم را ببندم و من از حرارت انگشتانش حس خوشی نداشتم که دوباره دلم لرزید. 📚 چشمانم بسته و هول خروج از شهر به دلم مانده بود که با صدایی آهسته پرسیدم :«الان کجاییم سعد؟» دستم را میان هر دو دستش گرفت و با مهربانی پاسخ داد :«تو جاده‌ایم عزیزم، تو بخواب. رسیدیم دمشق بیدارت می‌کنم!» خسته بودم، دلم می‌خواست بخوابم و چشمانم روی نرمی شانه‌اش گرم می‌شد که حس کردم کنارم به خودش می‌پیچد. تا سرم را بلند کردم، روی قفسه سینه مچاله شد و می‌دیدم با انگشتانش صندلی ماشین را چنگ می‌زند که دلواپس حالش صدایش زدم. 📚 مصطفی از آیینه متوجه حال خراب سعد شده بود و او در جوابم فقط از درد ناله می‌زد، دستش را به صندلی ماشین می‌کوبید و دیگر طاقتش تمام شده بود که فریاد زد :«نازنین به دادم برس!» تمام بدنم از می‌لرزید و نمی‌دانستم چه بلایی سر عزیزدلم آمده است که مصطفی ماشین را به سرعت نگه داشت و از پشت فرمان پیاده شد. بلافاصله در را از سمت سعد باز کرد، تلاش می‌کرد تکیه سعد را دوباره به صندلی بدهد و مضطرب از من پرسید :«بیماری قلبی داره؟» 📚 زبانم از دلشوره به لکنت افتاده و حس می‌کردم سعد در حال جان دادن است که با گریه به مصطفی التماس می‌کردم :«تورو خدا یه کاری کنید!» و هنوز کلامم به آخر نرسیده، سعد دستش را با قدرت در سینه مصطفی فرو برد، ناله مصطفی در سینه‌اش شکست و ردّ را دیدم که روی صندلی خاکستری ماشین پاشید. هنوز یک دستش به دست سعد مانده بود، دست دیگرش روی قفسه سینه از خون پُر شده و سعد آنچنان با لگد به سینه کوبید که روی زمین افتاد و سعد از ماشین پایین پرید. 📚 چاقوی خونی را کنار مصطفی روی زمین انداخت، درِ ماشین را به هم کوبید و نمی‌دید من از نفسم بند آمده است که به سمت فرمان دوید. زبان خشکم به دهانم چسبیده و آنچه می‌دیدم باورم نمی‌شد که مقابل چشمانم مصطفی در خون دست و پا می‌زد و من برای نجاتش فقط جیغ می‌زدم. سعد ماشین را روشن کرد و انگار نه انگار آدم کشته بود که به سرعت گاز داد و من ضجه زدم :«چیکار کردی حیوون؟ نگه دار من می‌خوام پیاده شم!» و از دلش فرار کرده بود که از پشت فرمان به سمتم چرخید و طوری بر دهانم سیلی زد که سرم از پشت به صندلی کوبیده شد، جراحت شانه‌ام از درد آتش گرفت و او دیوانه‌وار نعره کشید :«تو نمی‌فهمی این بی‌پدر می‌خواست ما رو تحویل نیروهای امنیتی بده؟!»... ✍️نویسنده: ╭═══════•••{}•••═══════╮ @mohebin_velayt_shohada ╰═══════•••{}•••═══════╯