🌺باتاخیر؛👇
درد و رنج مردم اذیتش میڪرد،
هرگز بی تفاوت نبود همیشه درحال جهیزیه دادن به یڪ خانواده بود مخصوصاً دخـــــتران شــــــــهدا...
به فقرا و مستمندان میرسید، به سـاخت مسجد ڪمڪ میڪرد، برای بچه های بی سرپرست مڪانی رو درست ڪرده بود ڪه مدتها بعد از #شهادتش،ڪسی خبر نداشت اگرمیخواست پولشو جمع ڪنه یکی از ثرومتندترین افراد میشد؛ ولی همین ڪه #انقلاب شد، مغـازه اش را ڪرد تعاونی وحــدت اسلامـی از جیبش میگذاشت تا اجناس ارزانتر به دست مردم برسد...
خوشا زبانی که شهدا را یاد کند با ذکر صلوات...
#شهید_سیدمجتبی_هاشمی
#ایام_شهادت
همسر #مدافع_حرم حمید_سیاهکلی_مرادی تعریف می کرد:
همسرم پسر عمه ام بود.
آبان ۹۱ #عقد کردیم و ۱ ماه بعد همزمان با#عید_غدیر_خم عروسی برگزار شد.
#عشق واقعی اونه که چیزی رو بپسندی که محبوبت رو راضی میکنه.
از علاقه و شوقش برای رفتن به #سوریه و #شهادت آگاه بودم و بهمین دلیل
برای رفتنش رضایت داشتم.
شب آخر به همسرم گفتم : نمیدونم زمان عملیات چه شبیِ، اما بشین برات حنا ببندم.
رو مبل کنار بوفه نشست و موها،محاسن و پاهاش رو حنا بستم.
مسواکش رو که دیگه لازم نداشت، بیرون انداخت و مسواک دیگه ای برداشت.
اما من مسواک قبلیش رو برداشتم و گفتم میخوام یادگاری بمونه.
گاهی انگار برخی احساسات خبر از وقوع اتفاقات مهمی میدن.
اونشب تا صبح خوابم نمیبرد وبه همسرم که خوابیده بود، نگاه می کردم تا ببینم نفس میکشه. ساعت۴صبحانه آماده کردم و وقت رفتن۳بار توکوچه به پشت سرش نگاه کرد.چهره خندانش رو هیچوقت فراموش نمی کنم .
موقع خداحافظی گفت :
«دلم رو لرزوندی اما ایمانم رو نمیتونی بلرزونی»
بعد از#شهادتش شبی که در#معراج بود، ازش خواستم برای لرزوندن دلش منو ببخشه و حلالم کنه
همسرم همیشه پاییز رو دوست داشت و بهترین اتفاقات زندگی اش در#پاییز رقم خورد.#کربلا رفتن #عقد #ازدواجش #شهادت.
صبحی که میرفتن. گفتم کاش شکمش درد بگیره، پاش درد بگیره نره.
دوباره ته دلم می گفتم نه، بخدا راضی نیستم درد بکشه
💑#دوست_دارم و #عاشقتم💑 رو راحت بیان میکردن.
قبل رفتن گفتن : فرزانه من پشت تلفن نمیتونم جلوی دوستام بگم
💖#دوستت_دارم💖 چیکار کنم؟
گفتم : تو بگو یادت باشه،من یادم می افته.
موقع پایین رفتن از پله ها می گفت : یادت باشه، یادت باشه.
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
اولین تصویر از شهید مدافع حرم ابوالفضل سرلک پیکر مطهر #شهید_ابوالفضل_سرلک وارد معراج شهدا شد. با
♨️حواستون هست که #حاج_قاسم داره یکی یکی یارانش رو گلچین میکنه....
🔸مسئوولیت مهمی در قرارگاه حلب داشت. دو روز پیش به یکی از دوستانش گفته بود #خواب دیدم حاج قاسم خودش با ماشین🚗 آمده دنبالم و میگه ابوالفضل آماده شو باهم #بریم.
🔹همسر و دو فرزند خردسالش هم که همراه وی در شهر حلب زندگی می کردند بعد از اینکه خبر #شهادتش را می دهند می گوید اصلا از شنیدن خبر شهادتش تعجب نکردم❌ چون در حال جمع کردن وسایل بودم! خودش دو روز پیش خواب دیده بود که حاج قاسم آمده دنبالش و ...
⭕️امروز پیکرش⚰ به وطن برگشت و #پنج شنبه تشییع می شود تا در #شب_قدر به خاک سپرده شود.
خوشا به سعادتش. چقدر برای همسر و فرزندانش سخت است که همراه با #پیکرش باید به کشور بازگشتن😭
روحش شاد
#شهید_ابوالفضل_سرلک
#خداحافظ_رفیق
@mohebin_velayt_shohada
ایدی کانال🌹👆
♦️شهیــدی ڪہ نه پدرش را دید
و نه پسـرش را ...💔
🔰پدرش در #عملیات والفجر۹ درسلیمانیه عـراق به شهـادت رسید و پیڪر مطهرش حدود ۱۰ سال بعـد برگشت...
#سجـاد دو ماه بعـد از شهـادت پـدرش به دنیا آمد و پـدر شهیدش را هرگز ندید...❌
🔰پسر خـودش نیز
دو مـاه بعد از #شهــادتش به دنیا آمد و او هم پدرش را ندید ...
سجـاد در آذرمـاه سال ۹۱ براثر انفجــار درحین #خنثی سازی گلـوله های عمل نکرده به فیـض شهادت نائل آمـد .
🔰وقتی بالای سرش رسیدند درحالیکه یک دستش 🖐قطع شده بود و غـرق به خـون💔 بود فقط ذڪر
یا حسین(ع) بر لب داشت...😞
🌾مهربان بود، با صفا بود،
خاکی و بی ادعا بود
و #بی_قرار_شهادت...
📝 فرازی از دستنوشته شهید:
«قافله سالار شهــدا حسین(ع) است
پروردگارا مرا به این قافله برسـان»
#شهید_سجاد_عباس_زاده🌷
#گردان_امام_حسین(ع)
#سپاه_حضرت_ابوالفضل(ع)
#خرم_آباد
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
#نماز_اول_وقت
چند وقتی میشد که محمد خیلی نماز میخوند ...☺️
میرفت مسجد و برمیگشت میرفت تو اتاقش و دوباره نماز میخوند ...☺️🌺
یروز بابا به مامانی میگه محمد چرا اینقدر نماز میخونه ؟🤔
مامانی میره تو اتاقش بهش میگه : پسرم چی شده که اینقدر نماز میخونی ؟🤔
داداشی میگه :
مامانی یه چیزی بهت میگم به هیچ کسی نگو
#مادرشهید.... اومده به خواب #فرزندش و از اون خواسته که من براش یکسال #نماز قضا بخونم
و چه زیبا وظیفه اش را قبل #شهادتش به اتمام رسانید.🌹😔
یاد شهدا باصلوات🌺
@mohebin_velayt_shohada
ایدی کانال👆🌹
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت آقای"مهدی شفازند"
🔹صفحه ۱۵۰_۱۴۹
#قسمت_شصت_و_چهارم🦋
((بگذار دنیا برای اهلش بماند!))
آخرین باری که #محمّد_حسین از #منطقه به کرمان آمده بود، با هم توی شهر دنبال کارهای روزمرّه رفته بودیم.
گفت: «مهدی! هیچ تا به حال شده یک بنز یا یک ماشین مدل بالای دیگری ببینی و از ته دل آرزو کنی که ای کاش یکی از آن ها مال من بود؟»
گفتم: «راستش زیاد روی این قضیّه فکر نکرده ام،امّا خب!
من یک انسانم. ممکن است گاهی از دلم بگذرد و بخواهم که من هم بنز، خانه وامکانات راحت داشته باشم.»
محمّد حسین مکثی کرد و با لحنی دوستانه و برادرانه گفت : «سعی کن اینها را برای اهلش ببینی.
خانه،ماشین لوکس، تجمّلات و تشریفات برای دوستداران دنیاست.
برای آن ها که طالبش هستند. ما که این راه را انتخاب کرده ایم و به #جنگ آمده ایم، راهمان چیز دیگری است.
بگذار دنیا برای اهلش بماند.»
یادم است یک بار دیگر با محمّد حسین صحبت می کردیم، می گفت :مهدی! معتقدم که دو نفر که خیلی باهم دوست هستند و همیشه با یکدیگرند، بعد از #شهادت یا وفات یکی از آن ها، باز هم دوستی شان ادامه پیدا می کند؛
مثلاً می توانند از طریق خواب با هم ارتباط داشته باشند، حتّی اگر آن شخصی که زنده است، مشکلی داشته باشد؛ دوستش می تواند به او کمک کند.
وراهنماییش کند. من خودم هر وقت در طول #جنگ به مشکلی برخورده ام، متوسّل به خانم #فاطمهٔ#الزّهرا (سلام الله علیها) شده و دوستان شهیدم را در خواب دیده ام. ☺️
آن ها هم راهنمایی ام کرده اند و راه حل مشکلات را پیش رویم گذاشته اند.»
وقتی محمّد حسین این را گفت، همان جا از او قول گرفتم اگر #خداوند توفیق شهادت نصیبش کرد، فراموشم نکند،
بگذارد دوستیمون پا برجا بماند و در گرفتاری ها کمکم کند.
او هم قول داد و چقدر خوب به وعده اش وفا کرد.
بعد از #شهادتش هر بار به مشکلی بر می خورم به خوابم می آید و راهنمایی ام می کند.
و وقتی به توصیه هاش عمل میکنم گره کارهایم باز می شود. 😭
#ادامه_دارد
@mohebin_velayt_shohada
آیدی کانال 👆🌹
🌹🕊💐🌷💐🕊🌹
#بزرگ_مردان_کوچک
#نوجوان_شهید
#عشق
#انجام_تکلیف
#دانش_آموز
#مدرسه_عشق
#خاطره
یکى از روزها ، در منطقه عملیاتى « والفجر یک » در ارتفاع 112 فکه، محورى که نیروهاى گردان خندق لشکر 27 حضرت رسول صلىالله علیه وآله وسلم، عملیات کرده بودند، صحنه بسیار عجیبى دیدم که برایم جالب و تکان دهنده بود.
از دور پیکر #شهیدى را دیدم که آرام و زیبا روى زمین دراز کشیده و طاق باز خوابیده بود؛ سال 72 بود و حدود 10 سال از #شهادتش مىگذشت؛ نزدیک که شدم، از قد و بالاى او تشخیص دادم که باید #نوجوانى باشد حدود 17 - 16 ساله.
بر روى پیکر، آنجا که زمانى قلبش در آن مىتپیده، برجستگىاى نظرم را به خود معطوف کرد؛ جلوتر رفتم و در حالى که نگاهم به #پیکر استخوانى و اندام اسکلتىاش بود، در گودى محل چشمانش، #معصومیت دیدگانش را مىخواندم، آهسته و با احتیاط که مبادا ترکیب استخوانهایش بهم بریزد، دکمههاى لباس را باز کردم؛ در کمال حیرت و تعجب، متوجه شدم یک #کتاب و #دفتر زیر لباسش گذاشته بوده؛ کتاب پوسیده را که با هر حرکتى، برگ برگ و دستخوش باد مىشد، برگرداندم؛ #کتابى که 10 سال تمام، با #شهید همراه بوده است، #کتاب فیزیک بود.
یک #دفتر که در صفحات اولیه آن بعضى از دروس نوشته شده بود؛ #خودکارى که لاى دفتر بود، ابهت خاصى به آنچه مىدیدم، مىداد؛ نام #شهید بر روى جلد کتاب نوشته بود.
مسئلهاى که برایم خیلى جالب بود، این بود که او قمقمه و وسایل اضافى همراه خود نیاورده و نداشت، ولى کسب علم و دانش آن قدر برایش مهم بوده که در بحبوحه عملیات #کتاب و #دفترش را با خود جلو آورده بوده تا هرجا از رزم #فراغتى یافت، #درسش را بخواند.
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
بالاَخص #شهدای_دانش_آموز
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
🌹🕊💐🌷💐🕊🌹
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
✅ مردم ؛ #مسئولینی چون #حاج_قاسم میخواهند:
چون👇
۱- #دوتابعیتی نبود.
۲- دلبسته به وطن بود.
۳- قویترین #ژنرال دنیا بود.
۴-خود را #سرباز_ایران مینامید.
۵- #عارف بود.
۶- اهل #شفاعت بود.
۷- #آقازاده نداشت.
۸ - چپاول #بیتالمال نمیکرد.
۹- #خادم ملت بود.
۱۰- مثل مولایش #امیرالمومنین، دشمنانش هم، عاشق مرامش بودند.
۱۱- رفتار و کردارش با #سیره_معصومین، تطبیق داشت.
۱۲- اهل #مدرک و پوزدادن نبود.
۱۳- #سپهبد بود؛ ولی نگاه به #درجه نداشت.
۱۴- مردم خواب بودند او برایشان #بیدار بود؛ باز مردم خواب ماندند که او #آسمانی شد.
۱۵- حق #ماموریت نمیگرفت؛ ولی دائماً در ماموریت بود.
۱۶- قویترین و #ترسناکترین ژنرال ارتشهای جهان بود؛ ولی آرام، متین و دل رحم بود.
۱۷-اهل #ریا نبود.
۱۸- دنیا از اسمش میترسید؛ ولی فرمود: رو #قبرم سرباز قاسم سلیمانی بنویسید.
۱۹- سردار بود؛ ولی برای #خدا بیقرار بود.
۲۰- #مبلمان خانهاش روکش داشت؛ روکشش هم ساده بود؛ انگار نه انگار که منزل #ابرمرد دنیاست.
۲۱- #شهادتش نه، مجاهدتش نه، اخلاص در خدمتش، ملت را #داغدار کرد.
۲۲- در #بحرانها برای مردم دنبال فرصت بود.
۲۳-سخندان بود، #سخنرانی نمی کرد بلکه به دنبال آرامش مردم بود.
۲۴- چهل و یک سال یار #نظام بود نه بار رو دوش #نظام.
۲۵- چهل و یک سال برای #آرامش ملت، آرامشش را بهم زد.
۲۶- #صاحب زمانی بود؛ اما اِبن زمانی نبود برای رسیدن به امام زمانش، روز و شب نداشت.
۲۷- #انقلابی بود؛ ولی با نام انقلاب شعار نمیداد و نون نمیخواست.
۲۸- برای نام انقلاب #جان داد؛ ولی نان و نامی از این انقلاب نخواست.
۲۹- یقیناً شرمنده #شهدا هم نشد.
۳۰- مردم هم به احترامش ایستادند و نشان دادند که: #انقلاب_مردم؛ چنین مسئولی میخواهند.👌
🥀🥀🥀
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴
#از_شهدا_الگو_بگیریم
#شهید_والامقام
#دکتر_مجید_شهریاری
دکتر یه موبایلی داشت که خیلی قدیمی بود .
بهش می گفتم : این چه موبایلی که شما داری ؟
می گفت : داره کار می کنه برای چی عوض کنم؟
عینک دکتر هم سنگین بود
می گفتم : دکتر اینو عوضش کن و یه سبک ترش رو بگیر
می گفت : به این خوبی داره کار می کنه چرا باید عوضش کنم؟
شاید بگید لابد دکتر بخیل بوده!
اما واقعیت اینه که دکتر خیلی هم دست و دلباز بود
رقم های بزرگ به مردم قرض یا وام می داد و بعضا می بخشید
خیلی هاشو من خبر دارم
بعضی وقتا از ما می خواست تا اگه خونواده مستمندی رو می شناسیم، معرفی کنیم.
می گفت که گروهی هستند و به خونواده های مستمند و فقیر کمک می کنند
بعد از #شهادتش فهمیدیم که خود دکتر مسئولیت این کار رو بر عهده داشت .
خیلی ها نمی دونستند که دکتر استاد دانشگاه فیزیک هسته ای است
بعد از #شهادتش وقتی عکسش رو می دیدند با تعجب می گفتند :
فلانی استاد فیزیک هسته ای
بود !!!! ؟؟؟
راوی :
#همکار_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
#در_محضر_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_عباس_دانشگر
شبی در خواب #جوان زیبا و خوشرویی را دیدم که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را #مجذوب خودش کرد .
من به او گفتم شما چه کسی هستی گفت :
اسمم #عباس_دانشگر است.
در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ پهن است و #فضا آکنده از شمیم عطری دل انگیز است و تعدادی از #شهدا روی فرش ایستاده اند .
#عباس به من گفت : به #مادرم بگویید زیاد نگران من نباشد جای من بسیار خوب است ،من پروانه وار و #آزاد پر کشیده ام .
به نیت من به مدت دو سال #نماز قضای احتیاطی بخوانید ، من نیاز به نماز دارم .
از خاله ام خانم عبدوس که معلم
روخوانی و روانخوانی قرآن شماست تشکر کنید که به #نيت_من زیاد قرآن می خواند .
صبح از #خواب بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم .
اشک در چشمانش حلقه زد و گریست گفت #عباس را مثل #فرزندم دوست می داشتم .
وقتی خبر #شهادتش را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت می کنم به #یاد او قرآن می خوانم و #صلوات می فرستم .
#شهدا_را
#فراموش_نکنیم
شادی روح #امام_راحل و #شهدا
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهید_مدافع_وطن
#یوسف_فدایی_نژاد
یوسف یه تسبیح هزارتایی داشت و هر شب ذکر می گفت ، به دلیل #صلوات_های زیادی که ایشون تو یک روز می فرستاد به #محمد_عشقی معروف شده بود و نام #جهادیش شده بود #محمد_عشقی.
بعضی دوستان به ایشون می گفتن یوسف زهرا که دلیلش ارادت خیلی زیاد آقا یوسف به مادرمون خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بود...
#شهید_فدایی_نژاد نوای ملکوتی در تلاوت قرآن کریم داشت و هر کسی رو با صداش تحت تاثیر قرار می داد .
آقا #یوسف از #اخلاق بسیار خوبی برخوردار بود و همیشه لبخند به لبش بود و #مهربانی خاصی تو وجودش دیده می شد که با اولین برخورد ، طرف رو مجذوب خودش می کرد .
یوسف #بمب روحیه بود . همیشه وقتی بیسیم لازم نبود پشت بیسیم نوحه می خوند و رفقا رو به فیض می رسوند .
پدر #شهید می گفت #یوسف با سن کمش به ما درس های بزرگ می داد . می گفت بابا #نماز_اول_وقت رو نباید فراموش کنیم.
یادمه بعد #شهادتش افرادی اومده بودن که نمی شناختیم و می گفتن ما کسی رو نداشتیم که کمکمون باشه اما آقا یوسف #مخفیانه به ما کمک می کرد و ما مثل بچه خودمون دوسش داشتیم .
یوسف همیشه دست بوس پدر و مادر بود و به خانواده می گفت :
چطوری #مادرشهید !
چطوری #پدرشهید !
مادرش ناراحت می شد و می گفت من #میخوام_دومادیتو ببینم .
#یوسف می گفت نه مامان حالا زوده .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#خاطرات_شهدا
#شهید_نوجوان
#حمید_محمودی
#نوجوانی 16ساله بود
یه نوار روضه #حضرت_زهرا_س زیر و روش کرد .
بلند شد اومد #جبهه ...
یه روز به فرماندمون گفت :
من از بچگی #حرم_امام_رضا_ع نرفتم، می ترسم #شهید بشم و #حرم_آقا رو نبینم ...
یک 48 ساعته به من مرخصی بدین برم #حرم_امام_رضا_ع زیارت کنم و برگردم ...
اجازه گرفت و رفت #حرم_امام_رضا_ع ، دو ساعت توی #حرم زیارت کرد و برگشت #جبهه ...
توی #وصیتنامه اش نوشته بود :
در راه برگشت از #حرم_امام_رضا_ع توی ماشین خواب #حضرت رو دیدم ...
#آقا بهم فرمودند : #حمید اگر همینطور ادامه بدهی خودم میام می برمت ...
یه #قبری برای خودش اطراف پادگان کنده بود ...
نیمه شبها تا #سحر می خوابید داخل قبر #گریه می کرد و می گفت : یا #امام_رضا_ع منتظر وعده ام ...
#آقا_جان چشم به راهم نذار ...
توی #وصیتنامه ساعت #شهادت ، روز #شهادت و مکان #شهادتش رو هم نوشته بود ...
#شهید که شد ، دیدیم حرفاش درست بوده ، دقیقا توی روز ، ساعت و مکانی #شهیـد شد که تو #وصیتنامه_اش نوشته بود !
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهید_مدافع_وطن
#یوسف_فدایی_نژاد
#یوسف یه تسبیح هزارتایی داشت و هر شب ذکر می گفت ، به دلیل #صلوات_های زیادی که ایشون تو یک روز می فرستاد به #محمد_عشقی معروف شده بود و نام #جهادیش شده بود #محمد_عشقی.
بعضی دوستان به ایشون می گفتن یوسف زهرا که دلیلش ارادت خیلی زیاد آقا یوسف به مادرمون خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بود...
#شهید_فدایی_نژاد نوای ملکوتی در تلاوت قرآن کریم داشت و هر کسی رو با صداش تحت تاثیر قرار می داد .
آقا #یوسف از #اخلاق بسیار خوبی برخوردار بود و همیشه لبخند به لبش بود و #مهربانی خاصی تو وجودش دیده می شد که با اولین برخورد ، طرف رو مجذوب خودش می کرد .
یوسف #بمب روحیه بود . همیشه وقتی بیسیم لازم نبود پشت بیسیم نوحه می خوند و رفقا رو به فیض می رسوند .
پدر #شهید می گفت #یوسف با سن کمش به ما درس های بزرگ می داد . می گفت بابا #نماز_اول_وقت رو نباید فراموش کنیم.
یادمه بعد #شهادتش افرادی اومده بودن که نمی شناختیم و می گفتن ما کسی رو نداشتیم که کمکمون باشه اما آقا یوسف #مخفیانه به ما کمک می کرد و ما مثل بچه خودمون دوسش داشتیم .
یوسف همیشه دست بوس پدر و مادر بود و به خانواده می گفت :
چطوری #مادرشهید !
چطوری #پدرشهید !
مادرش ناراحت می شد و می گفت من می خوام #دومادیتو ببینم .
#یوسف می گفت نه مامان حالا زوده .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🌷🕊🌹🥀🌹🕊🌷
#عاشقانه_های_شهدا
#همسرانه
#همسران_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#هادی_شجاع
وقتایی که ناراحت بودم یا اینکه حوصلم سر می رفت و سرش غر می زدم ...
می گفت : #جااان دل #هادی ؟ چیه #فاطمه ؟
چند هفته بیشتر از #شهادتش نگذشته بود یه شب که خیلی دلم گرفته بود فقط اشک می ریختم و ناله می زدم .
دلم داشت می ترکید از #بغض و دلتنگی قلم و کاغذ برداشتم و نشستم و شروع کردم به #نوشتن از عذاب #نبودنش و عشقم نوشتم براش .
نوشتم #هادی، فقط یه بار ، فقط یه باره دیگه بگو جااان دل هادی نامه رو تا زدم و گذاشتم رو میز و خوابیدم .
بعد #شهادتش بهترین خوابی بود که می تونستم ازش ببینم .
دیدمش با #محبت و عشق درست مثه اون وقتا که پیشم بود داشت نگام می کرد .
صداش زدم و بهترین جوابی بود که می شد بشنوم .
#جاااان دلِ #هادی . چیه #فاطمه ، چرا اینقد #بیتابی میکنی؟ تو جات پیش خودمه #شفاعت شده ای.
راوی :
#همسر_شهید
🌷🕊🌹🥀🌹🕊🌷
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
#عکس_نوشته
#زندگینامه✍
✨همیشه از پدر🧔 ومخصوصا مادرش🧕می خواست که برای #شهید شدنش دعا کنند🤲 حتی زمانی که در دانشگاه👨🎓بود برای مادر پیامک✉️ می فرستاد که مامان یادت نره دعا کنی شهید شوم ...❤️
✨حتی تا زمان#شهادتش در #سوریه مسئولان دانشگاه👨🎓 هم خبر نداشتند که چرا در کلاس ها شرکت نمی کند😊 و به مسئولان گفته بود به دلیل بیماری نمی تواند به دانشگاه برود.😱
✨دلش می خواست با پدر ومادرش در پیاده روی#اربعین سال 93 🗓شرکت کند اما نتوانست برود و چفیه مشکی اش را به مادر داد تا در#حرم سید الشهدا(ع)#متبرک🌹 کند اما چفیه در کربلا گم شد😳 و شهید گم شدن چفیه را به حاجت روا شدن تعبیر کرد 😌و خوشحال شد و از مادر خواست در حرم امام حسین و حضرت عباس (ع) دعا کند که او در سوریه شهید شود.🤲
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_محمد_رضا_دهقان
#بهشت_نشین
#مـــامــلت_شـــهادتــیـم🕊🥀#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج✨
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
#مثل_شهدا
#شهید_مدافع_حرم
#محمودرضا_بیضائی
با حجم كارى كه از #محمود_رضا ديده بودم ، حقوقى كه مى گرفت بقول گفتنى از شير مادر حلال تر بود .
با اينكه زياد نبود ، اما خمس آنرا مي داد.
ما را هم تشويق مى كرد كه خمس حقوقتان را بدهيد و مى گفت : بركت مى دهد به زندگى.
اواخر قبل از #شهادتش به فكر كار پيدا كردن بود.
مى گفت : مى خواهم #پاسدار بودنم براى اداره زندگى نباشد .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🕊🌹🥀🌷🥀🌹🕊
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
🌹🕊🌷🥀🌷🕊🌹
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدرضا_دهقان
یکی از رفقا و هم دانشگاهی هایش تعریف میکرد که با #محمد پینت بال میرفتیم .
به شوخی به #شهید_دهقان گفتم :
آقا همه تیرها عین این بازیهای کامپیوتری به سر و کله من خورد .
او گفت : اشکال نداره داداش! چه چیزی بهتر از اینکه بی سر #شهید شوی .
خودم گلوله بارانش کرده بودم، به شوخی گفتم چیزی نصیب تو نمیشود #محمد ! همه تیرهایی که نثارت کردم به #سینه و #پهلوهایت خورد .
وقتی که #پیکرش را آوردند و نحوه #شهادتش را فهمیدم نابود شدم.
با خودم فکر کردم اشتباه از من بود که گمان میکردم چیزی به تو نمیرسد.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
بعداز #شهادتش پیکرش در منطقه ماند وهمرزمانش نتوانستند پیکر #شهید را به عقب منتقل کنند پیکرش همان جا ماند
و#گمنام شد.🍃⚘🍃
سال ها #گمنام بود تااین که بعد از#۲۵ سال در #سال ۱۳۹۱ در #منطقه بابا هادی #پیکرشهید تفحص شد ولی چون مدارکی نداشت، شناسایی نشد و
#گمنام بود.🍃⚘🍃
حالا بعداز #هفت سال از طریق آزمایش DNA از #گمنامی درآمدو مشخص شد #شهید آرمیده در دانشگاه زاهدان متعلق به ایشان است.🍃⚘🍃
در تاریخ#۲۵ فروردین ۹۲ مصادف با #شهادت حضرت زهرا (س)⚘ایشان همراه #شهید گمنام دیگه ای میهمان دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان شد، وطی تشییع با شکوهی که انجام شد خاکسپاری شد.🍃⚘🍃
سنگ مزار یادبودی هم در شهر اصفهان برای#شهید گذاشته بودند که پدرومادر وخانواده و دوستان یادش می کردند.
🍃⚘🍃
🌹🌴🕊🌹🕊🌴🌹
#عاشقانه_های_شهدا
#شهید_مدافع_وطن
#یوسف_فدایی_نژاد
#یوسف یه #تسبیح هزارتایی داشت و هرشب ذکر می گفت، به دلیل #صلوات_های زیادی که ایشون تو یک روز می فرستاد به #محمد_عشقی معروف شده بود و نام #جهادیش شده بود #محمد_عشقی .
بعضی دوستان به ایشون میگفتن #یوسف زهرا که دلیلش ارادت خیلی زیاد آقا #یوسف به مادرمون خانم #فاطمه_زهرا (سلام الله علیها) بود...
#شهید_فدایی_نژاد نوای ملکوتی در تلاوت #قرآن کریم داشت و هرکسی رو باصداش تحت تاثیر قرار میداد.
آقا #یوسف از #اخلاق بسیار خوبی برخوردار بود و همیشه لبخند به لبش بود و #مهربانی خاصی تو وجودش دیده می شد که با اولین برخورد، طرف رو مجذوب خودش میکرد.
#یوسف بمب روحیه بود. همیشه وقتی بیسیم لازم نبود پشت بیسیم نوحه می خوند و رفقا رو به فیض میرسوند.
#پدر_شهید می گفت #یوسف با سن کمش به ما درس های بزرگ می داد. می گفت بابا #نماز اول وقت رو نباید فراموش کنیم.
یادمه بعد #شهادتش افرادی اومده بودن که نمی شناختیم و میگفتن ما کسی رو نداشتیم که کمکمون باشه اما آقا #یوسف مخفیانه به ما کمک می کرد و ما مثل بچه خودمون دوسش داشتیم.
#یوسف همیشه دست بوس #پدر و #مادر بود و به خانواده می گفت :
چطوری #مادر_شهید !
چطوری #پدر_شهید !
#مادرش ناراحت می شد و میگفت من می خوام #دامادیتو ببینم . #یوسف می گفت نه مامان حالا زوده.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
#خاطرات_شـهید
سر مزار #شهید_تورجی_زاده که رفتیم دقایقی با شهید آهسته درد و دل کرد بعد گفت: آمین بگو
من هم دستم را روی قبر شهید تورجی زاده گذاشتم و گفتم هر چه گفته را جدی نگیرید...
اما دوباره تاکید کرد تو که میدانی من چه میخواهم پس دعا کن تا به خواستهام برسم...
#شهادتش را از شهید تورجی زاده خواست...
#شهید_مسلم_خیزاب🌷
راوی : همسرشهید
#شهیدانه🥀
━─━────༺🇮🇷༻────━─━
@mohebin_velayt_shohada
━─━────༺🇮🇷༻────━─━