eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
294 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🌷تابستان 1385 بود . چند ماه قبل از اینکه اسماعیل در نیروی انتظامی استخدام شود با بچه های هیئت اردوی مشهد رفتیم . روز آخر من و اسماعیل با هم رفتیم برای وداع .حال عجیبی داشت . ارادت اسماعیل به امام رضا " ع " مثال زدنی بود . از در باب الجواد " ع " که بیرون آمدیم ، اسماعیل به من گفت : هادی وداع آخره ، هرچی از آقا بخوای می ده ها !دوباره برگشتیم . هرکدام رفتیم یه گوشه سر به سجده گذاشتیم و شروع کردیم به درد دل کردن با آقا . ساعتی بعد از حرم بیرون آمدیم .اسماعیل به من گفت : هادی از آقا چی خواستی !؟ کمی مکث کردم و گفتم : زندگی خوب ، شغل خوب ، همسر خوب و ... یه جور دیگه نگاهم کرد ! گفت : هادی ضرر کردی ! من خیلی اصرار کردم که تو چی خواستی اما جواب نمی داد . با اصرار من گفت : من فقط از آقا شهادت خواستم ! تصمیم گرفتم استخدام نیروی انتظامی بشم و ان شاءا... همون جا هم شهید بشم !راستش من حرفش رو جدی نگرفتم . با خودم گفتم آخه الان ، شهادت !!چطوری ؟! مگه می شه !؟گذشت تا این که تابوت اسماعیل رو دیدم که روی دست مردم داشت به سمت گلزار شهدا می رفت . اون وقت فهمیدم که ما کجا بودیم و اسماعیل کجا @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 کتاب 🌷زندگی نامه و خاطرات ناشر : گروه شهید ابراهیم هادی صفحات کتاب : 144 @mohebin_velayt_shohada آیدی کانال 👆🌹