[][]💜💜💜[][]
#منبر_مجـازی 🌱
یڪی از #رفقا متدین جوان
در مشهد دو باب مغازه در یڪی از
پاساژ های معروف #شهر داشت .
به من میگفت :
حاج #آقا ، با این زحمت میڪشم
ڪار میکنم ، و از راه #حرام برڪت ندارد ...
پرسیدم #خمس مالت را میدهی ؟
گفت او ڪه از واجبات است ...؛
گفتم ، مقداری از سود #خودت رو
با #اهلبیت (ع) #شریڪ ڪن ...
یعنی هر ماه مثلا #فلان قدر پول
سهم #امام رضا ع است ...
ولو اگر ڪم هم باشد ...
با این ڪار هم به #کُر وصل میشوی
وهم به خاطر شراڪت ،
#خیانت نمیڪنی ...
بعد از چندسال اورا دیدم ،
گفت :
زندگی ام زیر رو شده و #برڪت
خاصی بر زندگی ام پدیدار گشته ...
انسان با وصل به #ائمه (ع)
زندگی اش رشد میڪند ،
#برڪت پیدا میڪند ، غنی میشود ...
#استادمسعودعالی
#اللهم_ارزقناشَهادة_فےسَبیلِڪــــ
╭═══════•••{}•••═══════╮
@mohebin_velayt_shohada
╰═══════•••{}•••═══════╯
#ڪپےباذکریکصلواتجهتسلامتیوتعجیلدرفرجツ
نامش #عبدالمطلباَکبری
بود.😊🌖
زمان جنگ توی محل ما #مکانیکی🚘 میکرد و چون #کر و #لال بود، خیلیا مسخرهش میکردن.😞
یه روز رفتیم سر قبر #پسرعموی شهیدش ” شهیدغلامرضا اکبری“🌹
🧡عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با #انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش #نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“!🤗🌹
ما هم خندیدیم ومسخرهش کردیم! هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ #قبر کرد و با دست، نوشتهش رو #پاک کرد😶 و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…😞👤
🖇فردای اون روز عازم #جبهه شد و دیگه ندیدیمش. ۱۰ روز بعد #شهید شد🥀 و پیکرش رو آوردن.
جالب اینجا بود که دقیقا جایی #دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و #مسخرهش کردیم!😔
← #وصیتنامهش خیلی سوزناک بود؛ نوشته بود:👇🏼
..
” بسم الله الرحمن الرحیم “
یک عمر هر چی گفتم به من #میخندیدن!🙂
یک عمر هر چی میخواستم به مردم #محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخرهم کردن!😞
یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی #تنها بودم.💔
اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام #امامزمان (عج) حرف میزدم.😊🌸
آقا خودش گفت: تو #شهید میشی...😍❤️
#شهید_عبدالمطلب_اکبری🌙
.
.
[حالا که با این شهید بزرگوار
آشنا شدین لطف کنید ده تا صلوات نثاره روح باشکوهِ شهید کنید و به نیابت از ایشون دعای فرج بخوآنید و هدیه به امامزمان(عج) کنید🌻
ʝօɨռ↯
@mohebin_velayt_shohada