eitaa logo
کانال محبین وݪایٺ و شهدا🏴
293 دنبال‌کننده
14.1هزار عکس
6هزار ویدیو
113 فایل
○•﷽•○ - - 🔶براێ شهادٺ؛ابتدا باید شهیدانھ زیسٺ"^^" - - 🔶ڪپی با ذڪر صلواٺ جهٺ شادێ و تعجیل در فرج آقا آزاد - - 🔶شرو؏ـمون⇦۱۳۹۷/۱/۲٤ - - 🔶گروھمون⇩ https://eitaa.com/joinchat/2105344011C1c3ae0fd73 🔹🔶باماھمراھ باشید🔶🔹
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸دوران دبیرستان(به روایت مادر) صفحات ۴۰_۳۹ 🦋 《دبیرستان شریعتی 》 همانطور که همسرم تعریف می کرد،مو به تنم راست شده بود.😧 خدایا اگر محمّدحسین را در حال نوشتن می گرفتند چه بلایی سرش می آمد؟ از همسرم پرسیدم: _شما نپرسیدید اگر نیروها می آمدند شما چطور می خواستید همدیگر را خبر کنید؟🤔 گفت: +چرا سوال کردم؛ علیرضا گفت:"قرار بود اگر اتّفاقی افتاد، من فریاد بزنم و محمّدحسین خودش را در جایی مخفی کند." -خب سوال نکردی عکس العمل مدیر مدرسه👨‍💼 چه بود؟ آن ها بویی نبردند که این کار محمّدحسین است؟ +چرا از او سوال کردم، پاسخ داد: "فردا صبح وقتی ما وارد خیابان مدرسه🏫 شدیم،از ابتدا تا انتهای خیابان نیرو گذاشته بودند..؛ غوغایی بر پا شده بود، گشت شهربانی👮‍♂ رفتارها را زیر نظر داشت. مستخدم مدرسه🧔 با شلنگ آب افتاده بود به جان سنگ سفیدِ سر درِ مدرسه تا آن را پاک کند، امّا فایده ای نداشت. شروع کرد به سابیدن آن ،باز هم آن طور که باید و شاید پاک نشد!! مسئولین مدرسه دست و پای خود را گم کرده بودند، چون قرار بود استاندار به مناسبت بازگشایی مدرسه ها سخنرانی کند، امّا هنوز هیچ مقدّماتی فراهم نشده بود. خوشحالی در چشمان من و محمّدحسین موج میزد!!!😄 هرچند کسی آن را نمی دید. خلاصه بچّه ها متفرّق شدند و مدرسه🏫 به حالت نیمه تعطیل در آمد." وقتی صحبت های همسرم تمام شد، گفتم: _آقا!! من خیلی نگران محمّد حسین هستم،😔 میترسم این و بی باکی اش کار دستش بدهد. گفت: +وقتی کار را به سپردی نگرانی معنی ندارد. ادامه دارد✍ http://eitaa.com/joinchat/1287192579Cc2c4382865 کانال محبین ولایت و شهدا👆🌷👆
حاج مهدی رسولی1_200589783.mp3
زمان: حجم: 9.58M
﷽ 🔸پیشنهاد دانلود . 🔸مناجات با شهدا . 🔹حاج مهدی رسولی .
{🌹 «همیــشه برای خدا بنـده باش...»} 🌸تا خدا بنده نواز است 🍃به خلقش چه نیاز👌 🌸دل که شد محرم راز 🍃درحرم یار بماند 🌸هر که این نکته 🍃ندانست در اسرار بماند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 📿 اللهم عجّل لِولیکَ الفَرَج والعافِیهَ و العاقِبَهَ وَالنَصر.✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💕💕💕
ڪارم ایـن‌اسـت ڪہ‌سـَمت حـَرمش‌روڪنم‌و اَزهمیـن‌دور سلامـش‌بدهـَم گـریہ‌ڪنم... ♥️
سیدرضانریمانی4_6044125789954245648(1).mp3
زمان: حجم: 5.84M
آقا من و بغضِ ترکیده قلبی که واسه حرم تپیده تو نوکراتون هنوز یکی هست که تورو ندیده..💔
از:‌امـام‌زمـان{عـج}😍 به:‌شیـعیـآن اگـر‌دعا ڪنید برایِ‌دعایتان‌آمین‌میگویـم.. وچنانچه‌دعانڪنید مـن‌برایتان‌دعا‌میڪنم.. برایِ‌لغزش‌هایتان‌استغفـار‌میڪنم.. حتـی‌بـویِ‌شمارا‌دوست‌دارم..♥️ 🌱 🤲
🔻شهید مرتضی جاویدی: 🔅 وقتی گردان فجر تو تپه ی بردزرد تو محاصره ی شدید نیروهای بعثی بود، فرمانده گردان صیاد شیرازی با بیسیم خبر میده که : برادر جاویدی، گردان شما در محاصره‌ی شدید دشمن ، عقب‌نشینی کنید. 🔅شهید مرتضی جاویدی جوابی به این صورت تو بی سیم میگه: به امام بگویید نمی گذارم تاریخ اسلام تکرار شود ، نمیگذارم اُحد تکرار شود ، ما تا آخر ایستاده ایم. 🔅پس از پیروزی این عملیات اکثریت فرماندهان و رزمندگان ، نزد حضرت‌ امام به تهران رفتند و سرلشکر رضایی موضوع را با حضرت امام در میان می‌گذارد. و حضرت امام بر پیشانی این شهید بوسه می‌زند. 🔅 شهید صیاد شیرازی می گوید در تمام دورانی که همراه رزمنگان و فرماندهان دفاع مقدس خدمت حضرت امام می رسیم، فقط یک بار دیدم که امام رزمنده ای را در آغوش بگیرد و پیشانی اش را ببوسد ، و آن کسی نبود جز یا همان «» ی معروف.
💫 سوزن زد به صورتش... پرسیدم: چه ڪاریه میڪنی؟! گفت: سزای که نامحرم چه مرد چـه زن رو ببینه‌،هـمینه... 🥀🕊 ‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌
دشوار است... ساعت به وقت دلتنگی...
*🥳🤩تولد داریم، چه‌ تولدی!!!🤩🥳* سلام 😊 این یه کارت دعوته از طرف *🧡ابراهیم هادی🧡* برای همه ی کسایی که دوستش دارن… از *یک* تا *بیست* یه عدد انتخاب کن، بعدش بزن رو لینک ببین چی قراره به شهید هدیه بدی…🎁😉 https://digipostal.ir/c9k2oq1
♥️چالش تولد شهیدابراهیم‌هادی عزیز♥️شرکت کنین👆
3.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید چگونه مدیون خون شهدا هستیم 😔 ببینید چگونه تا آخرین لحظه ماندند ، از سرما یخ زدند و شهید شدند تا ما بمانیم 🌹 برای همه دیدنیه لطفا نشر دهید