eitaa logo
『مُهجَة』
2.9هزار دنبال‌کننده
17.3هزار عکس
10.5هزار ویدیو
0 فایل
『•﷽•』 ∽∽∽ #تابع‌قوانین‌ایتا. بی‌پناه‌‌که‌شدی‌صدایش‌‌کن او‌حسین‌ِ‌وِترالمَوتوراست‌ میداندتک‌وتنها‌شدن‌‌یعنی‌‌چه‌.. درآغوشت‌می‌گیرد!💔 • ● امری🌱 @aghay_khodam
مشاهده در ایتا
دانلود
برای گشت شبانه ما را برده بودند خسته و کوفته آمدم فکر کردم یک چرتی می‌زنم ، بعد بیدار می‌شوم و نمازم را می‌خوانم ، بر اثر خستگی زیاد خوابم برد ، دیدم ساعت از نیمه‌ شب گذشته و نمازم قضا شده است ! سرم را به دیوار کوبیدم و گریه کردم که چرا نمازم قضا شد ! خود را ملامت کردم و حالت اندوه تا یک هفته دست از سرم برنداشت... 📕 دفترچه خاطرات ---------------------
برادارن وخواهران من ! ماهواره و فرهنگ کثیف غرب ، مقصدی به جز آتش دوزخ ندارد!! از ما گفتن ، ما که رفتیم !! و من الله توفیق ... --------------------------
کوله پشتی پر از مهمات او آتش گرفت و نتوانستند از علی جدایش کنند ، تمام بدنش سوخت و بر اثر حرارت آب شد اما صدایش در نیامد تا عملیات لو نرود... نوجوان 16 ساله --------------------------
در شفاعت شهدا دست درازی دارند عکسشان را بنگر چهره ی نازی دارند ما به یادآوری خاطره ها محتاجیم ورنه آنان به من و تو چه نیازی دارند --------------------------
👌👌👌 🔴 مسئولیت سنگینی گرفته بودم. یک روز شهید تهرانی مقدم پیش من آمد و گفت دوست داری کارت خوب پیش برود؟ گفتم: بله. گفت : به تمام نیروهای تحت امرت بگو بگویند خدایا ما این کار را برای تو انجام می دهیم اگر ثواب دارد آن را تقدیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می کنیم. بعد از آن به صورت عجیبی کارهای ما درست می شد... بیایید نیت کنیم بگوییم : خدایا ما کار خوبی نداریم همین اندک کارهای خوبمان را هم تقدیم حضرت زهرا (سلام الله علیها) می کنیم. ان شاء الله کارهای ما هم وسط کارهای خیر ائمه قرار می گیرد و اجر و قرب و برکت پیدا می کند. ؛ --------------
ابراهیم یعنی فکه ، یعنی کانال ، یعنی کمیل ، یعنی رمل ، رمل یعنی یک قدم جلو سه قدم عقب ! یعنی غربت ، یعنی کل ارض کربلا ، ابراهیم یعنی ، متحیرم چه نامم تو را... فکه کانال کمیل « اللهم عجل لولیک الفرج » -------------------------
🌈 می گفت ، خواب مادرسادات را دیدم ، پایم که به سوریه برسد هفته بعد میهمان او خواهم بود ! با رفتنش موافقت نشد ، به حضرت زهرا قَسمشان داد و کارش راه افتاد !! 🌈 هفته ی بعد ، شب آخر ، جوراب‌های همرزمانش را می‌شست ، همرزمش به مجید گفت : حیف تو نیست با این اعتقادات و اخلاق و رفتار خالکوبی روی دستت داری⁉️ گفت ، تا فردا این خالکوبی یا خاک می‌شه و یا اینکه پاک میشه❗️ فردای آن روز با اصابت یک تیر به بازوی سمت چپش که دستش را پاره کرد و سه یا چهار گلوله به سینه و پهلویش ‌نشست و با (س) به شهادت رسید.❣ 🌈پیکر پاکش بعد از سه سال به وطن بازگشت.... مدافع حرم « اللهم عجل لولیک الفرج ------------------------
💠 شهیدی که به درخواست مادرش در قبر چشمانش را بازکرد هنگامي‌كه علي‌اكبر را داخل قبر گذاشتند، او را به علي‌اكبر حسين (ع) قسم دادم و گفتم: «پسرم! چشمانت را باز كن تا يك‌بار ديگر تو را ببينم. آن‌گاه چشمانش را باز كرد» و اين‌چنين شهيد علي‌اكبر صادقي، پيك لشكر 27 محمد رسول ا... آخرين درخواست مادرش را اجابت كرد
💠 شهیدی که خود را معرفی کرد در سال 1373 تعدادی از شهدای گمنام را به معراج شهدا آوردند. در همان شب یکی از کارکنان معراج در خواب می بیند که فردی به او می گوید: « من یکی از شهدای گمنامی هستم که امشب آورده اند. سال هاست که خوانواده ام خبری از من ندارند. شما زحمت بکش و برو مدارکم را که شامل پلاک، کارت و چشم مصنوعی من است و داخل کیسه ای گلی به همراه پیکرم می باشد، بردار و بگو که مشخصات مرا ثبت کنند.» بعد از این که این برادر خوابش را بازگو می کند، کسی تحویلش نمی گیرد، اما با دیدن مجدد این خواب و با اصرار او، پیکرهای شهدا بررسی می شوند و در کنار یکی از اجساد، کیسه ای پیدا می شود که با گل همراه بود و برادران تفحص چون احتمال داده بودند از خاک شهید است، ضمیمه جسد کرده بودند. چیزهایی که شهید گفته بود، درون آن بود. بعد از شناسایی جسد، معلوم شد که ایشان در سال 1365 مفقود الاثر شده است و در سال 1361 هم یکی از چشم هایش را از دست داده بود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🔆 پیکر شهیدی که بعد 22 سال سالم بود که پس از 22 سال از خاک شلمچه بیرون کشیده شد. ✨اللهم الرزقنا توفیق الشهادت فی سبیلک 🍃🌹