🔻آیت الله اراکی؛ استاد درس خارج حوزه علمیه قم:
💠عارف حقیقی و عارف دروغین از دیدگاه امیرالمومنین علیه السلام
#عرفان_اسلامی
🔹عارفان وارسته در قرون اولیه اسلام هرچند به منظور حفظ اصالت این گوهر گران بها زحمات و تلاش های فراوانی متحمل شدند، لکن علی رغم همه ی این تلاشها و مجاهدت هایی که در راه پاسداری از اصالت عرفان اسلامی به عمل آمد، جریاناتی که توسط مدعیان دروغین - بیشتر در قرون سوم و چهارم - پدید آمد توانست تا حدودی در بدنه ی فرهنگ عرفانی اسلام نفوذ کند و از این زمان به تدریج رگه هایی از سنت ها و روش های بیگانه، در برخی از گرایش های عرفانی نفوذ پیدا کرد.
🔹از همان دوران های ابتدایی گسترش عرفان اسلامی ، پیشتازان و بزرگان این فن همواره خطر انحراف مسیر را گوشزد می کرده اند و پیدایش و نفوذ جریانات بیگانه در مسیر عرفان الهی، دغدغه خاطر همیشگی آنها بوده است.
🔸 حضرت علی علیه السلام در توصیف مدعیان دروغین علم و عرفان می فرمایند: «و دیگری نام عالم بر خود نهاده است در حالی که عالم نیست؛ جهالت هایی را از جاهلان دست چین کرده و گمراهی هایی را از گمراهان اقتباس نموده. برای مردم دام هایی از دروغ و نیرنگ گسترانیده و کتاب خدا را به دلخواه خود توجیه کرده و حق را در جهت خواسته های نفسانی اش تحریف میکند؛ گناهان بزرگ را در نظر مردم بی خطر جلوه داده و معصیت های سنگین را برای آنان حقیر و سبک نشان میدهد؛ ادعا میکنند که از شبهه می پرهیزد در حالی که خود را در شبهه افکنده است.
🔹میگوید: از بدعت دوری میکنیم حال آنکه در میان بدعت ها آرمیده است! صورتش صورت انسان ولی قلب او قلب حیوان است؛ نه راه هدایت را میشناسد تا از آن پیروی کند و نه بیراهه را میداند تا از آن دروی کند. چنین کسی، مرده ی زندگان است!.»
🔸دام گستری مدعیان دروغین عرفان در همه ادوار تاریخ عرفان دغدغهای بوده است که نه تنها اولیای الهی بلکه پیروان آنان و بزرگان عرفان راستین را نیز وا داشته که رهروان این راه را همواره از خطر افتادن در دام این مدعیان بر حذر دارند.
📚 برگرفته از کتاب درآمدی بر عرفان اسلامی
🔻کانال رسمی آیت الله اراکی
@ayatollah_araki
🔻آیت الله اراکی عضو هیئت رئیسه جامعه مدرسین حوزه علمیه قم:
💠تفاوت های علم فلسفه و علم عرفان
#عرفان_اسلامی
🔹اولا؛ موضوع عرفان ذات احدیت است _از آنجا که هیچ علمی به اثبات موضوع خود نمی پردازد، بلکه آن را ثابت شده تلقی میکند و به عوارض موضوع میپردازد _ لذا صفات و تجلیات آن را مورد بحث قرار میدهد. موضوع فلسفه الهی وجود مطلق است و وجوب که از عوارض آن است در این علم مورد بررسی قرار میگیرد.
🔸ثانیا؛ مقولات کلی یا معقولات ثانیه از دیدگاه فلسفه و عرفان کاملا متفاوتند. فیلسوف حقائق جهان هستی را به واحد و کثیر، واجب و ممکن، علت و معلول و... تقسیم میکند و هستی را چند گونه میشناسد در حالی که عارف به هستی چند گونه معتقد نیست. عارف هستی را یکتا و یگانه میبیند و جز وحدت و وجوب و وجود که عین یکدیگرند، به حقیقتی ورای ذهن معتقد نیست.
🔹ثالثا؛ تفاوت در شناخت عنصر تداوم در هستی؛ بنابر تفکر رایج در فلسفه اسلامی قدیم، اگر علت موجودی باقی باشد، وجودش ادامه خواهد یافت و این تداوم وجود به معنای بودن یک چیز در بیش از یک زمان است. در این دیدگاه، اشیاء وجود همیشگی دارند و مادامی که علت آنها باقی است، آن وجود همیشگی نیز تداوم دارد. اما تفکر عرفانی، تداوم هستی را اینگونه نمیپذیرد و معتقد به خلق جدید یا پیدایش نو به نو است،لذا هیچ چیز نمیتواند در بیش از یک لحظه وجود داشته باشد.
🔸رابعا؛ هرچند از حیث غایت و غرض فلسفه و عرفان اشتراک در دستیابی به سعادت ابدی و به تعبیر دیگر کمال انسانی دارند اما تفاوتشان به تصویر و تعریفی ست که هر کدام از انسان کامل ارائه میدهند. فیلسوف میگوید: «انسان کامل کسی است که درونش صورت کامل و جامعی از جهان بیرون باشد و البته راز سعادت ابدی انسان در همین است.» ولی عارف میگوید: «انسان کامل کسی است که به خدا پیوسته و در او فانی شده و جز او را نبیند و نخواهد.»
📚 برگرفته از کتاب درآمدی بر عرفان اسلامی
🔻کانال رسمی آیت الله اراکی
@ayatollah_araki