eitaa logo
متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه
556 دنبال‌کننده
1 عکس
2 ویدیو
7 فایل
در این کانال متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه قرار میگرد. اینستاگرام: http://instagram.com/mohse.mohammadipanah.1 صفحه ویراستی: https://virasty.com/Moheb110 ایتا: @Mmohamadipanah متن اشعار: @mohsenmohammadipanah1 کانال عکس: @pic_mohammadipanah
مشاهده در ایتا
دانلود
کربلایی محسن محمدی‌پناه5)zamine-moharam1404-shab3-14040407.mp3
زمان: حجم: 23.18M
🔘 صَلِّ عَلی بابای من، امشب میخوام واست بمیرم 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ شب سوم دهه اول محرم 🗓 شنبه ۷ تیرماه ‌۱۴۰۴ مدینةالعلم کاظمیه هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
صلا علی بابای من امشب می خوام واست بمیرم از اینهمه زخم سرت آخه چطور بوسه بگیرم لعنت به چوب خیزرون که صورتت رو کرده درهم دیدم ، شنیدم بابا جون می زد تو رو پیوسته محکم بد جور زدن ، از نزدیک و دور زدن تو مجلس سور زدن ، آخ عزیزم محکم زدن ، تو کوچه ها هم زدن چن تایی باهم زدن ، آخ عزیزم بابا بابا بابا ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلا علی دنیای من امشب برات قصه می خونم از دختر شاه غریب از گریه های بی امونم من توی هفت تا آسمون ستاره هم داشتم مگه نه ؟ یادت میادکه باباجون گوشواره هم داشتم مگه نه ؟ غارت شدم ، پیر از مصیبت شدم خیلی اذیت شدم ، آخ نبودی صد بار زدن ، منو تو بازار زدن بودم گرفتار زدن ، آخ نبودی شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
شنیدم تو قبرتم تنت کبوده گنات چی بوده زن غساله رو انداختی به ناله خانوم سه ساله خانوم سه ساله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو بیابون تک و تنها مونده بودی جا مونده بودی سیلی ها به صورتت شدن حواله خانوم سه ساله خانوم سه ساله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تورو رو ناقه زمین زد ولی بد زد چرا لگد زد دیگه از شکستگی قدت هلاله خانوم سه ساله خانوم سه ساله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شنیدم با معجر سوخته به ناچار رفتی تو بازار توی بازار یهودی قیل و قاله خانوم سه ساله خانوم سه ساله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست مارو میزاری تو دست بابات فدای زخمات بدنت از کبودی شد مثل لاله خانم سه ساله خانوم سه ساله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ شبای ماه عزا گره رو وا کن ما رو نگاه کن ماه و دل کندن از شما محاله خانم سه ساله خانوم سه ساله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو سفارش کنی ما رو رد نمی‌کنه باباتون رقیه خاتون عشق ما به رقیه پاک و زلاله خانوم سه ساله خانوم سه ساله ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از سر و رو حرمت غربت می‌باره زائر نداره چی میشه نمی‌دونم برام سواله خانم سه ساله خانوم سه ساله ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ پای طعنه‌های شام به هم نریزی خیلی عزیزی مگه میشه تویی که خیلی عزیزی بری کنیزی جلو چشم عمو عباست محاله خانوم سه ساله خانوم سه ساله شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
کربلایی محسن محمدی‌پناه6)nava-moharam1404-shab3-14040407.mp3
زمان: حجم: 3.79M
🔘 قسم به کتری جوشیده در حسینیه... 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ شب سوم دهه اول محرم 🗓 شنبه ۷ تیرماه ‌۱۴۰۴ مدینةالعلم کاظمیه هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
قسم به کتری جوشیده در حسینیه که با کسی که نخواهد تو را نمی‌جوشم کفن که دست مرا بست دست تو باز است و دست باز تو یعنی بیا در آغوشم http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
کربلایی محسن محمدی‌پناه7)vahed sangin-moharam1404-shab3-14040407.mp3
زمان: حجم: 18.99M
🔘 از اینجور سفر رفتن دیگه بیزار بیزارم، سر زخمی و خونی‌مو شبا رو خاک میذارم 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ شب سوم دهه اول محرم 🗓 شنبه ۷ تیرماه ‌۱۴۰۴ مدینةالعلم کاظمیه هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
من از اینجور سفر رفتن دیگه بیزار بیزارم سر زخمی و خونیمو شبا رو خاک می‌ذارم خودت گفتی تو این کوفه علی یار یتیما بود به جای اون همه خوبی بگو این پاسخ ما بود؟ خیالت تخت جمع کردم همه هوش و حواسم رو توی لشکر هنوز هیشکی ندیده التماسم رو بابا دیشب کتک خوردم ولی رو پام وایسادم بهش گفتم اگه بازم کتک داری من آماده‌ام اگه خسته بشه مشتش، لگد پر میکنه جاشو چشام تار می‌بینه خوبه، نمیبینم اداهاشو ولی راستش بابا دنده‌م ، شکسته، خیلی درد داره تا میره خوب بشه بازم سنان میاد نمیذاره درِ گوشی بگم بابا ، بابا و دختریم دیگه گمونم خوب نشه پهلوم ...نمی‌دونم سنان میگه... سنان میگه که با نیزه زدم تو پهلوی بابات کجا مونده تنت می‌خوام ببینم خوب شده زخمات می‌دونی بزم می رفتم؟! نگو که بی خبر بودی ... خبر دارم تو هم بودی توی اون تشت زر بودی چوبی که رو لبت میزد از اون چوبای محکم بود می‌دونم دردشو آخه ، از اون چوبا که خوردم بود شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
کربلایی محسن محمدی‌پناه8)vahed-moharam1404-shab3-14040407.mp3
زمان: حجم: 7.31M
🔘 قسم به تن صدپاره‌ی آن شبه پیمبر، قسم به علی‌اکبر 🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ شب سوم دهه اول محرم 🗓 شنبه ۷ تیرماه ‌۱۴۰۴ مدینةالعلم کاظمیه هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
قسم به تن صدپاره‌ی آن شبه پیمبر، قسم به علی‌اکبر، قسم به گلوی نازک شش ماهه‌ی پرپر، قسم به علی‌اصغر، قسم به یلِ دریادلِ لشکر، به عباس دلاور، به آن ساقی عطشان، به آن ماه فروزان، به آن دست بریده، به آن چشم دریده، و آن قامتِ از داغ علمدار خمیده، قسم به رجز و نعره‌ی قاسم، که از هیبت او لرزه بیفتاد، به مجموعِ عوالم، قسم به نفس شعله‌ور عمه‌ی سادات، علمدار حسین‌بن‌علی در سفر کوفه و شامات، به آن عزت و آن عفت و آن جمع کرامات، و آن اوج مقامات، که من گرچه میان غل‌و‌زنجیر اسیرم، ولی ذلت تسلیم، نباید بپذیرم، که من فاطمه‌ی کوچک ارباب، که من وارث شیر احد و خیبر و احزاب، که من گرچه سه ساله، ولی ام‌ابیهای حسینم، و با پای پر از آبله ام، پای حسینم، و من در دل این معرکه برداشته‌ام تیغ دودم را، و با گریه پرشور، به هم ریخته‌ام خواب ستم را منم دختر ارباب منم کوثر ارباب شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
🔳 متن بسته صوتی مراسم دهه اول ۱۴۴۷ه.ق 🔘 شب چهارم ▪️ مداح: 🎙 کربلایی محسن محمدی‌پناه 🗓 یکشنبه ۸ تیرماه ۱۴۰۴ 🕌 مدینةالعلم کاظمیه 🏴 هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد 🆔 @mmohamadipanah 🆔 @mohsenmohammadipanah1
کربلایی محسن محمدی‌پناه4)roze-moharam1404-shab4-14040408.mp3
زمان: حجم: 37.67M
🎤 کربلایی محسن محمدی‌پناه ▪️ شب چهارم دهه اول محرم 🗓 یکشنبه ۸ تیرماه ‌۱۴۰۴ مدینةالعلم کاظمیه هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد
بنا نبود بمانی غریب در صحرا و خواهرت بشود بی نصیب در صحرا بنا نبود که تکیه به نیزه‌ات بزنی مرا برای جهاد عظیم، خط بزنی بنا نبود مهیای سوختن باشی میان خیمه پی کهنه پیرهن باشی زمین نیفت کتاب مقدس زینب! فدای بی‌کسی‌ات!‌ ای همه کس زینب عصای دست شدن رسم خواهری باشد علی الخصوص که خواهر برادری باشد به راه عشق تو این چشم تر که چیزی نیست جگر برای تو دادم پسر که چیزی نیست بیا خودت پسران مرا ببر میدان که پیش مرگ تو باشند این دو در میدان بیا که شاهد حاجت روایی‌ات باشند بزرگ کردمشان تا فدایی‌ات باشند تو را به جان من آقا قبول کن بروند به حق چادر زهرا قبول کن بروند چه بهتر است نبینند راه بسته شده در ازدحام ره قتلگاه بسته شده چه بهتر است نبییند زخم خنجر را به سمت خیمۀ زن‌ها هجوم لشگر را چه بهتر است نباشند و خون جگر نشوند شبیه من وسط خیمه شعله‌ور نشوند چه بهتر است نبینند اوج این غم را به روی مادرشان ضربه‌‌های محکم را چه بهتر است نبینند آب خواهم شد اسیر، وارد بزم شراب خواهم شد شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1