#جلسه_هفتگی
#زمینه_شهادت_امام_کاظم_علیه_السلام
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
بمیرم از داغ
روضهی مردی که بیشتر عمرشو زندونه
ته سیاه چال و
صدای نالهی غربتش از همه پنهونه
میبره تا مشهد
صدای گریهی ضامن آهو خیالم رو
میخونه با گریه
روضه ی غربت باب الحوائج عالم رو
درآوردن از این مصیبت اشکای چشمامو
با یه مشت ناسزا شکستن حُرمت بابامو
سهمش از زندگی فقط شد فحش و تازیانه
مثل مادر زدن بابامو خیلی وحشیانه
(یا باب الحوائج
یا موسی ابن الجعفر)
______________________
رو صورتش رد
کینهی دست کثیف یهودی نامرده
شده مثل مادر
که همه جای تنش پر زخم و ورم کرده
چشماشو بست بابام
با یه دل پر حسرت و با جیگر سوخته
تابوت بابام شد
شبیه مرده بی کس و کار یه در سوخته
ولی این در شبیه مدینه نداره یه مسمار
خون پهلوش دیگه مثل مادر نریخت به دیوار
غل و زنجیر و وا نکردن از تن بی جونش
شده بود صورتش شبیه مادر جوونش
(یا باب الحوائج
یا موسی ابن الجعفر)
______________________
خیلی تو این زندون
شبانه روز به امام زمانه جسارت شد
سهم بابا مثل
عمه مون زینب از زندگی رنج و اسارت شد
مردم بغداد از
داغ بابام همه پیرهن مشکی به تن کردن
بدن بابامو
با احترام اومدن همه غسل و کفن کردن
ولی جسم جد غریبم روی خاک صحرا
بدون غسل و بی کفن موند جلو چشم زهرا
همه دارو ندارش و از تنش درآوردن
جلو چشمای اهل خیمه پیرهنش هم بردن
(یا باب الحوائج
یا موسی ابن الجعفر)
شاعر :
#حسن_دهقان
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1