eitaa logo
متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه
552 دنبال‌کننده
1 عکس
2 ویدیو
7 فایل
در این کانال متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه قرار میگرد. اینستاگرام: http://instagram.com/mohse.mohammadipanah.1 صفحه ویراستی: https://virasty.com/Moheb110 ایتا: @Mmohamadipanah متن اشعار: @mohsenmohammadipanah1 کانال عکس: @pic_mohammadipanah
مشاهده در ایتا
دانلود
« آن قدَر زير نعلها پا خورد مثل پيراهنش تنش "تا" خورد تشنه بود آب خواست، اما شمر آب را پیش چشم آقا خورد روزه اش را سنان شکست آخر نیزه ای را به جای خرما خورد » تک و تنها ؛ نیزه خوردی پیش زنها ؛ نیزه خوردی روزه بودی ؛ وقت افطار جای خرما ؛ نیزه خوردی سیاه شده روزِگارم حسین تشنه ترین روزه دارم حسین تشنته من آب ندارم حسین تشنه ترین روزه دارم حسین حسین ای وای ای وای _______________ پیش چشمان نیمه بازش آه چشم نامحرمی به زن ها خورد چقَدَر هتک حرمتش کردند غارت پیکرش بفرما خورد در نمی آمد از تنش، بسکه پنجه بر دستباف زهرا خورد توی غربت ؛ تو رو کشتن سر فرصت ؛ تو رو کشتن پیرهنو بردن و بعد از هتک حرمت ؛ تو رو کشتن تو دستای شمره پیراهنت چادرمو می کشم رو تنت جلو چش مادرم کشتنت چادرمو می کشم رو تنت حسین ای وای ای وای شاعران: https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت من سر قرار اومدم، توی نیزه‌زار اومدم از تو دل نکندم حسین با خودم کنار اومدم تا چشمم کار می‌کنه نیزه نیزه نیزه نیزه می‌بینم داره با تو چیکار می‌کنه نیزه نیزه نیزه نیزه می‌بینم گریه چشمامو تار می‌کنه نیزه نیزه نیزه نیزه می‌بینم سیدی ماکو مثلک الغریب ______________ کی دلش اومد بزنه کی اومد لگد بزنه یه نفر یه حرفی به این شمر نابلد بزنه زندگی همینه حسین، رسم دنیا اینه حسین کاشکی حال و روز تورو مادرت نبینه حسین رو خاک داغ کربلا کشته کشته کشته کشته می‌بینم مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى کشته کشته کشته می‌بینم حتی بالای نیزه‌ها کشته کشته کشته کشته می‌بینم سیدی ماکو مثلک الغریب ______________ با قد کمون اومدم، عشق من بمون اومدم من فقط به عشق خودت ، بین خاک و خون اومدم من برم کجا چه کنم بعد کربلا چه کنم پیکر تو جا بمونه، زیر نیزه‌ها چه کنم از تشنگی دور و بَرو تیره تیره تیره تیره می‌بینم این ساعت‌های آخرو تیره تیره تیره تیره می‌بینم توی مقتل برادرو تیره تیره تیره تیره می‌بینم سیدی ماکو مثلک الغریب شاعر : http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
ناتوون شده اباعبدالله خیلی وقته نیمه جون شده اباعبدالله جگرش دوباره خون شده اباعبدالله واسه خیمه نگرون شده اباعبدالله حال خراب دخترش، یه طرف وَ اضطراب خواهرش، یه طرف غصه ی غربت حرم، یه طرف آتیش و غارت حرم، یه طرف چِقَدَر بی تابه دختر سه ساله شم میون خیمه خوابه این صدای روضه ی فراته که پیچیده پسر فاطمه تشنه ی یه جرعه آبه مظلوم، حسین جانم _________________ زیر نیزه ها اباعبدالله راضیه به قسمت و قضا اباعبدالله تو هجومه زیر دست و پا اباعبدالله می زنه مادرشو صدا اباعبدالله حرمله و شمر و سنان، یه طرف خنده ی تلخ ساربان، یه طرف نیزه و شمشیر و عصا، یه طرف خنجرِ کندِ بی حیا، یه طرف نفسش سنگینه شمر بی حیا رو سینه ی حسین میشینه آسمونیا میگن شمر حیا کن بس کن مادرش تو قتلگاهه و داره می بینه مظلوم، حسین جانم شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
واویلا ، پسر فاطمه شد تنها واویلا ، بی کفن مونده روی خاکا واویلا ، افتاده به زیر دست و پا غرقه خون شد بدن بی سر شاه ، (بین قتلگاه)۲ تنش افتاده یه گوشه بی پناه ، ( بین قتلگاه )۲ کشتن حسین من شده مُباح ، (بین قتلگاه)۲ اربا اربا شده بی جرم و گناه ، (بین قتلگاه)۲ _______________ ای بی سر ، زجه میزنه برات خواهر ای بی سر ، پیکرت شده حسین پرپر ای بی سر ، توی فکر غارتن لشکر بدن بی کفنش دریده شد، (سر بریده شد)۲ از قفا موی سرش کشیده شد، (سر بریده شد)۲ ناله های مادرم شنیده شد، ( سر بریده شد)۲ پیکرش به خاک و خون تپیده شد، (سر بریده شد)۲ ________________ توو گودال ، سر غارتش شده جنجال توو گودال ، شد تموم پیکرش پامال توو گودال ، هستن عده ای چقد خوشحال پیش مادرش جسارت نکنید ،(غارت نکنید)۲ تن بی سر و اذیت نکنید ، (غارت نکنید)۲ فکر بُردن غنیمت نکنید ، (غارت نکنید)۲ نامسملونا اهانت نکنید ، ( غارت نکنید)۲ سبک : شعر : http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
آه ریّان پشت اسمش بنویس عطشان آه ریّان جد ما به خاک و خون غلتان آه ریّان بگو برگه برگه شد قرآن شیب گودال ِ وُ شاه ِ بی ردا ۲ عمه جان رو به مدینه زد صدا ۲ ____________ آه ریّان ناله میزنم براش از جان آه ریّان حتی از شریعه خورد حیوان آه ریّان جلو چشمامه همین الان میزنه سنان جدا شمر جدا وا محمدا ۲ برسه اگ صدایی به صدا وا محمدا ۲ _____________ آه ریّان کشته فتاده در میدان آه ریّان حق دارن بهش بگن عریان آه ریّان جلو چشمامه همین الان لا اقل صیدت ُ رو‌ به قبله کن شمر حوصله کن ۲ اول بُکُش بعد هلهله کن شمر حوصله کن ۲ _________________ آه ریّان دم قتلگاه همه طفلان آه ریّان علیا مخدره گریان آه ریّان حمله شد به حرم سلطان برید از خیمه ی ناموس خدا وا محمد ۲ روی خاکه تن پاکه شهدا وا محمدا ۲ شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
چه گودالی عجب تصویری چه رفته از حالی غریب افتادی با دستای خالی چه گودالی مرکب خیمه برگشت ای وای از سکینت شمر با خنجر اومد جا خشک کرد رو سینت دلگیره نفسای آخرت حسین زجه‌های مادرت حسین با خنجره کن به راحتی جدا نمی‌شه سرت حسین گفتی که پیراهنت میشه قصب یه روز نعل تازه میشه نصب یه روز سر تو رو برمی‌دارمش از زیر پاهای اسب یه روز http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
کشته های خودشون و خاک کردن زینب هلاک کردن تشنه های خودشون اب دادن زینب و عذاب دادن صد رحمت به گرگ بیابون صد رحمت به شیر درنده بین این همه نامسلمون فریادم بلنده خدا نگذره از شمر که از کهنه لباست نگذشت خدا نگذره از شمر که با  نیزه به مقتل برگشت حسین جانم حسین جان حسین جانم حسین جانم حسین ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به تن بی سر تو نگاه کردم رو به قتلگاه کردم از غمت نمردم اشتباه کردم رو به قتلگاه کردم نیزه دست و بالت ؛ رو بسته خاکِ غم رو چهرت نشسته  مثل مادر زخمی پهلوت ای پهلو شکسته تنت زخم و سرت زخم کدوم زخم تو رو باید بست ؟ سر و تشنه بریدن نگفتن که حسینم زندست حسین جانم حسین جان حسین جانم حسین جانم حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نیزه های آخر و سنان میزد اگه بی  امان میزد یه صدای خنده ی بلند اومد نفس تو بند اومد تا دنیا ؛ دنیائه عزیزم قتلگاهو یادم نمیره عریانت کردن زنده زنده آی زینب بمیره هوا رو به غروبه غروبا دل آدم تنگه چه غوغاییه گودال سره کهنه لباست جنگه حسین جانم حسین جان حسین جانم حسین جانم حسین شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
چه شاهی چه بختی چه تاجی چه تختی تو رو میندازه این دنیا به سختی برا من عذابه تن تو بی کفن باشه یه وقتی چه زلف کمندی غم دلپسندی نیفتی ماه من از رو بلندی یکی گفت به خولی باید دستای زینب رو ببندی طبل اسارتو کی داره میزنه آتیش به این دلِ بیچاره میزنه من موقع غروب دیدم که حرمله آتیش به چوبه ی گهواره میزنه یا سیدالغریب ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ چه اشکی چه آهی چه نوری چه ماهی چرا تنها میون قتلگاهی یه عده حرومی تو رو کشتن نگفتن بی گناهی چه صبری چه حالی چه زخمی چه بالی نبودش یک مسلمون این حوالی رسیدن به خیمه میون خیمه ها جای تو خالی کشته رقیه رو این بی قراریا حرف جدائی رو دیگه نیاریا پیراهن تو نیست انگشتر تو نیست چیزی نمونده از اون یادگاریا یا سیدالغریب http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
صلیٰ علی مظلوم من آبت ندادن رفتی از حال پیراهنت رو دستمه دستم گرفته بوی گودال شمر تنت رو پا که زد دیدم چه دردی روبه رومه آستینشو بالا که زد گفتم حسین کارش تمومه فریاد کشید سر منم داد کشید تیغشو جَلّٰاد کشید روبه روم ایستاد کشید آخ بمیرم دیر بُرید آخ یه دل سیر بُرید تا من بشم پیر بُرید با دوازده تکبیر بُرید آخ بمیرم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ صلی ٰ علی العطشان من زخم لبت یادم میمونه نفس نمونده جان من زینب بخواد روضه بخونه از دور با زخم تنت گفتم دیگه بی سر نمیشی هرچی بِهَم میچینمت از این مرتب تر نمیشی بی سر شدی هر لحظه کمتر شدی اندازه ی اصغر شدی صد تکّه پیکر شدی آخ بمیرم غارت شدی آخ هتک حُرمت شدی خیلی اذیت شدی تو سخت راحت شدی آخ بمیرم .. شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
نزدیک سه ساعت ، می‌دادن عذابت دست نحس قاتل با خون کرد خضابت نزدیک سه ساعت ، سختی می‌کشیدی طعم نیزه ها رو ، توو گودال چشیدی ای مظلوم حسینم از دنیای بی تو ، سیر شد دیگه زینب توی این سه ساعت ، پیر شد دیگه زینب ای مظلوم حسینم نزدیک سه ساعت ، خون ریخت از سراپات تو درد می‌کشیدی ، می‌خندید به دردات با سنگ می‌زدن هی ، از نزدیک و از دور وای از سنگی که خورد ، توو پیشونی بدجور ای مظلوم حسینم نزدیک سه ساعت ، نیزه بود و نیزه زیر تیغ و خنجر ، بودی لحظه لحظه نیزه پشت نیزه ، خنجر پشت خنجر پیش چشم زینب ، می‌کوبید به حنجر ای مظلوم حسینم نزدیک سه ساعت ، زجرت دادن آقا شد بیچاره زینب ، از این اِتِفاقا جون داشتی هنوزم ، که خنجر کشیدن لب تشنه سرت رو ، نامردا بُریدن ای مظلوم حسینم نزدیک سه ساعت ، وحشیانه کُشتن آقاجانِ مارو ، بی رحمانه کُشتن با یک کهنه خنجر ، گردن شد پر از خون وقتی می‌بُریدن ، زنده بود آقامون شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1