#شب_هفدهم_مهمانی_خدا
#زمینه_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
« آن قدَر زير نعلها پا خورد
مثل پيراهنش تنش "تا" خورد
تشنه بود آب خواست، اما شمر
آب را پیش چشم آقا خورد
روزه اش را سنان شکست آخر
نیزه ای را به جای خرما خورد »
تک و تنها ؛ نیزه خوردی
پیش زنها ؛ نیزه خوردی
روزه بودی ؛ وقت افطار
جای خرما ؛ نیزه خوردی
سیاه شده روزِگارم حسین
تشنه ترین روزه دارم حسین
تشنته من آب ندارم حسین
تشنه ترین روزه دارم حسین
حسین ای وای ای وای
_______________
پیش چشمان نیمه بازش آه
چشم نامحرمی به زن ها خورد
چقَدَر هتک حرمتش کردند
غارت پیکرش بفرما خورد
در نمی آمد از تنش، بسکه
پنجه بر دستباف زهرا خورد
توی غربت ؛ تو رو کشتن
سر فرصت ؛ تو رو کشتن
پیرهنو بردن و بعد از
هتک حرمت ؛ تو رو کشتن
تو دستای شمره پیراهنت
چادرمو می کشم رو تنت
جلو چش مادرم کشتنت
چادرمو می کشم رو تنت
حسین ای وای ای وای
شاعران:
#محمدصادق_باقی_زاده
#امیرحسین_ثابتی
https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_بیست_و_هشتم_مهمانی_خدا
#زمینه_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
قربون صدا زدنت خیلی بی هوا زدنت
حالا روی چادرمه خاک دست و پا زدنت
من سر قرار اومدم، توی نیزهزار اومدم
از تو دل نکندم حسین با خودم کنار اومدم
تا چشمم کار میکنه
نیزه نیزه نیزه نیزه میبینم
داره با تو چیکار میکنه
نیزه نیزه نیزه نیزه میبینم
گریه چشمامو تار میکنه
نیزه نیزه نیزه نیزه میبینم
سیدی ماکو مثلک الغریب
______________
کی دلش اومد بزنه کی اومد لگد بزنه
یه نفر یه حرفی به این شمر نابلد بزنه
زندگی همینه حسین، رسم دنیا اینه حسین
کاشکی حال و روز تورو مادرت نبینه حسین
رو خاک داغ کربلا
کشته کشته کشته کشته میبینم
مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى
کشته کشته کشته میبینم
حتی بالای نیزهها
کشته کشته کشته کشته میبینم
سیدی ماکو مثلک الغریب
______________
با قد کمون اومدم، عشق من بمون اومدم
من فقط به عشق خودت ، بین خاک و خون اومدم
من برم کجا چه کنم بعد کربلا چه کنم
پیکر تو جا بمونه، زیر نیزهها چه کنم
از تشنگی دور و بَرو
تیره تیره تیره تیره میبینم
این ساعتهای آخرو
تیره تیره تیره تیره میبینم
توی مقتل برادرو
تیره تیره تیره تیره میبینم
سیدی ماکو مثلک الغریب
شاعر : #محمدصادق_باقی_زاده
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_دهم_محرم
#زمینه_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
ناتوون شده اباعبدالله
خیلی وقته نیمه جون شده اباعبدالله
جگرش دوباره خون شده اباعبدالله
واسه خیمه نگرون شده اباعبدالله
حال خراب دخترش، یه طرف
وَ اضطراب خواهرش، یه طرف
غصه ی غربت حرم، یه طرف
آتیش و غارت حرم، یه طرف
چِقَدَر بی تابه
دختر سه ساله شم میون خیمه خوابه
این صدای روضه ی فراته که پیچیده
پسر فاطمه تشنه ی یه جرعه آبه
مظلوم، حسین جانم
_________________
زیر نیزه ها اباعبدالله
راضیه به قسمت و قضا اباعبدالله
تو هجومه زیر دست و پا اباعبدالله
می زنه مادرشو صدا اباعبدالله
حرمله و شمر و سنان، یه طرف
خنده ی تلخ ساربان، یه طرف
نیزه و شمشیر و عصا، یه طرف
خنجرِ کندِ بی حیا، یه طرف
نفسش سنگینه
شمر بی حیا رو سینه ی حسین میشینه
آسمونیا میگن شمر حیا کن بس کن
مادرش تو قتلگاهه و داره می بینه
مظلوم، حسین جانم
شاعر:
#وحید_محمدی
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_دهم_محرم
#زمینه_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
واویلا ، پسر فاطمه شد تنها
واویلا ، بی کفن مونده روی خاکا
واویلا ، افتاده به زیر دست و پا
غرقه خون شد بدن بی سر شاه ، (بین قتلگاه)۲
تنش افتاده یه گوشه بی پناه ، ( بین قتلگاه )۲
کشتن حسین من شده مُباح ، (بین قتلگاه)۲
اربا اربا شده بی جرم و گناه ، (بین قتلگاه)۲
_______________
ای بی سر ، زجه میزنه برات خواهر
ای بی سر ، پیکرت شده حسین پرپر
ای بی سر ، توی فکر غارتن لشکر
بدن بی کفنش دریده شد، (سر بریده شد)۲
از قفا موی سرش کشیده شد، (سر بریده شد)۲
ناله های مادرم شنیده شد، ( سر بریده شد)۲
پیکرش به خاک و خون تپیده شد، (سر بریده شد)۲
________________
توو گودال ، سر غارتش شده جنجال
توو گودال ، شد تموم پیکرش پامال
توو گودال ، هستن عده ای چقد خوشحال
پیش مادرش جسارت نکنید ،(غارت نکنید)۲
تن بی سر و اذیت نکنید ، (غارت نکنید)۲
فکر بُردن غنیمت نکنید ، (غارت نکنید)۲
نامسملونا اهانت نکنید ، ( غارت نکنید)۲
سبک : #محمد_اسداللهی
شعر : #عباس_قلعه
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_دهم_محرم
#زمینه_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
آه ریّان پشت اسمش بنویس عطشان
آه ریّان جد ما به خاک و خون غلتان
آه ریّان بگو برگه برگه شد قرآن
شیب گودال ِ وُ شاه ِ بی ردا ۲
عمه جان رو به مدینه زد صدا ۲
____________
آه ریّان ناله میزنم براش از جان
آه ریّان حتی از شریعه خورد حیوان
آه ریّان جلو چشمامه همین الان
میزنه سنان جدا شمر جدا وا محمدا ۲
برسه اگ صدایی به صدا وا محمدا ۲
_____________
آه ریّان کشته فتاده در میدان
آه ریّان حق دارن بهش بگن عریان
آه ریّان جلو چشمامه همین الان
لا اقل صیدت ُ رو به قبله کن
شمر حوصله کن ۲
اول بُکُش بعد هلهله کن
شمر حوصله کن ۲
_________________
آه ریّان دم قتلگاه همه طفلان
آه ریّان علیا مخدره گریان
آه ریّان حمله شد به حرم سلطان
برید از خیمه ی ناموس خدا وا محمد ۲
روی خاکه تن پاکه شهدا وا محمدا ۲
شاعر: #محمد_اسداللهی
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#فاطمیه_دوم
#زمینه_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
چه گودالی
عجب تصویری چه رفته از حالی
غریب افتادی با دستای خالی
چه گودالی
مرکب خیمه برگشت ای وای از سکینت
شمر با خنجر اومد جا خشک کرد رو سینت
دلگیره
نفسای آخرت حسین
زجههای مادرت حسین
با خنجره کن به راحتی
جدا نمیشه سرت حسین
گفتی که
پیراهنت میشه قصب یه روز
نعل تازه میشه نصب یه روز
سر تو رو برمیدارمش
از زیر پاهای اسب یه روز
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_سوم_ماه_رمضان
#زمینه_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
کشته های خودشون و خاک کردن
زینب هلاک کردن
تشنه های خودشون اب دادن
زینب و عذاب دادن
صد رحمت به گرگ بیابون
صد رحمت به شیر درنده
بین این همه نامسلمون
فریادم بلنده
خدا نگذره از شمر
که از کهنه لباست نگذشت
خدا نگذره از شمر
که با نیزه به مقتل برگشت
حسین جانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به تن بی سر تو نگاه کردم
رو به قتلگاه کردم
از غمت نمردم اشتباه کردم
رو به قتلگاه کردم
نیزه دست و بالت ؛ رو بسته
خاکِ غم رو چهرت نشسته
مثل مادر زخمی پهلوت
ای پهلو شکسته
تنت زخم و سرت زخم
کدوم زخم تو رو باید بست ؟
سر و تشنه بریدن
نگفتن که حسینم زندست
حسین جانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نیزه های آخر و سنان میزد
اگه بی امان میزد
یه صدای خنده ی بلند اومد
نفس تو بند اومد
تا دنیا ؛ دنیائه عزیزم
قتلگاهو یادم نمیره
عریانت کردن زنده زنده
آی زینب بمیره
هوا رو به غروبه
غروبا دل آدم تنگه
چه غوغاییه گودال
سره کهنه لباست جنگه
حسین جانم حسین جان
حسین جانم حسین جانم حسین
شاعر:
#محمدصادق_باقی_زاده
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_سیزدهم_ماه_رمضان
#زمینه_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
چه شاهی چه بختی
چه تاجی چه تختی
تو رو میندازه این دنیا به سختی
برا من عذابه
تن تو بی کفن باشه یه وقتی
چه زلف کمندی غم دلپسندی
نیفتی ماه من از رو بلندی
یکی گفت به خولی
باید دستای زینب رو ببندی
طبل اسارتو کی داره میزنه
آتیش به این دلِ بیچاره میزنه
من موقع غروب دیدم که حرمله
آتیش به چوبه ی گهواره میزنه
یا سیدالغریب
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه اشکی چه آهی
چه نوری چه ماهی
چرا تنها میون قتلگاهی
یه عده حرومی
تو رو کشتن نگفتن بی گناهی
چه صبری چه حالی
چه زخمی چه بالی
نبودش یک مسلمون این حوالی
رسیدن به خیمه
میون خیمه ها جای تو خالی
کشته رقیه رو این بی قراریا
حرف جدائی رو دیگه نیاریا
پیراهن تو نیست انگشتر تو نیست
چیزی نمونده از اون یادگاریا
یا سیدالغریب
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_هشتم_محرم
#زمینه_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
صلیٰ علی مظلوم من
آبت ندادن رفتی از حال
پیراهنت رو دستمه
دستم گرفته بوی گودال
شمر تنت رو پا که زد
دیدم چه دردی روبه رومه
آستینشو بالا که زد
گفتم حسین کارش تمومه
فریاد کشید سر منم داد کشید
تیغشو جَلّٰاد کشید
روبه روم ایستاد کشید آخ بمیرم
دیر بُرید آخ یه دل سیر بُرید
تا من بشم پیر بُرید
با دوازده تکبیر بُرید آخ بمیرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صلی ٰ علی العطشان من
زخم لبت یادم میمونه
نفس نمونده جان من
زینب بخواد روضه بخونه
از دور با زخم تنت
گفتم دیگه بی سر نمیشی
هرچی بِهَم میچینمت
از این مرتب تر نمیشی
بی سر شدی هر لحظه کمتر شدی
اندازه ی اصغر شدی
صد تکّه پیکر شدی آخ بمیرم
غارت شدی آخ هتک حُرمت شدی
خیلی اذیت شدی
تو سخت راحت شدی آخ بمیرم ..
شاعر:
#محمد_اسداللهی
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
#شب_هشتم_محرم
#زمینه_گودال
#کربلایی_محسن_محمدی_پناه
نزدیک سه ساعت ، میدادن عذابت
دست نحس قاتل با خون کرد خضابت
نزدیک سه ساعت ، سختی میکشیدی
طعم نیزه ها رو ، توو گودال چشیدی
ای مظلوم حسینم
از دنیای بی تو ، سیر شد دیگه زینب
توی این سه ساعت ، پیر شد دیگه زینب
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، خون ریخت از سراپات
تو درد میکشیدی ، میخندید به دردات
با سنگ میزدن هی ، از نزدیک و از دور
وای از سنگی که خورد ، توو پیشونی بدجور
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، نیزه بود و نیزه
زیر تیغ و خنجر ، بودی لحظه لحظه
نیزه پشت نیزه ، خنجر پشت خنجر
پیش چشم زینب ، میکوبید به حنجر
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، زجرت دادن آقا
شد بیچاره زینب ، از این اِتِفاقا
جون داشتی هنوزم ، که خنجر کشیدن
لب تشنه سرت رو ، نامردا بُریدن
ای مظلوم حسینم
نزدیک سه ساعت ، وحشیانه کُشتن
آقاجانِ مارو ، بی رحمانه کُشتن
با یک کهنه خنجر ، گردن شد پر از خون
وقتی میبُریدن ، زنده بود آقامون
شاعر:
#بهمن_عظیمی
http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1