#شب_سوم_فاطمیه_اول #شعر_روضه #کربلایی_محسن_محمدی_پناه آه تو گرم است قلبم داغ شد طاقت ما پیش صبرت طاق شد در نگاهت حرف نامعلوم چیست استخوان مانده در حلقوم چیست باورش سخت است پیرت کرده است بغضِ سنگینی اسیرت کرده است با خودت اینقدر نجوا می‌کنی ای برادرجان چه با ما می‌کنی دستِ افسوس اینقدر بر هم مزن اینقدر بر سینه‌ات محکم مزن شانه‌های تو تکان دارد چرا سینه‌ات آتشفشان دارد چرا هق‌هق‌ات با گریه‌ام درهَم شده خواهرت انگار نامحرم شده ای عزیزِ رو سپیدِ فاطمه جان زینب، مو سپیدِ فاطمه این همه در می‌زنم در باز کن رازهای بسته را سر باز کن جانِ ما با ما مگو اینبار: نه من در اصرار و تو در اصرار، نه چیست این غمگین تر از کرببلا روضه‌ی سنگین تر از کرببلا آه و داد و ناله و دردم بگو ای کریمِ خانه دق کردم بگو تا سرِ این رشته زینب باز کرد عاقبت آتشفشان لب باز کرد گرچه با تو جمله غم‌ها گفتنی است روضه‌ی ناگفتنی ناگفتنی است حجمی از افسوس دارد سینه‌ام روضه‌ی ناموس دارد سینه‌ام کوچه تنگ و وقت تنگ و راه تنگ کوچه سنگ و هر دو تا دیوار سنگ کوچه سنگ و سنگ‌تر از آن رسید روز بود و ناگهان طوفان رسید آه آن طوفانِ ویرانگر چه بود کینه بود و بغض بود و کوچه بود کینه با عشقِ علی درگیر شد دید بابا نیست، آنجا شیر شد چاره سازِ آسمان بیچاره گشت ناگهان دیدم قباله پاره گشت بغض با زخمِ زبان‌ها گُر کشید مادرم بر روی من چادر کشید وای ضربی چشمهایی تار خورد هم از آن پنجه هم از دیوار خورد سنگ دیواری بلورم را شکست نانجیب آنجا غرورم را شکست هر دوتا سیلی محکم خورده‌ایم ناسزا و زخم با هم خورده‌ایم روی این چادر دوباره پا مزن کُشتی‌اش اینقدر زهرا را مزن گرچه داغ سینه از شیون گذشت گرچه صد طوفان غم از من گذشت زخم از داغ حسینم می‌خوری آه خواهر بعد ما غم می‌خوری نوبت تو می‌شود در قتلگاه خیمه‌ها تنها و خواهر قتلگاه می‌خورد تا ذوالجناح از غم زمین می‌خوری در بین نامحرم زمین سهم تو از شمر و خولی و سنان خیزان و خیزان و خیزران در میان کوچه و بازار شام فکر معجر باش بینِ ازدحام شاعر: #حسن_لطفی http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_سوم_فاطمیه_اول #واحد_سنگین #کربلایی_محسن_محمدی_پناه به پشت در تا هیزم افتاد توی دلم تلاطم افتاد چشامو وا کردم و دیدم مادر میون مردم افتاد روی لبا تبسم افتاد میون آتیش شد گم افتاد مادر می‌خواست بلند شه از جا برای بار چندم افتاد هی صدا زدم اما کسی پیدا نشد آه دست و پا زدم دستای بابام وا نشد آه چه خبر شده خونه پر از غریبه شد آه این خونه ماست نه خواب دیدم دعوا نشد آه مادر یک طرف / بابا یک طرف آتیش یک طرف / مردا یک طرف فضه یک طرف / اسما یک طرف محسن یک طرف / ماها یک طرف در آتیش گرفت / یک جا یک طرف غوغا یک طرف / دعوا یک طرف مدینه لعنت به غمت وای هیچ وقت نخواه ببخشمت وای ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز توی کوچه دردسر شد دردسری بین گذر شد سر و صدا بالا گرفت و کل مدینه با خبر شد هرکی ز راه رسیده شر شد مغیره هم نظاره‌گر شد بغض علی داشتن تو سینه داد می‌زدن علی به در شد چند نفر یه سمت نامرد و بی‌دین و پلید وای بابا در میون مادر با گریه می‌کشید وای زینب و حسین غرق تماشای پدر وای تا که با غلاف دیدم زه راه قنفذ رسید وای بی عار کافیه / غدار کافیه یک بار کافیه / چند بار کافیه پا از رو چادر / بردار کافیه هی خنده نزن / آزار کافیه هی با پا نده / فشار کافیه آزار کافیه / تکرار کافیه مدینه لعنت به غمت وای هیچ وقت نخواه ببخشمت وای ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آتیش کینه‌ها بالا زد طعنه غریب و آشنا زد دستم تو دست مادرم بود دیدم یکی مارو صدا زد هی تهمت‌های ناروا زد از راه رسید و بی‌هوا زد هرچی که زور داشت توی بازوش نه تنها با دست که با پا زد کوچه خلوته چشم بابامو دور دیده وای چنان سیلی زد لاله ی گوش و درید وای هی گفتم نزن مادر منه این کوچه ی ماست مردش حسنه خودم ایستادم جلوش یک تنه کی دیده یه مرد زنو بزنه بابا جون بیا این بد دهنه مدینه لعنت به غمت وای هیچ وقت نخواه ببخشمت وای شاعر: #قاسم_اسدی http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_سوم_فاطمیه_اول #شور_حضرت_علی_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه ای یار قسم به علی حیدر کرار قسم به قسیم جنت و نار قسم فشار قبر نوکرو بردار به فشار در و دیوار قسم با ما چه ها کرده پشت در سینه زنها رو دعا کرده دونه دونه دونه ما رو صدا کرده مادر دعا کرده دعا کرده تا که سینه زن باشیم نوکر حسن باشیم عاقلانه مجنون شاه بی کفن باشیم الهی بدم المسمار زیر چادر مادر ما رو نگه دار ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جانا قسم به پر چادر زهرا قسم به دل ام ابیها قسم نذار که پشت در بمونیم ما به در خونه مولا قسم با ما چه ها کرده ما بی وفا بودیم مادر وفا کرده هرکی گفته یا حیدر رو دعا کرده مادر چه ها کرده دعا کرده که یاد علی باشیم فریاد علی باشیم تا ابد طرفدار اولاد علی باشیم الهی بدم المسمار زیر سایه حیدر ما رو نگه دار ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ یا رب قسم به فرشته مقرب قسم به علمدار مودب قسم پریشون کرب و بلا هستم به پریشونی زینب قسم زینب چه ها کرده سینه سینه زن رو کربلا کرده کعبه نی خورده و ما رو دعا کرده زینب دعا کرده دعا کرده کم نشه جنون ما عاشقی خون ما یک لحظه نشه خاموش آتیش درون ما الهی بدم المسمار زیر پرچم حسین ما رو نگه دار شاعر: #محسن_عرب_خالقی http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_سوم_فاطمیه_اول #شور_امام_حسین_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه لبخند خدا بسته به لبخند حسین است پس باش پی آنچه خوشایند حسین است تعریف من از عشق همان بود که گفتم در بند کسی باش که در بند حسین است اعلی حضرت حسین / والا شوکت حسین یک عمر مستم از / خاک تربت حسین دوست دارم قد / تموم لحظه‌ها تنظیم وقت من / به ساعت کربلا آقام آقام آقام حسین http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_سوم_فاطمیه_اول #شور_امام_حسین_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه دیدی تربت چه عطری داره بوی عطر تن حسینه روی تربت که سر میذاری سرت رو دامن حسینه تربتو بغل کردی یعنی خود حضرتو بغل کردی تربتو نگاه کردی یعنی خود حضرتو نگاه کردی تربتو رها کردی یعنی خود حضرتو رها کردی هر جای دنیا که میری شوق زیارت داشته باش همیشه همراه خودت یه ذره تربت داشته باش تربت اعلاء مال کربلا الدواء فی کل الداء ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سجده رو تربتت منو تا عالم بالا میرسونه سرمو وقتی برمیدارم گناهم رو زمین میمونه تربتت رو میبوسم یعنی آقا صورتت رو میبوسم تربتت که باهامه یعنی دعا مادر تو همراهمه تربتت نیاز ما مهر قبولی هر نماز ما و حنّکوا اولادکم بتربه امام الحسین یعنی شروع میشه زندگی با خاک بین الحرمین تربت اعلاء مال کربلا الدواء فی کل الداء شاعر: #محسن_عرب_خالقی کآشوب http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1