eitaa logo
متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه
552 دنبال‌کننده
1 عکس
2 ویدیو
7 فایل
در این کانال متن اشعار کربلایی محسن محمدی پناه قرار میگرد. اینستاگرام: http://instagram.com/mohse.mohammadipanah.1 صفحه ویراستی: https://virasty.com/Moheb110 ایتا: @Mmohamadipanah متن اشعار: @mohsenmohammadipanah1 کانال عکس: @pic_mohammadipanah
مشاهده در ایتا
دانلود
چشام بازم دوباره گریه می گیره مگه میشه مگه از یاد من میره خودم دیدم جوونت غرق غم ها شد توی میدون چجوری ارباً اربا شد حسین جانم خودم دیدم که اصغر با لبای سرد غریبونه پیش چشمات تلظّی کرد خودم دیدم سپاه شام شده بی تاب توی میدون می کردی التماس آب (حسین جانم) خودم دیدم عَلَم از دست ماه افتاد یه لشگر گرگ به سمت خیمه راه افتاد خودم دیدم می دیدی آسمونو دود توی گودال یه نامرد روی سینه ت بود حسین جانم خودم دیدم تو مقتل جستجو می کرد جلو چشمام تنت رو پشت و رو می کرد خودم دیدم قدم هایی که شد تند و تو دستای یه نامرد خنجر کند و حسین جانم خودم دیدم داره قطع میشه امیدم خودم دیدم دوازده ضربه رو دیدم حسین جانم حسین جانم فدای جسم بی تابت تو رو کشتن ندادن قطره ی آبت تو رو کشتن غنائم رو سوا کردن تنت رو وای توی صحرا رها کردن (حسین جانم) شاعر: https://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
با هر نفس آتش کشد از در زبانه افتاده پشت در زمین بانوی خانه انسیه الحورا دگر سیلی نمی خواست بازوی ریحانه کجا و تازیانه آه و واویلا مظلومه زهرا ______ در کوچه ها پیش حسن مادر زمین خورد پشت و پناه حضرت حیدر زمین خورد عالم به پیش چشم او شد ای تیره و تار مادر یکی از دست خورد یکی زدیوار آه و واویلا مظلومه زهرا ______ طوری زده بالا نمی آید صدایش شد قد و بالای حسن اینجا عصایش گم کرده راه خانه را با چشم کم سو دستی به صورت دارد و دستی به پهلو آه و واویلا مظلومه زهرا ______ پهلو به پهلو می شود اما به زحمت مسمارِ در خیلی تورا کرده اذیت زهرا یازهرا شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1
آبرودار تمام محشر است پرچم مظلوم دست اصغر است ای عروس فاطمه بنت اسد باز کن قنداقه را این حیدراست حرز یا زهرا به بازویش ببند چون علی راهی فتح خیبر است شأن این ششماهه در نزد خدا از تمام انبیا بالاتر است پای طومار حسین بن علی خون این مظلوم مُهرِ آخراست با سکوتش روی دستان پدر چون رسول الله روی منبر است حرمله کوچکتر از این حرفهاست یک تنه اصغر حریف لشگر است خطبهٔ مظلوم را تیری شکست تا قیامت چشم آقایم تر است مانده ام عمری چه نسبت بین آن پهنی تیر سه پر با خنجر است بی هوا با ضربه ای خونین شدن از مدینه یادگار مادر است گوییا تیر سه شعبه داغ بود ریشه این ضربه جایی دیگر است قبر این ششماهه پشت خیمه و قبر محسن بین دیوار و در است روی نیزه بست چشم خویش را تا نبیند مادرش بی معجر است شاعر: http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1