روضه‌خوانی کربلایی محسن محمدی‌پناه مراسم ویژه ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲/۰۱/۰۴ امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام) هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد

#شب_دوم_مهمانی_خدا #روضه_خوانی #حضرت_عباس #کربلایی_محسن_محمدی_پناه دل من جز تو نبود است گرفتار کسی نه گرفتار کسی نه پی دیدارکسی مرغ باغ ملکوت توام و ننشینم جز به دیوار تو یک لحظه به دیوار کسی جزسرکوی تو جایی خبری نیست که نیست مشتریت نرود بر سر بازار کسی سرسال آمده و آمده ام محضرتو راه انداختن من نبُوَد کار کسی زیر دین احدی نیستم الّا عبّاس نشوم غیرتو یک لحظه بدهکار کسی دلم از بس که ندیده است تو را سنگ شده است به هوای حرم علقمه دل تنگ شده است علقمه گفتم و دیدم دلم از پا افتاد یاد لبهای علی اصغر و دریا افتاد علقمه گفتم و دیدم که سواری بی دست تیر آنقدر به او خورد که از پا افتاد علقمه گفتم و دیدم که عمودی آمد ناگهان دروسط معرکه سقا افتاد شیری افتاد زپا و همگی شیرشدند گذر گرگ به آهوی حرم ها افتاد وسط همهمه ی نیزه و شمشیر و سنان ناگهان چشم علمدار به زهرا افتاد روضه ی دست بریده وسط علقمه بود روضه خوان، دستِ بدونِ رمق فاطمه بود http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

زمینه/باد به گیسوی عمو... کربلایی محسن محمدی‌پناه مراسم ویژه ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲/۰۱/۰۴ امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام) هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد

#شب_دوم_مهمانی_خدا #زمینه_حضرت_عباس #کربلایی_محسن_محمدی_پناه باد به گیسوی عمو التماس میکنه خاک به زانوی عمو التماس میکنه آب خجالت زده به چشم و ابروی عمو التماس میکنه برگرد از همینجا که بی تو قلب حرم میریزه خواب بچه های ارباب در خیمه بهم میریزه به دور از بلا ان شا الله یل کربلا ان شا الله به داغت دل اهل خیمه نشه مبتلا ان شا الله (علمدار شاه یا ابوفاضل) با نقابت رخ ماه زیر و رو میکنی لشکری را به نگاه زیر و رو میکنی ای علمدار حرم میروی و دل شاه زیر و رو میکنی از خیمه خرامان رفتی در دلها قیامت کردی با خشکی لبهای خود دریا را به نامت کردی رسیدی به آب برگرد آقا به طفل رباب برگرد آقا زمین خوردنت را زینب هم ندیده به خواب برگرد آقا (یل کربلا یا ابوفاضل) لشکری دور قمر هلهله میکنند میزنن ضربه به سر هلهله میکنند حضرت فاطمه هم آمده دست به کمر هلهله میکنند وقتی از خجالت غصه میخوردی همه فهمیدند با صورت زمین افتادی به اشک تو میخندیدند تنت را به سر غارت کردند هزاران نفر غارت کردند تو را تا غروب قطعه قطعه مرا تا سحر غارت کردند (یل کربلا یا ابوالفاضل) شاعر: محمدرضا حسینی http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

شور/نیزه‌ها به قد رشیدش کربلایی محسن محمدی‌پناه مراسم ویژه ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲/۰۱/۰۴ امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام) هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد

#شب_دوم_مهمانی_خدا #شور_امام_حسین_علیه_السلام #کربلایی_محسن_محمدی_پناه گر نیزه ها به قد رشیدش نظر زدند حق داشتند خوش قدوبالا ندیده اند گر نبودی باب توبه تا قیامت بسته بود باب رحمت را به روی ما تو وا کردی حسین این اشک رهایت از دل خاک کند بالت بدهند راهی افلاک کنند تو اشک غم حسین را پاک نکن بگذار که این اشک تورا پاک کند http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

🔰 متن بسته صوتی سومین شب از مراسم ویژه ماه مبارک رمضان (۱۴۴۴ ه.ق) 🗓 شنبه ۵ فروردین‌ماه ۱۴۰۲ 🕌 آستان مقدس امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام) 🏳 هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد @mmohamadipanah @mohsenmohammadipanah1

زمینه/چه مویی داشتم بابا کربلایی محسن محمدی‌پناه مراسم ویژه ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲/۰۱/۰۵ امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام) هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد

#شب_سوم_مهمانی_خدا #شعر_حضرت_رقیه_(س) #کربلایی_محسن_محمدی_پناه چه مویی داشتم بابا زمانی چه رویی داشتم بابا زمانی نمیدانم چرا این زجر نامرد بدش میاید از شیرین زبانی ***** عجب روزگار عجیب و غریبی یهودی مرا خارجی می شمارد بیا تا تماشاچیانم نگویند که این طفل آواره بابا ندارد ***** کشید دست خودش را به زخم گوشش و گفت به دختران سنان گوشواره میآید ***** http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

زمینه/چقدر خوبه حالم پدر کربلایی محسن محمدی‌پناه مراسم ویژه ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲/۰۱/۰۵ امامزاده سیدجعفرمحمد(علیه‌السلام) هیئت انصار ولایت دارالعباده یزد

#شب_سوم_مهمانی_خدا #زمینه_حضرت_رقیه_ (س) #کربلایی_محسن_محمدی_پناه چقدر خوبه حالم پدر چقدر خوش گذشت این سفر رو پر قو میخوابم شبا تا سحر تا سحر توی این شهر یهودی نیست این کبودی کبودی نیست صورتم گل انداخته هوای شام بهم ساخته اگه تو زیر دست و پا نبودی خُب منم نبودی اگه میون آتیشا نبودی خُب منم نبودی اگه سنگ از این و اون نخوردی خُب منم نخوردم اگه سیلی از خیزرون نخوردی خُب منم نخوردم (خوبه خوبه خوبم بابا فقط بریم از اینجا) **** ندیدی چقدر باباجون که هستن باهام مهربون دست یتیم نوازی داره ساربون ببین موهام پریشون نیست رو سرم لخته ی خون نیست عمه جون خریده برام گلِ سرا برای موهام اگه با آتیش دست و پات نسوخته خُب منم نسوختم تو خونه ی خولی موهات نسوخته خُب منم نسوختم اگه جایی با اضطراب نرفتی خُب منم نرفتم اگه توی بزم شراب نرفتی خُب منم نرفتم (خوبه خوبه خوبم بابا فقط بریم از اینجا) شاعر #عباس_قانعی http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1

#شب_سوم_مهمانی_خدا #زمینه_حضرت_رقیه #کربلایی_محسن_محمدی_پناه تا رفتم از حال/گوشواره خلخال/گم کردم اینا چیزی نیست/بابا تو گودال /گم کردم * گیرم برای خانه تان هم کنیز شد آیا ز پر شکسته کسی کار میکشد دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح بر روی خاک عکس علمدار میکشد در گوشه ی خرابه کنار فرشته ها با ناخنی شکسته ز پا خار میکشد * پدر نزدیک بود امشب کنیز خانه ای کسی باشم به تو حق میدهم پاره گریبان خودم باشی اگر چه این لبی که ریخته بوسیدنش سخت است تقلا میکنم یک بوسه مهمان خودم باشی از این پنچاه سال تو سه سالش قسمت من شد نمی‌خواهی یک امشب را پدر جان خودم باشی http://eitaa.com/mohsenmohammadipanah1