eitaa logo
مهتد
147 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
4 فایل
"بسم رب زینب!" -و حقیقت این است؛ همه گرفتاری ها و حس های بد بخاطر دوری از خداست...! شروعمون: 02/8/28
مشاهده در ایتا
دانلود
به گفته دوستان و خانواده این شهید والامقام، محمدرضا همواره در امور دینی و مذهبی سرآمد بوده است و دو هفته قبل از شهادت، نیت کرده بود که شامگاه هر چهارشنبه به تشرف حرم مطهر حضرت احمدبن موسی (ع) برود و نماز مغرب و عشا را برپا دارد(دلیل نیتش بیماری مادرش بوده است ک نیت کرده بود اگر مادرش سلامتی اش را به دست اورد؛هرچهارشنبه به حرم شاهچراغ برود) تکه کلام این شهید، پس از شهادت «حاج قاسم سلیمانی»، خطاب به پدر و مادرش این بود که بالاخره روزی شهید خواهم شد و پدرم، پدر شهید خطاب می‌شود. خانواده شهید «کشاورز»، دقایقی بعد از فاجعه تلخ تروریستی حرم شاهچراغ (ع)، با محمدرضا تماس می‌گیرند و پس از عدم دریافت پاسخ، با نگرانی راهی حرم شاهچراغ (ع) می‌شوند و در آنجا با مسیرهای مسدود و جمعیت عظیم مردم و حضور نیروهای امنیتی روبه‌رو می‌شوند، پس از اطلاع گرفتن از حال نوجوانشان راهی پزشک قانونی شده و خبر شهادت محمدرضا را می‌شنوند. پیکر مطهر این شهید بزرگوار، در تاریخ ۸ آبان‌ سال ١۴٠١ همراه با سایر شهدای شیرازی حادثه تروریستی شاهچراغ (ع)، در جوار حرم مطهر حضرت احمدبن موسی (ع) به خاک سپرده شد.
هارو بخونین جالبه
شهید «محمد بلباسی» سال ۱۳۵۷ در شهرستان «قائمشهر» متولد شد. وی پس از گذراندن دوران تحصیل خود، وارد دانشگاه شد و دوران دانشجویی خود را در رشته «متالوژی» دانشگاه مشهد گذراند و سپس به زادگاهش بازگشت. شهید «بلباسی» مجاهدی بود که در طول زندگی پربرکت خود، نقش موثری در اردوی‌های جهادی و راهیان نور ایفا کرد و در انجام این کار‌ها سر از پا نمی‌شناخت. شهید «بلباسی» تیم «خادمان شهدای مازندران» را تشکیل داد که پس از ثبت نام افراد علاقه‌مند، کار خادمی زائران اردو‌های راهیان نور را برعهده گرفتند. صندوق خیرخواهانه «امام زمان (عج)» قائمشهر نیز با هدف جمع‌آوری کمک‌های خیّران برای محرومان، توسط وی پایه‌گذاری شد که امروز با همت دوستان او، فعالیت آن ادامه دارد. شهید «بلباسی» فروردین سال ۹۵ به‌همراه دیگر رزمندگان مازندران، برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) و مبارزه با تکفیری‌ها عازم سوریه شد و در ۱۷ اردیبهشت همان سال، به‌همراه ۱۲ شهید مدافع حرم دیگر، در منطقه «خان‌طومان» به شهادت رسید.
شهید امنیت بسیجی شهید حسن عشوری ولادت: ۱۳۶۸/۵/۲۴ شهادت: ۱۳۹۶/۳/۲۴ مصادف با ۱۹رمضان محل شهادت: چابهار در درگیری گروهک تروریستی از ویژگی های بارز شهید حسن عشوری ساده زیستی بود. علی رقم این که از نظر مالی مشکلی نداشت اهمیتی برای پول قائل نمی شد و از طرفی در سنی بود که مثل همه ی جوان ها شاید علاقه داشت خیلی چیزهارا داشته باشد و تجربه کند ولی راه خودش رو انتخاب کرده بود و کسب رضایت الهی و همرنگی با شهدا رو بر همه چیز مقدم میدانست. فعالیت های شهید: مادر شهید عشوری اعتقاد داشت کودک از زمانی که در شکم مادر هست همه چیز را درک می کند و برای ما تعریف می کرد «زمانی که حسن آقا سن زیادی نداشت به من اصرار می کرد که او را برای نماز و روزه بیدار کنم و وقتی من این کار را نمی کردم میگفت نماز و روزه من به گردن شماست او از کودکی پیرو دین بود چادر برای او بسیار مهم بود و میگفت: مادر کسی از قلب انسان خبر ندارد و ظاهر انسان است که برای همگان مشخص است پس باید چادر همیشه همراه خانم ها باشد زیرا چادر تکمیل کننده دین است و نباید چادر حضرت فاطمه زهرا(س) پایین بماند حسن آقا چشم بسته و بدون چون و چرا فرمایشات مقام معظم رهبری را قبول داشت و به آنها عمل می کرد. مادر شهید به ما گفت: «حسن آقا همیشه گمنام بود، وقتی در مراسمی شرکت می کرد جایی می نشست که دوربین از او فیلم برداری نکند و خداوند متعال در اوج گمنامی او کاری کرد که خبر شهادتش در ایران صدا کند» وی گفت: «اگر پسرم به مرگ طبیعی میمرد من هم بعد از او میمردم اما او با شهادتش کاری کرد که اگر پنج پسر دیگر نیز داشتم آنها را خودم برای رفتن به سوریه آماده می کردم»  آیا شهید حسن عشوری محمد گاندو است؟ شخصیت واقعی محمد در سریال گاندو کیست؟ با پخش سریال گاندو ۲ کاراکتر محمد در این  سریال را به این شهید نسبت دادند که مجتبی امینی این خبر را تکذیب کرد. نحوه و محل شهادت: شهید امنیت عشوری متولد ۲۴ مرداد ۱۳۶۸ در رودسر نخستین شهید وزارت اطلاعات در مقابله با جریانات تکفیری بود که در تاریخ ۲۴ خرداد سال ۱۳۹۶ در منطقه چابهار در دیگری با گروهک تروریستی به شهادت رسید
نام: علی اصغر بوجاری فرزند: حسین متولد: 28 شهریور 1331 در شاهرود تحصیلات: دیپلم تاهل: مجرد یگان: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مسئولیت : فرمانده گردان نوع عضویت: پاسدار نوع شغل: نظامی تاریخ شهادت: 21 بهمن 58 محل شهادت: گنبد محل دفن: گلزار شهدای شهرستان شاهرود زندگی نامه اولین فرزند خانواده در بیست و هشتم شهریور هزار و سیصد و سی و یک که مصادف بود با اول محرم، در شهرستان شاهرود به دنیا آمد. به خاطر ارادت به شش ماههی امام حسین، او را علی اصغر نامیدند. پدرش حسین نام داشت. تحصیلات را تا فوق دیپلم ادامه داد و از مدرسه عالی معدن فارغالتحصیل شد. در دوران تحصیلش با پخش اعلامیه و نوارهای امام، سعی در افشای چهرهی واقعی شاه و اطرافیانش داشت. دوران سربازیاش مصادف بود با سالهای اوج انقلاب، سالهای پنجاه و پنج پنجاه و شش. در همین دوران هم وظیفهاش را خوب شناخت و به فعالیتهای خود ادامه داد. با پیروزی انقلاب ابتدا در حزب جمهوری به فعالیت پرداخت و همزمان در جهادسازندگی هم خدمت میکرد. به پیشنهاد دوستان وارد سپاه شد. در مدت کوتاهی که در سپاه بود به مأموریتهای مختلفی رفت. به جهت آشنا بودن با اسلحههای مختلف، کلاسهای آموزشی اسلحه در سطح شهر، مدارس و دانشگاهها تشکیل میداد و به خاطر تجربیاتش بعد از مأموریت خارک، شده بود مسؤول آموزش سپاه برای گرامیداشت پیروزی انقلاب نمایشگاهی دایر کرد. هنوز چند روز از برپایی آن نمایشگاه باقی بود که علیاصغر به شهادت رسید. در بیست و یکم بهمن پنجاه و هشت و در درگیری با گروههای ضدانقلاب در قائله گنبد به شهادت رسید. مزار این شهید عزیز در شهرستان شاهرود میباشد
مادر شهید گفت:« میخوام فرار کنم» گفتم:« واسهی چی؟» گفت:« آقا دستور داد سربازها توی پادگان نمونن» گفتم:« مادر جان! میدونی اگه بگیرنت پدرت رو در مییارن؟» ارتش به دستور شاه رودرروی مردم قرار گرفته بود. فرمان امام هم به همین جهت بود. به مرخصی که آمد، با آقای طاهری مشورت کرد. ایشان گفتند:« همون جا هم میتونی مبارزه کنی. ببین از چه راهی میشه وارد شد. بهترین جا برای ضربه زدن به رژیمه. دستور امام به سربازهایی یه که راه مبارزه رو بلد نیستن. روی حرف ایشان حرف نمیزد. ماند تا سربازیاش تمام شد.
تصویر شهید بوجاری
نام و نام خانوادگی :علی مؤمنی نام پدر :غلامحسین تاریخ تولد :۱۳۴۶/۰۴/۲۸ محل تولد :دامغان شغل :پاسدار وضعیت تاهل :مجرد مسئولیت :فرمانده دسته پیاده سن :۲۰ سال خانواده چند شهید :سه شهید شناسنامه شهادت تاریخ شهادت :۱۳۶۶/۰۴/۲۹ محل شهادت :جزیره مجنون نام عملیات :تک جنوبی موضوع شهادت :جبهه نحوه شهادت :اصابت ترکش شناسنامه تدفین کشور :ایران استان :سمنان شهر :دامغان روستا : تاریخ تدفین : گلزار :گلزار شهدای دامغان زندگی نامه شهید “بسم رب الشهداءوالصدیقین” علی فرزند غلامحسین بیست‌‌وهشتم تیرماه هزاروسیصدوچهل‌‌وشش در دامغان پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش کاسب بود. دیپلم داشت. روشنفکر بود و آگاه به مسائل روز جامعه و همین باعث شد که او بی‌تفاوت از کنار مسائل سرنوشت‌ساز نگذرد. کنکور داد و قبول شد؛ اما دانشگاه نرفت. عضو رسمی سپاه شد. در چند مرحله به جبهه رفت. تک‌‌تیرانداز بود و فرمانده دسته. هم‌‌رزمانش می‌گفتند: «علی در غواصی و شناگری توانا بود. خادم‌‌الحسین می‌شد و کارهای تدارکات را هم انجام می‌داد و…» حدود بیست‌‌وپنج ماه و دو روز خاک جبهه حضورش را به یاد دارد. سرانجام در بیست‌‌ونهم تیرماه سال شصت‌‌وشش در عملیات تک جزیره مجنون براثر اصابت تیر به شکم به شهادت رسید. فردوس رضای دامغان آرامگاه اوست. دو برادر دیگرش هم به شهادت رسیدند.ایشان چندین سال هم مفقودالاثر بودند
شهید علی مؤمنی در این راه باید شب و روز برای رضای خدا وند و حراست از دین خدا تلاش کنید و همه ما مدیون این رهبر و این انقلاب را به اقصی نقاط دنیا صادر کرده و مقدمه ظهور حضرت مهدی (عج) را فراهم آورید
عکس شهید مومنی