ما بيخيال سيلي مادر نميشويم
فارغ ز غصهي گل پرپر نميشويم
هرچند بر مصائب او گريه ميکنيم
قادر به درک زخم کبوتر نميشويم
راه ورود بر ملکوت است خانهاش
گريهکن دري به جز اين در نميشويم
فردا اميدمان به عطاياي فاطمهست
يکدم جدا ز معني کوثر نميشويم
در هم بخر تو جملهي مارا، سوا مکن
با شيعيان خوب ما که برابر نميشويم
آيا قبول ميکنيام گرچه عاصيام
يا لايق نگاه تو آخر نميشويم
غریب کشتنت
معلومه از جسمت عجیب کشتنت
غریب کشتنت
دور هم چند تا نا نجیب کشتنت
مادر رو صدا میزدی
معلومه اینجا دست و پا میزدی
پنجه به رمل کربلا میزدی
مست هلهله کشتنت
معلومه تو چند مرحله کشتنت
رگهات میگن با فاصله کشتنت
نیزه بی هوا میزدن
پیش چشم خیر النساء میزدن
معلومه خنجر از قفا میزدن
روضه خانگی - امام حسن(ع) - 1382.mp3
10.86M
🎙هرچه شد بین در و دیوار شد...
🔻روضه #حضرت_زهرا(س)
🔻روضه #امام_حسن(ع)
⏱ #بیش_از_ده_دقیقه | 11:42
👤استاد #میرزامحمدی
💡 کانال روضههای کوتاهِ کاملِ خانگی
@RozeKhanegee
المراثي قال عقبة بن عميق السهمي:
مررت على قبر الحسين بكربلاء ففاض عليه من دموعي غزيرها
...
سلام على أهل القبور بكربلاء و قل لها مني سلام يزورها
دعبل:
أ فاطم لو خلت الحسين مجدلا و قد مات عطشانا بشط فرات
اذن للطمت الخد فاطم عنده و أجريت دمع العين في الوجنات
چه می شد گر مرا مادر از آن کوچه نمی بردی
من آن جا را نمی دیدم توهم سیلی نمی خوردی
اگر آنروز همراهم تو را با خود نمی بردم
مرا دیگر نمی دیدی میا ن کوچه می مردم
1389/2/17
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز
مولای من لطفی کن و دورم نینداز
عمر مرا وقف اباصالح نوشتند
در به درت بودم گل نرگس از آغاز
@hosenih
سائل رسیده، تشنه ی احسان و جود است
دریای لطفت را نما ای یار ابراز
ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز
با یک دعایت می شود قفل دلم باز
خالی است دستانم، چه سازم در قیامت
بی توشه ی اعمال صالح، بی پس انداز
دارایی ام اشک است، شاید این عنایت
سازد مرا در دیده ی زهرا سرافراز
روضه بخوان از ماجرای داغ مادر
از قتل محسن، پشت در، ای محرم راز
@hosenih
در وصف در، در وصف میخ در، چه گویم؟!
در سنگدل، در بی حیا، مسمار لجباز
آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر
با بال زخمی بود تنها فکر پرواز
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
روزگاریست که جان بر لبِ خونبار رسید
آه ای مرگ بیا نوبتِ دیدار رسید
زحمتِ خانه شدم بسکه زمین گیر شدم
وقتِ شرمندگی از دخترکی زار رسید
@hosenih
باز هم پیرهن تازهی من خونین شد
باز با پیرهنِ تازه پرستار رسید
ولی از بسکه نخوابید زِ بی خوابیِ من
جانبِ بستر من دست به دیوار رسید
گرچه دلتنگِ تماشای حسینم اما...
چشمِ زخمیِ مرا نیمه شبی تار رسید
@hosenih
لابه لای نَفَسم لختهی خون می بینم
از همان روز که بر سینهام آزار رسید
از همان روز که آتش به سراغم آمد
از همان روز که در بود و ستمکار رسید
شعلهای حلقه زد و چادر من را سوزاند
نالهای تا که زدم خندهی انظار رسید
@hosenih
خویش را در پَسِ در جمع نمودم شاید
نرسد زخم به محسن ولی انگار رسید
خویش را در پَسِ در جمع نمودم اما
در به من خورد و به او ضربهی مسمار رسید
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قصـد آن دارم اگـــر بــاز خــدا یار شود
هستی ام پیشکش هستی دلدار شود
نیمه جانی به تن و نیمه نگاهی در چشم
تـــا مبــادا کـــه علی بــــاز گرفتار شود
امـــر مولاست که من صبـــر نمایم ورنه
وای اگــــر فاطمه خود حیـدر کـرّار شود
کــَس ندیدست تسلی دل غمـــزده ای
آتـش شعله ور و بوسه مسمـــار شود
کــَس ندیدست کـه در داغ عـزیزی برپا
مجلس فاتحه بیــن در و دیـــوار شود
دستمالی که پدر داد به سر بستم تا
ریشه های گره اش پوشش رخسار شود
بر مشامم می رسد بوی عزای فاطمه
می شوم آماده ی گریه برای فاطمه
هاتفی از آسمان ها می دهد امشب ندا
فاطمیّه آمده، ماه عزای فاطمه
فاطمیّه آمده ای فاطمیّون غیور
خانه ی دل را کنید امشب سرای فاطمه
در عزایش بر تنم دارم لباس نوکری
این لباس مشکی ام باشد عطای فاطمه
من کجا و گریه در بزم عزای او کجا ؟
اشک چشمانم بُوَد لطف خدای فاطمه
بر جراحات عمیق فاطمه مرهم نهد
هر کسی گرید میان روضه های فاطمه
هر کسی بر بام خانه پرچم زهرا زند
می شود ایمن ز غم تحت لوای فاطمه
مهر زهرا را خدا با طینتم کرده عجین
افتخارم این بُوَد هستم گدای فاطمه
در قنوت هر نمازم بر لبم دارم دعا
بارلاها جان من گردد فدای فاطمه
یاری زهرا نمودن با زبان است و عمل
ای که هستی در پی کسب رضای فاطمه
می رسد آوای یا مهدی هنوز از پشت در
ذکر تعجیل فرج باشد دعای فاطمه
کی می آیی تا بگیری انتقام مادرت ؟
مهدی زهرا بیا، ای دلربای فاطمه