eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
55 دنبال‌کننده
528 عکس
165 ویدیو
80 فایل
آیدی معاون آموزش گروه تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها علی سروش @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اسناد المصائب
✅موضوعات کانال اسناد المصائب :👇 1⃣چهارده معصومین(علیهم السلام) :👇 2⃣بانوان و مخدّرات :👇 3⃣امام زاده ها :👇 4⃣برخی شهدای کربلا :👇 5⃣برخی اصحاب و یاران :👇 6️⃣ .. @AsnadolMasaeb
📝موضوعات کانال تاملی در تاریخ اسلام :👇 1⃣وقایع ماههای قمری : 2⃣چهارده معصومین(علیهم السلام) :👇 3⃣بانوان و مخدّرات :👇 4⃣امام زادگان :👇 5⃣برخی اصحاب و یاران :👇 6⃣اشقی الاشقیاء : 7⃣ : 8⃣روز شمارها : 9⃣جنگها : 🔟اسناد : 1️⃣1️⃣متفرقه : ؟ @TarikhEslam
🩸ای‌شیخ کاظم، اگر خواستی روضه مرا بخوانی، بگو هر کس از یک بلندی زمین میخورد، دستش را سپر می‌کند، اما … مرحوم سیدعبدالرزاق مقرم در کتاب شریف «مقتل الحسين علیه‌السلام» نقل می‌کند: عالم ربانی جناب شیخ کاظم سبتی، براي من نقل کرد که یکی از علمای برجسته و مورد اطمینان نزد من آمد و گفت: 🥀 من فرستاده حضرت ابوالفضل العباس علیه‌السلام از سوي او هستم، و افزود: من آن حضرت را درخواب دیدم، به من فرمود: چرا شیخ کاظم سبتی مصیبت مرا نمی خواند؟! 🥀 عرض کردم: من همواره می‌شنوم که شیخ کاظم مصیبت شما را می‌خواند. ابالفضل العباس علیه‌السلام فرمود: به شـیخ کاظم بگو از مم این مصـیبت را بخوان: 📋 «انّ الفارسَ اذا سَقَط مِن فَرَسه يَتلقَّي الأرضَ بِيَدَيه فَاِذا كانتِ السّهامُ في صَدرِه و يَداه مَقطوعتان، بِماذا يَتَلقّي الأرضَ؟» ▪️هرگاه یک سوارکار از پشت اسب بر زمین سـقوط کند دستهایش را به زمین میگذارد، ولی اگر تیرها به سینه ي او فرورفته باشند و دستهایش نیز بریده باشند، چگونه و باچه سختی، به زمین برخورد خواهدکرد ؟! 📚 مقتل الحسين عليه السّلام مقرم۴۴۹ @maghaatel
هدایت شده از فهرست مقاتل
🩸فهرست لینک دار مصائب و مقاتل حضرت عباس علیه‌السلاممقتل حضرت عباس علیه‌السلام از رفتن به میدان تا لحظه شهادت به نقل از کتاب شریف "بحارالانوار"مخدّرات و اهل حرم از داغ ابالفضل العباس علیه‌السلام گریبان دریدند…ای برادرم! الان دیگر بیچاره شدم … ای عباسم! مرا تنها و غریب بین دشمنان گذاشتی و رفتی؟! سیدالشهداء صلوات‌الله‌علیه در حالی از علقمه به خیمه‌ها برمی‌گشت که کمرش تا شده بوده و با آستین، اشک چشمانش را پاک می‌کرد ..."ضربِ عمود" با سر مبارک حضرت عباس علیه‌السلام چه کرد ؟!سیدالشهداء علیه‌السلام از داغ ابالفضل علیه‌السلام آنقدر گریستند تا اینکه از هوش رفتند...چرا با آن قد و قامت رشید، قبر کوچکی دارد؟ای‌شیخ کاظم، اگر خواستی روضه مرا بخوانی، بگو هر کس از یک بلندی به زمین میخورد، دستش را سپر می‌کند، اما … ➖ دستی که به تن نداشتم تا تیر را بیرون بکشم … خم شدم و با زانوانم تیر را از چشمم بیرون کشیدم …ابالفضل العباس علیه‌السلام می‌بیند که اطفال و بچه‌ها شکم‌هایشان را بروی مشک‌های نَم‌دار گذاشته‌اند…مولا امیرالمومنین علیه‌السلام برای حضرت امُّ‌البنین علیهاالسلام، روضهٔ دستانِ ابالفضل علیه‌السلام را می‌خواند...یا عباس! مبادا آب بنوشی و برادرت حسین علیه‌السلام تشنه باشد ؟! @Maghaatel
🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «صلوات‌اللّه‌علیه» با امّ‌البنین «علیهاالسلام»... در نقل‌ها آمده است: 🥀 روز عاشورا زهیر بن قین پرچم را عبدالله بن جعفر بن عقیل را گرفت و نزد حضرت عبّاس علیه‌السلام رفت و عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین! می‌خواهم حدیثی برایت نقل کنم! 🥀 ای اباالفضل، بدان! قبل از آن که پدرت امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه با مادرت امّ‌‌البنین علیهاالسلام ازدواج کند، برادرش عقیل را خواست؛ و عقیل کسی بود که از انساب عرب،کاملاً آگاهی داشت. 🥀 پس به عقیل فرمود: برادرم!می‌خواهم زنی را برای من خواستگاری کنی که از خاندانی شریف و با حسب و نسب و معروف به شجاعت باشد تا از او فرزندی به دنیا آید که شجاع باشد و بتواند فرزندم حسین علیه‌السلام را در کربلا یاری کند و جانش را فدای او نماید. 🥀 پس زهیر عرض کرد: ای اباالفضل! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته بود! پس در دفاع از همسران برادرت و برادرانت کوتاهی نکن. 📋 فَارتَعَدَّ العَبّاسُ علیه‌السلام وَ تَمَطَّی فی رکابِهِ حَتَّی قَطَعَهُ ▪️در این هنگام حضرت عبّاس علیه‌‌السلام با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب پاره شد. 🥀 سپس فرمود: اى زهير! آيا با اين سخن مى‌خواهى به من جرأت دهى؟! سوگند به خدا، فداكارى خود را به گونه‌اى ابراز كنم كه هرگز نظيرش را نديده باشی!!! 📚أسرار الشّهادة، ص۳۳۴ 📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۲۸ 📚کبریت احمر، ص۳۸۶ ✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله بنویسید به ایوان اباعبدالله سردر روضه رضوان اباعبدالله که بود سروری از آن اباعبدالله و اباالفضل بود جان اباعبدالله من کیم همسر محبوبه شاه عربم مادر فضل و فداکاری و عشق و ادبم فاطمه نام، ولی ام‌ّبنین شد لقبم همه هستیم من و ابناء من و اُمّ و اَبَم ز کنیزان و غلامان اباعبدالله پسری شیر صفت بهر علی آوردم از همان کودکیش نذر حسینش کردم گفتمش ای که تماشات دوای دردم به فدای تو و آن دست رشیدت گردم نکشی دست ز دامان اباعبدالله اشک میریزم و چشمان ترم می‌سوزد همچنان شمع ز پا تا به سرم می‌سوزد هر زمان آب بنوشم جگرم می‌سوزد هم دلم از غم سقای حرم می.سوزد هم به یاد لب عطشان اباعبدالله گریه‌ام بر غم بی‌دستی آب‌آور نیست گریه‌ام بهر غریبی است کَسَش یاور نیست خواهرش هست ولی هیچ کسی مادر نیست غم بی‌مادری از بی‌کفنی کمتر نیست دل من هست پریشان اباعبدالله گرچه سخت است غم داغ پسر بر مادر داغ عباسِ جوان زد شررم پا تا سر سوزم و سازم و میگویم صد بار دگر چار فرزند من و خلق دو عالم یکسر جانشان باد به قربان اباعبدالله @Maghaatel