آمدم در کوی سلطان از گلستان رجب
مست مستم در حرم از بوی غفران رجب
در همین یک هفته که مانده به پایان رجب
باده می ریزد رضا در جان مهمان رجب
عقل اگر داری برو مستی کن و دیوانه باش
ساغری دستت بگیر و دور سقاخانه باش
زائری در می زند، دنبال جا در میکده است
یک نفر گریان شده، چشمش به نور گنبد است
حال هرکس که به پابوسش نمی آید بد است
چون شفا در زعفران و در نبات مشهد است
در زیارت منّت خدّام را هم می کشم
خاک جاروی حرم را روی چشمم می کشم
بی سر و پا روبروی او موءدب می شود
سائل آلوده اینجا بنده ی رَب می شود
هرکسی محتاج تر باشد مقرّب می شود
میهمان سختش که شد آقا معذّب می شود
این چه اربابی است شخصاً میزبانی می کند
با غلامان بدش هم مهربانی می کند
باز برگشتم به دامانش چنان روز معاد
دید از لطفش دوباره ذره ی کم را زیاد
گفت اسمت چیست؟ من گفتم غلام خانه زاد
گفت رفتی تا کجا؟ گفتم فقط باب الجواد
قبل اینکه زائرش باشم برایم جا گرفت
او خودش آمد غبارِ چهره ی من را گرفت
شب نشینی دور این سفره فقط رزق خداست
با لباس پاره هم سلطان به دنبال گداست
دورم از شش گوشه ی آقا! همینجا کربلاست
برگ دیدار ضریح مرتضی دست رضاست
خواب دیدم درّ نایاب صدف آورده ام
خوشه ی انگوری از باغ نجف آورده ام
خوشه ی انگور سلطان نجف را ریختند
گرگ های کربلا در دشت و صحرا ریختند
خون اکبر را زمین پهلوی زهرا ریختند
پیکرش را در کنار چشم بابا ریختند
یکطرف ارباب بود و صد طرف پیغمبرش
یک عبا نه صد عبا میخواست جسم اکبرش
#رضا_دین_پرور
#زیارت_مخصوصه_امام_رضا_ع
@hadithashk
کم کم مسافران سحر را خبر کنید
با ذکر یا حسین به مشهد سفر کنید
خود را میان صحن رضا دربه در کنید
شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید
داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم
آماده زیارت مخصوصه میشویم
باید تمام همت خود را به کار بست
حالا که بار عام شده کوله بار بست
با جبر عشق در بروی اختیار بست
دل را به حلقه های ضریح نگار بست
در طوس برگزار شده اعتکاف ما
صد حج واجب است ثواب طواف ما
شکرخدا که از فقراییم تا ابد
از حاجیان کوی رضاییم تا ابد
پیش رضا کنار خداییم تاابد
ماراهیان کرببلاییم تا ابد
در صحن کهنه بود که تایید ما رسید
آقا نگاه کردو روادید ما رسید
ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن
دل را بیا به جاده مشهد روانه کن
یک گوشه ای ز صحن رضا آشیانه کن
پیش کریم نوکری عاشقانه کن
آنجا برات کرببلا زود میرسد
هی خون دل نخور بخدا زود میرسد
آقا خودش غریب و به فکر غریب هاست
مرثیه خوان روضه یابن شبیب هاست
هرشب دلش شکسته شیب الخضیب هاست
آزرده از مزاحمت نانجیب هاست
یک عمه بود و لشکر اوباش بی حیا
عالم فدای شیرزن دشت کربلا
#سید_پوریا_هاشمی
#زیارت_مخصوصه_امام_رضا_ع
@hadithashk
عطر ضریح پاکت خوشبوتر از گلاب است
هر عشق دیگری جز عشق شما سراب است
ناقابلی چو من هم با تو بها گرفته
شأن کبوتر اینجا بالاتر از عقاب است
گفتی سه جا می آیی یکبار اگر بیایم
جزتو کدام شاهی اینگونه خوش حساب است
یک عکس یادگاری با مادرم گرفتم
من خاطرات خوبم در صحن انقلاب است
با جمله رئوفان رسم تو فرق دارد
پیش از طلب دعاها نزد تو مستجاب است
ما دل به تو سپردیم پس رو به راهمان کن
آن دل که بی تو باشد دل نیست یک خرابه ست
این خاک غرق نور است از لطف مشهد و قم
آن سو که ماه باشد این سو هم آفتاب است
#محمود_یوسفی
#زیارت_مخصوصه_امام_رضا_ع
@hadithashk
حاصل عمر فقیران خرج سلطان می شود
دسترنج مور تقدیم سلیمان می شود
گریه در آغوش او توحیدِ تکوینی ماست
قطرهقطره اشکِ ما دریای ایمان میشود
مشقِ هر روز و شب ما نام شیرین رضاست
خضر ، پای درس او طفل دبستان می شود
ظرفِ من ظرفیّتش در حدِّ آهوها نبود
خواب دیده کهف را..،روزی نگهبان می شود!
مثل کفشِ پاره ای تحویل می گیرد مرا
درد های کهنه ام اینجاست..،درمان می شود
مهربانیِ پدر _ مادر کجا وُ مِهر او!
آدم از لطفِ رئوفِ طوس حیران می شود
ریشه های معرفت در صحن جامع ، جمع شد
کاه عقلم در حریمش کوه عرفان می شود
پادشاهان جهان در مُلک مشهد ، نوکرند
هر شهنشاهی مگر شاه خراسان می شود!
رو به ایوان رضا ، هو می کشم یا مرتضی
بس که تصویر نجف اینجا نمایان می شود
یا رضا گفتیم ، یا معصومهجان تعبیر شد
زعفران داریم..،تبدیلِ به سوهان می شود
صحن این خواهر_برادر ، اعتبار خاک ماست
مشهد و قم آبروی کل ایران می شود
خِطّه ی مشرق غروبی را به خود هرگز ندید
نیمهشبها گنبدش خورشید تابان می شود
چارهی بیچارگی بابُالجواد کویِ اوست
هرکه هرچه شد به دست این پسرجان می شود
نالهی یَابْنَ الشَّبیش قاتل جان من است
چشم حیوانات با این آه ، گریان می شود
داد می زد : جدِّ ما با کام عطشان ، ذبح شد
آن تن بی سر که رفتهرفته عریان می شود
استخوان سینه ای در زیر سُم ها نرم شد...
پیکر پاشیده ای با خاک یکسان می شود
#بردیا_محمدی
#زیارت_مخصوصه_امام_رضا_ع
@hadithashk