eitaa logo
محتوای تبلیغی نورالزهرا
55 دنبال‌کننده
536 عکس
166 ویدیو
80 فایل
آیدی معاون آموزش گروه تبلیغی نورالزهرا سلام الله علیها علی سروش @alisorosh1421
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای زیادی مال برای کسی که بخل ورزید و دعاء به کفاف برای کسی که کریم بود؟🤔🤔 «عِدَّه مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ یَعْقُوبَ بْنِ یَزِیدَ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُحَمَّدٍ النَّوْفَلِیِّ رَفَعَهُ إِلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ: «مَرَّ رَسُولُ اللَّهِ صبِرَاعِی إِبِلٍ فَبَعَثَ یَسْتَسْقِیهِ فَقَالَ أَمَّا مَا فِی ضُرُوعِهَا فَصَبُوحُ الْحَیِ وَ أَمَّا مَا فِی آنِیَتِنَا فَغَبُوقُهُمْ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ اللَّهُمَّ مَالَهُ وَ وُلْدَهُ ثُمَّ مَرَّ بِرَاعِی غَنَمٍ فَبَعَثَ إِلَیْهِ یَسْتَسْقِیهِ فَحَلَبَ لَهُ مَا فِی ضُرُوعِهَا وَ أَکْفَأَ مَا فِی إِنَائِهِ فِی إِنَاءِ رَسُولِ اللَّهِ صوَ بَعَثَ إِلَیْهِ بِشَاه وَ قَالَ هَذَا مَا عِنْدَنَا وَ إِنْ أَحْبَبْتَ أَنْ نَزِیدَکَ زِدْنَاکَ قَالَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ اللَّهُمَّ ارْزُقْهُ فَقَالَ لَهُ بَعْضُ أَصْحَابِهِ یَا رَسُولَ اللَّهِ دَعَوْتَ لِلَّذِی رَدَّکَ بِدُعَاءٍ عَامَّتُنَا نُحِبُّهُ وَ دَعَوْتَ لِلَّذِی أَسْعَفَکَ بِحَاجَتِکَ بِدُعَاءٍ کُلُّنَا نَکْرَهُهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صإِنَّ مَا قَلَّ وَ کَفَی خَیْرٌ مِمَّا کَثُرَ وَ أَلْهَی اللَّهُمَّ ارْزُقْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ ».[الکافی، ج2، ص140ح4] ‏ امام سجاد(ع): رسول خدا(ص) از شترچرانی گذشت و کسی را فرستاد تا مقداری شیر از او بگیرد، شترچران به او گفت: «شیرهایی که در پستان شتران است صبحانه قبیله است و آنها که در ظرف‌ها است برای شب است. پیامبر(ص) فرمود: «خدایا مال و فرزندان آنها را گردان.» از آنجا گذشتند و به چوپانِ گوسفندان دیگری رسیدند. پیامبر شخصی را فرستاد تا شیر بیاورد. او رفت و از چوپان شیر خواست. او گوسفندان را دوشید و شیرها را در ظرف رسول خدا(ص) خالی کرد. چوپان شیر را همراه یک گوسفند برای پیامبر فرستاد و گفت: «اینها که در نزد ما بود فرستادیم، اگر می‌خواهید باز هم می‌فرستیم.» رسول خدا(ص) فرمود: «خدایا او را روزی در حد عطا کن.» یکی از اصحاب گفت: «یا رسول الله! آنکه خواسته ما را اجابت نکرد، چنان دعا کردی؛ ولی کسی که خواسته ما را اجابت کرد چنین دعا می‌کنی!» پیامبر فرمود: «رزقی که به اندازه باشد بهتر است از اینکه باشد و آدمی را مشغول کند. خدایا روزی محمد و آلش را به اندازه احتیاج قرار بده.»
ثواب زیارت امین الله الغارات (ط - الحديثة)، ج‏2، ص: 848 ... قال الباقر عليه السّلام: ما قاله أحد من شيعتنا عند قبر أمير المؤمنين عليه السّلام أو عند أحد من الأئمّة عليهم السّلام إلّا رفع في درج من نور و طبع عليه بطابع محمّد صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم حتّى يسلّم إلى القائم عليه السّلام فيتلقّى صاحبه بالبشرى و التّحيّة و الكرامة ان شاء اللَّه تعالى. هر که از شیعیان، این زیارت و دعا را نزد قبر امیرالمؤمنین(ع) یا نزد قبر یکی از ائمه بخواند البته حق تعالی این زیارت و دعای او را در نامه‌ای از نور بالا برد و مهر حضرت محمد(ص) را به آن زند و هم چنین محفوظ باشد تا تسلیم نماید به قائم آل محمد(ع) پس استقبال نماید صاحبش را به بشارت و تحیت و کرامت
علیه السلام نمک زندگی من پسرم بود ولی نمک زندگی ام را به زمین پاشیدند مجلس ختم گرفتیم کنار بدنش عوض فاتحه خوانی همگی رقصیدند آمدم جمع کنم زندگی ام را از خاک دست جمعی به من و گشتن من خندیدند
تا رسیدم دم ایوان نجف فهمیدم نه فقط شاه نجف، شاه جهان است علی
رفت حاجی به طواف و حرم و باز آمد ما به قربان تو رفتیم و همان جا ماندیم
امام هادی علیه السلام بی سبب نیست اگر عادتش احسان شده است نوه ارشد تقلبی شاه خراسان شده است
برایش فتح خیبر مثل تفریحی در اوقات است دل مسکین بدست آوردنش فتح الفتوحات است علیه السلام
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
؛ ؛ چگونه شُکر بگویم که زنده ماندم من به ماه روضه‌ی تو خویش را رساندم من چگونه شکر بگویم اجل امانم داد که باز چشمِ ترِ من به بیرق‌ات افتاد چه‌قدر شور دلم زد به ماهِ غم نرسم به زیر سایه‌ی این بیرق و علم نرسم به شوق این دهه‌ی شور و ماتمت آقا تمام سال شمردم همه نفس‌ها را چگونه شکر بگویم که باز گریانم شبیه زلف پریشانِ تو پریشانم تمام ترس من این بود با دلی حیران شب رقیه نباشم میان گریه‌کنان امان دهید خودم بین روضه می‌میرم شب ششم جگرم را به دست می‌گیرم برای روضه‌ی هفتم چه نذرها کردم که لای لای بخوانم به دور او گردم سپرده‌ام به دو دستم، کند گریبان چاک برای آن همه اکبر که اوفتاده به خاک میان روضه‌ی سقا که جان به لب آید شبیه دخترکان تو لطمه خواهم زد به چشم گفته‌ام از اشک پُر کند مَشکی مگر ز شرم نریزد دگر عمو اشکی شب دهم نفسم را دگر نمی‌خواهم برای شام عزایت سحر نمی‌خواهم تمام حاجتم این است تا که ظهر دهم جنازه‌ام بِرَوَد روی دوش این مردم همان زمان که سماوات بر زمین افتاد بلندمرتبه شاهی ز صدر زین افتاد میان خیل شغالان فتاد چون شیری یکی به نیزه زد و دیگری به شمشیری همه زدند و سپس شمر آمد و خنجر نشست روی ورق‌های مصحف پَرپَر برید سر زتنت با دوازده ضربه جداشد آخر سَر عرش از تنِ کعبه ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
✅در طول تاریخ، زبان سه نفر را به خاطر ارادت به اهل بیت(علیهم السلام) قطع نمودند!👇 1⃣رُشید هجری 2⃣میثم تمّار 3⃣ابن سکّیت @TarikhEslam
1⃣ ✅شیخ مفید می نویسد : زیاد بن ابیه بعد از دستگیری رشید هجری، دستور داد : 📋《اِقطَعُوا يَدَيهِ وَ رِجلَيهِ وَ اَصلَبُوهُ》 ♦️دست و پاهای او را قطع کنید و او را به صلیب بکشید. رشید گفت : 📋《هَيهَاتَ! قَد بَقِيَ لِي عِندَكُم شَئُ أَخبَرَنِي بِهِ أَمِيرُالمُؤمِنِينَ(ع)! ♦️هیهات! در مورد حکم من از سوی شما، موردی باقی ماند که قبلا امیرالمومنین(ع) به آن خبر داده بود. در این هنگام، ابن زیاد گفت : 📋《اِقطَعُوا لِسَانَهُ!》 ♦️زبانش را ببرید! رشید گفت : 📋《اَلآنَ وَاللهِ جَاءَ تَصدِيقُ خَبرِ أَمِيرِالمُؤمِنِينَ(ع)》 ♦️به خدا سوگند که هم اکنون خبر امیرالمومنین(ع) تصدیق شد.(۱) 📚منبع: ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۶ @TarikhEslam
2⃣ ✅شیخ مفید می نویسد : بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد، میثم تمار را دستگیر کرد؛ 📋《اَمَرَ بِمِيثَمَ أَن يَصلُبَ.. فَلَمَّا رُفِعَ عَلَی الْخَشَبَهِ اجْتَمَعَ النَّاسُ حَوْلَهُ عَلَی بَابِ عَمْرِو بْنِ حُرَیْثِِ!..فَجَعَلَ ميثَم يُحَدِّثُ بِفَضائِلِ بَني هاشِم!》 ♦️عبیدالله ابن‌ زیاد دستور داد که میثم را به صلیب بکشند. هنگامی که میثم بر روی چوب ها رفت، مردم در اطراف میثم، کنار در خانه ابن حریث تجمع کردند و میثم شروع کرد به گفتن فضائل بنی هاشم! به عبیدالله خبر رسید که؛ 📋《قَد فَضَحَكُم هذَا العَبدُ!》 ♦️این مرد در حال مفتضح کردن شماست. ابن زیاد دستور داد : 📋《أَلجِمُوهُ!》 ♦️بر او لجام بزنید! 📋《فَكانَ أوَّلَ خَلقِ اللّه اُلجِمَ فِي الإِِسلَامِ.. فَلَمّا كانَ يَومُ الثّالِثِ مِن صُلبِهِ طُعِنَ ميثَمُ بِالحَربَةِ، فَكَبَّرَ ثُمَّ انبَعَثَ في آخِرِ النَّهارِ فَمُهُ وأنفُهُ دَمَاً》 ♦️میثم اولین کسی بود که در اسلام لجام بر دهان او زدند و هنگامی که سه روز به این حالت گذشت، با نيزه ای، بر او ضربتي فرود آوردند، که در این هنگام میثم تکبیر گفت، سپس در آخر روز، پس از خونريزي شديد از دهان و بينی اش، به شهادت رسيد.(۱) شیخ طوسی می نویسد : 📋《فَقُطِعَ لِسَانُهُ وَ تَشَحَطَّ سَاعَةً فِی دَمِهِ ثُمَّ مَاتَ》 ♦️زبان میثم قطع شد و میثم مدتی را در خون خود غلطید و سپس به شهادت رسید.(۲) 📚منابع: ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۲۲ ۲)إختيار معرفة الرجال شیخ طوسی، ص۸۷ @TarikhEslam
3⃣ ✅ابن سکیّت معلم فرزندان متوکل عباسی بود. نقل شده است که؛ 📋《كَانَ ذَاتَ يَومِِ حَاضَرَا عِندَ المُتَوَكِّلِ إِذ أَقبَلَا، فَقَالَ لَهُ المُتَوَكِّلُ : يَا يَعقُوبَ! أَيُّهُمَا أَحَبُّ إِلَيكَ، وَلَدَايَ هَذَانِ أَوِ الحَسَنَ(ع) وَ الحُسَينَ(ع)؟ فَقَالَ : وَ اللهِ إنَّ قَنبَرَاً غُلَامَ عَلِي بنِ أَبِي طَالِبِِ(ع) خَيرُ مِنهُمَا وَ مِن أَبِيهِمِا! فَقَالَ المُتَوَكِّلُ : سَلُّوا لِسَانَهُ مِن قَفَاهُ فَسَلُّوهُ فَمَاتَ رَضِی اللهُ عَنهُ》 ♦️روزی متوکل در حالی که فرزدانش نزد او بود، از ابن سکیت پرسید : ای یعقوب! فرزندان‌ من‌ [معتز و مؤید] نزد تو عزیزترند یا حسن‌(ع) و حسین‌(ع) فرزندان‌ علی‌ بن ابی طالب(ع)؟!! او که تقیه می‌کرد، اختیار از کف‌ داد و در پاسخ‌ گفت‌ : قنبر خادم ‌علی‌(ع) از تو و فرزندان‌ تو نزد من برتر است‌! متوکل‌ از این‌ گفته‌ چنان‌ برآشفت‌ که‌ در دم‌ دستور داد، زبان ‌وی‌ را از قفا بیرون‌ کشیدند.(۱)(۲) 📚منابع: ۱)وفیات‌ ابن خلکان‌، ج۶، ص۴۰۰ ۲)معجم رجال الحدیث خوئی، ج۲۱، ص۱۳۹ @TarikhEslam