هدایت شده از علی سروش
تصویر تاریخی حضور آیتالله #خویی در اجتماع حمایت از #فلسطین در سال ۱۳۹۴ ق( ۱۳۵۲ ش) در صحن شریف علوی علیه السلام.
افراد دیگر در عکس:
۱. قائم مقام استاندار شهر نجف اشرف (عبدالرزاق #الحبوبی)
۲. آیتالله سید نصرالله #مستنبط
۳. شهید سید محمد باقر #صدر
۴.آیتالله #سیستانی
۵. شهید شیخ محمد تقی #جواهری
ویراست
کانال علی سروش:
https://eitaa.com/ASorosh1421
هدایت شده از اعزام سخنران و مداح نورالزهرا «س»
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹زهرا میان جمع میگردد
تا که ببیند مرد میدان را
ناگه ندا آید: مادرجان....
من قاسمم، اعزامی از کرمان
#وعده_صادق۳
هدایت شده از اشعار اهلبیت علیهمالسلام
#مناجات
#گریز_حضرت_عباس سلاماللهعلیه
اگر عاشق نشدم خشك و ترم را بشكن
پس گرفتم جگرم را، كمرم را بشكن
اگر از چشمهی اين خانه نخوردم آبی
بعد از آن سبز شدم، برگ و برم را بشكن
اگر از كوچهی معشوق عبورم دادند
من اگر كه نشِكستم، تو سرم را بشكن
چند وقتيست كه در پيش تو سرسنگينم
با دوتا قطره، غرور جگرم را بشكن
آنقدر گريه نكردم دلِ من قفل شده
يك شب جمعه بيا قفل حرم را بشكن
دستِ من آبرويم را به در خلق تو برد
به تلافيش تو دست دگرم را بشكن
تو كه تا پشتِ درِ قلعهی من آمدهای
لطف كن دست بينداز درم را بشكن
نامه دادم به تو ديروز جوابش نرسيد
آه كمتر دل اين نامه برم را بشكن
من نشان ميدهمت بيشتر از آينه ات
تو فقط سنگ بزن بيشترم را بشكن
پاي بيرون بنه پيشاني من سجده کند
بعد از آن مهر نماز سحرم را بشكن
اگر از بام تو پرواز كنم ميميرم
پس بيا زود بزن بال و پرم را بشكن
ماه هم بعد اباالفضل ندارد لطفی
پس شبِ چهاردهم هم قمرم را بشكن
#علی_اکبر_لطیفیان
@poem_ahl
هدایت شده از اشعار اهلبیت علیهمالسلام
#مرثیه_حضرت_زهرا سلاماللهعلیها
#گریز_امام_حسین سلاماللهعلیه
#گریز_حضرت_زینب سلاماللهعلیها
همدست شد مسمار با دیوار، با در
در بین دود و شعله گیر افتاد، مادر
حال و هوای خانه یکباره عوض شد
افتاد روی مادر ما بیهوا در
باید بسوزد در هوای شمع اما...
این بار سوزانده پَرِ پروانه را در
در پیشِ رو زهرا نبود؟ ای بی حیا میخ
در پشتِ سر زهرا نبود؟ ای بی حیا در
از آن زمان که مادر ما را زمین زد
ما بچههای فاطمه قهریم با در
از پا درآوردند آخر مرتضی را
دیوار، آتش، کوچه و همسایهها، در
مسمار شد سر نیزه و تیر سه شعبه
در کربلا باقی چوبش شد عصا، در
در کربلا زینب گلی گم کرده بود و
میگشت در گودال دنبال برادر
#گروه_یامظلوم
@poem_ahl
هدایت شده از شعر هیأت
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه علیهاالسلام
فرازی از یک #مثنوی
🔹 چشمانتظار🔹
..رسید قصه به اینجا که زیر چرخ کبود
زنی، ملازم دستاس، خیره بر در بود
چرا که دست خداوند، رفته بود از فرش
انار تازه بچیند برای او در عرش
کمی بلندتر از گریههای کودکشان
درختهای جهان در حیاط کوچکشان
کنار باغچه، زن داشت ربنا میکاشت
برای تکتک همسایهها دعا میکاشت
و بیقرارتر از کودکی که در بر داشت
غروب میشد و زن فکر شام در سر داشت
چه خانهایست که حتی نسیم در میزد
فدای قلب تو وقتی یتیم در میزد
صدای پا که میآمد تو پشت در بودی
به یاد در زدن هر شب پدر بودی
فقیر دیشب از امشب اسیر آمده بود
اسیر لقمۀ نانت فقیر آمده بود
صدای پا که میآید... علیست شاید... نه...
همیشه پشت در اما... کسی که باید... نه...
نسیمی از خم کوچه، بهار میآورد
علی برای حبیبش انار میآورد
خبر دهان به دهان شد انار را بردند
و سهم یک زن چشم انتظار را خوردند
ز باغ سبز تو هیزم به بار آوردند
انار را همه بردند و نار آوردند
قرار بود نرنجی ز خار هم... اما...
به چادرت ننشیند غبار هم... اما...
قرار بود که تنها تو کارِخانه کنی
نه این که سینه سپر، پیش تازیانه کنی
فدای نافلهات! از خدا چه میخواهی؟
رمق نمانده برایت... شفا نمیخواهی؟
صدای گریۀ مردی غریب میآید
تو میروی همه جا بوی سیب میآید
تو رفته بودی و شب بود و آسمان، بیماه
به عزت و شرف لا اله لا الله..
📝 #حسن_بیاتانی
🌐 shereheyat.ir/node/1908
✅ @ShereHeyat
هدایت شده از بحارالاشعار
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#بحارالاشعار
#حضرت_زهرا__س__روضه
نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد
یا به دیوار از آن سو بخورد یا نخورد،
این در سوخته حتما به زمین می افتد
لگدی بین هیاهو بخورد یا نخورد
دست بالا برود روضه به پا خواهد شد
حال بر صورت بانو بخورد یا نخورد
زنده می ماند اگر این نوک سنگین غلاف...
فرقش این است به بازو بخورد یا نخورد
بعد از این فرق ندارد به خدا حال علی
خانه بی فاطمه جارو بخورد یا نخورد
داغ محسن به دل آل علی خواهد ماند
نوک مسمار به پهلو بخورد یا نخورد
وحید محمدی
حضرت زهرا (س)
روضه
🔻🔻🔻🔻🔻
🌐 https://www.beharalashar.ir/
🔺🔺🔺🔺🔺
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
@beharalashar
هدایت شده از حدیث اشک
حالِ جانسوز امیرالمؤمنین علیهالسلام به هنگام غسل پیکر مطهر صدیقه کبری سلاماللّهعلیها از زبان همسایه آن حضرت...
در برخی از نقلها آمده است:
شخصی به نام «ورَقة بن عبدالله» گوید:
خانه من در همسایگی خانه امیرمؤمنان علی علیهالسلام بود؛ در همان شبی که صدیقه کبری سلاماللّهعلیها از دنیا رفت، من در خانه بودم که،
فإذًا سَمِعتُهُ يَبكي بُكاءً عٰاليًا لَمْ أعهِدْ نَظيرَهُ مِنهُ.
ناگهان شنیدم مولا علی علیهالسلام با صدای بلند شروع به گریهکردن نمود که تا آن زمان، به خاطر ندارم که علی علیهالسلام اینگونه گریه کرده باشد!
فَتَعَجَّبتُ مِنهُ و قُلتُ:سُبحانَ اللّه!أ هٰكذا يَصنَعُ عليٌّ عليهالسّلام مَع! شِدّةِ صَبرِهِ و حِلمِهِ و سُكونِه؟!
بسیار تعجب نموده و با خود گفتم: سبحان الله! علی علیهالسلام با آن همه حلم و صبر و آرامشی که داشت، چرا اینگونه گریه میکند؟!
پس از خانه بیرون آمده و به پشت خانه او رفته و دقّ الباب کردم؛
فَخَرَجَ و دُموعُهُ تَسيلُ مِنْ عَينَيهِ مِنْ دُونِ اِنقطاع.
پس امیرالمومنین علیهالسلام از خانه بیرون آمد، در حالی که سیل اشک از چشمانش جاری بود و سیلان اشکش، تمام نمیشد.
عرضه داشتم: یا ابالحسن! مردم عرب خوب نمیدانند که مردی در فقدان همسرش اینگونه بیتابی کند؟! در اینجا بود که امیرالمؤمنین علیهالسلام به من فرمودند:
يا وَرَقة! لَمْ أبكِ لِفَقدِها بَلْ رَأيتُ آثارَ الرَّفَسَةِ و السّياطَ في يَدِها و جَنبِها. فَهٰكذا تُحشُرَ يَومَ القِيامَة و تَلقَى اللّهَ.
ای ورَقه! گریه من از فقدان زهرا سلاماللهعلیها نیست؛ بلکه به هنگام غسل آثار ضربههای لگد و تازیانهها را در دست و پهلوی او دیدم؛ فاطمه سلاماللهعلیها با همین حال روز قیامت محشور میشود و به ملاقات پروردگار میرود.
الهجوم علی بیت فاطمه سلاماللهعلیها ، ص۳۳۸، (به نقل از منابع خطی)
#فاطمیه
#غسل_کفن
@hadithashk
هدایت شده از حدیث اشک
آنکه پیوسته حسادت بر گل بی خار کرد
عاقبت یار مرا کشت و مرا بی یار کرد
دیدن زهرا همه غمها ز قلبم میربود
نگذرد حق زآنکه محرومم از این دیدار کرد
با که گویم ای خدا در سن هجده سالگی
تکیه گاهم پیش چشمم تکیه بر دیوار کرد
بشکند آن دست سنگینی که بین کوچه ها
بس که سیلی زد دو چشم همسرم را تار کرد
پیرهن میشد پر از خون هر نفس که میکشید
وای من با سینهی حورا چها مسمار کرد
بعد زهرا ارثیه بر طفل دردانه رسید
خصم بر طفلِ سه ساله، کینه ی بسیار کرد
گفت بابا در بیابان، تازه خوابم برده بود
با لگد زجرِلعین آمد مرا بیدار کرد
شائق! آن کس که به دل داغ نگارم را گذاشت
زینبم را خون جگر در کوچه و بازار کرد
#فاطمیه
#شعر_شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
#محمود_اسدی
@hadithashk
هدایت شده از معارف و مقاتل آلُ الله
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸برای هیچکس به اندازه امیرالمؤمنین «صلواتاللّهعلیه» دلم نسوخت...
عدیّ بن حاتم طائی گوید:
📋 مَا رَحِمْتُ أَحَداً رَحْمَتِی عَلِیّاً حِینَ أُتِیَ بِهِ مُلَبَّباً
▪️برای هیچ کس به اندازه علی علیهالسلام دلم نسوخت؛ هنگامی که گریبانش را گرفته و او را میکشاندند....
📚 بحارالانوار ج۲۸ ص۳۹۳
✍ نگاه حیدریاش خیره خیره بر در بود
و نیمههای وجودش میان بستر بود
نفس نفس زدن فاطمه عذابش داد
که چشم او همه شب تا خود سحر تر بود
زمین نخورده کسی پیش چشم غیرتیاش
یگانه یار غریبان شهر، حیدر بود
علی، علی است میان مدینه تا وقتی...
کنار حضرت مولا، وجود کوثر بود
و پشتْگرمی او در کشاکش سختی
نگاهِ فاطمیِ دختر پیمبر بود
فدک بهانه شده بود، کینه دیرینه است
تمام نقشهی شان انتقام خیبر بود
برای قتل علی تیر و نیزه کاری نیست
برای کشتن او راه های بهتر بود...
هجوم و آتش و دود و غلافِ نامردی...
دو دست بسته و چشمی که سوی دلبر بود
ندای (فضه خُذینی) بلند شد، یعنی...
ز دست رفته...تمامِ امیدِ مادر بود
هنوز فکر و خیالش چقدر آشفته است
به یاد کوچه باریک و حال معجر بود
@Maghaatel
هدایت شده از بر ساحل عبقات
🔥روضهی سنگین هزار ساله...
🖌 بیش از هزار سال پیش شاعر شیعی قرن چهارم جناب ابومحمّد طلحة العوني رضواناللهعلیه ماجرای جسارت به صدیقهی طاهره را چنین به نظم درآورده:
صَكَّةً أثَّرَتْ بِحَيثُ أصابَتْ
قَـطَـعَ اللهُ كَـفَّـه بِالشِّـفـارِ
[آن فراریِ همیشگی اینجا از شدّت کینه]چنان سیلی زد که اگر به هر جایی برمیخورد اثر ضرب بر آن باقی میماند ! [ببینید با آن صورت چه کرده است؟!]...خدا دستش را بشکند...
ساعَدَ الله قلبَك يا بقية الله ...😞
📜 نسخهی خطی کتاب مثالب النواصب_ابن شهرآشوب، کتابت سال ۸۴۵ هـ.
این نسخه در کتابخانه ناصریه_لکنهو (کتابخانهی خاندان صاحب عبقات) نگهداری میشود.
این ابیات مهم و جانسوز در نسخه چاپی، ج ۶ ، ص ۲۹۲ ذکر شده است.
@mir_hamedhoseyn_110
هدایت شده از کتابخانه فضائل
-
-
حضرت امیر هر شب میآمدند بهسر قبر
فاطمه -علیها السلام- و گریه می کردند.
شب اول و دوم آمدند. در شب سوم هم
حسنین -علیهما السلام- را خوابانیدند در
حجره، و آمدند سرقبرفاطمه-عليهاالسلام-
حضرت امیر متصل مرثیه خوانی می کرد.
[و میفرمود:] فاطمه جان! دیگر بعد از تو
زندگانی دنیا را نمی خواهم! دیگر بعد از
تو علی به چه کسی پناه ببرد؟
گریه کرد آن بزرگوار تا این که خواب او را
ربود. در عالم واقعه دید که وارد بوستانی
شد. حضرت دید تختی گذارده است در
وسط آن باغ .. و بتول عذرا روی تخت
نشسته است؛ در حالتیکه تاجی از نور
به سر دارد، و لباس های بهشتی در بر
فاطمه -علیها السلام- است، و حوران
بهشتی در اطراف این تخت دست ادب
به سینه گرفتهاند و ایستادهاند..
فرمودند: فاطمه! احوالت چون است؟
عرض کرد: الحمدلله و بعد کلماتی با
هم صحبت داشتند.
یکوقت فاطمه عرض کرد: یاعلی! حالا
برخیزید به خانه بروید. فرمود: فاطمه
جان! چرا تکلیف میکنی؟ عرض کرد:
یاعلی! حسینم از خواب بیدار شده.
حجره تاریک است. دلش بهانه مادر
گرفته. گریه [میکند]. بروید او را از
گریه ساکت نمایید.
حضرت آمدند به خانه. دیدند حسین
از خواب بیدار شده. در حجره تاریک
سر به دیوار گذارده، گریه می کند.
📚 الروضة الحسینیه، ابن خباز، مجلس۲۸.
@ketabkhaneh_fazael
هدایت شده از علی سروش
نواب خاص؛نائب خاص سوم حسین بن روح دو ۱۴۰۳.۹.۹ چرا همیشه مومنین پیروز نمیشن؟.mp3
19.65M
🌹نائب خاص سوم: حسین بن روح نوبختی (ابو القاسم)
#قسمت_دوم
💪چرا در طول تاریخ همیشه مسلمین و مومنین پیروز نمیشوند؟
🗣آیا نائبان حضرت ولیعصر علیه السلام از خودشان حرف میزنن یا از امام زمان علیه السلام میشنون؟
🕌مسجد فاطمه الزهرا سلام الله علیها بنیاد
📆تاریخ ۱۴۰۳.۹.۹
#سلسله_اطیاب
#نواب_خاص
روضه حضرت زهرا سلام الله علیها:
..رسید قصه به اینجا که زیر چرخ کبود
زنی، ملازم دستاس، خیره بر در بود
کانال علی سروش:
https://eitaa.com/ASorosh1421