#سیره_شهدا
حاج یونس اولین فردی بود که وارد منطقه عملیاتی می شد و آخرین فردی که از منطقه بیرون می رفت. عقیده داشت که چه پیروز شویم و چه شکست بخوریم برایمان فرقی نمی کند ما باید وظیفه مان را انجام دهیم.
یکی از همرزمان شهید زنگیآبادی میگوید:
من و حاج یونس و چند نفر دیگر از رزمنده ها برای زیارت مکه معظمه به حج مشرف شدیم در آن جا هیچ کس را ندیدیم که به کتابخانه ای برای خرید برود حاج یونس گفت: بیایید همگی با هم به کتابفروشی برویم که نگویند ایرانی ها اصلا کتاب نمی خوانند...
سردار
🌷 شهید یونس زنگی آبادی 🌷
#سبک_زندگی_شهدا
#فاخته_477
💦 یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحیمُ یَا💦
💦مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی💦
💦عَلَى دِینِکَ 💦
🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
https://eitaa.com/@berangekoda
#خاطرات_شهدا
عبدالعلی هم یتیم بود و هم به قول خودش یک مستضعف و اونقدر فقیر بودند که بخاطر مشکلات مالی فقط تونست تا سوم راهنمایی درس بخونه .
چون شهرشون شیرخوارگاه نداشت ، یه روز برادر بزرگش چندتا یتیم آورد خونه ، عبدالعلی مدام به مادرش می گفت ،
مادر! نکنه رختخواب یا غذا و ظروف. ما بهتر از این یتیم ها باشه. نکنه تفاوتی احساس کنن. نمی خوام به جز درد یتیمی ، درد دیگه ای رو حس کنن...
🌷 شهید عبدالعلی مرادی 🌷
#سبک_زندگی_شهدا
#فاخته_477
💦 یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحیمُ یَا💦
💦مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی💦
💦عَلَى دِینِکَ 💦
🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
https://eitaa.com/berangekoda
#خـــاطرات_شهدا
🍃 امیر در یادداشتی از اعزامش به جبهه نقل میکند:
اواسط سال ١٣۶٣ بود که حال و هوای جنگ به کله ما افتاد، چون سنمان کم بود تصمیم گرفتیم تا شناسنامههایمان را دستکاری کنیم. اما به دلیل اینکه جثههایمان خیلی کوچک بود این کار شدنی نبود.
با این حال فکر دیگری به سرمان زد. خودمان را در یکی از کابینهای قطار مخفی کردیم. مسئول قطار متوجه ما شد اما با اصرار ما رو به رو شد و بالاخره کوتاه آمد و ما را برد. یک روز فرمانده ما را دید و گفت میخواهید برید جلوتر ما هم گفتیم بله و ما را سوار اتوبوسی کرد و هنگامی که رسیدیم دیدیم تهرانیم و پدر و مادرمان برای برگرداندن ما به آنجا آمده بودند....
🌷 شهید امیر جمشیدی 🌷
#سبک_زندگی_شهدا
#فاخته_477
💦 یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحیمُ یَا💦
💦مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی💦
💦عَلَى دِینِکَ 💦
🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
https://eitaa.com/berangekoda
#خاطرات_شهدا
چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تهران محسن بعد از معاینه ی دکتر پرسید ،
آقای دکتر مجرای اشک چشمم سالمه؟
می تونم دوباره با این چشم گریه کنم؟
دکتر پرسید ،
برای چی این سوال رو می پرسی پسر جون؟
محسن گفت ،
چشمی که برا امام حسین(ع) گریه نکنه بدرد من نمی خوره......
🌷 شهید محسن درودی 🌷
#سبک_زندگی_شهدا
#فاخته_477
💦 یَا الله یَا رَحْمَانُ یَا رَحیمُ یَا💦
💦مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ قَلْبِی💦
💦عَلَى دِینِکَ 💦
🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
https://eitaa.com/berangekoda
#زندگینامه_شهدا
مرتضی ۲۵ دی ماه ۱۳۶۰ در بوئین زهرای قزوین به دنیا آمد.
دوران تحصیلی خود را در قزوین سپری نمود و پس از ازدواج در سال ۸۲ به تهران رفت.
ابتدا در معاونت فرهنگی شهرداری تهران کار می کرد و بعد از دو سال وارد سپاه شد و در تیپ حضرت زهرا(س) از سپاه محمدرسول الله(ص) تهران بزرگ ، مشغول به کار شد.
بعد از اتفاقات سوریه آرام و قرار نداشت و سرانجام دهم دی ماه ۱۳۹۴ به عنوان جانشین فرمانده گردان امام حسن مجتبی(ع) ، در کنار نیروهای اسلامشهر تهران به سوریه عازم شد
در ۲۱ دی ماه سال ۱۳۹۴ در منطقه خانطومان به شهادت رسید.....
🌷 شهید مرتضی کریمی 🌷
#سبک_زندگی_شهدا
#ثامن_ابیک
🤲 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🤲
https://eitaa.com/berangekoda