#محتوای_روایتگری
مجموعه #روایت_ناب
راوی #حاج_یوسف_غلامی
#روایت_چهارم
عزیزدلسوخته ایی دراروند آمد پیش ما ، گفت ما درمنطقه مان درتهران شهیدی داریم به نام #شهید_خدادوز ، من سید هستم قبل از عملیات دورهم نشسته بودیم هر کی چیزی می گفت ، من گفتم افتخارما این است ما سیدهستیم و حضرت زهرا سلام الله علیها محرم ماست .
#شهیدخدادوز گفت : حضرت زهرا مادر عالم گیتی است مادر همه شیعیان است ، گفتم این حرف دهان پرکنی است، الان حضرت زهرا س بیاید از شما رو نمی پوشاند؟ ولی از ما رو نمی پوشاند... ایشان فاصله گرفت رفت لحظاتی برگشت پیشم پشت کرد به من گفت ببین چ دیدم نوشته است : می روم تا انتقام سیلی زهرا بگیریم زیرشم نوشته بود : یاحضرت زهرا س آیا مرا به فرزندی می پذیری ...
وقتی #خدادوز بشهادت رسید ،ایشان همراه پیکر شهید به تهران براتشیع می آید ولی زیاد گریه و بی تابی می کرد... مادر همین رزمنده برا مادر شهیدخدادوز زنگ می زند و می گوید پسرم همسنگرشهیدت بود زیادگریه می کند می شه خدمت برسیم آرامش کنی ؟ مادر شهید گفت بفرمایید ، گفت رفتیم خدمت مادر شهید خدادوز ، مادر شهید گفت من باید آرامت کنم یا شما؟ شما باید از حماسه وایثار و عشق شهیدم بگویی من آرام شوم ! قضیه شهید خدادوز را به مادرش گفتم ناله واشک و آه از مادر شهید بلند شد... مادرم گفت حاج خانم من پسرم را آوردم شما آرامش کنید ، خودت گریه می کنی؟
مادر شهید خدادوز گفت تازه فهمیدم چرا پسرم از بازو و پهلو بشهادت رسید...
#یازهرا #سلامالله_علیها
•┈┈••••✾•💥🪖💥•✾•••┈┈•
📣 #روایتگری
🕌 #راهیان_نور
📚 #بسته_فرهنگی
📝 #محتوای_تبلیغی
🇮🇷 #لبیک_یا_خامنه_ای
🇮🇷کانال ارائه محتوای تبلیغی
🌐 eitaa.com/mohtavayetabligh