🦋خواهران! امروز روز ملی جمعیت هست.
❇️فراموش نکنیم که چه خطری از لحاظ جمعیتی کشورمان را تهدید میکند.
⚠️امروز ما وظیفه داریم این مهم را به عهده گرفته و مبلغ افزایش جمعیت باشیم.
در این راستا ما به شما کانال
قلب خانواده👆👆👆 را معرفی میکنیم که تعدادی از جوانان و طلاب دغدغه مند با تلاش شبانه روزی سعی در تولید محتوا دارند و این موضوع را از زوایای مختلف بررسی میکنند.
رزق، سیاست، جایگاه مادر، زن بودن، تربیت، زایمان، بارداری و ....
از مطالب، در جهت تبلیغ استفاده کنید.
🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂
✨از مالک اشتر پرسیدند:
چگونه است که شما هیچوقت
حتی در مهآلودهترین ایام و دوران هم،
راه را گم نکردهاید؟
✨پاسخ داد:
من در طوفانِ گردوغبار فتنهها،
چشمانم جز به انگشت اشارهی مولایم، علی علیهالسلام نبود!
#ماهمهاثرگذاریم
🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂
زائر شدن به قسمت و دعوت همیشه نیست
ای بی خبر بکوش،زیارت گرفتنیست....
🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂
RE.pdf
1.15M
🔰دانلود کتاب " بیست گفتار در باب انتخابات۱۴۰۰"
🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂
💎حدیث روزانه
امامصادقعلیهالسلام
🌹مَا أَقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أَنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَةٌ تُذِلُّهُ
🌟چه زشت است براي مومن به چيزي دلبستگي پيدا كند كه مايه خواري اوست.
کافیجلد۲ صفحه۳۲۰
#حدیث
#روایت
🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂
شاهرخ حر انقلاب اسلامی
☘قسمت هفتم (سند)
🔹وارد کلانتري شدم. با کارهاي پسرم، دیگه همه من را مي شناختند.
مأمور جلوي در گفت:
🔸 برو اتاق افسر نگهبان ! درب اتاق باز بود. افسر نگهبان پشت ميز بود.#شاهرخ هم با يقه باز و موهاي به هم ريخته مقابل او روي صندلي نشسته بود. پاهاش را هم روي ميز انداخته بود. تا وارد شدم داد زدم و گفتم:
🔹 مادر خجالت بکش پاهات رو جمع کن !
بعد رفتم جلوي ميز افسر و سند را گذاشتم و گفتم:
من شرمنده ام، ببفرمائيد.
🔸 با عصبانيت به شاهرخ نگاه کردم و بعد از چند لحظه گفتم:
دوباره چيکار کردي ؟! شاهرخ گفت:
🔸با رفيقا سر چهار راه کوکا وايساده بوديم. چند تا پيرمرد با گاريهاشون داشتند ميوه مي فروختند، يکدفعه يه پاسبون اومد و بار ميوه پير مردها رو ريخت توي جوب.
اون پاسبون به پيرمردا فحش ناموس داد من هم نتونستم تحمل کنم و ...
🔹افسر نگهبان گفت: اين دفعه احتياجي به سند نيست. ما تحقيق کرديم و فهميديم مأمور ما مقصر بوده.
بعد مكثي كرد و ادامه داد:
🔸به خدا ديگه از دست پسر شما خسته شدم. دارم توصيه مي کنم، مواظب اين بچه باشيد. اينطور ادامه بده سرش ميره بالاي دار !
ادامه دارد
#رمان
#شاهرخ
🍃🍂@mohtavqyetablighJameaAlZahra🍂🍃🍂