🔆 #پندانه
✍ مِثقالَ ذَرّه
🔹در قیامت نوبت حساب و کتاب مِثقالَ ذَرّههاست!
🔸مِثقالَ ذَرّه که میگویند
یعنی همان چند لحظهای که بوی عطر زنی تمام مردی را بههم میریزد!
🔹مِثقالَ ذَرّه که میگویند
یعنی همان چند لحظهای که شخصی به نامحرمی لبخند میزند ولی فکرش ساعتها درگیر همان
یک لبخند است!
🔸مِثقالَ ذَرّه که میگویند
یعنی حساب و کتاب زمانی که فردی با همسرش بلند میخندد و جوان مجردی هم در همان حوالی آنها را با حسرت نگاه میکند.
🔹مِثقالَ ذَرّه که میگویند
یعنی حساب کردن زمانی که فردی در پایان صحبتهایش با نامحرم به خیال خودش از روی ادب، جانم و قربانت میگوید و رابطهای را به همین اندازه سرد میکند!
🔸مِثقالَ ذَرّه که میگویند
یعنی همان چند لحظهای که با فروشندهای نامحرم، احساس صمیمیت میکند.
و...
🔹قدر اینها پیش ما خیلی کوچک است و به حساب نمیآید.
🔻اما مِثقالَ ذَرّه که میگویند
امثال همینهاست، همین کارهای کوچکی که مثل ضربه اول دومینو خیلی کوچک است اما انتهایش را روزی که پردهها کنار رفت، خواهیم دید!
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ ریشه انسانها، فهم آنهاست
🔹یک سنگ به اندازهای بالا میرود که نیرویی پشت آن باشد.
🔸با تمام شدنِ نیرو، سقوط و افتادن سنگ طبیعی است!
🔹ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن که چطور از زیر خاکها و سنگها سر بیرون میآورد و حتی آسفالتها و سیمانها را میشکند و سربلند میشود.
🔸هر فردی به اندازه این گیاه کوچک، ریشه داشته باشد، از زیر خاک و سنگ، از زیر عادت و غریزه!
و از زیر حرفها و هوسها، سر بیرون میآورد و با قلبی از عشق افتخار میآفرینید.
🔹ریشه ما، همان " فهم " ماست.
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ ارزش زمان
🔹سه مسافر به شهری رسیدند که پیری دانا آنجا زندگی میکرد. نزد او رفتند و خواستند که به آنها پندی دهد.
🔸پیر پرسید:
چقدر اینجا میمانید؟
🔹اولی گفت:
تقریبا سه ماه.
🔸جواب شنید:
به گمانم نتوانی تمام مناطق دیدنی شهر را ببینی.
🔹دومی گفت:
شش ماه.
🔸جواب شنید:
شاید تو از آن دوستت هم کمتر شهر را ببینی.
🔹سومی گفت:
یک هفته.
🔸جواب شنید:
تو از آن دو بیشتر شهر را خواهی دید!!
🔹سپس گفت:
زمانی که آدمها فکر میکنند زمان زیادی در اختیار آنهاست به راحتی آن را تلف میکنند اما آن هنگام که اطمینان داشته باشند وقتشان اندک
است ارزش زمانشان را به خوبی درک میکنند.
💢 راستی ما چقدر وقت داریم؟
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ اعمالت را نسوزان
🔸کارت بانكیام رو به فروشنده دادم و با خيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه، ولى در كمال تعجب، دستگاه پيام داد: "موجودى كافى نمیباشد!"
امكان نداشت، خودم میدونستم كه اقلاً سه برابر مبلغى كه خريد كردم، در كارتم پول دارم.
🔹از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام اومد: "رمز نامعتبر است."
🔸اين بار فروشنده با بیحوصلگى گفت:
آقا لطفا نقداً پرداخت كنيد، پول نقد همراهتون هست؟ فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته...
🔹در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله فروشنده در سرم صدا میكرد؛ "پول نقد همراهتون هست؟"
🔸خدايا...
ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم مثلاً عبادتهايى كه كرديم، دستگيرىها و انفاقهايى كه انجام داديم و ...
🔹نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست و ما متعجبانه بگوييم:
مگر میشود؟ اين همه اعمالى كه فكر میكرديم نيک هستند و انجام داديم چه شد؟
🔸و جواب بدهند:
اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخت و از بين رفت!
كنار «بخل»
كنار «حسد»
كنار «ريا»
كنار «بىاعتمادى به خدا»
كنار «دنيادوستى»
🔹نكند از ما بپرسند:
نقد با خودت چه آوردهاى؟ و ما كيسههایمان تهى باشد و دستانمان خالى... .
🔺خدايا!
از تمام چيزهايى كه باعث از بين رفتن اعمال نيكمان میشود، به تو پناه میبریم.
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ اعمالت را نسوزان
🔸کارت بانكیام رو به فروشنده دادم و با خيال راحت منتظر شدم تا كارت بكشه، ولى در كمال تعجب، دستگاه پيام داد: "موجودى كافى نمیباشد!"
امكان نداشت، خودم میدونستم كه اقلاً سه برابر مبلغى كه خريد كردم، در كارتم پول دارم.
🔹از فروشنده خواستم كه دوباره كارت بكشه و اين بار پيام اومد: "رمز نامعتبر است."
🔸اين بار فروشنده با بیحوصلگى گفت:
آقا لطفا نقداً پرداخت كنيد، پول نقد همراهتون هست؟ فكر كنم كارتتون رو پيش موبايلتون گذاشتين كلاً سوخته...
🔹در راه برگشت به خانه مرتب اين جمله فروشنده در سرم صدا میكرد؛ "پول نقد همراهتون هست؟"
🔸خدايا...
ما در كارت اعمالمان كارهاى بسيارى داريم كه به اميد آنها هستيم مثلاً عبادتهايى كه كرديم، دستگيرىها و انفاقهايى كه انجام داديم و ...
🔹نكند در روز حساب و كتاب بگويند موجودى كافى نيست و ما متعجبانه بگوييم:
مگر میشود؟ اين همه اعمالى كه فكر میكرديم نيک هستند و انجام داديم چه شد؟
🔸و جواب بدهند:
اعمالتان را در كنار چيزهايى قرار داديد كه كلاً سوخت و از بين رفت!
كنار «بخل»
كنار «حسد»
كنار «ريا»
كنار «بىاعتمادى به خدا»
كنار «دنيادوستى»
🔹نكند از ما بپرسند:
نقد با خودت چه آوردهاى؟ و ما كيسههایمان تهى باشد و دستانمان خالى... .
🔺خدايا!
از تمام چيزهايى كه باعث از بين رفتن اعمال نيكمان میشود، به تو پناه میبریم.
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ صادق باش تا عذاب وجدان نداشته باشی
🔹ﯾﻪ خواهر و برادر ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺎﺯﯼ میکردن، ﭘﺴﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﯾﻪ ﺳﺮﯼ ﺗﯿﻠﻪ ﻭ ﺩﺧﺘﺮ ﭼﻨﺪﺗﺎﯾﯽ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽ ﺩﺍﺷﺖ.
🔸ﭘﺴر ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﯿﻠﻪﻫﺎﻣﻮ ﺑﻬﺖ ﻣﯿﺪﻡ و ﺗﻮ هم ﻫﻤﻪ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﻫﺎﺗﻮ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ.
🔹ﺩﺧﺘﺮ ﻗﺒﻮﻝ ﮐﺮﺩ...
🔸ﭘﺴﺮ بزرگترین ﻭ زیباترین ﺗﯿﻠﻪ ﺭﻭ یواشکی برداشت و ﺑﻘﯿﻪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺍﺩ.
🔹ﺍﻣﺎ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﻫﻤﻮﻥ ﺟﻮﺭ ﮐﻪ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﻫﺎ رو ﺑﻪ ﭘﺴﺮﮎ ﺩﺍﺩ.
🔸اوﻥ ﺷﺐ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ ﺧﻮﺍﺑﯿد و تمام شب خواب بازی با تیلههای رنگارنگ رو دید.
🔹اما پسر ﮐﻮﭼﻮﻟﻮ تمام شب نتوﻧﺴﺖ ﺑﺨﻮﺍﺑﻪ، ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﮐﻪ حتما ﺩﺧﺘﺮک ﻫﻢ ﯾﻪﺧﺭﺩﻩ ﺍﺯ ﺷﯿﺮﯾﻨﯽﻫﺎﺷﻮ ﻗﺎﯾﻢ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺭﻭ ﺑﻬﺶ ﻧﺪﺍﺩﻩ.
🔸دقت کردین چقدر بعضی رفتارهای ما هم همین شکلیه؟ بعضیا فکر میکنن زرنگن، درواقع همین کودک این داستان هستند.
🔹ﻋﺬﺍﺏ ﻣﺎﻝ کسانی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩﻕ نیستند و ﺁﺭﺍﻣﺶ از آن ﻛﺴانی ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺻﺎﺩقند.
🔸ﻟﺬﺕ ﺩﻧﯿﺎ ﻣﺎﻝ ﻛﺴﯽ ﻧﯿﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺎ افراد صادﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽﻛﻨﺪ، از آن ﻛﺴانی است ﻛﻪ ﺑﺎ ﻭﺟﺪﺍﻥ ﺻﺎﺩﻕ ﺯﻧﺪﮔﯽ میکنند.
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ هرکسی بار خودش
🔹اینجا تا یه بار سنگین داری، دو تا کارگر خبر میکنی و میگی برات ببرن، اصلاً نمیذاری به کمرت فشار بیاد.
🔸خودت میشـینی تو خــونه یا تو ماشـــین و کارگر برات بارتو میبره.
🔹اما اون دنیا از این خبرا نیست. هرچی بار گناه داری باید خودت بـــبری. نه کارگری هست و نـه وسیلهای!
🔸اون دنیا همـه دارن بار گـناههای خودشونو میبرن. پس سعی کنیم سبکبار بریم اون دنیا.
💠 وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری؛
هیچکس بار گناه دیگری را به دوش نمیکشد. (اسرا:۱۵)
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ از خودمان شروع کنیم
🔹مغازهدار هر روز صبح زود ماشین سمندش را در پیادهرو پارک میکند، مردم مجبورند از گوشه خیابان رد شوند.
🔸سوپرمارکتی نصف بیشتر اجناس مغازهاش را بیرون چیده، راه برای رفت و آمد سخت است.
🔹کارمند اداره وسط ساعت کاری یا صبحانه میل میکند یا به ناهار و نماز میرود یا همزمان با مراجعهٔ اربابرجوع، کانالهای تلگرام و اینستاگرامش را چک میکند.
🔸بسازبفروش تا چشم صاحب آپارتمان را دور میبیند، لولهها و کابینت را از جنس چینی نامرغوب میزند، در حالی که پولش را بیشتر گرفته است.
🔹کارمند بانک از وسط جمعیتی که همه در نوبت هستند به فلان آشنای خود اشاره میکند که فیش را خارج از نوبت بیاورد تا کارش زودتر راه بیفتد.
🔸استاد دانشگاه هر جلسه ۲۰ دقیقه دیر میآید و قبل از اتمام زمان، کلاس را تمام میکند و جالبتر اینکه مقالات پژوهشی دانشجویان را به نام خودش چاپ میکند.
🔹دانشجو پول میدهد و تحقیق و پایاننامه را کپیشده میخرد و تحویل دانشگاه میدهد تا صاحب مدرک شود.
🔸پزشک، بیمار را در بیمارستان درمان نمیکند تا در مطب خصوصی به او مراجعه کند یا به همکار دیگر خود پاس میدهد تا بیمار با جیب خالی از درمانگاه خارج شود.
🔹همهٔ اینها شب وقتی به خانه میروند، هنگامی که تلگرام را باز میکنند از فساد، رانت، بیعدالتی، تبعیض و گرانی سخن میگویند و در اینستاگرام پستهای روشنفکری را لایک میکنند.
🔸همه هم در ستایش نظم و قانونمداری در اروپا و آمریکا یک خاطره دارند. اما وقتی نوبت به خودشان میرسد، آن میکنند که میخواهند.
🔹جامعه با من و تو، ما میشود! قبل از دیگران به خودمان برسیم.
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ رضای خدا یا خودنمایی؟
🔹میگویند عدهای مسجدی میساختند. بهلول سر رسید و پرسید:
چه میکنید؟
🔸گفتند:
مسجد میسازیم.
🔹گفت:
برای چه؟
🔸پاسخ دادند:
برای چه ندارد، برای رضای خدا.
🔹بهلول خواست میزان اخلاص بانیان خیر را به خودشان بفهماند، محرمانه سفارش داد سنگی تراشیدند و روی آن نوشتند: «مسجد بهلول» و شبانه آن را بالای سر در مسجد نصب کرد.
🔸سازندگان مسجد روز بعد آمدند و دیدند بالای در مسجد نوشته شده است: «مسجد بهلول» و ناراحت شدند.
🔹بهلول را پیدا کردند و به باد کتک گرفتند که زحمات دیگران را به نام خودت قلمداد میکنی؟
🔸بهلول گفت:
مگر شما نگفتید که مسجد را برای خدا ساختهایم؟ فرضا مردم اشتباه کنند و گمان کنند که من مسجد را ساختهام، خدا که اشتباه نمیکند.
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ کم گوی و گزیده گوی
🔺مغز کوچک و دهان بزرگ، میل ترکیبیِ بالایی دارند.
🔸کلماتی که از دهان شما بیرون میآید، ویترین فروشگاه شعور شماست.
🔸پس وای بر جمعی که لب را بیتأمل باز کنند. چرا که کم داشتن و زیاد گفتن، مثل نداشتن و زیاد خرج کردن است.
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ انسانیت، نشانه برتری است
🔹انسانهای ناپخته همیشه میخواهند در مشاجرهها پیروز شوند، حتی اگر بهقیمت از دست دادن رابطه باشد.
🔸اما انسانهای عاقل درک میکنند که گاهی بهتر است در مشاجرهای ببازند، تا در رابطهای که برایشان باارزشتر است، پیروز شوند.
🔹هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد؛ مگر در فهم و شعور، مگر در درک و ادب.
🔸آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگران از بالا نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی را که بر زمین افتاده بگیرد و او را بلند کند!
🔹و این قدرت تو نیست؛ این انسانیت است.
🆔 @moj_hozor
🔆 #پندانه
✍ تقوا چیست؟
🔹 شاگردی از عابدی پرسید:
تقوا را برایم توصیف کن.
🔸 عابد گفت:
اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود، مجبور به گذر شدی، چه میکنی؟
🔹 شاگرد گفت:
پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه میروم تا خود را حفظ کنم.
🔸 عابد گفت:
در دنیا نیز چنین کن!
🔹 تقوا همین است؛ از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار، زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شدهاند.
🆔 @moj_hozor