6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢تهران از نفس افتاده
به ظاهر جنب و جوشى ميكند؛
اما از بُن #ويران است...
فساد؛ رشوه؛ تملق و استيصال...
گفتگو #اميركبير و #ناصرالدین شاه قاجار
@moj_tarikh
💢ترس امیرکبیر از لقب شوم صدر اعظم
🔵وقتی میرزا تقی خان(#امیرکبیر) به عنوان #صدراعظم انتخاب شد از ناصرالدین شاه استدعا کرد از این عنوان - به دلیل این که دو نفر از همتایان سابقش توسط اسلاف ناصرالدین شاه به قتل رسیده بودند به عنوانی شوم و نامیمون بدل شده بود- استفاده نکند لذا شاه به او از این جهت امیر نظام و بعد عنوان اتابک داد.
⭕️درباره زندگانی امیرکبیر ۲۰ دیماه مصادف با سالروز مرگ دردناکش، بیشتر صحبت خواهیم کرد.
👇👇👇
@moj_tarikh
💉داستان «گریهی #امیرکبیر بر کودکان مرده
❇روزی پارهدوزی را که طفلش به #آبله #مرده بود آوردند. به او فرمود: «ما که آبلهکوب مجانی فرستادهایم.»
گفت: «ندانستم»
فرمود: «پنج تومان جریمه دهد»
گفت: «ندارم»
دست در جیب کرد. پول به او داد و ✴فرمود:«به صندوق جریمه بده. حکم برنمیگردد.»چنان کرد.
✳چند دقیقهی دیگر بقالی را آوردند که طفلش مرده بود. با او نیز همین مقاوله و همان معامله شد.
✴ #امیرکبیر پس از رفتن آن دو فقیر امیر مانند زن جوان مرده زار زار #گریست.
✳در آن حال میرزا آقاخان رسید. سبب گریه پرسید. فرمود: «خبر مرگ دو اولادم را آوردهاند.»
میرزا آقاخان متوحش شد که میرزا احمدخان پسر امیر مرده. ملازمان به او گفتند دو کودک شیرخواره پارهدوز و بقالی از آبله مرده.
✴میرزا آقاخان جسورانه گفت: «این گریه برای دو شیرخوار بقال و چقال است؟»
✴آن شیرمرد فرمود: «تمام ایرانیها اولاد حقیقی مناند و من میخواهم نسل ایرانی چندان شود که زمین را فرا گیرد. چرا باید جاهل باشند که به اثر آبله نکوبیدن بمیرند؟»
🔰منبع؛"گهی شهان از کار جهان" نوشته میرزا حسن خان جابری اصفهانی
👇👇👇
@moj_tarikh
🔵محبت مثال زدنی خواهر ناصرالدین شاه به امیرکبیر
⭕️ناصرالدین شاه با حکم عزل امیرکبیر و تبعید وی به کاشان قصد داشت خواهرش را به تهران بازگرداند اما عزت الدوله که هفده سال بیشتر نداشت به ترک شوهر رضایت نداد.
💢عزت الدوله در ایام تبعید #امیرکبیر، از ترس خطری که جان شوهرش را تهدید می کرد لحظه ای از کنارش دور نمی شد و از بیم مسموم کردن غذا، اول آن را خود می چشید.
📕منبع؛ "آدمها و آیین ها در ایران" نوشته کارلاسرنا، ص۱۰۰.
@moj_tarikh
💢حقایقی درباره عزت الدوله و امیرکبیر
🔶درباره #عزت_الدوله همسر #امیرکبیر
🔵 دختر محمدشاه قاجار
🔵مادرش مهدعلیا از عوامل قتل امیرکبیر
🔵خواهر ناصرالدینشاه
🔵مادر بزرگ محمدعلی شاه
🔵عمه مظفرالدینشاه
🔵مادر زن مظفرالدینشاه
🔵 مادر زن ظل السلطان حاکم اصفهان
⭕️عزت الدوله بعد از مرگ همسرش امیرکبیر سه بار دیگر هم ازدواج کرد.
💢درباره امیرکبیر:
🔵دو بار ازدواج کرد(ازدواج اول وی با «جانجان خانم» دختر عموش بود که در زمان صدارتش از آن جدا شد. ازدواج دوم با عزت الدوله خواهر ناصر الدین شاه بود
🔵 از زن دومش دو تا دختر داشت.
🔵دو تا دخترش با پسران ناصرالدینشاه ازدواج می کنند.
🔵مدت صدارتش 39 ماه(سه سال و سه ماه)بود.
🔵 در حمام فین کاشان به دستور ناصرالدین شاه قاجار که برادر زنش بوده در 20 دی 1230 در سن 45 سالگی به طرز فجیعی قتل رسید.
🔵 پیکرش در شهر کربلا به خاک سپرده شد.
@moj_tarikh
@moj_tarikh
💢بازسازی شخصیت ناصرالدین شاه نزد عموم
✅"این بازسازی شاه بچهای کژرفتار و سست آموخته هم فداکاری میطلبید هم زیرکی"
✴️#امیرکبیر برای رفع نواقص فراوان دولت قاجار مستلزم پرداختن به یک جنبه مهم شخصیتی نیز بود و آن اینکه #ناصرالدین شاه را در انظار عمومی به صورت پادشاهی قدرتمند و حامی برنامههای اصلاحاتی صدراعظم در بیاورد.
📕منبع؛ "قبله عالم" نوشته عباس امانت
@moj_tarikh
💢 روستا زاده ای که به قهرمان تبدیل شد
🔵#امیرکبیر روستا زاده ای از یک خانواده معمولی بدون داشتن نسبت خانوادگی با قاجارها-(بعد از صدارت با خواهر شاه ازدواج کرد)- به تدریج مدارج ترقی را طی کرد.
🔴وی کاملا با خصلت شاهان ایرانی آشنا بود و شاید می دانست به سرنوشت صدر اعظم های قبلی دچار می شود -برای همین از لقب شوم صدراعظم احتزار کرد-
🔴#امیرکبیر کسی نبود که از مشکلات دچار واهمه شود و با شهامت تمام کوشید کشور بحران زده ایران را نجات دهد.
📌 #امیرکبیر به آسانی به انجام دادن امری قول نمی داد ولی موقعی که به عمل کردن کاری قول می داد اجرای آن تردید پذیر نبود.
🔴سبک کار وی اقتدار توام با افکار روشن و اصلاحات بود.
@moj_tarikh
❇️ احیا عزت ایرانی توسط امیرکبیر
💢#امیرکبیر در زمانی که ایران تحت سلطه و نفوذ بیگانگان بویژه روس و انگلیس بود دستور شجاعانه و غرور آفرینی داد؛
🇮🇷 پرچم ایران بر فراز سفارتخانه های کشور در سراسر جهان بر افراشته شود و اگر کشوری از این اقدام ممانعت کرد پرچم سفارتخانه آن کشور را در تهران پایین بیاورند.
🔵 اگر به نمایندگان ایرانی در خارج از کشور بی احترامی گردد همانطور با فرستادگان آنها برخورد شود.
📕منبع؛"صدرالتواریخ" نوشته محمدحسن خان اعتماد السلطنه،ص ۲۱۳
👇👇👇
@moj_tarikh
✳️مورخی که قتل اميرکبير را افشا کرد
🔹محمدجعفر خورموجی ملقب به حقايقنگار، ناصرالدين شاه قاجار او را مامور تهيه کتاب حقايق تاريخ ايام خود کرد.
🔹خورموجی با کمال صداقت به جمعآوری اخبار و درج آن اقدام کرد و کتاب حقايقالاخبار ناصری را نوشت.
🔹این کتاب مقبول نظر شاه نيفتاد و محمدجعفرخورموجی مغضوب شد و به عراق مهاجرت کرد و همانجا در سال ۱۳۰۱ ه.ق در سن ۷۶ سالگی درگذشت.
🔹خورموجی در کتاب حقايقالاخبار ناصري برای نخستين بار قتل اميرکبير را افشا می کند و درباره قتل اميرکبير که همه مورخان قاجاری مانند سپهر و هدایت درگذشت وی را بر اثر ناخوشي و تورم دست و پا دانسته و روزنامه حکومتی وقایع اتفاقیه تنها به فوت آن اشاره دارد، خورموجی اين واقعه را به صراحت قتل نوشته و به همين سبب موجب غضب دربار ناصرالدين شاه قرار گرفته است.
🔹حقایقنگار برخلاف مورخان عصر قاجار که نوشتههایشان تعارضی با اراده ملوکانه حاکم نداشت، از تاریخنویسی سنتی فاصله میگیرد.
🔹خورموجی چون تجربه زیست حاکمیت را داشته تاریخنگاری خود را بر پایه عقل می گذارد، از خرافات و خلاف واقع گویی دوری میکند و شکستها را پیروزی نمینویسد...
#حقايق_الاخبار
#امیرکبیر
@moj_tarikh
✅ هنوز منتظرانيم تا ز گرمابه برون خرامی...!
✍️علی مرادی مراغه ای
❎ ۲۰ دی سالروز قتل امیرکبیر است بدون شک، ایران با مرگ امیر، یکی از بهترین فرصتهای گذار به دوران مدرن را از دست داد، سرنوشت ملتها به بی نهایت عوامل بستگی دارد اما گاهی در حساسترین دوره های تاریخی، با قرار گرفتن یک مصلحی در راس قدرت، میتواند کاری شبیه به معجزه کند چون میجی، بیسمارک، پطرکبیر...
♦️...آن نیشتری که در ۱۸۵۲م در حمام فین کاشان بر آن رگ نهاده شد نه رگِ امیر که در واقع، رگِ نوسازی ایران بود!
شبی که فرمان قتل امیرکبیر گرفته شد، سرسختترین دشمنانِ امیر و در واقع دشمنان ایران، شاه جوان را محاصره کرده، حسابی مست ساختند و سپس، فرمان قتلش را گرفته بدست حاج علیخان مراغه ای دادند و او سحرگاه دهم ژانویه ۱۸۵۲عازم کاشان شد:
«...به دلاک دستور داد رگهای هر دو بازویش را بزند و دو کف دستش را روی زمین نهاد در حالیکه خون از بازوانش فوران داشت در این وقت میرغضب به امر فراشباشی با چکمه لگدی به میان دو کتف امیر نواخت،چون امیر درغلتید دستمالی را لوله کرد به حلق امیر فرو برد و گلویش را فشرد تا جان داد»
(امیرکبیر و ایران،آدمیت...ص۷۱۷)
♦️امیر می دانست دشمن اصلی مردم جهل و نادانی است روزنامه خواندن را برای دولتیان اجباری کرده بود!
در سال ۱۲۶۴ق. برای واكسن زدن كودكان مجبور شد به زور و جریمه متوسل شود چون فالگيرها و دعانويسها شايعه كرده بودند كه واكسن زدن باعث راه يافتن جن به خون انسان ميشود!.
در عرض کمتر از چهار سال صدارتش، کاری کرد کارستان...!
اما پس قتلش، میرزا آقاخان نوری سرسپردترین مزدبگیر انگلستان، بجایش صدراعظم ایران شد میگفت برای رسیدن به هدفم اگر لازم باشد:
«ريش خودم را در كون خر مىكنم، چون كار گذشت بيرون مىآورم، مىشُويم، گلاب ميرنم»!(خاطرات و خطرات...ص ۵۷).
و همین رذل، در نامه خصوصی به شاه نوشت: «بحمدالله که میرزاتقی خان غیرمرحوم به درک واصل شد خدا جان این چاکر را و جمیع اولاد آدم و عالم را فدای یک جمله دستخط شاه نماید...»
اما همین شخصِ پلید در انظار عمومی تبلیغ میکرد که میرزاتقی خان از بیماری مرده:
«میرزاتقی خان در فین کاشان به ناخوشی سینه پهلو وفات کرده و مرحوم شد خدا بیامرزد تف بر این دنیا...»
♦️ناصرالدین شاه ۴۵سال پس از امیر زنده ماند بارها با تحسر گریست و لحظه ای از بزرگترین اشتباه زندگیش غافل نشد، یکسال قبل از کشته شدنش رفته بود به زادگاه امیرکبیر برای سواری. یک مرتبه چوپانی می بیند که شبیه امیر بوده، احضارش می کند و چوپان میگوید که پدر من با پدر امیرکبیر پسرعمو بودند و ناصرالدین شاه او را به تهران آورده، شغل و منصب میدهد! اما بندی را که ۴۵ سال پیش، به آب داده بود دیگر هیچوقت قابل جبران نبود.
در حصار چاپلوسان گرفتار آمده و کشور غرق در فساد و تباهی گشته بود یکبار که اوضاعِ آشفته کشور، آشفته ترش کرده بود از سرِ پشيمانى از قتل امیرکبیر، به ولیعهدش مظفرالدين شاه نوشت:
«قدر نوكر خوب را بدان، من چهل سال است بعد از امير، خواستم از چوب آدم بتراشم اما نتوانستم»
♦️پس از قتل امیر، در بین مردم ایران ضرب المثل شد که وقتی ميخواستند از كاری مُحال گویند ميگفتند:
«وقتي امير از گرمابه بيرون آید!»
هر دو کشور، ژاپنِ میجی و ایرانِ امیرکبیر، تقریبا شبیه هم و باهم آغاز کردند اما میجی چهل سال فرصت پیدا کرد و امیر چهار سال...!
چه میشد اگر امیر نیز چهل سال فرصت میکرد...؟!
اما تاریخ ایران، تو گویی تاریخ اگرها و حسرت هاست...!
#ایران
#امیرکبیر
@moj_tarikh