May 11
May 11
May 11
May 11
#دوراهی
گفت برخیز ز جا، دین که فقط ذکر و دعا نیست
بر لب زاهد خسته
در هیاهوی خداجوی نشسته
صدا هست،
خدا نیست
گفت برخیز همانگونه که برخاست حبیبم
تا خبر یافت غریبم
گفت برخیز همان گونه که برخاست زُهیرم
مثل عبداله و قاسم
چون علیاکبرم و عابس و عباس و بُریرم
گفت برخیز همانگونه که حر خواست و برخاست
با خودش گفت: کجایی؟
حق که پیداست
شرم کن حر! پسر فاطمه تنهاست
غرق حر بودم و حالش
ناگهان خواند عزیزی:
«کربلا منتظر ماست»
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
عشق مجنون، عشق راهی، عشق شیدا میکند
لشکر عشقیم و وای از عشق غوغا میکند
عشق مجنون، عشق راهی، عشق شیدا میکند
عشق آیینه ست و وای از عشق غوغا میکند
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
همهی دور و برم جلوهای از کرببلا شد
شهر از شک و یقین
از عطش و واهمه پر بود
هر دوراهی،
راوی قصهی حر بود
سر تصمیم یکی شمر، یکی حرمله میشد
حرِّ بالقوه، فراوان
حر بالفعل، رها از خود و از شک
شمر بالقوه، فراوان
شمر بالفعل،طبق اخبار و آمار چه اندک
آن طرف ابن زیادان زیادی
این طرف مسلمِ کم یار
ساکتان در صف سکه
والیان در پی دینار
با چه لحنی؟ چه زبانی؟ چه بیانی؟ چه حروفی؟
بیشتر با خط کوفی
چقدر نامه رسیده
وای بر ما! چقدَر قحطی غیرت شده، بنگر
کار حتی به اماننامه رسیده
و یزیدان زمان باز پی بستن آبند
شامیان سرخوش از این حادثه در بزم شرابند
و مریدان شریحان همه خوابند
و شریحان خودشان پشت نقابند
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
عشق مجنون، عشق راهی، عشق شیدا میکند
لشکر عشقیم و وای از عشق غوغا میکند
عشق مجنون، عشق راهی، عشق شیدا میکند
عشق آیینه ست و وای از عشق غوغا میکند
ءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءءء
و در این همهمهها عطر عجیبی است
و مردی
که در اعماق نگاهش چقدر حس غریبی است
چه سردار عزیزی
چه علمدار، چه ماهی
چه شکوهی، چه نگاهی
چه امیری، چه سپاهی
همهی دشت پر از زینبیان فاطمیان حیدریان است
و پایان شب خندقیان، خیبریان است
از این جان و از این خاک و از این مرز
رهایند، رهایند، رهایند
با نیت همراهی این قافله تا قدس
در کرببلا، کرببلا، کرببلایند
#قاسم_صرافان
مثنوی بَزَک|مُجال
ورس ۱
دوباره وارد بازی شدند دلقکها
به گریه آمدم از خندهی عروسکها
طنین قهقهای وحشی و جنونآلود
نهیب دوزخ و تلخندهای خونآلود
رسیده تا تلهای بین راه بگذارند
سر تمام جهان را کلاه بگذارند
دوباره روی ستم طرح لطف حک کردند
و باز چهرهی ابلیس را بزک کردند
دوباره دزد به نرمی رفیق قافله شد
و پای خندهی او یک جهان معامله شد
دوباره جرم، جنایت، دوباره جانیها
دوباره حملهی شیطان به آسمانیها
اگرچه با لب خندان، اگرچه با کراوات
اگرچه خنجرشان کادوپیچ با شکلات
اگرچه دست چدن زیر روکش مخمل
اگرچه سم کشنده درون ظرف عسل
__________________
ورس ۲
به خون نشسته ولی چشمهای آبیشان
و بوی فاجعه دارد تم شرابیشان
اگرچه دکترشان قرص خواب خواهد داد
به جای آب، به مردم سراب خواهد داد
به خون خلق ببین از همیشه تشنهترند
مدافعان ستاد حقوق بیبشرند
نبین که بازیشان ژست دیپلماتیک است
که پشت صحنه فقط حرف، حرف شلیک است
میان هیچ و هیاهو اگرچه میبازند
دکور دکور چقدَر خوب صحنه میسازند
اگر زیاد به چشم آمدهست نیروشان
اگر که گل بدهد چوبهای جادوشان
اگر فریب، اگر خندههای جنتلمن
اگر نشسته به شوق مذاکره، دشمن
هنوز قصهی سربازهای شطرنج است
و خون یخزدهای در رگ دماسنج است
________________
ورس ۳
چه اشکها که نباریده است در این غم
چه زخمها که نمانده برایشان مرهم
چه خیمهها که به آتش کشیده شد در دشت
و باز دفتر قصه ورق ورق برگشت
صدای غرش صبر است گوش شیطان کر
و نقشه نقشهی ببر است، گوش شیطان کر
قسم به باغ گل پرپری که باقی ماند
قسم به خاتم انگشتری که باقی ماند
چقدر عشق تو بیمرز و پرچمت بالاست
چقدر شور تو جاری، غمت جهانآراست
(قدم قدم شده راهت جهتنما ما را
گرفته خون تو امروز کل دنیا را
بیا که شوکت تزویر را بسوزانیم
دروغ روشن تصویر را بسوزانیم
بتاب از افق انتقام بر عالم
لباس رزم بپوش ای علم به دوش حرم
#فاطمه_عارف_نژاد
#عاطفه_جوشقانیان
@mojallofficial
مُجال|منوتو
شراب خانه و میز قمار می خواهد
بنی امیّه حمار و خمار می خواهد
بنی امیه فقط مردمان بی طرفی
به بی تفاوتی روزگار می خواهد
بنی امیّه فقط شیعیان نادانی
فریب خورده و بی اختیار می خواهد
بنی امیّه علی را میانهی میدان
بدون دُلدل و بی ذوالفقار می خواهد
بنی امیّه امام جماعتی اهلِ
نماز و روزه ولی بی بخار می خواهد
بنی امیّه امام و رئیس جامعه را
عبا به دوش ولی تاجدار می خواهد
بنی امیّه سیاستمدار بی خطری
که با یزید بیاید کنار می خواهد
فریب کار و ندانم بکار و سازش کار
از این قبیل سیاستمدار می خواهد
بنی امیّه فقط آن شریح قاضی را
که وقت فتنه بیاید به کار می خواهد
بنی امیّه أبا شهوت و أبا شکمی
نزول خواره و بی بند و بار می خواهد
که هرچه می کشد اسلام از منیّت ماست
حسین جان به کف و جان نثار می خواهد
که هرچه می کشد اسلام از جهالت ماست
علی بصیرت عمّاروار می خواهد
کسی که ماه بنی هاشم است سقّایش
حضور در وسط کارزار می خواهد
کسی که ماه بنی هاشم است سربندش
سپاه حرمله را تار و مار می خواهد
کسی که ماه بنی هاشم است مهتابش
لبان تشنه، دل بی قرار می خوهد
"در انتظار نشستی، در انتظار بایست"
هنوز حضرت معشوق، یار می خواهد
#مهدی_جهاندار
@mojallofficial
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شامیان
سرخوش از این حادثه در بزم شرابندو
مریدان شریحان همه خوابندو
شریحان خودشان پشت نقابند
وای بر ما !!!!!!!!!!
#شهید_فخری_زاده
#دوراهی
@mojallofficial
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مُجال|منوتو (بنی امیه)
@mojallofficial
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مُجال | پرچم
خیلی زود
@mojallofficial
مُجال | پرچم
تنظیم: معین حبیبی
عکاس: مجتبی نجار
کاور: احمد حمیدپور
تهیه کننده: طاها چوگان باز
تهیه شده در باریتون
@mojallofficial
May 11
مُجال | پرچم
ورس یک
ابتدا به ساکن، با حرف و کلمه، ساده/ تو توو انتهای جاده، پَ گوش کن ساکت
من زبونم تیر بارو واژه هام اسلحه/ حتی وقتی قلم ثابت، حتی با زبون صامت
صعود ما به سمت آسمون هفتم/ اونی که فقط جو خورد، حتی لب نزد به گندم
می خوای پرتت کنم جهنم، طبقه چندم؟/ شیطون چهارِ، بقیه همتون رندم
جنتلمنایی که همه می دید بوی نفتُ/ اَوقتی به خوردی هی بالا میاری کف خو
من همون کاکا سیام که شد نفسش تنگُ/ یا اون سرخپوستی که جواب خوبیش شد تنفگُ
فلسطین داخلی, خارجی فرقی نداره/ مشکل افکارتِ، با جنگ می دم جواب جنگُ
خیالی نی، اگه گرگی، می زنیم با کف گرگ/ دوره ی پادشاهی ماست، گله تو جمع کن
______________
ترجیع
آقامون پرچمو جوری کوبیده رو قله/ که کله دنیا همه توی شوکه
هر لحظه رو بشمر با یه چرتکه/ می بینی که چل سال شدیم واست مث غده
این گربه نی، شیره، نزا بکنه یه غرش/ تو پادشاهی بودی که ماها کردیم لختش
گربه ای که توی قانون جنگل شما/ واسه دریدن گرگ، خودش خودِ گرگ
_______________
ورس دو
لشگر، همه، از جلو نظام: خبردار، بگید، بگو: من کد خدام
پرچم بالاست و همه پای پایه/ مقصد که ارباب، مسیرم مشایه
شاید کارمون به مو برسه به جاهای باریک/ حرکت به سمت نور، حتی توو این دنیای تاریک
واسه جانی یه جانی، واسه قاتل یه قاتل/ برا قایق شکسته آرامش ساحل
هم مامن همسایه و هم مثل پدر سایه/ ما ظلمُ یه روز می کَنیم، از ریشه و از پایه
توی روز مث خورشید و شب که بشه ماهیم/ برای دوست راه و واسه دشمن چاهیم
ما و ُ رفیقای پایه، توُ ارتش صد پاره/ از ازل تا ابد، شیر، دشمن کفتاره
اینه مشق هر روزت، که باس بنویسی صد باره/ ایران پادشاه دنیاس، تا بشه سر لوحه کارت
______________
ترجیع
آقامون پرچم و جوری کوبیده رو قله/ که کله دنیا همه توی شکه
هر لحظه رو بشمر با یه چرتکه/ می بینی که چل سال شدیم واست مث غده
این گربه نی، شیره، نزا بکنه یه غرش/ تو پادشاهی بودی که ماها کردیم لختش
گربه ای که توی قانون جنگل شما/ واسه دریدن گرگ، خودش خودِ گرگ
@mojallofficial
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مُجال | پرچم
#استوری
آقامون پرچم و حوری کوبیده رو قله که کل دنیا همه توی شوکه
@mojallofficial
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجال | پرچم
مقصد که، ارباب
مسیرم، مشایه
@mojallofficial
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مُجال | دوراهی
همه ی دورو برم جلوه ای از کرب و بلا شد
@mojallofficial