✔️ #نماهنگ «مسیر عشق» دوباره جاده دارم میام به مشهدت، پای پیاده ▪️فرارسیدن ایام شهادت امام هشتم علیه السلام تسلیت باد. @mojaradan

••|💓💒|•• ماندم که چشم من شده تار از فراق تو؟ یا شیشه‌های پنجره از گریه لک شده...؟ السلام علیک یا علی بن موسی الرضا💚🏴 یا امام رئوف🖤 💓•••|↫ #امام_رضایی 💓•••|↫ #شبتون_رضایی @mojaradan

#روز_خود_را_با_قران_شروع_کنید #یک_فنجان_ارامش @mojaradan

#قرار_عاشقی #سلام_حسیــݩ‌‌_جاݩ♥️ خوش‌به‌حال‌من که‌جوانی‌ام‌‌باتوسرمیشود... خوش‌به‌حال‌شب‌وروزم،که‌بایادتو میگذرد...‌ خوش‌به‌حال‌دلم،که‌بندبندش‌اسیروگره خورده‌به‌توست... خوش‌به‌حال‌سرم،که‌درهوای‌تو، میل‌بریدن‌دارد...! آنان‌که‌تورادارندچه‌کم‌دارند؟! #صلی_علیک_یا_ابا_عبدالله صبحتون_ حسینی🌙✨ #اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع #عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع @mojaradan

#السلام_ایها_غریب #سلام_امام_زمان #صبحت‌بخیرمولای‌من 🏝مولای سوگوارم، آقای غریبم، مهدی جان این روزهای پر غم و اندوه، در کدامین گوشه این کره خاکی به سوگ نشسته ای.... فدای شال عزایت.... فدای چشمان اشکبارت.... کاش خدا با مژده آمدنت، قلب پر درد جدت رسول الله را و جگر سوخته‌اش از سم پست‌مایگان منافق را مرهم نهد.... سلام تنها نجات همه....🏝 🏴 #شهادت_امام_رضا_بر_عاشقان_ _اهل‌_البیت_(ع)_ تسلیت_باد🏴 ☀️ ☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج •⋮❥|🖤𝒋𝒐𝒊𝒏⃟   ⇣ @mojaradan

#انچه_مجردان_باید_بدانند #استقلال_فکری 🍃 یکی از فاکتورهایی که در انتخاب همسر بایستی مورد بررسی قرار بگیرد، مفهوم استقلال فکری می باشد. 🔻 استقلال فکری: ➤ فرد قادر است مسائل زندگی خودش را به راحتی تشخیص دهد. ➤ برای حل مسائل زندگی اش از دانش دیگران استفاده می کند. ➤ در پیدا کردن راه حل ها کمک می گیرد ولیکن خودش تصمیم می گیرد. ➤ وقتی تصمیم گرفت٬ نتیجه تصمیم گیری را خودش قبول می کند. ➤ از شکست ها و پیروزی های خودش درس می گیرد. ✔️ بنابراین افراد مستقل، از دیگران مشورت می گیرند ولی مقلدانه عمل نمی کنند و افراد وابسته در تشخیص مسائل مهم زندگی ناتوان هستند و مسئولیت شکست ها ی خود را به گردن دیگران می اندازند. @mojaradan ─┅═ঊঈ💞🌹💞ঊঈ═┅─

#شورش_سلبریتی_ها شورش سلبریتی ها و اغنیا علیه فقرا برای اولین بار در تاریخ 🔺هدف #حجاب نیست #عباسی #حجت_الاسلام_ماندگار ☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج •⋮❥|🖤𝒋𝒐𝒊𝒏⃟   ⇣ @mojaradan

•﷽• صلواتِـ خاصّھ📿 #حاج_محمود_ڪریمۍ🎧 شهادت ت_امام_رضا'ع'🌼 @mojaradan

ــــــــــــــــــــــــــــــ . 🌹یا امام رضا🤲 زائری بارانی ام آقا بدادم میرسی؟ بی پناهم، خسته ام،تنهابدادم میرسی؟ گر چه آهونیستم اماپراز دلتنگی ام ضامن چشمان آهوهابه دادم میرسی؟ از کبوترها که میپرسم نشانم میدهند گنبدو گلدسته هایت رابه دادم میرسی؟ من دخیل التماس را به چشمت بسته ام هشتمین دردانه زهرابه دادم میرسی؟                           شهادت هشتمین اختر تابناک امامت و ولایت تسلیت باد   🖤🖤🖤🖤🖤 💚♡@mojaradan 💚 ━⊰❀❀❀💚💚❀❀❀⊱━

☑️راه درمان زنای ذهنی در قرآن #قرآن #زنای_ذهنی #ترک_گناه #کنترل_افکار @mojaradan

#همسرانه ما هیچوقت بخاطر ترافیک و دست‌اندازهای جاده، خودمون رو از لذت سفر محروم نمی‌کنیم! 🔸چون فقط کافیه کمی حوصله به خرج بدیم و يه جاهایی سرعت رو کم کنیم تا ازشون عبور کنیم! توی زندگی هم همینه! 🔸موقع بحث و دعوا بین دو نفر هرکسی فکر می‌کنه دیگری آدم بی‌منطقیه و درک متقابل نداره و فکر می‌کنه که طرفش فقط به فکر خودشه و هیچ توجهی به علایق و نگرانی‌های اون نداره... و چون بلد نیستن با منطق متفاوت و شرایط همدیگه چجوری برخورد کنن و بلد نیستن خودشون رو به هم بفهمونن، هرکدوم فکر می‌کنه دیگری آدم بد داستانه! دیگه یادشون نیست که طرفشون همونیه که یک زمانی نفسش واسش می‌رفت!💔 🔸بحث و اختلاف توی زندگی مثل پیچ وسط جاده هست که موقع رد کردنش فقط کافیه سرعت رو کم کرد! تا زندگی دوام و موفقیت بیشتری پیدا کنه. ✍️ سعید حسین‌پور | مشاور خانواده @mojaradan

حیله های مامون و راهکردهای امام رضا علیه السلام‌ شیعیان به امام علیه السلام اعتراض کردند و بسیاری از آنها ریزش کردند مامون نیت های خبیث داشت #شهادت_امام_رضا ☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج •⋮❥|🖤𝒋𝒐𝒊𝒏⃟   ⇣ @mojaradan

بدون شرح... #ایران_من #امنیت_اتفاقی_نیست ☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج •⋮❥|🖤𝒋𝒐𝒊𝒏⃟   ⇣ @mojaradan

🔈 #جهاد_با_نفس 📚 #وسائل_الشیعه 📣 جلسه هشتم ◉ مراقبت در سخن گفتن و شنیدن ◉ حق‌الناس، جلوه بروز حق‌الله ◉ حق خدا بر بنده ⏰ مدت زمان: ۱۳:۳۳ @mojaradan

🔴 توسل به امام رضا عليه السلام 🔵 به علامه طباطبایی رحمه الله علیه گفتند چه کنیم که امام رضا علیه السلام نزد خدا واسطه شود؟ 🌕 فرمود: بروید حرم و سه مرتبه بگویید: بفاطمه، بفاطمه، بفاطمه...سه بار آقا را به فاطمه (س) قسم بدهید امام دعایت را مستجاب می‌کند. @mojaradan

#جاهلیت_مدرن ▪️این خانم دخترش را از ایران برده خارج پیش امیر تتلو فاسد که فقط ی بار بغلش کنه.. ▪️اونوقت انتظار دارید این ها بفهمند #مهسا_امینی بهانه است #از_دامن_مادر_فرزند_پرورش_میابد ☀️#اللهم_عجل_لولیک_الفرج •⋮❥|🖤𝒋𝒐𝒊𝒏⃟   ⇣ @mojaradan

حق😂 #تلخنده نه اعتراض بلدید و نه عرضه دارید 😃 #فقط_هر_بار_زندگیمون_بهم_میریزید💔 #هر_بار_هم_دل_رهبر_مون_امام_زمان_میشکنید_خون_میکنید😭 •⋮❥|🖤𝒋𝒐𝒊𝒏⃟   ⇣ @mojaradan

••|🌼💛|•• #آقای‌طلبه‌_و‌_خانم‌خبرنگار #پارت_چهل_پنج کم کم همه درختا داشتن به استقبال پاییزی میرفتن که از پنج روز دیگه شروع میشد. هوا اسلا گرفته و پاییزی شده بود نمیدونم چرا... با محمد پیاده رفته بودیم تا کوه های صاحب الزمان و اونجا از بالای یکی از کوه ها پایین و نگاه میکردیم. محمد دستشو دور شونم انداخته بود و با گوشی آهنگ لشگر فرشتگان حامد رو گذاشته بود. محمد: میدونستی فائزه از وقتی حامد این آهنگ رو خوند هر دفه که گوشش میدادم یاد تو می افتادم. _یعنی بقیه آهنگاشو گوش میدادی یاد من نمیوفتادی. محمد: خانوم گل من با گوش دادن هر آهنگی از حامد یاد تو میوفتم ولی لشگر فرشتگان بیشتر. نمیدونستم چیزی که میخوام رو باید به زبون بیارم یا نه... اما دلمو به دریا زدم و صداش زدم. _محمد. محمد:جان محمد _تو صدات خیلی شبیه حامد زمانیه... میشه همین آهنگشو بخونی... میخوام ببینم فقط صدای صحبت کردنت مثل اونه یا صدای آهنگ خوندنتم همونجوره... محمد: من که بلد نیستم اهنگ بخونم. همه تمنا و خواهشمو گذاشتم تو صدام و صداش زدم. _محمد. محمد منو بیشتر به خودش فشار داد و صدای آهنگو تا آخرین اندازه کم کرد و شروع کرد به خوندن... و هر چه که بیشتر پیش میرفت بیشتر یقین میاوردم که صداش عین حامد زمانیه. *وقتی که میوفته به پر سرخ رو نبض یه خاک آسمونی یعنی که میشه فرشته باشی با بال و پرت رجز بخونی یعنی میشه پا به پای یاسر از حق بگی و سمیه باشی یا فاطمه ای بگی و بی ترس پای هدف علی فدا شی چون آسیه میشه آسمون شد فرعون و میشه تو کاخ لرزوند چون ام وهب میون میدون تنها میشه یک سپاه و ترسوند ای ماه به خون نشسته برخیز فریاد بزن که زن شکوهه این رود زلال زندگی هم وقتش برسه خودش یه کوهه میشه که تو راه شام بود و فریاد کشید و گفت خورشید میشه که با دست بسه حتی تومار سیاه مکرو پیچید خون یه فرشته روی چادر پررنگ تر از تموم خوناس لیلای جزیره های مجنون سردار سپاه آسموناس ای ماه به خون نشسته برخیز فریاد بزن که زن شکوهه این رود زلال زندگی هم وقتش برسه خودش یه کوهه از دامن تو چه پهلوونا عطر سفر خدا گرفتن مردای علم به دست میدون از نور دل تو پا گرفتن با هفت هزار قلب عاشق در لشگری از فرشتگانی پرپر شدی ای پر بگیری رفتی که تا ابد بمانی* وقتی که آهنگ و خوند و تموم شد با تمام ذوق و شوق _محمد.... ممنون... ممنون محمد آرم تو گوشم گفت: قابل تورو نداشت... تو کافیه فقط اراده کنی... من برای تو هرکاری میکنم فائزه ی من... 💛•••|↫ #رمآن @mojaradan

••|🌼💛|•• #آقای‌طلبه‌_و‌_خانم‌خبرنگار #پارت_چهل_شیش تا ساعت هفت شب با محمد پیاده همه خیابونای کرمان رو قدم زدیم. هر لحظه که عقربه های ساعت به هشت شب نزدیک تر میشد احساس میکردم قلبم فشورده میشه... نمیدونم چرا ولی یه حس بدی به قلبم رخنه کرده بود... *الا به ذکرالله تطمئن القلوب* رو باز ها توی دلم تکرار کردم احساس آرامش بیشتری پیدا کردم. _محمد محمد: جان محمد _میشه لبخند بزنی محمد متعجب نگام کرد محمد: واسه چی؟ _میخوام از لبخندت عکس بگیرم محمد با خنده گفت: آخه دختر لبخند منم عکس گرفتن داره؟ نفس عمیقی کشیدم و از ته دل گفتم: لبخند تو برام درست عین یه سیب بهشتیه... بعد شنیدن حرفام یه لبخند قشنگ روی مینای لبش نقش بست که من اون لبخندو با دنیا عوض نمیکردم. دوربین فلش زد یک بار... دو بار... سه بار... و من از لبخند محمدم عکس گرفتم تا روزایی که نیست با نگاه کردن به لبخندش آرامش بگیرم. ساعت هفت و نیم شب رو نشون میداد و رسیده بودیم در خونه ما... ماشین محمد اینام در خونه پارک بود... این یعنی مامان باباشم برای خداحافظی اومدن... دوباره ترس... دوباره دلشوره... دوباره یه حس غریب... در رو باز کردیم و رفتیم داخل همه روی حیاط بودن و مشغول رو بوسی و خداحافظی... حالم دگرگون شده بود... حالم خوش نبود... مامان محمد بغلم کرد و سرد منو بوسید... میتونستم فرق بین محبت واقعی و مصنوعی رو تشخیص بدم... ولی من واقعا دوسش داشتم... از ته قلبم... مگه میشه کسی که مادر محمد هست رو دوس نداشت... باباش منو پدرانه بغل کرد و پیشونی مو بوسید... حالا وقت خداحافظی با زندگیم بود... چجوری باهاش خداحافظی کنم خدایا... تو خودت میدونی عین جون دادن سخته برام... بی توجه به چشمایی که بهمون دوخته شده بود محمد منو بغل کرد... سرم روی سینه اش بود و اشکام پیراهنشو خیس کرده بود... دیگه بخاطر گریه دعوام نکرد... مطمئنم حال اونم مثل من خرابه.... روی سرمو بوسید و منم سینه ی اونو... منو از خودش جدا کرد و جلوی پام زانو زد... گوشه چادرمو توی دست گرفت و بوسید... و بعدم به سرعت بیرون رفت... همه متعجب بودن و من فقط گریه میکردم... با دو توی اتاق رفتم و خودمو روی تخت انداختم و تا جایی که میتونستم گریه کردم... وقتی سرمو بلند کردم ساعت نه و نیم بود و من هنوز چشمام خیس بود... جانمازمو پهن کردم تا نماز بخونم... حرف زدن با خدا الان تنها چیزی بود که آرومم میکرد... 💛•••|↫ #رمآن #ادامه_دلرد @mojaradan

سیاهی‌ها خدانگهدار خدا حافظ لباس مشکی و پرچم حسین جانم😭 ▪️ #وداع_با_محرم_و_صفر #پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی @mojaradan

#یا_ابا_عبدالله_الحسین🌺💚 ازقیل و قالِ هر دو جهانم رها، حسین! شادم که مبتلای غمم با شما حسین! ازمن دو ماه نوکری ام را قبول کن نوکر دلش خوش است به این گریه ها حسین #وداع_با_محرم_صفر🥀 #ساعات_آخر_است_گدا_را_حلال_کن❤️ #صلۍالله‌علیڪ‌یااباعبداللـہ‌الحسین‌ع💔 ▪️ عزادار؎هاتون قبولツ🚶🏻‍♂ حلول ماه #ربیع_الاول مبارک🌸 @mojaradan

بلند شدن از ۶۰ کیلومتری شهر اومدن با چوباشون، هرچی نیروی انتظامی میگه بابا اینا رفتن خونه‌هاشون و به شما نیازی نیست بازم نمیرن اینا میشن زهیرهای اباعبدالله :) ↻تاشهــ♥ــادتـ... #نیروی_انتظامی_تشکر_تشکر❤️ ❥︎┈ @mojaradan