🔴 #موعظه_پاشیدن_ممنوع
💠 اگر یک کشاورز در زمین کوچک چند کیلو #گندم بپاشد یقیناً همه دانهها سبز نمیشوند و شاید بعد از جوانه زدن، یکدیگر را #خفه کنند.
💠 موعظهی زیاد به همسر یا فرزند، فرد را #لجباز و سرخورده میکند. و گاه عزّت او را زیر سوال میبرد.
💠 وقتی نصیحتِ شما زیاد و طولانی شود، همسرتان جملات ناب و #گوهری را که در بین سخنانتان وجود دارد به علّت کثرت و حجم موعظه نمیبیند و یا #اهمیّت و ارزش آن را متوجّه نمیشود در نتیجه همسرتان به توصیههای با ارزش شما به علّت ندیدن آن، آنطور که باید ترتیب اثر نمیدهد که خود عامل #کدورت و اختلاف جدید در آینده خواهد شد.
💠 آسیب دیگر موعظهی زیاد این است که ابهّت و شخصیتِ نصیحتگرانه و #دلسوزانهی شما در نزد همسرتان از بین خواهد رفت.
@mojaradan
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«𝓗𝓪𝓭𝓲𝓼 𝓢𝓽𝓸𝓻𝔂»
.
شیعهرودارنمیکشنتودنیا
مھدۍبیا💔😢
#استورۍ C᭄
.
•۰•۰•۰•۰•🍁✨۰•۰•۰•۰•۰•
"❥| @mojaradan
همه دستورات اسلام عقلانی و منطقیه؛ اگر چیزی از ما خواستن قطعا ظرفیت اون رو قبلا در وجودمون قرار دادن!
@mojaradan
حتما میشه!.mp3
1.07M
#یک_دقیقه_حرف_حساب
💥 حتما میشه!
🔻 زندگی رویائی و عاشقانه فقط توی فیلم هاست،
در واقعیت چنین چیزی امکان نداره!
#استاد_انصاریان
@mojaradan
7926414660.mp3
1.72M
🔈 #جهاد_با_نفس
📚 #وسائل_الشیعه
📣 جلسه سی و نهم
◉ ۴ رکن ایمان در بیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام
◉ اسلام کامل با این ۴ خصلت
◉ مکارم اخلاق چیست؟
⏰ مدت زمان: ۳:۰۹
@mojaradan
مسافرخسته🌾
موضوع: پندآموز
مسافری خسته كه از راهی دور می آمد ، به درختی رسید و تصمیم گرفت كه در سایه آن قدری اسـتراحت كند غافـل از این كه آن درخت جـادویی بود ، درختی كه می توانست آن چه كه بر دلش می گذرد برآورده سازد...!
وقتی مسافر روی زمین سخت نشست با خودش فكر كرد كه چه خوب می شد
اگـر تخت خواب نـرمی در آن جا بود و او می تـوانست قـدری روی آن بیارامد.
فـوراً تختی كه آرزویـش را كرده بود در كنـارش پدیـدار شـد !!!
مسافر با خود گفت : چقدر گـرسـنه هستم. كاش غذای لذیـذی داشتم...
ناگهان میـزی مملو از غذاهای رنگارنگ و دلپذیـر در برابرش آشـكار شد. پس مـرد با خوشحالی خورد و نوشید...
بعـد از سیر شدن ، كمی سـرش گیج رفت و پلـك هایش به خاطـر خستگی و غذایی كه خورده بود سنگین شدند. خودش را روی آن تخت رهـا كرد و در حالـی كه به اتفـاق های شـگفت انگیـز آن روز عجیب فكـر می كرد با خودش گفت : قدری می خوابم. ولی اگر یك ببر گرسنه از این جا بگـذرد چه؟
و ناگهان ببـری ظاهـر شـد و او را درید...
هر یك از ما در درون خود درختی جادویی داریم كه منتظر سفارش هایی از جانب ماست.
ولی باید حواسـمان باشد ، چون این درخت افكار منفی ، ترس ها ، و نگرانی ها را نیز تحقق می بخشد.
بنابر این مراقب آن چه كه به آن می اندیشید باشید...
مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم می ریزند و از آنها غولی به وجود می آورند که نامش تقدیر است
#پند_اموز
@mojaradan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«𝓗𝓪𝓭𝓲𝓼 𝓢𝓽𝓸𝓻𝔂»
.
عمار داره این خاک😎👊
#این_خاک_عمار_دارد C᭄
.#حاج_سلیمانی_ادامه_دارد
•۰•۰•۰•۰•🍁✨۰•۰•۰•۰•۰•
"❥| @mojaradan
9.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نشانه_های_ازدواج
آمادگی ازدواج چندین نشانه اساسی و مهم داره که تو این ویدئو ۴ تاشو برات گفتم. ☺️
#ازدواج_پلاس
#ازدواج_صحیح
@mojaradan
مجردان انقلابی
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 #یوزارسیف💗 قسمت۵۳ خسته وکوفته از مدرسه اومدم,تو کوچه ماشین بهرام پارک بود واین یعنی به
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
#یوزارسیف💗
قسمت۵۴
یک هفته از اون اتفاق شوم گذشته بود, یک هفته ای که سرشار از سختی وتلخی بود اوضاع از انچه که فکر میکردیم خیلی خیلی بدتر بود, حالا که رفیق بهرام یک کلاش حرفه ای از کار درامده بود وداروندار اورا با زیرکی بالا کشیده و بهرام مانده بود با کلی بدهی از ماشینهایی که به اسم او گرفته شده بود وهرگز به دستش نرسیده بود..
برای پاس چکهای بهرام,کل خانواده دست به دست هم دادند,بهرام هرچه داشت از خانه وماشین و..همه را فروخت باز هم قسمت اعظم بدهیهایش برجا بود,پدرم هرچه درطی سالها پس انداز,کرده بود روکرد واخر کار مجبور به فروش خانه شد وامروز خانه ی ما هم فروخته شد وبه ما مدت یک ماه وقت دادند تا خانه را تخلیه کنیم.
من هیچ وقت دلم در قید وبند مادیات نبود,اما با فروش خانه دلم گرفت,اخر خاطرات کودکیهایم همه در این خانه بود وبهترین قصه های شادی وحتی,غمهایم دراینجا شکل گرفته بود اما چه میشود کرد,دنیاست دیگر,بالا وپایین دارد,بهرام همه را امیدوار میکند که با گیر انداختن ساسان ,کل دارایی خانواده را برمیگرداند,اما اما ..نمیدانم چه بگویم بگذریم...
امشب اولین شبی است که دراین خانه ای که متعلق به ما نیست شام میخوریم,پدرم برای اینکه حال وهوای ما راعوض کند گفت:بخورید غذاتون را,از فردا هم باید بریم دنبال یه خونه شیک ونقلی,یه خونه جم وجور ونوساز,ان شاالله به سر سال نکشیده ,یه خونه براتون میگیرم که این خونه داخلش فقط حکم اشپزخانه را داشته باشه...
مادرم اهی,از,دل کشید وگفت:ان شاالله ومن بیصدا مشغول خوردن شدم...
از,یوزارسیف خبری ندارم ,چون چند وقتی است که مسجد نمیرم واینقد هم غصه برای خوردن پیش امده که به قول مادرم,غم عاشقی فراموشم شده....
بازهم توکل برخدا....
مثل این چند ماهه قبل از خوابم زیارت عاشورا را خواندم وبه تختخواب رفتم ,نصفهای شب بود که از جنب وجوشی که در خانه درگرفته بود از خواب پریدم....
🍁نویسنده : ط حسینی 🍁
@mojaradan
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸