#پارت_هدیه
رمان سجاده صبر💗قسمت107
کار دکتر که تموم شد، فاطمه تشکر کرد و بعد از چند دقیقه با سهیل از اتاق خارج شدند، زهرا خانم و ریحانه که
توی اتاق انتظار نشسته بودند، فورا بلند شدند، زهرا خانم گفت:
+چی شد دخترم؟ سالمه؟
سهیل با خوشحالی گفت:
-بله، از منم سالم تره، نگران نباشید.
زهرا خانم دستاش رو بالا برد و بلند گفت:
+خدایا شکرت.
فاطمه دست ریحانه رو گرفت و چهارتایی با هم از در مطب خارج شدند و سوار ماشین شدند. سهیل گفت:
- مادرجون نمیشد یه مدت دیگه پیش ما میموندیدن؟
+دلم میخواد، اما الان دو ماهه اینجام، خدا رو شکر که همه چیز رو به راهه و به کمک من نیازی نیست، دیگه رفع زحمت کنم
سهیل فورا گفت:
- زحمت نه، بگین رفع رحمت کنم.شما رحمتید واسه ما
زهرا خانم با خوشحالی گفت:
+الهی خیر ببینی پسرم، مواظب این دختر یکی یه دونه مام باشیا
دیگه به ترمینال رسیده بوندن که سهیل ماشین رو پارک کرد و دستش رو پشت صندلی فاطمه گذاشت و به عقب
برگشت و گفت:
-چشم، اما کاش نمیرفتین، نگاه کنید هنوز نرفتین، دختر یکی یه دونه داره آبغوره میگیره
فاطمه فورا اشکهاش رو پاک کرد و برای اینکه مادرش ناراحت نشه گفت:
+ا! سهیل! چرا الکی میگی؟ آبغوره چیه؟
سهیل با مهربونی نگاش کرد که فاطمه از ماشین پیاده شد، زهرا خانم هم پیاده شد و رو به فاطمه گفت:
-دل تنگی نکن مادر، من دوباره میام. تو الان دیگه خیلی باید حواست جمع باشه، حرفهام یادت نره، اون بچه از وقتی که جون
میگیره همه چیز رو میفهمه، حرفهات، حرکاتت، روحیاتت، حتی افکارت رو ... پس دیگه تو الان باید از خودت جدا
بشی، حتی اگر خوب نیستی باید ادای خوب بودن رو در بیاری، چون اون بچه خوب و بد تو رو میفهمه
بعد هم فاطمه رو درآغوش گرفت و گفت: - من که نمی تونم همیشه پیشت باشم، اونی که تا آخر عمر باید باهاشون
باشی، شوهر و بچه هاتن، پس الکی واسه من آبغوره نگیر
فاطمه که گرمای وجود مادرش رو خیلی دوست داشت، اشکاش سرازیر شد و صورت سفید مادرش رو بوسید و
گفت:
+مامان به بودنت عادت کرده بودیم ...
-منم به بودن کنار شما عادت کرده بودم، اما دیگه وقتی مطمئن شدم فاطمه من دوباره مثل قدیم قوی شد، به این
نتیجه رسیدم وقتشه که میدون رو بدم دست خودش
+نه مامان .... من هنوز قوی نشدم ... هنوز نمی تونم
زهرا خانم نگاه مهربونی به دخترش که اشک میریخت کرد و گفت:
-چرا قوی شدی، گرچه هنوز راه داری، اما می
خوام بهت تبریک بگم، خوب تونستی از این آزمایش خدا سربلند بیرون بیای ... البته ... یادت نره که اگه آقا سهیل
نبود، رفوضه میشدی
فاطمه لبخندی زد و دوباره صورت مادرش رو بوسید
سهیل که ساک زهرا خانم رو توی اتوبوس گذاشته بود گفت:
-مادرجون ساکتون رو گذاشتم.
زهرا خانم تشکری کرد و بعد رو به ریحانه کرد و بغلش کرد، ریحانه هم که این مدت به وجود مادربزرگش عادت
کرده بود بغض کرد، زهرا خانم کلی با ریحانه حرف زد و آماده رفتن شد. بعد از خداحافظی از سهیل سوار ماشین
شد و سر جاش نشست، تا زمانی که ماشین حرکت کرد، فاطمه و سهیل براش دست تکون میدادند و ریحانه در
آغوش پدرش از رفتن مادربزرگ شیرین و دوست داشتنیش گریه میکرد.
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 اگه میخواهی گره کارت باز بشه ‼️
✍🏻امام زمان علیه السلام به شیخ
عبدالکریم حائری پیغام دادند:
اگر می خواهید گره کارت باز بشود بالاسر
عمه ام حضرت فاطمه ی معصومه برو و
توسل به علی اصغر پیدا کن.
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
••『⏳📱』••
ای بابایی ترین دختر دنیا روزت مبارک عزیزدلم خانوم سه ساله💚
روزتمبارک³سالهیِارباب...!😍♥️
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨
عِشقرازَمانیفَهمیدَمکِهنَدیدِه . .
عاشِقِکَسیشُدَمکِهتابِحالاورانَدیدِهاَم!(:❤️🩹"
#شبتون_مهدوی
#پایان_فعالیت
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
17.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روز_خود_را_با_قران_شروع_کنیدد
#یک_فنجان_ارامش
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
#قرار_عاشقی
سلام ارباب دلم
•
گیجُ حِیْرآنَمْ نَکُنْ دَرْ وآدے کَرْبُ بَلآ
یِکْ کَلآمَشْ کُنْ بِگو:
فعْلاً حَرَمْ جآےِ تُو نیستْ 【🥹💔】
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
5.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#لسلام_ایها_الغریب
کوچه های شهر را میجویم
بهار قدمهایت
درِ تک تک خانهها مشهود است
سنگهای راه
قصه غربت و تنهاییات را زمزمه میکنند
و باد میوزد،
آه میکشد از بار غمی که روی دوش توست..
و انسانها....
غافل از همۀ عالم
غرق روزمرگیهای خود،
از کنار تو رد میشوند
و چقدر از تو ساده میگذرند
#امام_زمان 💔
#اللهمعجللولیکالفرج
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
#انچه_مجردان_باید_بدانند
چرا باید ازدواج کرد⁉️
واقعا دلیل ازدواج کردن چیست؟ چرا باید ازدواج کرد ؟
دلیل اصلی ازدواج رسیدن به آرامش است. علت ازدواج نباید چیزی باشد که اگر رفع شود خود علتی برای طلاق باشد. برای رسیدن به آرامش و معنای واقعی آن باید جسم، روح و روان و روابط شما سالم باشد. تمام این موارد درکنار یکدیگر معنای آرامش را کامل می کنند. رسیدن به آرامش با یک روح بیمار امکان پذیر نیست.
🤍اگر روابط بین فردی شما ناسالم باشد نمی توانید برای شریک خود آرامش به ارمغان بیاورید، پس تمام زیرساخت های لازم برای ایجاد آرامش باید فراهم باشد در واقع آرامش یعنی داشتن احساس رضایتمندی.
#قبل_از_ازدواج
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
13.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری✨
#روز_دختر🎉
#دهه_کرامت♥️
این جشن قشنگ رو هم با ادیت اهل بیت مدیا ببینید و برای دختر کوچولوها تون بذارید که دختراتون بدونن حجاب و خیلی از محدودیت ها و حساسیت های دیگه ای که هست؛ دلیلش گرون قیمت بودنشونه...!
قدر خودتونو بدونید دخترااا🎉
روزتون بازم مبارک✨
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
371_16137132500821.mp3
6.77M
🎙️سمینار ازدواج موفق💫
▫️قسمت: 33
▫️زمان: 44 دقیقه
▫️دکتر: شاهین فرهنگ
قسمت قبلی | قسمت بعدی
#پادکست
#شاهین_فرهنگ
#ازدواج_موفق
#مجردان_انقلابی
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´