هدایت شده از مجردان انقلابی
aminallah-samavati.mp3
1.72M
#زیارت_امین_الله
🎙حاج مهدی سماواتی
@mojaradan
5.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✖️ #چهارشنبههای_طلایی
🌺 طرح #چهارشنبههای_طلایی درسراسر کشور شاید تازه پا گرفته اما داره به برکت شهدا و حضور خانوادههای شهدا در میدان به سرعت ریشه سالها تبلیغ علیه #حجاب رو میزنه!
🔺اینو مقایسه کنید با دعواهای لفظی با نوچه های علینژاد
#حجاب
🆔
@mojaradan
6.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حمایت_از_اجتماع_دختران_انقلابی
با رمز #یازهرا(س) حماسه ای دیگر می آفرینیم✌️
🔶حمایت آیت الله مهدوی از اجتماع دختران
انقلاب در روز پنج شنبه بیست و هفتم تیر ماه در حسینیه رضوی اصفهان :
👌 من این اجتماع را ترویج می کنم
#پنج_شنبه_۲۷_تیر
#حسینبه_رضوی_اصفهان
#حمایت_اقای_مهدوی
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
9.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#قرار_عاشقی
ڪربلا دلم دوباره بیقراره
هوای دیدن تو داره
ما اهل ڪوفہ نیستیم آقا
تحت لوایِ یا حسینہ ڪشور ما
#عشق_سلام_علیڪ
#حسین_سلام_علیڪ ❤️
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
#ریحانه
#چادر یعنی:↯
↫ نه فقط یک#پارچه_مشکے...
بلکه چـادر یعنے: ↯
↫تمرین #صبورے... ✅
↫تمرین #وقــار ...✅
↫تمرین #حجـاب...✅
#حجاب یعنی↯
↫نه فقط پوشاندن سر
↫بلکه #گوش موقع شنیدن،
↫#چـشم موقع دیدن و....
چـادر یعنی:↯
↫تمرین #دقت
↫دقت به #حرفها و #کارهایت
↫چون نمایندۀ یک #اعتقادے✌
چادر یعنے:↯
↫ تمرین #کریم بودن
↫وقتے کسی نگاهی توهین برانگیز به ↫خودت و چادرت میکند
↫وقتے میرنجے و درکنارش #میبخشے✔
پس سرت را بالا بگیر و با یقین بگو :
#سرمایه_محبت_زهـرا_ست_حـجابم
و من حـجـاب خویش را به دنیا نمےدهم
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
🆔
@mojaradan
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دختران_انقلابی
.تمام #کانال و پیج هایی که این کلیپ رو به نوعی انتشار دادن (از گیز میز گرفته تااااا بقیه پیج ها و کانالای اینوری و اونوری)،مدیونید اگر تمام #صحبت های ایشونو منعکس نکنید !!!
مدیون تمام #خانواده های شهدایی که در این اجتماع حضور داشتند ... جالبه که حتی یک پست درباره این #اجتماع عظیم چند ساعته نزدند و حتی یک بار تبلیغ شرکت در این همایش رو نداشتند و #حالا دلسوز چند ثانیه از این جلسه شدند!!!!
بله اگر حتی #فقط ی پست در حمایت این اجتماع داشتید ،میشد سطح دغدغه شمارو درک کرد ولی #اینجاست که باید گفت قسم حضرت عباسو باور کنم یا دم خروس رو !!
.
.
.
پ.ن ۱ : #بصیرت داشته باشید و بدونید اگرم احتمالا خطای لپی هم صورت گرفته بازهم چیزی از #ارزش این اجتماع عظیم کم نمیکنه!
پ.ن ۲: میگن #عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد ،#بالاخره یه عده باعث شدند اسم این #اجتماع توی بعضی پیج و کانالایی بیاد که اصلا قرار بود #منعکس نکنن همچین حماسه ای رو !!😂😂
#پایگاه_اجتماعی_مجردان_انقلابی
@mojaradan
•┈┈••✾• 🌿🌺🌿•✾••┈┈•
مجردان انقلابی
#فراخوان_چله_زیارت_امین_الله👇 بنا داریم از دهم ذی القعده تا بیستم ذی الحجه با توسل و مدد از امام ر
#چله_زیارت_امین_الله
#پنجمین_روز
🌸 از چله دسته جمعی زیارت امین الله
به نیت
✅ سلامتی مولامون حضرت ولی عصر (عج) و گشایش در امر ظهور
✅ سلامتی مقام معظم رهبری و همه خدمتگزاران انقلاب اسلامی
✅ زنده نگه داشتن یاد وخاطره شهدا و نابودی دشمنان اسلام و ایران
✅ عاقبت بخیری جوانان و برطرف شدن موانع ازدواجشون و شغل و اقتصاد و معیشت
✅ حاجت روایی دوستان دیگری که در این چله شرکت میکنند👌 #الجار_ثم_الدار
✅ و در آخر برای حاجت قلبی و شخصی خودمون
@mojaradan
هدایت شده از مجردان انقلابی
aminallah-samavati.mp3
1.72M
#زیارت_امین_الله
🎙حاج مهدی سماواتی
@mojaradan
#داستان_شب
حكايت - سخن با خدا
باغ انگور . . . .
خاطره ای از کتاب "حاج آخوند"
حاج شیخ #محمودرضا امانی فرزند مرحوم شیخ علی اصغر ، در روستای مهاجران زندگی می کرد و معروف و مشهور به حاج آخوند بود.
اما حاج آخوند چیز دیگری بود! روحانی ،ِ ملّا ، ادیب و نکته دان و عارفی که از مدرسه و شهر گریخته بود. شیخی #شاد که خانقاهی نداشت. دست هایش بسیار نیرومند بود و زندگی اش از دسترنج خود و #باغ انگورش می گذشت.
مدرسه ما به نام #مارون دو کلاس درس و دو معلم داشت ، از اول زمستان یکی از آموزگاران به نام خانم منصوری نیامد .گفتند مرخصی دارد ، به ناچار هر شش مقطع تحصیلی رفتیم توی یک کلاس.
آقای اخوان ، هم #مدیر مدرسه بود هم معلم ، خوب درس می داد. تا این که یرقان گرفت و در #خانه ما بستری شد و از حاج آخوند خواهش کرد به جایش درس بدهد.
حاج آخوند همه بچه ها را ، چه مسلمان و چه #ارمنی هایی را که در روستای ما زندگی می کردند، با نام می شناخت.
حاج آخوند روز اول حضور در کلاس گفت :
بچه ها، امروز ما می خواهیم در باره #خدا صحبت می کنیم ، فرقی ندارد ارمنی باشید و مسلمان ، همه ما از هر دین و مسلکی با خدا حرف می زنیم ، حالا خیال کنید خودتان تنها نشسته اید و می خواهید با خدا حرف بزنید.
حالا از هر کلاسی از اول تا ششم ، یک نفر بیاید برای ما تعریف کند #چطوری با خدا حرف می زند؟ از #خدا چه می خواهد؟
در همین حال مملی دستش را بالا گرفت و گفت :
حاج آخوند ، حاج آخوند اجازه من بگویم ؟
حاج آخوند گفت: بگو پسرم!
مملی گالش های پدرش را پوشیده بود. هوا که خوب بود #پابرهنه به مدرسه می آمد ، مملی چشمانش را بست و گفت:
خداجان ، همه زمین های دنیا مال خودته .پس چرا به پدر من ندادی ؟ این همه خانه توی شهر و ده هست ، چرا ما خانه نداریم ؟ خدا جان، تو خودت می دانی ما در #خانه مان بعضی شب ها نان خالی می خوریم ، شیر مادرم خشک شده حالا برای #خواهر کوچکم افسانه دیگر شیر ندارد!
خداجان، گاو و گوسفندم نداریم. اگر جهان خانم به ما شیر نمی داد ،خواهرم گرسنه می ماند و می مرد ! خدا جان، ما هیچ وقت عید نداریم. تاحالا هیچ کدام از ما لباس نو نپوشیده ایم. اگر موقع عید مادرِ هاسمیک به مادرم تخم مرغ رنگی نمی داد ، توی خانه ما عید نمی شد.
کلاس ساکت ساکت بود ، مملی انگار یادش رفته بود توی کلاس است.
حاج آخوند روبه روی# پنجره ایستاده بود. داشت از آنجا به افق نگاه می کرد ، بعضی بچه ها گریه می کردند.
حاج آخوند آهسته گفت : حرف بزن پسرم ، با خدا حرف بزن ، بیشتر حرف بزن!
مملی گفت : اجازه ! حرفم تمام شد.
حاج آخوند برگشت و مملی را بغل کرد و گفت :
بارک اله پسرم ، با خدا باید همین جور حرف زد.
کلاس تمام شد و حاج آخوند به خانه خود رفت و همان شب با خط خودش نامه ای نوشت که باغ پدری اش را که بهترین #باغ انگور در روستای مارون بود ، به خانواده مملی بخشید!
فصل انگور که رسید ، غیر از آقا مرتضی که مرید حاج آخوند بود و هر روز انگور برای خانه حاج آخوند می بُرد ، بقیه ارمنی ها و مسلمان های روستا به خانه حاج آخوند انگور می بردند.
عصمت #خانم همسر حاج آخوند می گفت:
ما به عمرمان این قدر انگور ندیده بودیم ، حتی وقتی باغ داشتیم نصف این هم نبود ، همه باغ های انگور مارون و حمریان شده باغ انگور حاج آخوند!
اي رفيقان ، بشنويد اين داستان
بشنويد اين داستان ، از راستان
مال در ایثار اگر ، گردد تَلَف
در درون ، صد زندگی آرَد به بار
به نقل از مرحوم ملا احمد نراقی اعلی الله مقاما الشریف
@mojaradan