eitaa logo
مجربات
7.9هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
36 فایل
﴿﷽ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا﴾ «در آن مردانی هستند که دوست دارند پاکیزه باشند» 📖توبه/۱۰۸ ✔️نکات مهم و مجرب در امور: 📿دینی 💑خانواده 🔬سلامت ارتباط با ادمین: 🆔 @Beheshtkadeh . . . . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫🌺🍃 🌺 ❇️ کسانی که برای زمینه سازی ظهور و یاری امام زمان تلاش نمی‌کنند 🎙فرمایشات امام خمینی رحمت الله علیه و سخنان امام خامنه‌ای عزیز ارواحنا فداه @shabhayentezar @mojarebat 🌺 💫🌺🍃
Mohammad Esfahani - Shekayate Hejran (128).mp3
12.74M
💫🌺🍃 🌺 ❇️ شب های انتظار 💠 نوآهنگ| شکایت هجران 🌴 زین گونه‌ام که در غم غربت شکیب نیست 🥀 گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست 🎙 محمد اصفهانی @shabhayentezar 🤲 اللّهُمَّ عَجِّل لَوَلیکَ الفَرَجَ 🤲 ⚡️ بحق فاطمه سلام‌الله‌علیها⚡️ علیه‌السلام @mojarebat 🌺 💫🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚🌺🍃 🌺 ❇️ سلام امام زمانم 🌤 مردی شبیه آسمان از ایل خورشید با کوله بار نور و عرفان خواهد آمد پای تمام چشمه‌ها نرگس بکارید نور دل چشم انتظاران خواهد آمد یاس سپید من به صبح عشق سوگند روزی شب ما هم به پایان خواهد آمد 🤲 اللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّکَ‌ الْفَرَج 🤲 🤲 اللَّهُمَّ اجْعَلْنٰا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ 🤲 علیه‌السلام @shabhayentezar @mojarebat 🌺 💚🌺🍃
💚🌺🍃 🌺 ❇️ سلام نائب امام زمانم ❣ میثاق خمینی را با خامنه‌ای بستیم تا لحظه جان دادن با خامنه‌ای هستیم هیهات از این موضع کوتاه نمی‌آییم با قوم ولیّ نشناس ما راه نمی‌آییم 🤲اللّهُمَّ‌احْفِظْ‌قٰائِدَنَا الْاِمٰامَ‌آلْخٰامنه‌ای‌🤲 @mojarebat 🌺 💚🌺🍃
💚🌺🍃 🌺 ❇️ سلام سرباز امام زمانم ❣ جلوه آیینه طلب شد، غزلش کرد خدا چه بگویم به چه حالی بغلش کرد خدا... 🤲الّٰلهُمَّ ارْزُقْنٰا شَهٰادَةَ فِی سَبیلِک🤲 @mojarebat 🌺 💚🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💫🌺🍃 🌺 ❇️ پیامهای امام زمان عجل الله تعالی فرجه به امام خمینی رحمة‌الله‌علیه 💠 آیت‌الله خزعلی: ✍ امام زمان علیه‌السلام در جریان پیروزی انقلاب، دوبار به امام خمینی پیام پیروزی داده است و هدایت فرموده است و این دو پیام به وسیلهٔ شخصی بزرگوار و معنوی به نام «لطیفی» که ساکن تهران است و من او را می‌شناسم، به امام خمینی ابلاغ گردیده است. 📜 پیام اول 📝پیام به پاریس که (آقای لطیفی از طرف امام زمان به امام خمینی) فرمودند: ✨ «شاه می‌رود، نگران نباشید». 🔹 امام راحل سؤال می‌کند: ✍ با خونریزی یا بی‌خونریزی؟ 💚 امام زمان علیه السلام فرمودند: ✨ «بی‌خونریزی» 📜 پیام دوم 📝 روز ۲۱ بهمن ۱۳۵۷، پیامی از طرف امام زمان به امام خمینی ابلاغ شد. ✨ «در خانه نمانید، بیرون بریزید وگرنه کشته خواهید شد» 🔹 به وسیلهٔ همین پیام، امام خمینی اعلام فرمود: ✍ به حکومت نظامی اهمیت ندهید و بریزید بیرون. 👈 در نتیجه مردم تهران، بیرون ریختند، حتی خانواده‌های خود را آوردند و در خیابان‌ها نشستند، دیگر در تهران به هیچ وجه امکان آمدن تانک و امثال اینها نبود؛ بنابراین آن توطئهٔ خطرناکی که در نظر بود تا صدها تانک را وارد تهران کنند و با خونریزی انقلاب را از بین ببرند و محل اقامت امام را بمباران نمایند، منتفی شد. 💠 مسئلهٔ دیگر در همین موضوع، خاطرهٔ آقای «مرتضایی‌فر» است که در یکی از مجلات سپاه پاسداران نقل شده و پیام پیروزی امام زمان علیه‌السلام به امام خمینی(رحمة‌الله‌علیه) را تأیید می‌کند. 🔸 ایشان در آن خاطره می‌گوید: ✍ ما روز ۲۱ بهمن ۱۳۵۷، در منزل آیت‌الله طالقانی نشسته بودیم. به ایشان گفتند: 📝 «امام پیام داده که مردم در خانه‌های خود نمانند، بیرون بریزند و به حکومت نظامی اهمیت ندهند». ▫️ آقای طالقانی گفتند: ✍ «امام مدت ۱۵ سال از ایران دور بوده‌اند و توجه ندارند که این دژخیمان رژیم چه بی‌رحم هستند. اگر مردم بیرون بریزند، همه را قتل عام می‌کنند؛ بنابراین صلاح در آن است که در منازل و خانه‌ها بنشینیم، ببینیم عاقبت کار چه می‌شود؟». ▫️ بعد مرحوم طالقانی با امام حدود نیم ساعت تلفنی گفتگو کرد تا شاید امام را قانع کند که مردم را از خانه‌هایشان بیرون نیاورند. ما حرف‌های آقای طالقانی را شنیدیم که سعی داشت امام را هرطور شده، از تصمیم خود مبنی بر بیرون آمدن مردم از خانه‌ها و اهمیت ندادن به حکومت نظامی، منصرف نماید. 📞 تا اینکه آقای طالقانی گوشی را گذاشت و در گوشه‌ای زانوانش را بغل گرفت و ساکت ماند! حتی سرش را روی زانوانش تکیه داد و به فکر فرو رفت. ما با خود گفتیم حتماً امام حرفی زده و مثلاً به ایشان گفته شما دخالت نکنید و ...؛ بنابراین آقای طالقانی ناراحت شده است. امّا چیزی نگفتیم تا اینکه ایشان یک دفعه سر از زانوانش برداشت و به حال طبیعی و عادی برگشت. سؤال کردیم: «آقا چه شده؟ آیا امام به شما پرخاش کردند؟ یا حرفی گفتند که شما ناراحت شدید؟» ▫️ آقای طالقانی گفت: ✍ «نه، نه، اصلاً مسئله این نیست. من اصرار کردم که امام اعلامیه‌هایش را پس بگیرد و امام هرچه می‌گفت، من قانع نمی‌شدم، در آخر فرمود: 📝 «آقای طالقانی! اصرار نکن! احتمال بده که این دستور از طرف امام زمان است!» تا امام این جمله را گفت، من به خود لرزیدم و بی‌اختیار گوشی را گذاشتم و حالم دگرگون شد!». 💫 راز رهبری قاطعانه و پیروزمندانهٔ امام راحل در پیروزی انقلاب در تأیید غیبی ایشان نهفته و ایشان منظور نظر حضرت صاحب‌الزمان (عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) بود. 📚 خاطرات آیت الله سید علی اکبر قرشی، گروه تحقیقی زیتون، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۸، ص۱۳۶-۱۳۳ @mojarebat 🌺 💫🌺🍃
💫🌺🍃 🌺 ❇️ برش‌هایی از زندگی امام خمینی قدّس سرّه ❤️ امام مقید بودند تا آنجا که امکان دارد کار خود را بر دیگری تحمیل نکنند و کار خودشان‌‎ ‎‌را خودشان انجام بدهند. 🧡 در نجف گاهی اتفاق می‌افتاد که امام روی پشت بام متوجه‌‎ ‎‌می‌شدند که چراغ آشپزخانه یا دستشویی روشن مانده؛ به خانم و دیگران که طبقه بالا‌‎ ‎‌بودند دستور نمی‌دادند که بروند چراغ را خاموش کنند. خود راه می‌افتادند و سه طبقه را‌‎ ‎‌در تاریکی پایین می‌آمدند و چراغ را خاموش می‌کردند و بازمی‌گشتند. 💛 گاهی قلم و کاغذ‌‎ ‎‌می‌خواستند که در اتاق طبقه دوم منزل بود؛ به هیچ کس، حتی به فرزندان مرحوم حاج‌‎ ‎‌آقا مصطفی دستور نمی‌دادند که برای او بیاورند. خودشان برمی‌خاستند، از پله‌ها بالا‌‎ ‎‌می رفتند و کاغذ و قلم برمی‌داشتند و بازمی‌گشتند. 💚 خانم می‌گفتند چون بچه ‌ها شب‌ها خیلی گریه می‌کردند و تا صبح بیدار می‌ماندند. امام شب‌ها را تقسیم می‌کردند. یعنی مثلا دو ساعت خودشان بیدار می‌ماندند و از بچه‌ها مراقبت می‌کردند تا خانم بخوابد. دوساعت هم امام می‌خوابیدند و خانم بچه‌ها را نگه می‌داشتند. 💙 ندیدم در طول زندگی، آقا به خانم بگوید در را ببندید. بارها می‌شد خانم وارد اتاق می‌شدند و کنار آقا می‌نشستند اما آقا خودشان بلند می‌شدند و در را می‌بستند. یک روز به آقا گفتم خانم که وارد اتاق می‌شود. همان موقع به ایشان بگویید در را ببندند تا خودتان آنقدر بلند نشوید! آقا گفتند:« من حق ندارم به ایشان امر کنم!» 💜 عروس امام می‌گوید: «مادر اگر سر سفره نمی‌نشست، آقا لب به غذا نمی‌زدند. اگر همه سر سفره حاضر بودند ایشان منتظر مادر می‌ماندند. تا اواخر عمرشان هم همینطور بودند. گاهی که دست به غذا می‌بردیم. نمی‌گفتند چرا صبر نمی‌کنید. می‌پرسیدند:«خانم نیامد؟!» آن‌وقت چندبار ایشان را صدا می‌کردند. @mojarebat 🌺 💫🌺🍃