دعا‌گوی‌همه‌هستم‌:)

ابن‌الرضا گفته بهم چکار کن ؛ از آدما سمت ِ حسین فرار کن :) . محرم ماه عاشقیِ ما سلام🖤

سلام

بالاخره پیداش کردم... بعد یه سال چشم انتظاری کتابی که دنبالش بودم و با صفحه صفحش عشق نوشیده بودمو و اشک ریخته بودم رو ...

به شماهم گفته بودم... یادتونه؟ گفتم یه کتابی از عاشورا... گفتم اسمشو یادم نیست...

نمی دونم بفرستمش یا نه نمی دونم میخونیدش و قدرشو میدونید یا میزارید تو سیو مسیج... من حالا مشتاق تر از همیشه گمشدم رو پیدا کردم و لحظه ای برای خوندنش درنگ نمیکنم... شماهم قدرشو بدونید.. یه رزقیه برای خودش!...

جعبه دستمال کاغذی رو هم بزارید کنارتون از اول کاری؛!

دومین قدم

سومین قدم الحمدالله با لطف خدا و کرم حضرت اباعبدالله و شهدا ، کمک های شما و یاری یک بزرگواری ، دو بسته ارزاق تهیه شد و به دست صاحبانش رسید . از همگی قبول باشه.

همونجوری که هر چیزی گوش نمیدیم هر فیلمی نمی‌بینیم ، هر چیزی نمی‌خوریم چون بر اساس عقاید و ارزش‌هامون رفتار می‌کنیم ... مداحی گوش دادن و هیئت رفتنمون هم دقیقا باید اینجور باشه! هر هیئتی رو مگه باید رفت!؟ هر مداحی ارزش گوش دادن داره؟! ما میریم هیئت بر میگردیم چقدر معرفت کسب می‌کنیم!؟ واقعا گریه داره :) ان شاءالله بعدا میام در این باره صحبت کنیم .

- - #حضرت_رقیه

#امیر_من♥️🖇 راه را بر حسین او بست ...

داداش ... #پروفتون

صفرها را دیده ای؟؟ 🖇 #عشق

پارسال بود وقتی خبر شهادتت همه جا پیچیده بود ، یه سیلی بود تا منو به خودم بیارھ(: چه خوب رفاقت کردی با داداش حسین ، ادعارو تبدیل کردی به عمل... شبا شبای محرمِ ، امشب شب جمعه و شب شش ماهس داداش هادی دعامون کن(:💔

_خواستم مادرشون پیغام بدن گفتن صدام درنمیاد ان شاءالله سری بعد(:💔 صبوری حضرت زینب رو داشتند گریه‌شون دلمو سوزوند... بخدا مدیونیم🙂🖤

سلام‌رفقایِ‌مجیبـے ایام‌تسلیت .. التماس‌دعای‌فرج 🖤 - این‌فایل‌روازدست‌ندید ✋🏼

دشمن علم را می دید و حرکت باد میان پرچم را میفهمید عباس هست و حسین ابالفضل دارد و جرات نمیکرد پیش بیاید از روز اول که ساکن کربلا شدند نه از همان مدینه که قدم در راه گذاشتند یک جمله همه را عقب میراند ابالفضل العباس همراه حسین است...

به این جمله ی زیبا نگاه کنید. (از زبان حضرت ام البنینه س ♥️)

میروعلمدار¹ من در خانه صاحب لوجه الله زندگی میکردم و تو قرار بود کاشف الکرب عن وجه الحسین بشوی عزیزدلم خدا تو را به خاطر وجه حسین آفرید چه شد که تو اشک را بر صورت حسین جاری کردی عباسم؟

میرو علمدار ² من در مقابل چشمان همه بارها قنداق تو را محکم در آغوشم فشردمت و باهم چرخیدیم دور سر حسین و آرام کنار گوشت لب زدم بگو مادر با من زمزمه کن فدایت حسین جان فدایت زندگی‌ام، هستی ام جان و روحم به نفسی انت پسر فاطمه... ♥️🖇