آن روزی که دویست شهید گمنام آمد ، با بغض مانده در گلو و دلی شکسته به تماشا در قابِ تلوزیون نشستم . زمزمه کردم تا کِی سهم من باید حسرت باشد؟! چرا همراهی شهیدان گمنام قسمتم نمیشود؟ نمی‌دانستم جایی که میروم مهمانِ خوش نام داریم ((((: و این است ماجرایِ وفا و خوش مرامی شهدا بماند به یادگار از| ۱۴۰۱/۱۰/۱۸🌱

در جوار برادر ِامام‌رضا جان به یادتون بودم:)

به دلیل عوض کردن اکانت ، دوستانی که در ناشناس و اماکن دیگر به دنبال پیوی بنده بودند. ایدی خویش را در ناشناس قرار داده و ان شالله بنده در صورت شناسایی به انها مراجعه خواهم کرد.

#شماعرض_کردین سلام. مدتیه کلیپ #پامنبری نمیذارین! گفته بودین روزانه یک کلیپ از استاد پناهیان میذارین. ____ بدهکار بودم یه عذرخواهی بهتون. #عذرخواهی سرم شلوغ بود دوستان. خیربوده(: ان شالله زین پس گذاشته میشه. اگه هرروز نشد خودتون به بزرگواری منو ببخشید. (یه نکته دیگه اینکه دیگه کلیپ سخنرانیها صرفا کلیپهای استاد پناهیان نیست از اساتید دیگه هم میفرستم(:

عزیزان تازه وارد شده به کانال مجیب خوش اومدین میتونید با جستجوی هشتگ #پامنبری کلیپهای گلچین کرده ی زیبای حاجی پناهیان رو تماشا بفرمایید. 🌱

- شب جمعه بود ، مانند تمام شب جمعه‌ها در خوابِ عمیقی به سر می‌بردم اما غافل از این که آن شب آسمان قد خم کرده و به زمین رسیده است ، غافل از این که مردِ بزرگِ تاریخِ ما غسلِ شهادت کرده است . صبح که برخاستم خبر را که شنیدم تمام وجودم لرزید و از درون اشک ریخت فکر میکنی او را میشناختم؟! - نه ، من تا آن لحظه فقط از او یک اسم شنیده بودم :) من هم مثل تو بارها فکر کردم که چگونه میشود؟ این معجزه نامش‌ چیست؟! عشق! همان واژه‌ای که به گوش تک تک‌مان رسیده و شاید ترکش‌هایش خانه قلبمان را نیز ویرانه کرده باشد . اما نوع عشق‌هایمان فرق دارد یکی دلبسته کسی است که او را نیمه گمشده خطاب میکند‌ کسی دلبسته ماشین و خانه‌اش‌،یکی فرزندش؛دیگری دنیا . . فرق است که چگونه و برای چه بسوزی؟ برای چه عشقی اشک بریزی و ذره ذره وجودت را ذوب کنی؟! بزرگ مردِ ما عاشق بود و پایِ معشوقه‌اش سوخت وآنچنان دلداده مسیرِ عاشقی بود که مسیری سخت و دشوار اما آغشته به طعمِ احلی من العسل‌ را انتخاب کرد . او ، عطر خدا را بویید ، آغوشش را حس کرد او به معنایِ واقعي عاشق شد ! عاشق شوید ؛ خوب هم عشق بورزید شبیه حاج قاسم عاشق شوید دنیایِ بعد از او دنیایِ دیگریست ؛ برخیز صبحِ فرج نزدیک است . ✍🏻سآدات #برایِ_او (شاید‌ادامه‌داشت...) پ.ن: نزدیکای ۱۳ دی تصمیم گرفتم یه دلنوشته دنباله دار با نام #برایِ_او بنویسم و روز شهادت حاجی قسمت آخرش باشه اما یه اتفاقی برام افتاد(از لحاظ روحی) که واقعا نمیتونستم دست به قلم ببرم :) الانم به زور این چند خط رو نوشتم ... |امیدوارم به چشم او بیاید🌱|

سلام انتقادتون ڪاملا بجاست ممبر عزیز! من خودم نمیدونم چرا دیگه نمیتونم مثل قبل باشم! یه وقتا خیلی حسرت اون موقع‌ها رو میخورم که چقد همه چی خوب بود حال و هوای خودمون ادمینا ارتباطاتمون با ممبرا اما الان . . . خوشحال میشم اگه بگید چیکار کنیم که مثل قبل شه(:

سلام رفقا

این روزا چه تو فضای حقیقی چه تو فضای مجازی یه اتفاقی خیلی داره باب میشه!

البته باب بوده اما انگار داره بیشتر و بیشتر میشه. وکسی هم نیست که این وسط یکم بصیرت افزایی کنه !

اونم اتفاقی به نام کراش زدن مذهبی ها(مذهبی نماها) هستش. البته با توجیه عشق و عاشقی/:

من نمیگم خودم امامزاده تشریف داشتم خیر شاید ماهم به دلیل نبود هیچ گونه اطلاع و اگاهی درست ... احساساتمون رو خرج این خضعبلات میکردیم !

من روی حرفم بیشتر با دخترها و بهتره بگم خواهرای عزیزمه... اون دسته از عزیزانم که مثل همه ی مذهبی ها عاشق لباس چریکی و کلت و دستبند و شوکرن...

بدون تعارف میگم عاشق بسیجی و پاسدار و نظامی ...

زندگی مشترک خیلی با فانتزی های صورتی دخترانه فرق داره - از من بپرسن میگم تفاوت زمین تا اسمون! فانتزی بد نیست خیلی هم خوبه. اما واقعا تمام زندگی رو شامل نمیشه شاید بیست درصد ...

. الان میشینید فانتزی میچینید دوروز دیگه همسرتون نتونه اون فانتزی رو براتون براورده کنه حس میکنید بدبخت شدین و انتخابتون غلط بوده و اوووو ....

یه بسیجی یه نظامی یه پاسدار که شما عاشق شیفته ی شغلش و لباسش و حالا من نمیگم ولی ظاهرش میشین. همون فردیه که اگر بهش ماموریت بخوره حتی وسط عروسیتون مجبوره بلند شه بره و تا یه هفته برنگرده. مورد داشتیم رفقا. همون فردیه که شاید به خاطر شرایط کاریش گاهی ممنوع الخروج از کشور بشین و فانتزی کربلاتون بشه هوچ و پوچ همون فردیه که به خاطر شرایط کاریش شاید نتونید خیلی باهم باشین و هییی باید دنبال کاراش باشه. همون فردیه که شاید بعد از دلبستگی شدید بعد از ازدواج شهید بشه و دیگه کلا هیچ. نداشته باشینش...

سپاه نظام بسیج ارگانهای به شدت مقدسی هستند اما اگر قراره فکر کنید به این موضوع بهتره بهتره با چشمااای بااااااز نگاه کنید همه ی جوانب رو ببینید نه اینکه چون طرف پاسداره و خب الحمدلله ریش داره و اوه اوه انگشتر عقیقم داره روش استغفرالله کراش بزنید !!! یک پاسدار و نظامی و بسیجی هم انسان هستند مثل انسانهای دیگه باید بهشون نگاه کرد. نه مثل یک معصوم !!!

بیشترین تاکید من روی اینه که قبلا از اینکه دلباخته بشین. به این نکته توجه کنید که همه ی زندگی سفر دونفره ی راهیان و لباس چریکی و انگشتر و تسبیح نــــــیست! اینکه طرف تیپ مذهبی داشته باشه فقط بیست سی درصد شاید مهم باشه مهم ترین و مهم ترین چیز اخلاقه رفقا. اخلاق! شما فرض کن طرف خفن و چریکی و اصن اوف ولی اخلاق صفر خب این یارو نهایتا تو جلسه ی خاستگاری براتون جذاب باشه بعدش هیییییچ! خب شماهم که از دور فقط دارین قیافه طرفو میبینین چطوری روش کراش میزنین؟ از کجا میدونین هزار تا کثیف کاری نکرده باشه!!! ... .... .......

خواهشا خواهشا اشتباه خیلی از خواهراتون رو تکرار نکنید ... و یکم بشینید و به این قضیه منطقی فکر کنید. . منطقی .

من در رابطه با این موضوع کراش فانتزی و سختی زندگی مشترک باهاتون حرفها دارم. برای الان بسه فعلا یاعلی.

یه موردی رو هم من بگم این فانتزی‌ها و رویا بافی ازدواج ادامه داره تا وقتی که یه موردی براتون جدی بشه... اونوقت میفهمید که نه بابااا ، هدفم باید از ازدواج متعالی باشه اما تا الان پوچ بوده باید برای خودم معیارها داشته باشم وقتی به خودم‌نگاه میکنم خیلی بلوغ‌هارو ندارم که ... طبقِ سخنرانی اخیر آقا و در این برهه زمانی نقش زنان خیلی مهمتر و موثر تر شده! همونجوری که شهدا برای صد سال آینده‌شون کامل برنامه داشتن شمام بشینید ببینید از ازدواج چی میخواید؟ پس فردا بخواید بچه بیارید هدف‌تون چیه؟ این بچه رو نذر امام زمان میکنید؟ هدف‌های سطحی دارید یا متعالی؟! و خب اگر متعالیِ ؛ باید بگم از توهم ها در بیاید و برید دنبالِ آماده شدن برای پذیرشِ رسالت عظیم همسر بودن و مادر بودن . و برای پیدا کردن ظرفیتِ روحی بزرگ آیا مبارزه با هوایِ نفس لازم نیست؟ شما به هر کسی دل میبندی مبارزه کجا رفته؟ کنترلِ نگاه کجا رفته؟😅 ایمان به خدا کجاست اصلا؟ مگه ایمان نداری به مقدرات و رحیم بودنِ خدا ؛ هرجوری زندگی کنی خدا عینِ خودت رو تو مسیرت قرار میده پس عجله نکن و بسپار دست خدا . . 'تنها کار ماها در این دوران آماده شدن است' و این آماده شدن نه کارِ راحتیِ (اما شدنیه) و نه یه شبه اتفاق میفته.. زندگی نامه همسران شهدا رو که خوندید؟ پس جا افتاد چی میگم🌱

-رطب خورده کی منع رطب کند!!!!!؟؟؟؟؟ ------ سلام اولا این روایت تصحیح شده. و صحت نداره. دوما شما مطمئنید ما رطب خورده ایم ؟؟؟! سوما برای مثال اگر بنده رطب نشسته و کثیف رو بدون اگاهی خوردم و دل درد گرفتم قطع به یقین خواهر دینی خودم رو منع و ارشاد میکنم تا اون به دل درد دچار نشه. لطفا قبل از حرف زدن کمی بیندیشید...

بسیار نکته ی خوبیه!👌 یکی از دوستان من همین چند ماه پیش با یک پاسدار ازدواج کرد داشت از شرایط زندگی اش حرف میزد از حقوق کم از اینکه همسرش ممکنه تا مدت ها نتونه بیاد دیدنش از اینکه باید از خانوادش دور بشه بیاد تو شهر دیگه زندگی کنه از نگرانی ها و تنهایی هایی که در انتظارش بود!! متوجه سختی ها بود و با این درک انتخاب کرده بود (: هر چند که دلشم رفته بود... برای خودتون کاخ رویایی نسازید از ازدواج چون آوار میشه رو سرتون 🤦‍♀️ روایت داریم زن و شوهر اسیر هم هستن زندگی مشترک را با همه ی سختی ها و مسئولیت ها و خوبی ها و شیرینی هاش بپذیرید! سخن زیاده... یه نکته ام بگم به متاهل های عزیز: توصیه آیت الله بهجت بود وقتی عقدی انجام میدادن رو میکردن به عروس میگفتن غرور همسرت رو نشکن مخصوصا تو جمع و به داماد میگفتن دل همسرت رو نشکن مخصوصا تو جمع!

-

- #پامنبری عـاشـق باشـ♥️ _ -همسرداری _

نشه بری با موتور تصادف کنی بمیری ها🚶‍♂️!

الحمدلله بازخوردهای خوبی داشت بحثمون.

منظورم از منطقی فکر کردن چیه؟

یکی از دوستان بنده همینطور منبع فانتزی های چریکی بودن بعد از ازدواج همسرشون رفتن سوریه زمان بارداریشون همسرشون نبود زمان بزرگ شدن فرزندشون همسرشون نبود یعنی این رفیق بنده طی سه چهارسال اول زندگی فقط به خاطر پودر شدن یه سری رویا و فانتزی به اندازه ده سال بزرگ تر شده بودن. بزرگ شدن بد نیست. اما اینکه ادم بیشتر از سنش بزرگ بشه به اصطلاح شکسته بشه بده اونم فقط برا اینکه تصورش کاااااملا با حقیقت فرق داشت. کاملاا! البته این ها همش عشقه برای اهل معرفت. اما همه که عارف و سالک الی الله نیستیم یکی زندگیش میپاشه گاها با این چنین مشکلات جزئی !