فرهنگ، هنر ، اندیشه
به نام خدا
اواخر دهه هفتاد و سراسر دهه هشتاد ، ما بودیم و عشق به قدم گذاشتن در انجمن های شعر ...
آن زمان ، انجمن شعر « نیما » در کلاله فعال بود و با همه ی حرف و حدیث هایی که داشت ، جدی ترین محفل شعری شهر ما به شمار می آمد .
گاهی وقت ها ، محفل شعر ما ، مهمان داشت ...
اولین بار «مختار رنجیده» را در همان محفل دیدم .
«مختار» با «رضا شیخ» - که در آن زمان در کلاله بر و بیای شعری داشت - و تنی چند از اهل فرهنگ و ادب و جریان روشنفکری کلاله ، رفاقت داشت .
ما نوجوان بودیم و تازه داشتیم با کلمات بازی می کردیم تا مگر شعر شود !
اما «مختار » شاعر بود .
شاعری واقعی ...
غزل می سرود ! غزل هایی ناب با زبانی شخصی و اندیشه ای سر شار از احساس ...
«شبانه های دلتنگ» اش را از خودش گرفتم ...
بعد ها پایمان به انجمن شعر مینودشت باز شد و با «روح الله رجبی» رفیق شدیم .
مینودشت ، شاعران کلاسیک کار خوبی داشت اما کاملا مشهود بود ، «مختار رنجیده»، محور «انجمن بیدل» است .
سرودن شعر را امثال بنده از روی «مختار رنجیده » و رفقای ادبیاتی آن روزگار مشق کردیم و عشق به زبان و ادبیات فارسی باعث شد ، رشته ی دانشگاهی مان همین شود .
در «انجمن شعر حافظ گنبد» و در « دانشگاه پیام نور » - که انجمن شعر قوی و مثال زدنی داشت - ، با دوستان بیشتری آشنا شدیم .
محسن حیدریان ، محمد حسن زاده ، قاسم بای ، معصومه مصطفی لو ، محدثه حسینی ، هستی مظفری ، حمید عرب عامری ، مینا سراوانی ، مجتبی نیازی ، استاد جاجرمی ، بهمن نشاطی ، ندا جلالی ، وجیهه ابراهیمی ، عباس عابدینی ، فرهاد محمدخانی و ...
برای من اما «مختار رنجیده » چیز دیگری بود چون یادآور خاطرات نوجوانی ام بود؛ آن روزگار که «مختار » ، مهمان ویژه ی محفل شعر کلاله بود .
چند نوبت هماهنگ شد که در رادیو شعر بخواند ، چند بار با او ارتباط تلفنی گرفتیم ، در چند برنامه ی زنده حضور داشت و شعر خواند ...
حتی آخرین مکالماتمان در مورد رادیو و شعر بود.
دلم برایت تنگ می شود مختار ...
تسلیت به جامعه ی ادبی استان گلستان خصوصا دوستان عزیزم در مینودشت ...
مجتبی طالبی
دفتر شعر و موسیقی و سرود صدا و سیمای گلستان
۸ بهمن ۱۴۰۲
#شعر
#مینودشت
#گنبد
#کلاله
#گالیکش
@mojtaba_talebiii
💢 *ابیاتی در قالب مثنوی از مجتبی طالبی (معاون صدا، صدا و سیمای استان گلستان) با موضوع مقاومت*
🔸️ کفن پوشیده ام باشد که اسماعیل وش باشم
🔸️ و یا در نغمه پردازی بلالی از حبش باشم
🔸️ اویس امتی هستم که خانه در یمن دارد
🔸️ شبیه اشک یعقوبم، که شوق پیرهن دارد
🔸️ علی هستم که بر بازو نشان خیبری دارم
🔸️ محمد می شوم وقتی، سر پیغمبری دارم
🔸️ بیا ای بت شکن، امشب مرا در خون تماشا کن
🔸️ تبر بردار و همراهم، بت امروز رسوا کن...
🔸️ حسن قامت، حسینی خو، ابالفضل علمدارم
🔸️ ابابیلم که در میدان، چونان سجیل می بارم
🔸️ به نام نامی قائم، ألیس الصبح ...، باکی نیست
🔸️ بجز خمخانه ی زهرا، می صافی و پاکی نیست...
🔸️ پیام از خیبر آوردم، جهان گوش است سر تا پا
🔸️ عصای حضرت موسی ست، گردیده است اژدرها
🔸️ بزن با نام ابراهیم، موسی، ناصری، احمد
🔸️ بزن با نام حیدر، تیر خشم خویش ای سرمد...
🔸️ چنان طوفانی ام امشب، خدا دست مرا خوانده
🔸️ به دستم داده تیری را، ولی خود تیر را رانده...
#شعر
#مقاومت
#مجتبی_طاابی
#صداوسیمای_استان_گلستان
@radio_golestan