سلام"
وصیت نامه تاثیرگذار
مرحوم #حاج_سید_احمد_حسینی
بسم الله الرحمن الرحیم
هر چه شما کردید #نماز_اول_وقت. نماز را صحیح و درست بخوانید و #روزه_ماه_مبارک را بگیرید و #واجبات را مو به مو انجام دهید و #محرمات را ترک کنید .
دست #ضعفا و #فقرا را بگیرید در حد توان به آنها کمک کنید .
با کسانی کسانی رفت و آمد کنید که خدا در زندگی شان هست.
گول #زرق و #برق دنیا را نخورید دنیا خیلی زود میگذرد ، شما نیز روزی چون من از دنیا خواهید رفت پس تا فرصت باقی است کمی به حال خودتان #فکر بکنید .
تا میتوانید از #گفتار_بیهوده پرهیز کنید ، #محبت_دنیا را از دل بیرون کنید .
از #عیوب_دیگران صرف نظر کنید و به جای آن به اصلاح عیوب خود بپردازید .
با کسی #مزاح نکنید اگر کسی با شما مزاح کرد جوابش را ندهید .
نگاه به #نامحرم نکنید که #خشوع قلب را از بین می برد.
با مردم شریف بیامیزید ، #امانت_دار باشید ،با کسی مجادله کنید حتی اگر حق با شما باشد به جای آن #سکوت کنید که در حدیث قدسی آمده که بزرگترین عبادت #سکوت است .
هرگز #غیبت کسی را نکنید که گناه بسیار دارد ، از یاد #قبر و #قیامت غافل نشوید .
#فقر را پنهان کنید ، #صدقه را پنهان کنید ،نماز های #نافله را پنهان کنید ، درد را پنهان کنید ( البته دنبال معالجه بروید) .
بین مردم را #اصلاح کنید _ علی علیه السلام و فرزندانش را دوست بدارید شاید باعث نجاتتان شود .
#عاقبت_اندیش باشید ، در کارها #مشورت کنید ، #اخلاق_خوشی داشته باشید ، #زبان_نرم داشته باشید ، منتظر #ظهور آقا امام زمان باشید .
ذکر #خدا را هیچ وقت فراموش نکنید مانند #تسبیحات_اربعه .
#زبان خود را نگه دارید ، مشکل خود را از طریق #امام_حسین حل کنید .
#جوانی را قدر بدانید ، سلامتی را قدر بدانید ، زندگی را قدر بدانید ، کسی را #مسخره نکید ، #قرآن را با معنی بخوانید ، #مجادله با احمق را ترک کنید ، هیچگاه #خشمگین نشوید ، #جوانمرد باشید ، #نافرمانی_خدا را نکنید ، رفتار زشت را کنار بگذارید ، از کسی که #پوزش_پذیر نیست پوزش نخواهید ، از #تنبلی بپرهیزید ، سِر خویش را نگه دارید ، #همسایه را آزار ندهید ، به سلامت ِ تن و آسایش #مغرور نشوید .
#عمر کوتاه است و دوام سلامت کم ، #تملق گوی قدرتمندان ، #ثروتمندان نباشید .
خودتان را با #مطالعه_کتابهای مفید عادت دهید و ...
تو خود حدیث مفصل خوان ازین مجمل .
در پایان لازم به یادآوری است مقداری از اموالم را مقداری برای نماز و روزه ، رد مظالم ،کمک به فقرا ، کمک به تعمیر مساجد ، کمک به مدارس ، کمک فامیلِ #فقیر و از این قبیل کارها .
با نظریه یک روحانی متعهد به اسلام یا یک نفر آدم صالح و خدا ترس به این #وصیتنامه عمل شود به این امید که این گفته ها در وجود مبارک شما اثر کند ، یک تحول اساسی در خود ایجاد کنید و این حقیر را از دعای خیر فراموش نکنید.
موفق باشید.
بتاریخ نوزدهم اسفند ماه یک هزار و سیصد و هفتاد و چهار.
خداحافظ شما با احترام
#سید_احمد_حسینی
پ ن : مرحوم عامل به عمل بودند
@mojtabaramezani
#دلنوشته_های_من
سلام
طاعات قبول
خدا رحمت کنه پدربزرگ و مادربزرگ هامون رو...
آه میکشیدن و میگفتن :
👈"یاد قدیما بخیر "
ما نمیفهمیدیم منظورشون چیه !!!
اما حالا داریم به اونا میرسیم
هر چی میبینیم میگیم
👈"یاد قدیما بخیر "
حس میکنم خیلی قدیمی شدم..
هیچی تو جامعه شبیه قبل نیس..
ذائقه ها تغییر کرده...
امروز چهار روزه که آه میکشم و میگم :
👈"قربون ماه رمضونای قدیم"
بچه که بودم پدرم سحرای ماه مبارک، دوبار به مسجد میرفت...
🔸یکبار برای "سحرخونی"
🔸یکبارم برا "قرائت دعای سحر"
هر دوبار باهاش میرفتم..
دفعه اول که غزل و مناجات رو شروع میکرد، دونه دونه چراغ خونه ها روشن میشد...
دفعه دوم که دعا میخوند ، یکی یکی اهل محل وارد مسجد میشدن برا نماز جماعت...
یادمه سحرا از سمت محله بغل صدای "طبل" میومد...
از پدرم پرسیدم صدای چیه ؟
میگف : رسمه توی رستم آباد برای بیدار کردن مردم "طبل" میزنن...
خلاصه همه جا بوی نشاط بود و بیداری و آبادی....
هیچ وقت یادم نمیره یکی از ماه رمضونا پای پدرم توی ورزش شکست...
همسایه ها میتونستن برا خودشون ساعت بخرن و کوک کنن و بیدارشَن اما وقتی دیدن که بابا دیگه نمیتونه براشون سحرخونی کنه دویست ، سیصد متر سیم و کابل خریدن ؛ سیستم صوت رو آوُردن توی خونه...
میگفتن : #مناجات_آبادیه
بابا سحرا با عصا پامیشد، وضو میگرفت و داخل اتاق مناجات میخوند...
اینجا میخوند ولی صداش از مسجد محل پخش میشد...
اما 👇
حالا سحرا از خواب بلند میشیم هیچ صدایی از مسجدا نمیاد...
طبل و مناجات خونی که هیچ ،حتی دیگه صدای قرائت #دعای_سحر هم نمیاد...
وقتی دلیلش رو میپرسیم ، میگن بعضی مردم بابت صدای بلندگو اعتراض میکنن ...
من #همسایه مسجدم...
منم مخالف ناهنجاری صوتی ام...
خودمون توی "حسینیه نخل" چیزی به نام بلندگو روی پشت بوم نداریم اما مگه دعای سحر چقدر طول میکشید ؟
یعنی نمیشد دعای سحر رو استثناء قائل شد ؟
تحملش سخت تر از موسیقی بعضی عروسی هاس ؟؟
صداش بیشتر از کنسرت توی فضای بازه ؟
شایدم من اشتباه میکنم😔
این ماه رمضون هم میگذره...
این گیردادنا و اعتراضا هیچ سودی برامون نداره جز اینکه آبادی ها رو از هم دریغ کنیم..
اگه می تونیم به هم حس خوب بدیم
کنار هم بمونیم
و اگه نه، یادمون بمونه که همه ی ما می میریم...
همه ی ما.
بدون استثناء ، کمی دیرتر .
کمی زودتر.
یک دفعه...
ناگهانی ...
زندگی کنیم و بذاریم دیگران هم زندگی کنن!
اونقدر زیر خاک آرزوی صدای
"موسوی قهار" کنیم تا برامون بخونه
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ....
و حسرت بخوریم...
خداییش ...
قربون ماه رمضونای قدیم😔
سحر چهارم ماه رمضان
خادم الشهدا/مجتبی رمضانی
@mojtabaramezani
#دلنوشته_های_من
بچه که بودم پدرم سحرای ماه مبارک، دوبار به مسجد میرفت...
🔸یکبار برای "سحرخونی"
🔸یکبارم برا "قرائت دعای سحر"
هر دوبار باهاش میرفتم..
دفعه اول که غزل و مناجات رو شروع میکرد، دونه دونه چراغ خونه ها روشن میشد...
دفعه دوم که دعا میخوند ، یکی یکی اهل محل وارد مسجد میشدن برا نماز جماعت...
یادمه سحرا از سمت محله بغل صدای "طبل" میومد...
از پدرم پرسیدم صدای چیه ؟
میگف : رسمه توی رستم آباد برای بیدار کردن مردم "طبل" میزنن...
خلاصه همه جا بوی نشاط بود و بیداری و آبادی....
هیچ وقت یادم نمیره یکی از ماه رمضونا پای پدرم توی ورزش شکست...
همسایه ها میتونستن برا خودشون ساعت بخرن و کوک کنن و بیدارشَن اما وقتی دیدن که بابا دیگه نمیتونه براشون سحرخونی کنه دویست ، سیصد متر سیم و کابل خریدن ؛ سیستم صوت رو آوُردن توی خونه...
میگفتن : #مناجات_آبادیه
بابا سحرا با عصا پامیشد، وضو میگرفت و داخل اتاق مناجات میخوند...
اینجا میخوند ولی صداش از مسجد محل پخش میشد...
اما 👇
حالا سحرا از خواب بلند میشیم هیچ صدایی از مسجدا نمیاد...
طبل و مناجات خونی که هیچ ،حتی دیگه صدای قرائت #دعای_سحر هم نمیاد...
وقتی دلیلش رو میپرسیم ، میگن بعضی مردم بابت صدای بلندگو اعتراض میکنن ...
من #همسایه مسجدم...
منم مخالف ناهنجاری صوتی ام...
خودمون توی "حسینیه نخل" چیزی به نام بلندگو روی پشت بوم نداریم اما مگه دعای سحر چقدر طول میکشید ؟
این ماه رمضون هم میگذره...
یه روز همه ی ماها می میریم...
همه ی ما.
بدون استثناء ، کمی دیرتر .
کمی زودتر.
یک دفعه...
ناگهانی ...
اونقدر زیر خاک آرزوی صدای "موسوی قهار" کنیم تا برامون بخونه
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ، اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ....
و حسرت بخوریم...
محتاجم به دعاهای شما
مجتبی رمضانی
@mojtabaramezani