eitaa logo
حضرت آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
720 دنبال‌کننده
199 عکس
726 ویدیو
5 فایل
🌼آقا مجتبی تهرانی رحمه‌الله علیه:من هر چه دارم از استادم امام خمینی ره دارم. 🔻مجموعه مباحث آقا مجتبی تهرانی (ره) در اخلاق و معارف اسلامی . 📔 گزیده بیانات 🔹️عکس نوشته کلیپ تصویری 📽 کلیپ صوتی 🔊 🏷 https://mojtabatehrani.com
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 خاطره‌ جالب آیت الله مصباح یزدی (ره) 👈 مجانی ببخش!! 💥 خاطره‌گویی ایشان برای حاج شیخ کاظم صدیقی. داستان آیت الله میرزا عبدالعلی تهرانی (ره)؛ پدر آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی (ره) ◽️ به تاریخ شب ۲۳ ماه رمضان ۱۳۹۸ 🆔 کانال اسرار تاریخ | استاد ابوالحسنی 🌐 eitaa.com/monzer_ir
﷽ 📍 توصیف صدق❗️ 📌امام ‎صادق(ع) در توصیف صدق می‎فرمایند: «اَلصِّدْقُ نُورٌ غَيْرُ مُتَشَعْشِعٍ إِلَّا فِي عَالَمِهِ»؛ صدق نوری است، امّا ظاهراً تشعشع ندارد و در عالم خودش نورفشانی می‎کند؛ یعنی صدق را به ظاهر نگاه بکنی. 📌 مثلاً پایین ترین مرحله و اقسام آن صدق زبانی و لسانی است. اگر انسان سخن راستی را بگوید، مانند موجی است که در هوا ایجاد شده است و از آن، چیزی تلألؤ نمی‎کند. 📌 حضرت می‎فرماید: ظاهراً متشعشع به آن شکل نیست؛ نور است، امّا ظاهراً تشعشع ندارد و در عالم خودش نورافشانی می‎کند. «كَالشَّمْسِ»؛ مثل خورشید، «يَسْتَضِي ءُ بِهَا كُلُّ شَيْ ءٍ»؛1️⃣ که هر چیزی از آن استضائه می‎کند و نور می‎گیرد. آن عارف می‎گوید: به صدق کوش که خورشید زایَد از نَفَست که از دروغ سیه روی گشت صبح نخست 2️⃣ 1️⃣ بحار الأنوار، ج‏68، ص 10 2️⃣ حافظ 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📖 📝 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 صدق در گفتار❗️ 📌یکی از اقسام صدق، صدقِ در گفتار است. به خبر مطابق با واقع، خبر صدق و صادق می گویند. کما اینکه خبر مخالف با واقع، کاذب و دروغ است. دروغ و راست در باب سخن و اِخبار این گونه است که اگر خبر مطابق با واقع بود، می‎گویند که صادق است و اگر مخالف بود، کاذب است؛ لذا صدق و کذب از اوصاف کلام هستند، نه شخص. 📌 به تعبیر اهل علم، اوّلاً و بالذّات کلام است که مُتّصِف به صفت صدق و کذب می‎شود. در صدق در ارتباط با گفتار، ابتدا گفتار است که متٌصف به صفت صدق یا کذب می شود. در مرحلۀ بعد، ثانیاً و بالعرض است که شخص متّصف می‎شود، «بِأَنَّهُ صاٰدِقٌ اَو کاٰذِبُ»؛ به اینکه راستگو یا دروغگو است؛ لذا صدق و کذب از اوصاف کلام و خبر است و خبر مطابق با واقع صدق است، مخالفش کذب و دروغ است. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📖 📝 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
📍 گوش چشم برزخی❗️+داستان 📌جریانی یادم آمد که مربوط به محدّث قمی(ره) است که از نظر زمانی زیاد با ما فاصله ندارد و جزء معاصرین است. او مردی است که در عصر خودش از نظر بُعد معنوی و فضیلت معنوی اصلاً قابل انکار نبود. یکی از خصوصیّات ایشان این است که گفته بود: هیچ یک از کتاب هایم را بی وضو ننوشتم، هیچ کتاب روایتی را بی وضو برنداشتم. معروف است که نقل می کند: 1️⃣ روزی وارد وادی السلام شدم. صدای نعرۀ شتری را شنیدم که گویی داغش می کنند؛ چه فریادی و چه نعره ای! با عجله رفتم ببینم چه کسی است که او را اذیّت می کنند. به آنجا رسیدم و دیدم تازه می خواهند مرده ای را دفن کنند. او نعره می زند، امّا هیچ کدام از اطرافیانش نمی شنوند. بر اثر تهذیب نفس، گوش و چشم برزخی یا ملکوتی مرحوم‌محدّث‌قمی باز شده است و او را می بیند و فریادش را می شنود. یکی از مراجع بزرگ که ایشان هم اهل تهذیب نفس بود، در همان ایّامی که در وادی این سنخ مسائل بوده است - البته برای ما شنیدن این مسائل تعجب انگیز است - نقل می کند: شب جمعه ای برای تهجّد وارد یکی از مقبره ها شدم. زمستان بود و برف شدید می آمد. دیدم مرده ای را آوردند و در آن مقبره گذاشتند. 📌به متصدّی مقبره گفتند: شما مشغول قرآن خواندن باشید تا صبح تجهیزش کنیم. یک وقت دیدم مأمورین الهی آمدند و چنان گرز آتشینی بر فرق او می کوبند که شعلۀ آتش به آسمان زبانه می کشد. من بی حال شدم و زبانم بند آمد و قدرت حرکت و رفتن نداشتم. هر چه می خواستم با اشاره به این مقبره دار که در حال خواندن قرآن بود بگویم که در را باز کند، متوجّه نمی شد. با زحمت در را باز کردم و در همان هوای برفی بیرون زدم. این عالم چشم برزخی اش باز شده بود و می دید در برزخ چه خبر است. 1️⃣ معاد شناسی علّامه طهرانی، ج1، ص137 الی 142 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه دوم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️به مناسبت هشتمین سالگرد ارتحال ملکوتی حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) 🔰قسمت اول 🎞 رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
◾️هشتمین سالگرد حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) /قسمت اول https://aparat.com/v/te8yl +*+*+*+ ◾️هشتمین سالگرد حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) / قسمت دوم https://www.aparat.com/v/te8yl
📍 همسایه را فروختم❗️ 📌امام علی(ع) می فرمایند:«جَارُ السَّوْءِ أَعْظَمُ الضَّرَّاءِ وَ أَشَدُّ الْبَلَاءِ»1️⃣؛ همسایۀ بد، بزرگترین ناراحتی برای انسان است؛ لذا حضرت می فرمایند:«سَلْ عَنِ الْجَارِ قَبْلَ الدَّارِ»2️⃣؛ اگر خواستی جایی سکونت کنی، اوّل از همسایه سؤال کن. قبل از اینکه بپرسی خانه چطور است، بپرس همسایه چطور است. ◾️ قضیّۀ معروفی را نقل می کنند. شخصی خانه اش را فروخت. یکی از دوستانش به او گفت: منزلت را فروختی؟! گفت: نه، همسایه را فروختم. خانه عیبی نداشت. 1️⃣ غررالحکم و دررالكلم، ص337 2️⃣ غررالحکم و دررالكلم، ص401 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه چهارم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 تأثیر غببت بر جامعه❗️ 📌یکی از آثار زشت غیبت، این است وحدتی که باید حاکم باشد، از بین می رود. سلب اعتماد، یگانگی را در جامعه از بین می برد، همه از همدیگر باک دارند و همه به همدیگر بدبین می شوند، حسّ اعتماد می رود و به جایش حسّ بدبینی می آید. یگانگی می رود و تفرقه می آید. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📕 📝 جلسه پنجم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
📍جسارت به بزرگان دین کوتاهی عمر❗️+داستان 📌من قضیّه ای را که از یکی از بزرگان شنیده ام نقل کنم. از مامقانی(ره) که یکی از علما و فقهای بزرگ عصر اخیر است، نقل شده که روزی ایشان به سمت منزلشان می رفتند، درحالی که عدّه ای از شاگردان و دوستان ایشان نیز اطراف این مرد بزرگ بودند. 📌 اتّفاقاً در بین راه جوانی نادان و چه بسا تحریک شده می آید و شروع می کند به ناسزا گفتن. 📌 نقل می کنند کسانی که همراه ایشان بودند می خواستند متعرّض او بشوند که ایشان اجازه ندادند و همین طور به مسیرشان ادامه دادند. او هم همان طور ناسزا می گفت تا اینکه به در منزل ایشان رسیدند. 📌 مامقانی(ره) در آنجا توقّفی کردند و رو به آن جوان یک جمله گفتند: خودتی! و رفتند داخل منزل. ایشان از مراجعِ تقلید بود. 📌جمعیّت زیادی از شاگردان و اصحاب ایشان آمدند و در منزل کنار ایشان نشستند. یکی از ایشان سؤال کرد: آقا! ما خواستیم او را ردّ کنیم، شما نگذاشتید. 📌 او هرچه خواست گفت و شما وقتی رسیدید، برگشتید و فقط همین یک جمله را به او گفتید! گفتیم که شما او را تأدیب می کنید. چطور شد شما این یک جمله را فقط فرمودید؟! 📌 فرمود: من خوف این را داشتم که او جوانمرگ شود. این جمله را گفتم برای اینکه جوانمرگ نشود. 📌 اشاره به اینکه یکی از آثارِ وضعی جسارت به بزرگان دین کوتاهی عمر است. کسانی که به بزرگان دین جسارت می کنند، ولو اینکه ندانند، یکی از آثار وضعی این عملشان کوتاهی عمر است. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📕 📝 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
📍 زیبا ترین و زشت ترین مخلوق❗️ 📌از وصایای امام علی(ع)به فرزندش محمدبن حنفیه است و در نهج البلاغه، مَن لا یحضرالفقیه ، وسائل و ... آمده است، حضرت به زیبایی می فرماید: 📌 «وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَیئاً أَحْسَنَ مِنَ الْكَلَامِ وَ لَا أَقْبَحَ مِنْهُ»؛ 📌 خداوند چیزی زیباتر از سخن خلق نفرموده است، و چیزی زشت تر از سخن نیز خلق نکرده است، 📌«بِالْكَلَامِ ابْیضَّتِ الْوُجُوهُ وَ بِالْكَلَامِ اسْوَدَّتِ الْوُجُوهُ...»؛ 1️⃣ با سخن است كه چهره ها سفید می شود و به سبب سخن است كه چهره ها سیاه می شود. 1️⃣ من لا يحضره الفقيه، ج 4، ص 387 - وسائل الشيعه، ج 12، ص 192 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه دوم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 شعار اهل تحقیق❗️ 📌امام صادق(ع) می فرمایند: «الصَّمْتُ شِعَارُ الْمُحَقِّقِینَ بِحَقَائِقِ مَا سَبَقَ»؛ 📌 سکوت، شعار کسانی است که به حقایق ماسبق رسیده‏ و آن را تحقیق کرده‏اند، 📌« وَ جَفَّ الْقَلَمُ بِهِ »؛ و دیگر سکوتی که گفتند، همین است که سکوت و بس؛ چون قلم به سکوت خشک شد؛ یعنی دیگر غیر سکوت، چیز دیگری را نمی‏شود به حساب بیاوری و بنویسی، 📌«وَ هُوَ مِفْتَاحُ كُلِّ رَاحَةٍ»؛ و آن، کلید هر آسایش است، «مِنَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»؛ آسایش دنیوی و اُخروی‏، «وَ فِیهِ رِضَا الرَّبِّ»؛ و در آن خشنودی پروردگار است، «وَ تَخْفِیفُ الْحِسَابِ»، و در قیامت، حساب را سبک می کند. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه دهم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
📌‏حاج آقای مجتبی تهرانی می گفت : ◾️مواظب اطرافیانت باش ... دوستان و آشنایانت .. 📌 والله روح آدم حتی از آن نانوایی که سر کوچه نانش را پخت می کند هم تاثیر می پذیرد .. " @agamojtabatehrani
📌خداوند : ای دوستداران فاطمه(س) !... 📌پیامبر اکرم (ص)فرمودند: «إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا بَعَثَ الْخَلَائِقَ مِنَ الْأَوَّلِینَ وَ الْآخِرِینَ»؛ 📌 خداوند آن گاه که خلایق را از اولین و آخرین مبعوث کند ؛ «نَادَى مُنَادِی رَبِّنَا مِنْ تَحْتِ عَرْشِهِ»؛ منادی ای از تحت عرش ندا می¬کند: «یا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ‏ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ»؛ خطاب به همۀ مردم به اینکه چشم¬هایتان را ببندید، «لِتَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ سَیدَةُ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ عَلَى الصِّرَاط»؛ زهرا(س)می¬خواهد بر صراط عبور بکند؛ «فَتَغُضُّ الْخَلَائِقُ كُلُّهُمْ أَبْصَارَهُمْ فَتَجُوزُ فَاطِمَةُ عَلَى الصِّرَاطِ» ؛ تمام خلائق چشم¬ها را می¬بندند و زهرا(س)عبور می کند؛ 📌«لَا یبْقَى أَحَدٌ فِی الْقِیامَةِ إِلَّا غَضَّ بَصَرَهُ عَنْهَا إِلَّا مُحَمَّدٌ وَ عَلِیٌّ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ وَ الطَّاهِرِین [الطَّاهِرُونَ‏] مِنْ أَوْلَادِهِمْفَإِنَّهُمْ أَوْلَادُهَا»؛ 📌 هیچ¬کس در قیامت نمی¬ماند، مگر اینکه چشم می¬بندند مگر پدر، همسر و فرزندانش، «فَإِذَا دَخَلَتِ الْجَنَّةَ بَقِی مِرْطُهَا مَمْدُوداً عَلَى الصِّرَاطِ»؛ 📌 وقتی حضرت زهرا(س)وارد بهشت شد، مِرط او بر صراط کشیده می شود، مرط، به معنای جامه¬ای است که دوخته نباشد، تکه جامه ای که به اصطلاح در آن بُرش به کار نرفته است. اشاره به چه چیزی می باشد؛ 📌 «مَمْدُوداً عَلَى الصِّرَاطِ»؛ به معنای کشش عصمت مطلقۀ حضرت زهرا(س) که در آن هیچ چیزی به کار نرفته است؛ در صراط همین طور می ماند. 📌«طَرَفٌ مِنْهُ بِیدِهَا وَ هِی فِی الْجَنَّةِ وَ طَرَفٌ فِی عَرَصَاتِ الْقِیامَةِ»؛ 📌که یک طرفش در بهشت در دست اوست و یک طرفش در عرصات قیامت است، «فَینَادِی مُنَادِی رَبِّنَا یا أَیهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ» 📌آنجاست که منادی پروردگار ندا می¬کند: ای کسانی که فاطمه(س)را دوست دارید! «تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَیدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ»؛ 📌 تارهای این جامۀ فاطمه(س)را بگیرید؛ «فَلَا یبْقَى مُحِبٌّ لِفَاطِمَةَ إِلَّا تَعَلَّقَ بِهُدْبَةٍ مِنْ أَهْدَابِ مِرْطِهَا»؛ از دوستان فاطمه(س)هیچ¬کس نمی¬ماند مگر اینکه تاری از جامۀ زهرا(س)را می¬گیرد؛ 📌 «حَتَّى یتَعَلَّقَ بِهَا أَكْثَرُ مِنْ أَلْفِ فِئَامٍ وَ أَلْفِ فِئَامٍ»؛ هزاران هزار گروه آن را می گیرند؛ «فِئَامٍ قَالُوا وَ كَمْ فِئَامٌ وَاحِدٌ قَالَ أَلْفُ أَلْفٍ»؛ سؤال کردند از پیامبر(ص)گروه فئام چقدر است؟ فرمودند: «أَلْفَ أَلْفَ»؛ یعنی یک میلیون، «یُنْجَوْنَ بِهَا مِنَ النَّارِ»؛1️⃣ 📌این ها از آتش نجات پیدا می¬کنند. معلوم می¬شود گرفتاران در صراط از این مجرا نجات پیدا می کنند، به خصوص به وسیلۀ حبّ حضرت زهرا(س). 1️⃣ بحارالانوار، ج8، ص68. 〰️〰️〰️〰️〰️ رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 خجالت می کشم دعای کمیل بخوانم ❗️ 📌قضیه ای را می‌گویم. کسی از دوستان‏مان که بسیار مرد وارسته و اهل علمی است، روزی به من گفت: مکرّر شده که دعای کمیل را شروع کردم. وقتی به وسط‏هایش رسیدم، خودم خجالت کشیدم و کتاب را روی هم گذاشتم؛ چون دیدم مواردی دارم می گویم که آن‏گونه نیستم. دروغ شرعی نمی گوید، دارد دعا می کند و قبول است، امّا کمال صدقی این مناجات را ندارد. 📌 البته این نکته را مطرح کنم که معنایش این نیست که چون آن کمال را ندارم، دعا را ترک کنم. نه، این، کار شیطان است. دعا را ترک نکن، بلکه تلاش کنیم که آن کمال را به دست آوریم، نه اینکه مناجات را کنار بگذاریم. 📌تلاش کنیم رابطه را با خدا محکم کنیم، نه اینکه رابطۀ متزلزل را قطع کنیم. شیطان خیلی راه‌زنی می کند، می گوید: حالا که می دانی این‏گونه نیست، پس هیچی. 📌جواب من هم به آن مرد بزرگ همین بود، که نکند چون شیطان بلد است و برای هر کسی از راهی می آید، به همین مقدار شما را باز دارد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📖 📝 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
◾️در باب وصایای حضرت‌زهرا(سلام الله علیها) به امام‌علی(سلام الله علیه) در روایات داریم که فرمود: بعد از وفاتم خودت من را تجهیز کن! هم نسبت  غسل هم تکفین و هم دفن. ◾️حتی از نظر زمانی هم سفارش کردند که در شب باشد. وصیت کردند که کسی را خبر نکن! در روایات است که از بین زن‌ها حضرت سه نفر را استثنا کردند که آن‌ها حاضر باشند؛ اسماءبنت‌عمیس، اُمِّ‌أیمن و فضه. ◾️در روایتی دیدم که خود حضرت‌زهرا(سلام الله علیها) به اسماء وصیت کردند که: تو و امام‌علی(سلام الله علیه) من را غسل بدهید! اسماء می‌گوید: وقتی امام‌علی(سلام الله علیه) مشغول غسل شد، من ایشان را کمک می‌کردم. در روایت دارد که من ایشان را اعانت و کمک می‌کردم. ◾️ این ماجرا مشهور است که اسماء آب می‌ریخت و امام‌علی(سلام الله علیه) غسل می‌داد؛ این‌ها همه حساب‌شده بود. امام‌علی(سلام الله علیه) می‌فرماید: کار تکفین حضرت‌زهرا(سلام الله علیها) تمام شد و می‌خواستم بند کفن را ببندم. حتما این‌طور بوده است که امام‌علی(سلام الله علیه) دیدند بچه‌ها کنار ایستاده‌اند و معمول هم این است که باید بیایند و آخرین دیدار را داشته باشند. تعبیر روایت این است که: «نَادَیْتُ»؛ صدا زدم؛ معلوم می‌شود بچه‌ها فاصله داشته‌اند. «یَاأُمَّ کُلْثُومٍ یَا زَیْنَبُ یَا فِضَّهُ»؛ دانه به دانه صدا زدند. «هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّکُم‌»؛ ◾بیایید از مادرتان توشه بگیرید! «فَهَذَا الْفِرَاقُ وَ اللِّقَاءُ فِی الْجَنَّهِ»؛ بدانید که این آخرین دیدار است و دیگر مادر را نخواهید دید؛ دیدار بعدی شما با مادر در بهشت است؛ بیایید که آخرین دیدار است. @agamojtabatehrani
📍از مناجات حضرت موسی تا امام‌علی(ع)❗️ 📌 در روایتی دیدم که شیطان متمثّل شد و نزد حضرت‏ موسی(ع) آمد و شروع به صحبت با او کرد. حضرت‏ موسی(ع) او را شناخت. گفت: با من که کاری نمی توانی بکنی، آمدی چه بگویی، من که تو را می شناسم. 📌 گفت: کارم را کردم، به همین مقدار که در این لحظات تو را از خدا منصرف و به خودم مشغول کردم. نکته، خیلی ظریف است. شیطان خیلی عجیب و غریب است. حضرت‏ موسی(ع) از انبیای مُرسل است که بعد فهمید چه کرده است. همین چند لحظه را که می‏توانستی با محبوب، خالق و پروردگارت باشی- چون موسی(ع) کلیم‏ الله است- و راز دل بگویی، به همین مقدار حواست را جمع خودم کردم. بنابراین، این تصّور موجب نشود که انسان از دعا و مناجات دست بردارد. 📌بیان کردم: کمال اوّل این است که انسان تلاش و کوشش کند که کمال مناجات را به دست بیاورد. البته این کمال دارای مراتب و آثاری است که الآن مورد بحث ما نیست. امّا بالاترین مرتبه اش را امام‌علی(ع) در مناجات‏هایش داشت. 📌او چنان محو بود که وقتی می فرمود: «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ»، یا «إِيَّاکَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاکَ نَسْتَعينُ»، به حقیقت عبودیّت رسیده بود که ماسوی‏الله هیچ بود. اصلاً توجّهی نداشت، وقتی که با خدا سخن می گفت. 📌جریان معروفی از امام‌علی(ع) است، راجع‏ به تیری که در پای مبارکش در یکی از جنگ‏ها رفته بود و می خواستند آن را دربیاورند. 📌وقتی از فرزندش امام‏ حسن(ع) سؤال کردند: راه علاجش چیست؟ می فرماید: وقتی سر نماز ایستاد، آن موقع تیر را دربیاورید. 1️⃣ دیگر هیچ چیزی متوجه نمی شود، درد هم متوجه نمی شود. این دیگر کمال صدق در مناجات امام‌علی(ع) است. 1️⃣ ارشاد القلوب، ج2، ص217- حلیة الابرار، ج2، ص180 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📖 📝 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
📍 دلت را خالی کن ❗️ 📌اگر کسی بخواهد به حقیقت عبودیّت برسد، مرحلۀ اُوْلیٰ «تخلیۀ دل» است. دل نباید مشغول به غیر خدا و در محبّت ماسوای خدا باشد. 📌 آنگاه که از غیر خداوند تخلیه شد، دل به رب و محبّت و دوستی خداوند مشغول می شود و به مرحلۀ اولای از عبودیّت می رسد. آنگاه که دل از محبّت غیر خدا آزاد شود و برای محبّت خدا آماده شود، آنجاست که دل به حقیقت عبودیّت رسیده است. 📌 اگر دلِ انسان در گرو امور دنیوی- هر حیثش که می خواهد- باشد، این دل، دلی نیست که صاحبش بتواند ادّعا کند که حقیقتاً عبدالله است: چون عبودیّت از بزرگ ترین مقام ها برای انسان است؛ یعنی انسان هر چه از نظر معنوی سیر کند، آخرین مرحله اش مسئلۀ عبودیّت است. بنابراین، کمالِ صدق در گفتار در ارتباط با مناجات با رب، رعایت این موضوع است که الفاظی را که انسان در ارتباط با مناجاتش با خداوند به کار می بندد، الفاظی باشد که مفاهیمش در او شکل گرفته باشد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📖 📝 جلسه دوم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
nf00281148-2.mp3
3.18M
◾️آخرین روضه حاج آقا مجتبی تهرانی در 📌شب 23 رمضان سال 1391، مرحوم حاج آقا مجتبی تهرانی(ره) در مسجد جامع بازارتهران، به روضه خوانی برای (س) پرداخت. 📌 روضه ای که به گفته خود ایشان برای اولین بار به این صورت خوانده می شد. 📌این روضه جانسور که آخرین روضه حاج آقا مجتبی تهرانی قبل از رحلت ایشان بود را بشنوید. @agamojtabatehrani
📍 ترک معارضی که ضرورت ندارد❗️ 📌قِسم اوّل از صدق که صدق در گفتار است، کمالش به دو چیز است. اوّل، مسئلۀ گفتاری است که عبد با ربّش در گفتگوها و اظهاراتش دارد، که مراقبت کند آنچه می گوید، آراستۀ به آن باشد و آن مفاهیم در آن شکل گرفته باشد. در مورد کمال دوّم، علمای اخلاق می فرمایند: مَعاریض1️⃣ را بدون ضرورت ترک کند. یعنی چه؟ انسان در گفتارهایی که دارد، ممکن است مطابق با واقع باشد. صدق به معنای مطابق بودن با واقع است و خبری که انسان می دهد در این حالت ممکن است مطابق با واقع و صادقانه باشد، امّا از نظر آنچه مُراد است، تطبیق نداشته باشد؛ یعنی طرفِ مقابل خلاف آنچه را او مورد نظرش هست بفهمد. چند مورد را بیان می کنم. یک مورد این است که انسان بعضی از حقیقت -و نه همه اش را- بگوید. فرض کنید در صحبت هایش مطلبی را از کسی نقل می کند. آن شخص پنج جمله گفته است، او چهار جمله اش را نقل کند و یکی را نقل نکند، که اگر آن یکی در کنار این چهار جمله قرار بگیرد، اصلاً صورت کار از نظر برداشت عوض می شود. مثالی بسیار ساده بزنم: کسی از انسان کاری را طلب می کند. کسی پیغام می آورد و می گوید: او فلان کار را از تو خواسته است. انسان شروع می کند و می گوید: این معذوریت را دارم و اگر این کار را بکنم، گرفتاری هایی برایم پیش می آید و...، ولی در آخر سر می گوید: به خاطر علاقۀ زیادی که به او دارم، همۀ آن ها را متحمّل می شوم. فردی که واسطه است، برود و بگوید که او گفت: این گرفتاری‌ها را دارم، این مشکلات برای من پیش می آید و...، امّا انتهایش را نگوید که گفت: چون او خواسته است، همه را قبول می کنم خوب دقّت کنید که دروغ نگفته است. خبر را رسانده و راست هم هست، امّا آن را تقطیع کرده است؛ بخشی را گفته و بخشی را نگفته است 1️⃣ جمع معراض، سخن های پوشیده و غیرصریح. کلامی که معنای آن مشکل، پوشیده و پنهان باشد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📖 📝 جلسه دوم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
📍 کسب فیض پیامبر(ص) از زهرا(س)❗️ 📌 روایت را بَحرانی نقل می کند و در بحار نیست: ببینیم چه مقدار اینها به دوستانشان علاقمندند. ◾️«قَالَتْ أسَمَاءُ: فَرَأيْتُهَا رَافِعَةً يَدَيْهَا إلَى السَّمَاءِ»؛ اسما - پرستار حضرت زهرا(س) - می گوید: دیدم زهرا(س) دستانشان را به آسمان بلند کرده است، ◾️ «وَ هِيَ تَقُولُ: اَللَّهُمَّ إنّي أَسْألُكَ بِمُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَى وَ شَوْقِهِ إِلَيَّ»؛ ◾️و این جملات را می گوید: خدا! تو را قسم می دهم به علاقه ای که پیغمبراکرم(ص) به من دارد؛ اسمی از پیغمبراکرم(ص) نمی آورد؛ بلکه به علاقه ای که پیغمبراکرم(ص)به او دارد قسم می خورد. ◾️ معلوم می شود پیغمبراکرم(ص) از علاقه اش به زهرا(س) کسب فیض می کند. اگر من ادامه بدهم بعضی نمی توانند هضم کنند. ◾️«وَ بِعَلِّيٍ الْمُرْتَضَى(ع) وَ حُزْنِهِ عَلَيَّ»؛ و قسم می دهم تو را به همسرم علی(ع) و حُزن او نسبت به من. معلوم می شود حزن امام علی(ع) نسبت به زهرا(س) رتبه ای بوده است برای امام علی(ع). «وَ بِالْحَسَنِ الْمُجْتَبَى وَ بُكَائِهِ عَلَيَّ»؛ قسم به حسن(ع) و گریۀ او بر من قسم به حسن(ع) و گریه او بر من ◾️«وَ بِالْحُسَيْنِ الشَّهيِدِ وَ كَآبَتِهِ عَلَيَّ»؛ و قسم به حسین(ع) شهید و آن اضطرابش نسبت به من، «عَلَيَّ وَ بِبَنَاتِي‏ الْفَاطِمِيَّاتِ‏ وَ تَحَسُّرِهُنَّ عَلَيَّ(ع)»؛ اسم زینب و ام کلثوم را نمی برد. و قسم به دخترانم و به ناراحتی و حسرتی که به من دارند، ◾️«إنَّكَ تَرْحَمْ وَ تَغْفِرْ لِلْعُصَاةِ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ(ص) وَ تَدْخُلْهُمُ الْجَنَّةِ، إِنَّكَ أكْرَمُ الْمَسْئُولِينَ وَ أرْحَمُ الرَّاحِمِينَ»؛1️⃣ ◾️ رحم کن و بیامرز معصیت کاران از امت محمّد(ص) را و آن ها را به بهشت ببر. 📌این جملاتی که زهرا(س) میگفت و اسما می شنید، چه وقت بود؟ چون می گوید: قسم به شوهرم علی(ع) و حزن او به من! قسم به حسن(ع) و بُکائش بر من! قسم به حسین(ع) و اضطراب و ناراحتی اش نسبت به من و به دخترهایم و حسرتی که دارند! لذا باید موقعی باشد که زهرا(س)به خاطر اذیّت امّت پیغمبراکرم(ص) در بستر بیماری افتاده باشد. ◾️خدا را شاهد می گیرم که رحمت واسعۀ حق تنها از این مجری جلوه می کند و غیر از این، چیز دیگری نیست. چه بسا لحظات آخر زهرا(س) است. امّا در عین حال می گوید خدایا شیعیان و این محبّین را بیامرز. شفاعت زهرا(س) از همین جا شروع شده است. 1️⃣ عوالم العلوم و المعارف والأحوال من الآيات و الأخبار و الأقوال (مستدرك سيدة النساء إلى الإمام الجواد)، ج‏11-قسم-2-فاطمة(س)، ص، 892 〰️〰️〰️〰️〰️ سلام الله علیها 📚 📖 📝 جلسه چهارم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani