eitaa logo
حضرت آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
792 دنبال‌کننده
209 عکس
872 ویدیو
5 فایل
🌼آقا مجتبی تهرانی رحمه‌الله علیه:من هر چه دارم از استادم امام خمینی ره دارم. 🔻مجموعه مباحث آقا مجتبی تهرانی (ره) در اخلاق و معارف اسلامی . 📔 گزیده بیانات 🔹️عکس نوشته کلیپ تصویری 📽 کلیپ صوتی 🔊 🏷 https://mojtabatehrani.com
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽ 📍 وضعیّت اصحاب یمین❗️ 📌حال با دیدن صحیفۀ عمل، مردم دو دسته می شوند: (فَأَمَّا مَنْ أُوتِی كِتَابَهُ بِیَمِینِهِ)؛ دستۀ اوّل: کسانی هستند که ابعاد وجودی خود را در دنیا با اعمال زیبا ساختند و در بُعد عقلانی ، به توحید نظری رسیدند. در بُعد قلبی، حُبِّ الهی و اولیای خدا را در دل‌شان زنده کردند. در بُعد نفسانی، فضایل اخلاقی را کسب کردند و در بُعد عملی و جوارحی، حسنات و اعمال صالح را انجام دادند؛ (فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِیَهْ)؛ لذا چنین کسانی می خواهند خودشان را به دیگران نشان دهند که بیایید صحیفۀ عمل مرا بخوانید. ببینید چه زیباست! البته اینها غیر از اولیای خاص خدا هستند. آیۀ شریفه در ادامه می فرماید: (انِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ)؛ من در دنیا گمان کردم که حسابم را ملاقات می کنم؛ یعنی خودم حساب خودم را می بینم. یکی از بزرگان می گفت: «به خدا قسم! اگر ما احتمال قیامت را بدهیم، اعمال‌مان بهتر از این خواهد بود.» بعضی ها چه بسا از یاد این مسئله هم وحشت می کردند. در مورد کلمۀ «ظنّ» باید گفت: در اصطلاح، یک «قطع» داریم و یک «ظن». یک «شک» داریم و یک «وهم». ««قطع»؛ یعنی اطمینان صد در صد به یک مطلب، «ظنّ»؛ یعنی از پنجاه درصد به بالا. «شک»؛ به معنی پنجاه پنجاه است. «وهم»، احتمال زیر پنجاه درصد است که ضعیف ترین احتمال است. این مرد بزرگ(رض) می گفت: از صد احتمال قیامت، اگر یک احتمال را بدهید، آدم می شوید که البته من نشدم. آیۀ شریفه می فرماید: در قیامت اصحاب یمین کسانی هستند که می گویند: ما در دنیا به قیامت ظن داشتیم؛ یعنی بیش از پنجاه درصد. نمی گویند که اهل یقین بودیم. آن ها حساب دیگری دارند؛ می گویند: چون به قیامت گمان داشتیم، خوب عمل کردیم. لفظاً ممکن است همه ادّعا کنند و حتّی در بُعد عقلانی هم استدلال کنند و بگویند: دو دو تا چهارتا؛ امّا از نظر باور، بازده روی عمل نداشته باشد. (فَیَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِیَهْ انِّی ظَنَنْتُ أَنِّی مُلَاقٍ حِسَابِیَهْ)؛ در دنیا گمانم این بود که این اعمال را می‌بینم. (فَهُوَ فِی عِیشَةٍ رَاضِیةٍ فِی جَنَّةٍ عَالِیَةٍ)1️⃣؛ بحث حسابش است. خودش حساب خودش را دید. ندارد به اینکه خدا و ملائکه از من حساب کشیدند. خودم حساب خودم را کردم و بعد هم قضاوت کردم. 1️⃣ سورۀمبارکۀ حاقه، آیات 19الی22 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه دوم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 در «نوروز» چه باید کرد؟❗️ «مرور ایّام» رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 در «نوروز» چه باید کرد؟❗️ «مرور ایّام» 📌ضرورت تنبّه در کنار مباحث علمی اگر بنا باشد همیشه مباحث علمی را بدون اینکه در کنارش تنبّهی برای ما وجود داشته باشد مطرح کنیم فکر می‎کنم فایده‎ای نداشته باشد، لذا خوب است گاهی برای ایجاد تنبّه مسائلی را مطرح کرده و در آن تأمّل کنیم. غفلت از «مرور ایّام» و «گذشت زمان» از جمله این مسائل مسئله «مرور ایّام» است. به تعبیر همگانی انسان گاهی از «گذشت زمان» غفلت می‎کند و این غفلت موجب می‏شود انسان از خواب غفلتی که او را فرا گرفته است بیدار نشود. در این عالم اموری که موجب اعتبار و پندپذیری می‏گردد زیاد است امّا انسان از آن عبرت نمی‎گیرد! علی (علیه‌السلام) می‏فرماید: «مَا أَكْثَرَ الْعِبَرَ وَ أَقَلَّ الِاعْتِبَارَ». یکی از موضوعاتی که انسان باید از آن پند و عبرت بگیرد و متنبّه و بیدار شود مسأله «گذشت زمان» است. هر «روز» در قیامت گواهی است بر اعمال انسان امام صادق (علیه‌السلام) به نقل از آبای گرامشان در روایتی همه فهم، فرمودند: «مَا مِنْ يَوْمٍ يَأْتِي عَلَى ابْنِ آدَمَ إِلَّا قَالَ لَهُ ذَلِكَ الْيَوْمُ يَا ابْنَ آدَمَ أَنَا يَوْمٌ جَدِيدٌ»، هیچ روزی نیست که بر فرزند آدم وارد می‏شود مگر اینکه آن روز به او می‎گوید: من برای تو روزی نو و جدید هستم! «أَنَا يَوْمٌ جَدِيدٌ»، من نوروزم! من برای تو روز نویی هستم! «وَ أَنَا عَلَيْكَ شَهِيدٌ»، و من، یعنی زمان، نسبت به تو گواهی دهنده هستم! «فَافْعَلْ فِيَّ خَيْراً»، در من عمل خیر انجام بده، «وَ اعْمَلْ فِيَّ خَيْراً أَشْهَدْ لَكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَإِنَّكَ لَنْ تَرَانِي بَعْدَهَا أَبَداً»، من در روز قیامت نسبت به اعمال تو شهادت می‎دهم و تو بعد از این هیچ‏گاه مرا نخواهی دید مگر در روز قیامت. زمان‎ها می‎گذرد و همه آن‏ها برای انسان گواه هستند. این‏طور نیست که ما فکر می‎کنیم! اعمال و کردار ما در زمان‎ محو نمی‎شود، بلکه همه آن‏ها ثبت می‏گردد. به تعبیراتی که در روایات آمده است توجّه کنید! دارد که ایّام و روزها بر انسان شهادت می‎دهند و روز جدید که می‎آید زبان حالش با انسان این است که در من، عمل خیر انجام بده؛ چراکه من در روز قیامت بر اعمال تو شهادت می‏دهم. ما خود تشکیل‏دهنده زمان هستیم حتّی بالاتر از آن، ما خود تشکیل دهنده زمان هستیم. این طور نیست که ایّام بگذرد و من ثابت باشم، روز برود و من ساکن بمانم. ما انسان‎ها تشکیل دهنده زمان هستیم. موجودات هستند که تشکیل دهنده زمان هستند. این نیست که روز بگذرد، ماه بگذرد، سال بگذرد، نه! بدانید این ما هستیم که می‏رویم و می‏گذریم و خواهیم گذشت. هر روز که می‏گذرد، تو کم می‏شوی! از حسین بن علی (علیه‌السلام) منقول است که فرمودند: «یَابنَ آدَم اِنَّمَا اَنتَ ایّامٌ کُلَّمَا مَضی یَومٌ ذَهَبَ بَعضُکَ»، ای انسان! ای فرزند آدم! تو روزگار هستی، «اِنَّمَا اَنتَ ایّامٌ»، تو خودت روزگار هستی، تو ایّام و روزها هستی، هر روزی که می‎گذرد مقداری از تو کاسته می‎شود. این طور نیست که تو ثابت باشی و روزگار بگذرد، تو ساکن باشی و او گذرا باشد. هر روز که می‎گذرد مقداری از ما نیز می‎گذرد و از ما کاسته می‏شود، هر ماه و سالی که می‏گذرد یک ماه و سال نیز از ما کاسته می‏شود؛ یعنی هر روز و ماه و سالی که می‏گذرد، به همان میزان سرمایه و هستی انسان که عمر او است نیز خواهد گذشت. با گذشت روز و ماه و سال هستی ما هم می‎گذرد. امسال هم «بخشی از هستی ما» از دست رفت! یک سال دیگر گذشت، امّا آیا با سپری شدن این زمان من هنوز وجود دارم؟ خیر! همه هستی من وجود ندارد؛ با گذشت این سال بخشی از هستی من نیز گذشته است. لذا خوب است انسان نسبت به آنچه از او گذشت و از سرمایه و هستی‎اش کاسته شده متنبّه و متذکّر شود است. خوب است همان طور که نسبت به امور مادّی‎اش فکر می‏کند نسبت به عمر و هستی‎اش نیز فکر کند تا ببیند این سرمایه را در چه راهی مصرف کرده است. حضرت آیت الله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه . @agamojtabatehrani
این ایّام، وقت حساب‏رسی نسبت به عمر است! علی (علیه‌السلام) در روایتی به نقل از نبی اکرم فرمودند که: «أَكْيَسُ الْكَيِّسِين» زیرک‎ترین زیرکان، «مَنْ حَاسَبَ نَفْسَهُ»، کسی است که از خود حساب بکشد، «وَ عَمِلَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ» و کارهایش را در ارتباط با جهان دیگر انجام دهد. «فَقَالَ رَجُلٌ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِين»، وقتی علی (علیه‌السلام) این جملات را از پیغمبراکرم (صل‌الله‌علیه‌وآله) نقل فرمود شخصی سوال کرد، «كَيْفَ يُحَاسِبُ نَفْسَهُ»، انسان چگونه از خود حساب بکشد؟ «قَالَ (علیه‌السلام) ‌إِذَا أَصْبَحَ ثُمَّ أَمْسَی رَجَعَ إِلَى نَفْسِهِ» حضرت فرمود: هرگاه شب را به روز آورد و روز را به شب رساند، بازگشتی به خود داشته باشد، «وَ قَالَ يَا نَفْسِي»، و بگوید: ای فلانی! «إِنَّ هَذَا يَوْمٌ مَضَى عَلَيْكَ»، امروز روزی بود که بر تو گذشت، «لَا يَعُودُ إِلَيْكِ أَبَداً»، در حالی که هیچ‏گاه به سوی تو باز نمی‏گردد، «وَ اللَّهُ يَسْأَلُكِ عَنْهُ بِمَا أَفْنَيْتِهِ»، و خدا از تو می‏پرسد آن را در چه راهی مصرف کردی؟ در اینجا صحبت از روز نیست، حضرت دارد به زبان من و شما صحبت می‎کند، این روز و ایّام نیست که فانی شده، این بخشی از هستی ما است که گذشته و از دست رفته است. خداوند سوال می‏کند که این سرمایه را در چه راهی فانی کردی؟ «فَمَا الَّذِي عَمِلْتِ فِيهِ»، چه کاری در این روز انجام دادی؟ «أَ ذَكَرْتِ اللَّهَ أَمْ حَمِدْتِه»، آیا در این روز به یاد خدا بودی و او را حمد و ستایش کردی؟ «أَ قَضَيْتِ حَوَائِجَ مُؤْمِنٍ فِيهِ»، آیا در این روز خواسته و حاجت برادر ایمانی‎ات را با این که قدرت داشتی برآورده کردی؟ «أَ نَفَّسْتِ عَنْهُ كَرْبَهُ»، آیا از گرفتاری‎های او گره گشایی کردی؟ «أَ حَفِظْتِيهِ بِظَهْرِ الْغَيْبِ فِي أَهْلِهِ وَ وُلْدِهِ»، آیا در غیاب برادر مؤمنت اخوّت اسلامی و ایمانی را نسبت به خاندان و فرزندش رعایت کردی؟ «أَ حَفِظْتِيهِ بَعْدَ الْمَوْتِ فِي مُخَلَّفِيهِ»، آیا بعد از مرگ او از این حریم ایمانی نسبت به بازماندگانش حراست و مراقبت کردی؟ «أَ كَفَفْتِ عَنْ غِيبَةِ أَخٍ مُؤْمِنٍ»، آیا از غیبت کردن پشت سر برادر مؤمنت جلوگیری کردی؟ «أَعَنْتِ مُسْلِماً»، آیا کمک کار برادر مسلمانت بودی؟ «مَا الَّذِي صَنَعْتِ فِيهِ»، در این روز چه کار کردی؟ روش تفکّر در ایام گذشته علی (علیه‌السلام) روش تفکّر در ایّام گذشته را بیان می‎فرماید. در روایات نسبت به هر روز چنین سفارشی وجود دارد. آیا ما هر روز یک چنین محاسبه‎ای انجام می‏دهیم؟ یا حداقل هفته‎ای یک‎بار و یا ماهی یک‎بار می‏نشینیم فکر کنیم که چه کارهایی انجام داده‏ایم. برخی از افراد برای امور مادّی‎شان دفتر روزانه و هفتگی دارند و راجع به آنچه که در آن با توجّه به فعّالیت‏های آن روز یا آن هفته ثبت شده فکر می‏کنند. برخی هم دفتر سالانه دارند و در آخر سال بیلان کار خود را ارائه می‎دهند که در این سال چه کارهایی انجام داده‏اند. در لحظات آخر سال چه کنیم؟! آیا سزاوار نیست که انسان هنگامی که لحظات آخر سالش فرا می‎رسد این‎طور فکر کند؟ یک سال بر ما گذشت! به عبارت دیگر بخشی از هستی ما رفت و هیچ‏گاه به ما برنخواهد گشت مگر در روز قیامت که این قطعه از هستی ما آن‏گاه به ما باز می‏گردد که نموداری از کردار گذشته‏مان در این سال را به ما نشان می‏دهد. همان طور که علی (علیه‌السلام) فرمود، خوب است انسان بنشیند و در این باب فکر کند در سالی که گذشت و به اتمام رسید چه کردم؟ آیا به یاد خدا بودم؟ آیا او را ستایش کردم؟ آیا گرفتاری برادر مؤمنم را رفع کردم؟ آیا حاجتی از او برآورده کردم؟ آیا در غیابش مراقب بودم تا حیثیّتش را حفظ کنم؟ آیا در این سال به وظایف برادری و اسلامی خود نسبت به دوستانی که از دست دادم عمل کردم؟ آیا حال بستگان آنها را جویا شدم؟ ولو اینکه به حسب ظاهر از آنها دل‎جویی کنم؟ مجتبی تهرانی رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
🔰در سالی که گذشت چه کردیم؟! الآن چه کنیم؟! 🔻🔻🔻🔻🔻🔻 💠 حضرت علی (علیه‌السلام) بعد از آنکه چند چیز برای روش تفکّر و محاسبه نسبت به گذشته آموخت فرمود: «‎مَا الَّذِي صَنَعْتِ فِيهِ»، به خود بگو: ای فلانی! در این روزی که گذشت و به عبارت دیگر قسمتی از وجود و هستی‏ات در این عالم که از دست رفت چه کردی؟ 🔻«فَيَذْكُرُ مَا كَانَ مِنْهُ»، پس گذشته را یادآور شود، «فَإِنْ ذَكَرَ أَنَّهُ جَرَى مِنْهُ خَيْرٌ»، 🔻 اگر به گذشته مراجعه کرد و دید آنچه که بر او گذشته خیر بوده است، «حَمِدَ اللَّهَ وَ كَبَّرَهُ عَلَى تَوْفِيقِهِ»، حمد خدا را به جا آورد و بگوید: «الحمد لله» و نسبت به این موفقیتی که خدا به او عنایت فرموده بگوید: «الله اکبر» و بداند این توفیق هم از خدا بوده است، «وَ إِنْ ذَكَرَ مَعْصِيَةً أَوْ تَقْصِيراً»، و اگر دید گناهی انجام داده و خطایی از او سر زده، «اسْتَغْفَرَ اللَّهَ»، از خدایش پوزش بخواهد و استغفار کند، «وَ عَزَمَ عَلَى تَرْكِ مُعَاوَدَتِهِ»، و تصمیم بگیرد که دیگر به آن گناه بازنگردد و آن را تکرار نکند. اگر انسان بخواهد به معنای واقعی خودش را بسازد، یکی از راه‎های بزرگ برای سازندگی انسان توجّه به اعمال گذشته خود می‏باشد. خصوصاً از فرصت‎هایی که برای انسان پیدا می‎شود برای تنبّه و تذکّر خود و اینکه از خواب غفلت بیدار شود و نسبت به آینده‎ تنظیم شود استفاده کند که یکی از این فرصت‎ها پایان سالی است گذشت. امسال تمام شد و گذشت امّا ما چه کردیم؟ هستی و سرمایه‏ای که از ما کاسته شد را در چه راهی و چگونه مصرف کردیم؟ انسان نسبت به اعمال یک ساله‏اش بیلان آخر سال عرضه کند. همان طور که علی (علیه‌السلام) می‎فرماید این موجب می‎شود تا انسان نسبت به آینده‎اش مراقب باشد. امیدوارم خداوند به ما توفیق عنایت کند تا از گذشته‎های خود نسبت به آینده‎مان عبرت بگیریم! 〰️〰️〰️〰️〰️ 🎞 رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
📍 انتساب پیروان پیامبر(ص) به پدرانشان❗️ 📌در بعضی از اخبار آمده است که هنگام دعوت انسان ها، بعضی ها را به عنوان مادر آن ها خطاب می کنند و بعضی را به عنوان پدر؛ مثلاً فلانی فرزند فلان مادر یا فلان پدر. البته در این روایات نکتۀ دیگری ورای آنچه در ظاهر آن هاست، وجود دارد. در بعضی روایات آمده است که در قیامت پیروان پیامبراکرم(ص) را به مادرانشان انتساب نمی دهند؛ بلکه به پدران آن ها انتساب می دهند. این روایات نظر به مسئلۀ طیب ولادت دارند نه اینکه بخواهند مطلبی را در باب خصوصیّات قیامت مطرح بفرمایند. امام صادق(ع) فرمودند: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ دُعِيَ الْخَلَائِقُ بِأَسْمَاءِ أُمَّهَاتِهِمْ إِلَّا نَحْنُ وَ شِيعَتُنَا فَإِنَّهُمْ يُدْعَوْنَ بِأَسْمَاءِ آبَائِهِم »؛1️⃣ روز قیامت، خلایق به نام مادران‌شان خوانده می شوند، غیر از ما و شیعیان ما که به نام پدران‌شان خوانده می شوند. در حقیقت، این یک نوع شرافت است. اگر کسی از نظر پدر شرافت داشته باشد، او را به پدر نسبت می دهند؛ لذا این روایت شرافتی است برای کسانی که پیروان دین حق؛ یعنی شیعیان هستند. روایات متعدّدی همین معنا را مطرح می فرمایند؛ به خصوص نسبت به رعایت انتساب های جسمانی و مراقبت هایی که شیعیان از باب نکاح دارند، ولی گروه های دیگر این مراقبت را ندارند. امام علی(ع) فرمودند: «إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ يُدْعَى النَّاسُ بِأَسْمَائِهِمْ إِلَّا شِيعَتِي وَ مُحِبِّيَ فَإِنَّهُمْ يُدْعَوْنَ بِأَسْمَاءِ آبَائِهِمْ لِطِيبِ مَولِدِهِم»؛2️⃣ اینجا نظر به این نیست که آن ها را این چنین خطاب می کنند؛ بلکه چه بسا خود افراد وقتی می خواهند شناسایی برقرار کنند، این گونه نام ببرند. 1️⃣ المحاسن، ج1، ص141 - بحارالأنوار، ج7، ص240 2️⃣ وقتی روز قیامت برسد، مردم به نام‌های‌شان خوانده می‌شوند به جز شیعیان و دوست‌داران من که همانا آن‌ها به دلیل پاکی ولادت‌شان با اسم پدران‌شان خوانده می‌شوند. بحارالأنوار، ج7، ص241 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 با امام حق و باطل 📝 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 انواع پیوندهای جسمانی❗️ 📌روایت از امام‌هشتم(ع) از آبای گرام شان است: «قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):كُلُ نَسَبٍ وَ صِهْرٍ مُنْقَطِعٌ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِلَّا نَسَبِي وَ سَبَبِي»؛1️⃣ هر پیوند سببی و نسبی روز قیامت منقطع است مگر حسب و نسب من. «حسب»، پیوند رحمی است و «نسب»، پیوندهای ناشی از ازدواج است. «صِهر» به معنای داماد است. آیا مراد از این روایت این است که در روز قیامت «فَلَا أَنْسَابَ بَيْنَهُمْ»؛2️⃣ و «صِهْری» همۀ خویشاوندی ها و همۀ این نسبت ها و سبب ها نادیده گرفته می شود جز نسب و سبب او که دیده می شود؟ این تصوّر بیشتر مربوط به کارکرد پیوندهای دنیوی است که این امر مورد سوءاستفاده قرار می گیرد. البته شبهه ای نیست که شرافت است؛ امّا نه به این نحو که به ذهن ما می آید. در مسائل دنیایی چه بسا از این پیوندهای اعتباری سوءاستفاده می شود؛ که رابطه جای ضابطه را می گیرد . آیا می توان در مورد پیامبر اکرم(ص) هم چنین تصوّری کرد که همۀ نسب ها و سبب ها منقطع است غیر از نسب و سبب پیامبراکرم(ص)؟ چنین نیست. این پیوند جسمانی دو طرف دارد و برطبق ضوابط و قانون است. اما این پیوند در رابطه با آن قوانین دو کاربرد متضاد دارد؛ یعنی چه؟ در سورۀ احزاب خطاب به همسران پیامبر(ص) آمده است: «يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ»؛ این پیوند نسبی نیست، سببی است. «مَنْ يَأْتِ مِنْكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ». ای زنان پیامبر(ص)! هر کسی از شما عمل زشتی را انجام بدهد، عذاب او دو برابر دیگران است. این رابطه در اینجا کاربردش کاربرد استفاده ای نیست؛ بلکه ضرر و زیان است. «وَكَانَ ذٰلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا»؛ و خیال نکنید که این برای خدا مشکل است. «وَمَنْ يَقْنُتْ مِنْكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا»؛3️⃣ و هر کدام از شما نسبت به اطاعات و عبادات مداومت داشته باشد و عمل نیک انجام بدهد، ما اجر او را دو بار می دهیم. آیۀ قبلی در مورد جزای زشتی «ضِعْفَيْنِ» آورده و در این آیه در مورد عمل صالح، «مَرَّتَيْنِ» که حاوی نکتۀ زیبایی است که در جای خودش باید گفته شود. 1️⃣ وسایل‌الشیعه، ج20، ص38- بحارالأنوار، ج7، ص238 2️⃣ سورۀمبارکۀ مؤمنون، آیۀ 101 3️⃣ سورۀمبارکۀ احزاب، آیۀ 30-31 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 با امام حق و باطل 📝 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 موازنۀ عدالت در آیه شریفه❗️ 📌بنابراین این پیوند، در رابطۀ اعمال است و نه منهای عمل، بلکه همراه عمل کاربرد دارد و صِرف انتساب جسمانی به پیامبراکرم(ص) نه تنها سودمند نیست؛ بلکه آن کس که منتسب به اوست، اگر مرتکب عمل زشت شود دو برابر عذاب می بیند؛ در حالی که اگر این انتساب وجود نداشت، مانند دیگران عذاب می دید. پس سوءاستفاده ای در کار نیست . به هر حال در این موازنه، عدالت حفظ شده است. اگر می فرمود که که عذاب آن ها را دو برابر محاسبه می کنیم، ولی عمل نیک‌شان را مثل بقیه در نظر می گیریم یا اگر می فرمود: عمل نیک آن ها را دو برابر می دهیم، امّا عمل زشتت‌شان با دیگران مساوی خواهد بود، خلاف عدالت می بود. حال ببینیم اگر این پیوندها جسمانی و حسب و نسب نیست؛ پس ملاک چیست؟ جواب این است که منظور از این پیوندها، پیوندهای معنوی است و در قیامت خطاب تحت این عنوان مطرح خواهد بود. همین پیوندهاست که رنگ می دهد و همین رنگ ها موجب گروه بندی انسان ها خواهد بود و تحت این گروه بندی ها در قیامت خوانده می شوند. گروه بندی که شدند در اینجا تقسیم بندی می شوند و رابطۀ جسمانی کنار می رود. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 با امام حق و باطل 📝 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
📍 پیوند با خداوند،فقط با اطاعت عملی است❗️ 📌روایت مفصّلی از امام هشتم(ع) است که راوی می گوید: شنیدم حضرت‌فرمودند: «مَنْ أَحَبَّ عَاصِياً فَهُوَ عَاصٍ»؛ کسی که گناه‌کاری را دوست بدارد، گناه‌کار است. منظور از اینکه خود او هم گناه کار است. گناه‌کار در بُعد اعضا و جوارح نیست؛ بلکه گناه از نظر درونی و نفسانی است. کما اینکه یکی از اقسام سه گانۀ ظلم، رضای به ظلم است که امری درونی است. دل، گناه و ثواب دارد. نفس، گناه و ثواب دارد؛ همان طور که اعضا و جوارح گناه و ثواب دارند. «وَ مَنْ أَحَبَّ مُطِيعاً فَهُوَ مُطِيعٌ»؛ و کسی که شخصی را که مطیع خداست دوست بدارد او مطیع است به اطاعت درونی. «وَ مَنْ أَعَانَ ظَالِماً فَهُوَ ظَالِمٌ وَ مَنْ خَذَلَ عَادِلًا فَهُوَ ظَالِمٌ». 1️⃣ تا به اینجا می رسد. «إِنَّهُ لَيْسَ بَيْنَ اللَّهِ وَ بَيْنَ أَحَدٍ قَرَابَةٌ»؛ بین خدا و هیچ کس خویشاوندی نیست. حتّی ائمّۀ‌طاهرین(ع) راجع به خودشان هم می فرمایند خیال نکنید ما با خدا خویشاوندی داریم . در ادامۀ روایت آمده است: «وَ لَا يَنَالُ أَحَدٌ وَلَايَةَ اللَّهِ إِلَّا بِالطَّاعَةِ وَ لَقَدْ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) لِبَنِي عَبْدِ الْمُطَّلِبِ ايتُونِي بِأَعْمَالِكُمْ لَا بِأَحْسَابِكُمْ وَ أَنْسَابِكُمْ»؛ کسی به پیوند ولایتی با الله تعالی دست پیدا نمی کند، مگر با عمل و اطاعت و پیامبر(ص) به بنی عبدالمطلب فرمودند: بروید عمل بیاورید، نه خویشاوندی حسب و نسب. «قَالَ اللَّهُ تَعَالَى فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ فَمَنْ ثَقُلَتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازِينُهُ فَأُولئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خالِدُون ».2️⃣ بنابراین در قیامت پیوند جسمانی هیچ اثری ندارد و نمی توان از این پیوندها و این امور اعتباری سوءاستفاده کرد. در آنجا آنچه تکیه شده و در قیامت مطرح است، پیوند معنوی و روحانی است و نیز یک پیوند خاص مثل بُعد خاص انسان هم هست که بعد عرض می کنم. لذا در حشر و نشر همین پیوند روحیِ محبّتی درونی موجب گروه بندی شده و هر گروهی مُعَنوَن به عنوان می شوند. در آیۀ شریفۀ اوّل بحث هم تعبیر به «اِمَامِهِمْ» دارد، نه «رَسُولِهِمْ» یا «نَبِیِّهِمْ» یا «کِتَابِهِمْ» «يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ» می باشد. 1️⃣ هر کس ظالمی را یاری کند، ظالم است و هر کس انسان عادلی را خوار کند، ظالم است. 2️⃣ عیون اخبارالرضا، ج2، ص235 - وسائل‌الشیعه، ج16، ص185 - بحارالأنوار، ج7، ص241 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 با امام حق و باطل 📝 جلسه اول رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
🔻من در قیامت کدام گروه هستم! https://www.aparat.com/v/lzVsP .... ➖➖➖➖➖ 🔻پدر من در روز قیامت️ کیست؟ ! https://www.aparat.com/v/KQ35q
﷽ 📍 اقتدای عملی به سیره یا به امر مولا❗️ 📌علاوه بر اینکه امام اعمّ است از امام حق و باطل، همچنین اعمّ است از اینکه مشهود به حواسّ ظاهری باشد یا مشهود نباشد؛ یعنی از نظر ظاهر او را ببیند یا نبیند. در باب اقتدا کردن و ایتمام نیز یا ممکن است جنبۀ عملی و اقتدا به سیره و روش او باشد؛ یعنی امام هر کاری انجام دهد، مأموم هم انجام دهد یا اقتدا و ایتمام به امر او باشد؛ امر می‏کند که فلان کار را انجام بده و او هم انجام دهد. از طرف دیگر ممکن است امر امام به زبان قال باشد یا به زبان حال. با این شقوق در حقیقت مجموعۀ مسایلی که در باب قیامت با دید وسیع نسبت به امامت آمده است، بیان کردم. در نتیجه شیطان که انسان را به کاری دعوت می‏کند، امام مشهود به حواس ظاهری نیست؛ بلکه امام باطنی است و زبانش هم زبان قال به معنای امواج صوتی نیست و زبان حال است. حتّی امر نیست، گاهی جاذبه‌‏ای است که انسان را به سوی خودش می‏کشد، او امام است و بعضی بندگان مأموم او هستند. با یک دید وسیع به این آیۀ شریفه درمی‏یابیم که امام بت‏پرستان ، بت و سنگ است و امام هواپرستان هواهای نفسانی آن‏هاست؛ بنابراین در این عالم هیچ انسانی بدون امام نیست؛ همۀ انسان‏ها مأمومند و به امام خود اقتدا می‏کنند؛ امّا ممکن است امام آن‏ها مشهود باشد یا غیرمشهود؛ اقتدا و ایتمام شان به سیره باشد یا به امر، فرمان‏های آن‏ها ظاهری باشد یا باطنی، زبان شان زبان حال باشد یا زبان قال؛ به عبارتی، تفاوت در نوع اقتداست و الّا مسئلۀ پیروی، اقتدا، دنباله‏روی، تابعیّت یا هر تعبیر دیگر در جمیع انسان‏ها در این عالم محقّق است. همین تابعیّت هم در قیامت بروز می‏کند. این مطلب دوّمی است که بعد عرض می کنم. این گروه‏بندی‏ها در قیامت بر محور تابع و متبوع و اقتداست. حالا پیشروت را ببینی یا نبینی؛ زبان داشته باشد یا نداشته باشد؛ فرق نمی‏کند. انسان در دنیا دنبال هر چه بدود، در آخرت هم دنبال همان خواهد بود. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 با امام حق و باطل 📝 جلسه دوم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani