eitaa logo
حضرت آیت‌الله آقا مجتبی تهرانی رحمت الله علیه
727 دنبال‌کننده
200 عکس
773 ویدیو
5 فایل
🌼آقا مجتبی تهرانی رحمه‌الله علیه:من هر چه دارم از استادم امام خمینی ره دارم. 🔻مجموعه مباحث آقا مجتبی تهرانی (ره) در اخلاق و معارف اسلامی . 📔 گزیده بیانات 🔹️عکس نوشته کلیپ تصویری 📽 کلیپ صوتی 🔊 🏷 https://mojtabatehrani.com
مشاهده در ایتا
دانلود
زیارت یا عمل به تکلیف؟! .. 🌼آقا مجتبی تهرانی رحمه‌الله علیه:من هر چه دارم از استادم امام خمینی ره دارم. 🔻مجموعه مباحث آقا مجتبی تهرانی (ره) در اخلاق و معارف اسلامی . 📔 گزیده بیانات 🔹️عکس نوشته کلیپ تصویری 📽 کلیپ صوتی 🔊 🏷 https://mojtabatehrani.com 🔸
﷽ 📍 مجوّز دخالت در امور دیگران از ناحیۀ خداوند است❗️ 📌آیا دین اسلام یا به تعبیری نظام ارزشی اسلام، فردگرا یا جامعه‌گراست؟ که ما به دست آوردیم- البته اینجا هم جای بحثش نیست و خودش بحثی مستقل است - اسلام روی جامعه‌گرایی، در بُعد مادّی و معنوی تکیه دارد. در اسلام، فردگرایی به این صورت مطرح نیست و در هر دو بُعد مادّی و معنوی جامعه‌گراست؛ لذا اگر احکام اسلام را بررسی کنید، چه در مسائل زندگی معیشتی و چه معنوی، این مسئله را مشاهده می‌کنید؛ لذا تعبیراتی مانند «کلاه خود را بچسب» یا «به دیگران چه کار داری» یا «به تو مربوط نیست» قابل قبول نیست . حال به این مسئله رسیدگی کنیم که در جامعۀ‌ای که معتقد به اسلام می‌باشند و این نظام ارزشی را پذیرفتند و می گویند ما مسلمانیم، خدا و قرآن و احکام الهی را پذیرفته‌اند، باید مجوزی برای این دخالت برایشان بیاید؛ در حقیقت، گفته می‌شود که اصلاً دخالت کردن درست نیست، مگر اینکه مجوّزی وجود داشته باشد. مجوّز از ناحیۀ چه‌کسی صادر می‌شود؟ از ناحیۀ کسی که خالق و مالک من و توست. خوب دقّت کنید! اگر بخواهی عبای من را بگیری، می‌گویم: فضولی نکن. من مالکش هستم، با اینکه این مالکیّت، مالکیّت اعتباری است. امّا با اجازۀخودم؟ اشکال ندارد؟ من و تو مملوک خدا هستیم،‌ و این اعتقاد زیربنای تفکّرات ماست؛ بنابراین عقل می‌گوید که ما نباید دخالت کنیم امّا او که مالک من و تو است، به من گفته که این مملوکِ من را زیر نظر بگیر. یک مثال ساده می‌زنم: شما یک کودک داری که بر او ولایت داری، به من می‌گویی که کارهای کودک مرا زیر نظر بگیر و مواظب باش از پلّه نیفتد و دست و پایش نشکند. او بر کودک خود ولایت داشته و سر پرستش بوده ما هم می‌گوییم: چشم. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه هفتم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 امر به معروف و نهی از منکر همراه با محبّت❗️ 📌از طرفی زیبایی بحث امر به معروف و نهی از منکر در این است که در عین اینکه هم مجوّز برای دخالت، در بُعد معنوی‌ را در جامعه می‌دهد و هم مجوز دخالت در بُعد مادّی را می‌دهد، از آن طرف ولایت هم به معنای محبّت را مطرح می‌کند که محبّت بکن و می‌گوید: هیچ منافاتی با هم ندارند. اصولاً آنچه مناسب با سازمان وجودی انسان است، دلسوزی و محبّت است، ما که حیوان نیستیم. پایۀ اسلام بر اخوّت که تعبیر می‌کنند به اخوّت و برادری است. ولایت به این معناست. «الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ»؛ یعنی محبّت هم اقتضای همین را می‌کند که «يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ» 1️⃣ اقتضای هر دو شاخه را دارد. این به او محبّت دارد و او به این محبّت دارد. محبّت اقتضا می‌کند که آنچه را که به نفع اوست، بگوید و آنچه را به ضرر او است، جلویش را بگیرد. مسئله این است. آیا این مسئله امر به معروف زور و زورگویی است؟ اگر نهی می‌کند از چیزی که خوردن آن برای تو ضرر دارد، زورگویی است؟ چرا زور می گویم؟ ما که حیوان نیستیم که بگوییم هر چه می‌خواهد بشود، به من مربوط نیست، این ترویج یک نظام حیوانیّت است. در حالی که این نظام، نظام انسانیّت است. 1️⃣سورۀ توبه، آیۀ 71 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه هفتم رحمت الله علیه @mojtabatehrani_ir
﷽ رُوِیَ عَن عَلِیِّ صلوات الله علیه قالَ: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ يَا مُوسَى‌ احْفَظْ وَصِيَّتِي‌ لَكَ‌ بِأَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ أُولَاهُنَّ مَا دُمْتَ لَا تَرَى ذُنُوبَكَ تُغْفَرُ فَلَا تَشْتَغِلْ بِعُيُوبِ غَيْرِكَ وَ الثَّانِيَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى كُنُوزِي قَدْ نَفِدَتْ فَلَا تَغْتَمَّ بِسَبَبِ رِزْقِكَ وَ الثَّالِثَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى زَوَالَ مُلْكِي فَلَا لاَ تَرْجُ أَحَداً غَيْرِي وَ الرَّابِعَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى الشَّيْطَانَ مَيِّتاً فَلَا تَأْمَنْ مَكْرَهُ» ترجمه: خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی صلوات الله علیه وحی کرد: ای موسی! وصیّت و سفارش مرا در چهار چیز برای خوت حفظ کن؛ اوّل اینکه تا موقعی که ندیدی و شهود نکردی که گناهت آمرزیده شده است. به سراغ خطاها و گناهان و عیب‌های دیگران مرو. دوّم؛ تا زمانی که ندیدی گنج‌های من پایان یافته است، غم و غصّه روزی خود را مخور. سوّم؛ تا هنگامی که ندیدی قدرت، ملک و سلطنت من پایان یافته است، به هیچ کس غیر من امید مبند. چهارم؛ تا زمانی که ندیدی شیطان مرده است، خود را از مکر وحیله او ایمن مبین. شرح: روایت از امیرالمومنین صلوات الله علیه منقول است که حضرت فرمودند: خداوند وحی کرد به حضرت موسی؟ع؟: «اوحی الله تبارکَ و تعالی الی موسی علیه اسلام»، «يَا مُوسَى»؛ ای موسی «احْفَظْ وَصِيَّتِي‌ لَكَ‌ بِأَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ»؛ حفظ کن سفارش خودم را نسبت به خودت در چهار چیز، « أُولَاهُنَّ» اولش، «مَا دُمْتَ لَا تَرَى ذُنُوبَكَ تُغْفَرُ»؛ تا موقعی که ندیدی، شهود نکردی که خطاهایت آمرزیده شده است، «فَلَا تَشْتَغِلْ بِعُيُوبِ غَيْرِكَ»؛ هیچ گاه نرو سراغ خطاهای دیگران. وقتی خودت هنوز این را ندیدی که گناهانت و خطاهایت اینها، آمرزیده شده، از بین رفته، عیوب‌ات؛ بالاترین عیب انسان چیه؟! گناهانش است. نرو به سراغ عیوب دیگران و آنها را ببینی. فهمیدی؟ «وَ الثَّانِيَةُ» دوّم: «مَا دُمْتَ لَا تَرَى كُنُوزِي قَدْ نَفِدَتْ»؛ تا موقعی که شهود نکردی و ندیدی که گنج‌های من پایان پذیرفته است، «فَلَا تَغْتَمَّ بِسَبَبِ رِزْقِكَ»؛ هیچ گاه غصّه نخور که از چه راهی روزی تو، به تو می‌رسد. فهمیدی؟ هر وقت دیدی به این که به قول ما گنج‌های ما تمام شد، دیگر ما چیزی تو بساطمان نداریم تو انباری که بهت بدهیم؛ بخوری. دیدی ته انبار ما خالی شده. درست است؟ آن‌جا برو غصّه بخور که از چه راهی روزی‌ام را دربیاورم. وقتی می‌بینی هنوز هست در بساط، غصّه نخور. خیلی زیباست این روایت. «وَ الثَّالِثَةُ»؛ سوّم، این سفارش‌هایی را که دارد می‌کند: «مَا دُمْتَ لَا تَرَى زَوَالَ مُلْكِي فَلَا تَرْجُ أَحَداً غَيْرِي»؛ تا موقعی که ندیدی قدرت من پایان پذیرفته است. فهمیدی؟! دیدی من عاجز شدم. تا ندیدی عجز من را، فهمیدی؟ ندیدی پایان پذیرفتن قدرت من را، دیدی هنوز من قدرت دارم، شد! امید به غیر من مبند. تا من قدرت دارم. فهمیدی؟! هر وقت دیدی قدرتم تمام شد. بعد بگو خب این که دیگر کاری ازش ساخته نیست؛ برویم سراغ یکی دیگر را گیرش بیاوریم که توان این را داشته باشد که گره از کار ما باز کند. «وَ الرَّابِعَةُ»؛ چهارم: «مَا دُمْتَ لَا تَرَى الشَّيْطَانَ مَيِّتاً»؛ تا ندیدی شیطان مرده است. جنازه اش را ندیدی، ها! «فَلَا تَأْمَنْ مَكْرَهُ»؛ هیچ گاه احساس ایمنی از مکر و فریب شیطان نکن، خودت را؛ تا این نَفَس می‌کشد، بترس ازش. کلاه سرت می‌گذارد. فهمیدی؟ حواست را جمع کن. ولی تعبیر من است، این‌ها را می‌کنم. خب، خلاصه‌اش کنم، خلاصه‌اش می دانی چیه؟ خلاصه‌اش چهار تا چیز است: یک؛ هیچ گاه تو نرو به سراغ عیوب دیگران، همیشه مشغول عیب خودت باش که خودت عیب خودت را برطرف کنی. فهمیدی! نرو به سراغ عیب دیگران. دو؛ هیچ گاه فهمیدی! غصّه روزیت را نخور. سه؛ هیچ گاه به غیر خدا امید مبند. چهار؛ هیچ گاه خودت را در ایمنی از فریب و مکر و شیطان مبین. فهمیدی چه می‌خواهم بگویم؟ چهارتا چیز است که آن را حفظش کن؛ به حضرت موسی (علیه السلام). آقا خلاصه اش کردم، دنبال عیب خودت باش. غصّه روزیت را هم نخور. می‌فهمی؟! امید به غیر خدا هم مبند. حواست جمع باشد، کلاه سرت شیطان نگذارد . خصال جلد 1صفحه 217 - بحار الأنوار، ج‌13، ص 344 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 @agamojtabatehrani
﷽ رُوِیَ عَن عَلِیِّ صلوات الله علیه قالَ: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ يَا مُوسَى‌ احْفَظْ وَصِيَّتِي‌ لَكَ‌ بِأَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ أُولَاهُنَّ مَا دُمْتَ لَا تَرَى ذُنُوبَكَ تُغْفَرُ فَلَا تَشْتَغِلْ بِعُيُوبِ غَيْرِكَ وَ الثَّانِيَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى كُنُوزِي قَدْ نَفِدَتْ فَلَا تَغْتَمَّ بِسَبَبِ رِزْقِكَ وَ الثَّالِثَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى زَوَالَ مُلْكِي فَلَا لاَ تَرْجُ أَحَداً غَيْرِي وَ الرَّابِعَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى الشَّيْطَانَ مَيِّتاً فَلَا تَأْمَنْ مَكْرَهُ» ترجمه: خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی صلوات الله علیه وحی کرد: ای موسی! وصیّت و سفارش مرا در چهار چیز برای خوت حفظ کن؛ اوّل اینکه تا موقعی که ندیدی و شهود نکردی که گناهت آمرزیده شده است. به سراغ خطاها و گناهان و عیب‌های دیگران مرو. دوّم؛ تا زمانی که ندیدی گنج‌های من پایان یافته است، غم و غصّه روزی خود را مخور. سوّم؛ تا هنگامی که ندیدی قدرت، ملک و سلطنت من پایان یافته است، به هیچ کس غیر من امید مبند. چهارم؛ تا زمانی که ندیدی شیطان مرده است، خود را از مکر وحیله او ایمن مبین. 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 @mojtabatehrani_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 🔸 به هیچ کس غیر من امید مبند رُوِیَ عَن عَلِیِّ صلوات الله علیه قالَ: «قَالَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لِمُوسَى عَلَيْهِ السَّلَامُ يَا مُوسَى‌ احْفَظْ وَصِيَّتِي‌ لَكَ‌ بِأَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ أُولَاهُنَّ مَا دُمْتَ لَا تَرَى ذُنُوبَكَ تُغْفَرُ فَلَا تَشْتَغِلْ بِعُيُوبِ غَيْرِكَ وَ الثَّانِيَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى كُنُوزِي قَدْ نَفِدَتْ فَلَا تَغْتَمَّ بِسَبَبِ رِزْقِكَ وَ الثَّالِثَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى زَوَالَ مُلْكِي فَلَا لاَ تَرْجُ أَحَداً غَيْرِي وَ الرَّابِعَةُ مَا دُمْتَ لَا تَرَى الشَّيْطَانَ مَيِّتاً فَلَا تَأْمَنْ مَكْرَهُ» ترجمه: خداوند تبارک و تعالی به حضرت موسی صلوات الله علیه وحی کرد: ای موسی! وصیّت و سفارش مرا در چهار چیز برای خوت حفظ کن؛ اوّل اینکه تا موقعی که ندیدی و شهود نکردی که گناهت آمرزیده شده است. به سراغ خطاها و گناهان و عیب‌های دیگران مرو. دوّم؛ تا زمانی که ندیدی گنج‌های من پایان یافته است، غم و غصّه روزی خود را مخور. سوّم؛ تا هنگامی که ندیدی قدرت، ملک و سلطنت من پایان یافته است، به هیچ کس غیر من امید مبند. چهارم؛ تا زمانی که ندیدی شیطان مرده است، خود را از مکر وحیله او ایمن مبین. 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 اثر متقابل بُعد معنوی و مادّی در امر به معروف و نهی از منکر ❗️ 📌سؤال این است که آیا این دو بُعد مادّی و معنوی جدا از یکدیگرند یا نه؟ به تعبیری امر به معروف و نهی از منکر برای آثاری است که بر او مترتّب است، برای اینکه جامعه به سوی صلاح برود و جلو فساد گرفته شود و این آثار زشت مترتّب نشود و آثار خوب جای آن را بگیرد. حال آیا این دو از یکدیگر جداست یا نه آیا اثر متقابل دارد یا اینکه امر به معروف و نهی از منکر در ارتباط با بُعد معنوی، آثار خودش را داراست و در بُعد مادّی هم آثار خودش را دارد؟ جواب این است که اصلاً و ابداً چنین خبری نیست، این دو اثر متقابل دارند. اگر لااُبالی‌گری در آن بُعد ترویج کنی، روی نظام معیشتی مردم اثرمی‌گذارد، هم از نظر مالی، هم از نظر ناموسی، هم از نظر جانی. خیال ‌کردی امنیّت معیشتی برای مردم می‌آورد؟! اشتباه در اینجاست. آیا اگر جلوی پایین‌ تنه را آزاد بگذاری، بقیّه قضایا حل می‌شود؟ این حرف از روی بی‌شعوری است، از اسلام سر در نمی‌آورد، اصلاً شعور آن را ندارد، دنبال قدرت‌طلبی‌است. اینها وابستۀ به هم هستند، به هم زنجیرند. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه هفتم رحمت الله علیه @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 مرتبه و درجۀ اوّل امر به معروف و نهی از منکر قلبی ❗️ 📌در باب مراتب و درجات امر به معروف و نهی از منکر گفته‏اند که مرتبۀ اوّل، «تذکّر قلبی» است. با توجّه به مقدّمه‏ای که گفته شد، معنایش این نیست که از نظر درون وقتی منکر را می‏بینی باید بَدَت بیاید. بله، واجب است که کراهت از منکر داشته باشی و حرام است که خوشحال شوی. امّا حالا كه بَدَت آمد، اینجا مسئلۀ دوم پیش می‏آید و باید این کراهت و عدم رضای درونی را ابراز و اظهار کنی. اینجا سه نوع اظهار کردن داریم: يكی این است که بدون اینکه از زبان یا دستم استفاده کنم، کراهت خودم را اظهار کنم. مگر می‏شود؟ بله؛ این همان «نهی از منکر قلبی» است. البتّه خودِ این مرتبه؛ یعنی اظهار کراهت درونی هم خودش درجات متعددی پیدا می‏کند. وقتی دیدم عمل منکری از شخصی صادر شد، چه‏بسا با یک چشم‏بستن، طرف متوجّه کراهت من شود. اگر احتمال می‏دهم که با همین مقدار هم او دست بر می‏دارد، بايد اين كار را انجام دهم. درجات بعدی آن، عبوس کردن چهره و در هم کشیدنِ آن، رو را از او برگرداندن، پشت کردن به او، ترک مراوده کردن و امثال آن است. این‏ها هیچ‏کدام كار زبانی نیست. این‏ها همه مُبرِزها و مُظهِرهایی هستند که نشان می‏دهند در درون من چه گذشته است. به این شكل، اظهار می‏کنم که من از این کار بدم آمده است. اگر احتمال بدهم که این کارها در او مؤثّر است و موجب می‏شود كه او حرام را ترک کند یا عمل معصیتش تقلیل پیدا کند، واجب است همین کارها را انجام دهم و کار به مراتب بعدی که «لسانی» و «یدی» است، نمی‏رسد. «نهی از منکر قلبی» که فقها می‏گویند، منظورشان همین است. این غیر از آن بحث «کراهت قلبی از منکر» است. این‏ها دو چيز متفاوت‏اند؛ یکی، امری كاملاً قلبی است و دیگری، اظهار و ابراز آن حالت درونی و قلبی است. پس اوّلاً واجب است كه اين حالت درونی حاصل شود. ثانیاً اگر احتمال می‏دهی که مؤثّر است، این کراهت درونی را واجب است که اظهار و ابراز کنی. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه هفتم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 چگونگی مرتبۀ قلبی امر به معروف و نهی از منکر❗️ 📌اینکه می‌گویند: امر به معروف و نهی از منکر سه مرتبه دارد: قلبی، زبانی و یدی - البتّه شرایطی هم دارد که به آن کاری ندارم- مراد از مرتبۀ قلبی، همین است که گفتم. البتّه این، غیر از چیزی بود که در مورد قلب جدا بحث کردم. بله واجب است که انسان قلباً از منکر متنفّر باشد و این، بحثی جداست. اینجا معنای نهی از منکر قلبی این است که لازم نیست زبان یا هیچ‌کدام از اعضا را به کار بیندازی. انسان می‌تواند فرض کنید با یک چشم گذاشتن روی هم به کسی که می‌خواهد منکری انجام دهد، بفهماند که از این عمل بدش می‌آید، در حالی که می‌داند این عمل او مؤثّر است؛ پس باید پلک روی هم بگذارد. همین کار، جلوی این عمل او را می‌گیرد. یا می‌تواند روی خود را از او برگرداند. با همین رو‌گردانی، طرف می‌فهمد که از کار او بدش می‌آید. در این روش‌ها، زبان و سایر اعضا به کار نیامدند. یا می‌تواند ابروهای خود را در هم بکشد و می‌داند با این عمل از منکر دست برمی‌دارد. پس عمده این است که آن منکر که مبغوض مولاست، در خارج تحقّق پیدا نکند. مراد از قلبی همین است؛ یعنی انسان به طرف مقابل بفهماند که از کار او بدش می‌آید و طرف هم بفهمد و عمل را انجام ندهد. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه یازدهم رحمت الله علیه @mojtabatehrani_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ 〰〰〰〰〰 ◾️روضه شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها 🎞 # ◾️روضه ➖حاج_آقا_مجتبی_تهرانی رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 مرتبه دوّم امر به معروف و نهی از منکر: زبانی ❗️ 📌پس خیلی ظریف و دقیق از مرتبۀ قلبی شروع کردم و جلو آمدم. حال اگر با این روش نشد، باید زبان را به کار بگیرد؛ به این ترتیب که اگر با زبان خوش تأثیر دارد، باید با زبان خوش، چهرۀ گشاده و زبان نرم شروع کند و از تندی خودداری کند. البتّه لازم به تذکّر است که افرادی که از نظر هواهای نفسانی در آن‌ها خلل وجود دارد، ممکن است از این مطالب و روش که در شریعت وارد شده است سوءاستفاده ‌کنند. در اینجا باید شیوۀ دیگری به کار برُد و نباید فقط یک شیوه را انتخاب کرد و بقیّه را کنار گذاشت؛ در حقیقت، نباید با احکام الهی گزینشی برخورد کرد. چقدر زیبا و دقیق مطرح کرده است. در اینجا اگر زبان خوش برای او تأثیر نداشت، باید تندی کرد. مراتب همین‌طور جلو می‌آید تا به تنبیه بدنی می‌رسد. عمده این است که آنچه منکر است و مبغوض مولا، محقّق نشود. غرض اَقْصٰی، این است. تکلیف گفتن اینکه انجام بده یا انجام نده نیست. اینکه انسان بگوید من به وظیفه‌ام عمل کردم به‌طرف گفتم و تأثیر نکرد و تکلیف از من ساقط است، قابل قبول نیست. شارع بهترین شیوه‌ها را مطرح کرده است. اگر انسان از طریق مرتبۀ اَخَف به مطلوب برسد، حق ندارد و بلکه حرام است جلوتر برود و شیوۀ بعدی را انتخاب کند. من مسئلۀ شرعی را می‌گویم. اصلاً نباید سراغ مرتبۀ بعدی بروی؛ چون غرض اقصی که همان تحقّق مطلوب مولا یا جلوگیری از مبغوض مولا است، محقّق شده است. 〰️〰️〰️〰️〰️ 📚 📕 📝 جلسه یازدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 نقش «تعدّد ناهیان» در تأثیرگذاری نهی از منکر زبانی❗️ 📌نكتۀ دیگر در باب امر به معروف و نهی از منکر این است که گاهی در نهی از منكر، تعدّد ناهيان مهم است. مثلاً در جايی كه كسی می‏خواهد شُرب خمر کند، شايد اگر من به تنهایی او را نهی کنم، مؤثر واقع نشود؛ امّا اگر ده نفر، یکی پس از دیگری او را نهی كنند، این كار زشت را ترك می‏كند. اينجا تكرارِ نهی و تعدادِ ناهيان، جلوی منكر را می‏گیرد. در چنین مواردی بر همه واجب است كه نهی از منکر کنند و با قیام یک نفر، تکلیف از سایرین ساقط نمی‏شود. در این‏گونه موارد با اینکه می‏دانم که نهیِ من به تنهايی اثر ندارد، امّا چون از آن طرف هم می‏دانم كه اگر ده نفر شويم و پشت سر هم برویم و به او تذكّر دهيم، او این کار را ترك می‏كند، بر همۀ مکلّفین واجب است كه بروند و او را نهی از منكر كنند. وقتی نوبت به دهمین نفر رسيد و اثر گذاشت، ديگر تكليف از بقیّۀ مكلّفين ساقط می‏شود. ◾️البتّه اين مثال در مورد امر به معروف و نهی از منكر زبانی بود؛ لذا اگر یک منکر، فرضاً با گفتنِ صد نفر ترك می‏شود، بايد صد نفر بگويند؛ اگر با گفتنِ هزار نفر ترك می‏شود، بايد هزار نفر بگويند؛ اگر با گفتنِ صد هزار نفر ترك می‏شود، بايد صد هزار نفر بگويند تا منكر دفع شود. ◾️اگر اين تعداد نگفتند و منكر واقع شد، هرچند كه مكلّفين «میلیون‏ها نفر» باشند، همگی گناهکارند و معصیتشان هم کبیره است؛ چون ترک این واجب از معاصی کبیره است. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه یازدهم رحمت رحمت الله علیه @mojtabatehrani_ir
﷽ 📍 مرتبه سوّم امر به معروف و نهی از منکر: یدی؛ مشروط به اذن حاکم شرع است ❗️ 📌مرتبۀ دوّم، «زبانی» است و مرتبۀ آخر هم «یدی» یا همان برخورد فیزیکی است. همان‏طور که در فقه بحث می‏ شود، اين مرتبۀ سوّم مشروط به اذن حاکم شرع است. البتّه قبلاً گفتیم که اذن حاکم شرع «شرط وجوب» نیست، بلکه «شرط واجب» است. به حسب ظاهر در مرتبۀ اوّل و دوّم نهی از منكر، در نفسِ عمل، ضرری تصویر نمی‏شود؛ یعنی نهی از منكر قلبی و زبانی ملازم با ضرر نیست. مثلاً دل من از کار حرامی که ديگری مرتكب شده به درد آمده و چهره‏ام را در هم می‏کشم. این چهره در هم کشیدن، رو‏برگرداندن و فاصله گرفتن از عامل منکر، همان مُبرِز و ظاهر كنندۀ انزجار قلبی من است. غالباً با انجام اين كارها ضرری متوجّه من نمی‏شود. کسانی که با زبان، نهی از منکر می‏کنند هم غالباً ضرری متوجّه‏شان نمی‏شود؛ گرچه گاهی هم ممكن است که احتمال ضرر مالی يا عِرضی و جانی وجود داشته باشد، امّا عادتاً اين‏طور نيست و نهی از منکر قلبی و زبانی غالباً ملازم با ضرر نیست. امّا مرتبۀ سوّم که مشروط به اذن حاکم شرع است، هميشه ملازم با ضرر است؛ یعنی ضرر از لوازم وجودی برخورد فیزیکی است. در واقع هم همین‏طور است كه برخورد فیزیکی دو طرفه است و به اصطلاح «زد و خورد» است. هر زد و خوردی دو طرفه است. نهی از منكر يدی تنها زدن نیست، خوردن هم دارد؛ لذا به حسب طبیعی ضرر بدنی در آن هست. حالا اگر بنا شود که در برخورد فیزیکی خوف از ضرر مانع وجوب نهی از منکر شود، عملاً‏ اين قسم از نهی از منكر تعطيل می‏شود؛ بنابراین، شرط ايمنی از ضرر در اينجا اصلاً مطرح نیست؛ یعنی اگر شخصِ ناهی، مراتب نهی از منکر را یکی‏یکی پیش آمد و به مرحلۀ یدی رسید و حاکم شرع هم اذن آن را صادر کرد، دیگر این مرتبه مشروط به شرط ایمنی از ضرر نیست. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه یازدهم @mojtabatehrani_ir
﷽ ◾️ ◾️هم خدا باشد هم شيطان ! نمی‌شود ! روی عَنِ الباقِرِ عَلَیهِ السَّلامُ عَن آبائِهِ رَسُولِ اللهِ صَلَی اللهُ عَلَیهِ وَ الِهِ وَ سَلَّم قالَ: «يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا هُوَ اللَّهُ وَ الشَّيْطَانُ‌ وَ الْحَقُ‌ وَ الْبَاطِلُ وَ الْهُدَى وَ الضَّلَالُ وَ الرُّشْدُ وَ الْغَيُّ وَ الْعَاجِلَةُ وَ الْعَاقِبَةُ وَ الْحَسَنَاتُ وَ السَّيِّئَاتُ فَمَا كَانَ مِنْ حَسَنَاتٍ فَمِنَ اللَّهِ‌ تَعَالَی وَ مَا كَانَ مِنْ سَيِّئَاتٍ فَلِلشَّيْطَانِ» ترجمه: ای مردم! نمی‌شود که در یک امر و یک کار هم خدا باشد هم شیطان؛ هم حق باشد هم باطل؛ هم هدایت باشد هم گمراهی و ضلالت؛ هم نور باشد هم ظلمت؛ هم دنیا باشد و هم آخرت؛ هم خوبی‌ها هم عمل نیک باشد و هم بدی‌ها و گناه. پس هر چه که از حسنات و خوبی‌ها از ناحیه خداوند است و هرچه از بدی‌ها و زشتی‌ها باشد از ناحیه شیطان است. شرح: روایت از امام باقر صلوات الله علیه، و ایشان از آباء گرامی‌شان از پیغمبراکرم(ص) نقل می‌کنند. از نظر سندی می‌خواستم بگویم. که پیغمبراکرم(ص) خطاب کردند به مردم؛ چون عدّه‌ای بودند که «يَا أَيُّهَا النَّاسُ»؛ آی مردم! چندتا چیز را ردیف کردند. اوّل:«إِنَّمَا هُوَ اللَّهُ وَ الشَّيْطَان»؛ این مقابله‌ها را نگاه کن. خدا، مقابل‌اش چیه؟ شیطان. «وَ الْحَقُ‌ وَ الْبَاطِلُ»؛ حق، در مقابل‌اش باطل. «وَ الْهُدَى وَ الضَّلَالُ»؛ هدایت، ضلالت و گمراهی در مقابل‌اش. «وَ الرُّشْدُ وَ الْغَيُّ»؛ رشد به این معنا: روشن، آشکار. غی آن‌جایی را که چی؟ تاریک است. توجّه می‌کنید چه عرض کردم. خب، همین‌جور مقابله‌ها را درست کردند. «وَ الْعَاجِلَةُ وَ الْعَاقِبَةُ»؛شد؟! لذّت دنیا، لذّت آخرت. این‌ها مقابل هم‌اند. این مقابله‌ها را همین‌جور درست کردند. «وَ الْحَسَنَاتُ وَ السَّيِّئَاتُ»؛ عمل، عمل نیک. زشت در مقابل‌اش گناه. خب این به قول ما، تقریباً شش تا چیز را ردیف کرده، حضرت این‌جا. آخرکار: «فَمَا كَانَ مِنْ حَسَنَاتٍ فَمِنَ اللَّهِ»؛ آن‌جایی را که عمل نیک انجام می‌شود، این از ناحیه خداست،«وَ مَا كَانَ مِنْ سَيِّئَاتٍ فَلِلشَّيْطَانِ»؛ حالا، اشاره به این است: این را بدان که من تعبیر ساده می‌کنم، خیلی سطح‌اش را می‌آورم پایین. و او این که یک کار نمی‌شود هم توش خدا باشد هم شیطان؛ هم حق توش باشد هم باطل؛ هم هدایت هم ضلالت؛ همین‌جور بیا جلو، هم نور هم ظلمت، همین‌جور برو... توجّه می‌کنی چه می‌خواهم بگویم؟ هم لذّت دنیا هم لذّت آخرت. می‌فهمی چی می‌گویم؟ بیا جلو همین‌جور، بیا پایین، شد! یک کار نمی‌شود. با یک دست نمی‌توانی دوتا هندوانه بلند کنی. خیلی راحت‌اش کردم، آوردم‌اش پایین. آنی که، عملی که خالص باشد لله، برای خداست ؛ فهمیدی؟! اگر نباشد، بدان مال شیطان است دیگر. فهمیدی؟! بحث این حرف ها نیست. توجّه کنید. ◾️نمی ‌توانی جمع کنی تو، بین این دو تا را ،جمع شدنی نیست، این را می‌خواهد بگوید. حواست را جمع بکن. کاری که داری انجام می‌دهی را خالصاً، مخلصاً چی؟ لِوجّه الله، توجّه کنید؟ آن وقت این است که می‌توانی بگویی برای خداست و حقّ است و هدایت است و همین‌جور بیا پایین، خیلی نورانیّت است و همین‌جور بیا؛ شد؟ بعد هم چی؟ کیف لذّت قیامت است و می‌رسیم به همین، شد؟ همین‌ ردیف می‌آید پایین توجّه کنید. والّا اگر این نبود، توجّه کردید. ◾️شد؟! یک ذرّه، نمی‌شود جمع کرد، یک مختصر به قول ما یک نوک سوزن، غیر او بیاید دیگر آن‌وری است، فهمیدی؟؛ دیگر این طرفی نیست. پس نمی‌توانی جمع بکنی بین این، توجّه کنید! یکی‌اش را باید انتخاب بکنی. ◾️ دنیا، نسبت به اعمال که انسان انجام می‌دهد، خب، هر عملی، یک راه‌اش را می‌توانی انتخاب کنی. فهمیدی؟ دوتایش را با هم نمی‌توانی جمع بکنی. شد؟! هم لذّت دنیا ببرم هم چی؟ قیامت هم بروم تو بهشت.هان؟ نمی‌شود. هم هوای نفس باشد هم چی؟ حبّ به خدا، شوخی نکن. المحاسن أَبِي عَمَّنْ رَفَعَهُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص(ص) يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا هُوَ اللَّهُ وَ الشَّيْطَانُ‌ وَ الْحَقُ‌ وَ الْبَاطِلُ وَ الْهُدَى وَ الضَّلَالُ وَ الرُّشْدُ وَ الْغَيُّ وَ الْعَاجِلَةُ وَ الْعَاقِبَةُ وَ الْحَسَنَاتُ وَ السَّيِّئَاتُ فَمَا كَانَ مِنْ حَسَنَاتٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ مَا كَانَ مِنْ سَيِّئَاتٍ فَلِلشَّيْطَانِ. بحار جلد 67 صفحه 243 〰〰〰〰〰 شرح حدیث 🎞 رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 بی‌توجّهی به امر به معروف و نهی از منکر موجب شکست از دشمن است❗️ 📌سیّد رضی در حکمت بعدی نهج‏البلاغه می‏گوید: «وَ عَنْ أَبِی‏جُحَيْفَة»؛ ابوجُحیفه از کسانی بود که امیرالمؤمنین(ع) او را خیلی دوست داشت و آن‏قدر مورد اطمینان بود كه حضرت او را حافظ بیت‏المال قرار داده بود. او می‏گوید: «سَمِعْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ يَقُولُ اوّل مَا تُغْلَبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْجِهَادِ الْجِهَادُ بِأَيْدِيكُمْ ثُمَّ بِأَلْسِنَتِكُمْ ثُمَّ بِقُلُوبِكُمْ»؛ شنیدم امیرالمؤمنین(ع) می‏فرمود: اوّلین چیزی که موجب شکستِ شما است و به‏واسطۀ آن در جهاد مغلوب می‏شوید، جهاد با دست، سپس جهاد با زبان و بعد هم جهاد قلبی است. «فَمَنْ لَمْ يَعْرِفْ بِقَلْبِهِ مَعْرُوفاً وَ لَمْ يُنْكِرْ مُنْكَراً قُلِبَ فَجُعِلَ أَعْلَاهُ أَسْفَلَهُ وَ أَسْفَلُهُ أَعْلَاهُ»1️⃣؛ کسی‏که حتّی در قلبش نسبت‏به معروف شناختی نداشته و انکاری نسبت‏به منکر هم نداشته، چنین انسانی معکوس و وارونه شده و اصلاً دیگر انسان نیست؛ این تعبير مثل همان «میّت الأحیاء» است. حضرت می‏فرماید: همین بی‏توجّهی نسبت‏به امر به معروف و نهی از منکر است که موجب شکست شما از دشمنان می‏شود. 1️⃣نهج‏البلاغه، حکمت 375 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه ششم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📍 مراتب امر به معروف و نهی از منکر؛ جلوگیری از مبغوض مولاست❗️ 📌بنابراین تا آنجایی که احتمال عقلایی می‌دهی که می‌توانی جلوی مبغوض مولا را بگیری، باید اقدام کنی. عقل هم همین را حکم می‌کند و این بر اساس مراتب است. در فقه ما هم همین است. 📌 در روایات هم خیلی صریح به این مراتب اشاره می‌کنند. محور این مراتب این است که نباید در سطح جامعه مبغوض خدا تحقّق پیدا کند و اینکه این عمل را مشروط به احتمال تأثیر کردند، به همین خاطر است. باید به هر قیمتی جلوی تحقّق مبغوض مولا گرفته شود. شیوه‌ای هم که شارع انتخاب کرده، بهترین شیوه است، و انتخاب آن را به خود انسان واگذار کرده است. 📌 می‌گوید: اگر شخصی به فردی امر و نهی کند مؤثّر است، اگر شخص دیگری به‌همان فرد بگوید لج‌بازی می‌کند؛ لذا امر و نهی کردن بر اوّلی واجب و بر دوّمی حرام است. اگر زید به این بگوید فایده ندارد. گاهی ممکن است لج‌بازی کند، ولی اگر عمرو به‌او بگوید فایده دارد؛ باید به او بگوید. حتّی اگر علم اجمالی داریم که بر زید یا عمرو مؤثّر است و نمی‌دانیم بر کدام یک مؤثّرند، بر هر دو واجب است که امر به معروف و نهی از منکر کنند؛ چون یقین داریم که جلوی مبغوض گرفته می‌شود. 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه یازدهم رحمت الله علیه @agamojtabatehrani
﷽ 📌 امر به معروف به شیوه امام صادق علیه السلام 📍 چه زمانی باید از عامل به‌منکر فاصله گرفت❗️ 📌روایت مفصّلی از امام‌صادق(ع) نقل شده است که بخشی از آن را می‌خوانم. حضرت خطاب به شیعیان و اصحاب خود می‌فرماید: «مَا يَمْنَعُكُمْ‏ إِذَا بَلَغَكُمْ‏ عَنِ‏ الرَّجُلِ‏ مِنْكُمْ مَا تَكْرَهُونَ وَ مَا يَدْخُلُ عَلَيْنَا بِهِ الْأَذَى»؛ چه چیزی جلودار شما می‌شود وقتی متوجّه می‌شوید شخصی از شما عمل زشتی را از دیدگاه شرع انجام بدهد و موجب اذیّت ما شود. عمل منکری که از طرف کسانی که منتسب به دین و خصوصاً به تشیّع بودند، انجام می‌شد موجب اذیّت ائمّه(ع) می‌شد. «أَنْ تَأْتُوهُ فَتُؤَنِّبُوهُ وَ تُعَذِّلُوهُ»؛ چه‌کسی جلوی شما را گرفته که ممانعت کنید و نگذارید این کار زشت را انجام بدهد. غرضم جملۀ «وَ تَقُولُوا لَهُ قَوْلًا بَلِيغاً»«‌نزد او برويد و او را بر آن سخن سرزنش و توبيخ كنيد و به‌طور رسا و آشكار با او گفتگو كنيد» است. توجّه کنید که از کجا شروع می‌کند. با او صحبت کنید و زشت بودن عمل را به او بفهمانید. حارث‌بن‌مغیره، روای روایت می‌گوید: «قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِذاً لَا يَقْبَلُونَ مِنَّا»؛ اگر با او با زبان خوش صحبت کردیم و زشتی و قبیح بودن و حرام بودن عمل را به او گفتیم و او نپذیرفت، چه کنیم؟ «قَالَ اهْجُرُوهُمْ وَ اجْتَنِبُوا مَجَالِسَهُمْ»؛حضرت فرمود: از آن‌ها فاصله بگیرید و در مجامع آن‌ها شرکت نکنید. 1️⃣وسائل الشيعه، ج‏16، ص 145 〰〰〰〰〰 📚 📕 📝 جلسه دوازدهم @agamojtabatehrani