🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀
آیت الله مجتهدی تهرانی(ره):
اگر سر ظهر پدرت تو را صدا بزند 🗣
و تو همان موقع بگویی بله
می گوید : بیا پدرجان کارت دارم
💚ولی اگر بعداز ظهر بروی بگویی : پدرجان ظهر مرا صدا کردید چه کار داشتید؟
پدر می گوید : الان جواب می دهی؟! من ظهر صدایت زدم😒
💟نماز هم، چنین است
یعنی خداوند اول ظهر صدا می زند
قد قامت الصلوه ولی تو بعد بروی بگوئی الله اکبر😞
🍃💥🍃💥🍃💥🍃💥🍃💥
کانال آیت الله مجتهدی(ره)
@mojtahedie71
🍃💥🍃💥🍃💥🍃💥🍃💥
#ثواب_و_عقاب
《ثواب بردن نام خدا به هنگام وضو》
▪️حدثنى جعفر بن محمد بن مسرور رضى الله عنه قال حدثنى الحسین بن محمد بن عامر عن عمه عبدالله عامر عن محمد بن اسماعیل عن على بن الحکم عن داود العجلى عن ابى بصیر عن ابى عبدالله علیه السلام قال من توضا فذکر اسم الله طهر جمیع جسده و کان الوضوء الى الوضوء کفاره لما بینهما من الذنوب و من لم یس لم یطهر من جسده الا ما اصابه الماء
💟 امام صادق علیه السلام فرمودند:
کسى که هنگام وضو نام خدا را ببرد، تمام بدنش پاک مى شود و این کار کفاره گناهان بین دو وضو خواهد بود. و کسى که نام خدا را نبرد، فقط آن مقدار از بدنش که آب به آن مى رسد پاک مى شود.
✅کانال آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
@mojtahedie71
🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۵)
◾️عجب پروندهای! کوچکترین عمل خوب یا زشت مرا در خود جای داده بود.
در آن لحظه تمام اعمالم را حاضر و ناظر میدیدم...
💠در فکر سبک و سنگین کردن اعمال خوب و بد بودم که رومان پرونده اعمالم را بر گردنم آویخت، بطوریکه احساس کردم تمام کوههای عالم بر گردنم آویختهاند.
💥چون خواستم سبب این کار را بپرسم گفت: اعمال هرکسی طوقی است بر گردنش.
گفتم تا چه زمان باید سنگینی این طوق را تحمل کنم؟
گفت: نگران نباش. بعد از رفتن من نکیر و منکر برای سؤال کردن میآیند و پس از آن شاید این مشکل برطرف شود.
🍀رومان این را گفت و رفت..
✅هنوز مدت زیادی از رفتن رومان نگذشته بود که صداهای عجیب و غریبی از دور به گوشم رسید. صدا نزدیک و نزدیک تر میشد و ترس و وحشت من بیشتر...
🔘 تا اینکه دو هیکل بزرگ و وحشتناک در جلوی چشمم ظاهر شدند. اضطرابم وقتی به نهایت رسید که دیدم هر یک از آنها آهنی بزرگ در دست دارند که هیچکس از اهل دنیا قادر به حرکت آن نیست، پس فهمیدم که این دو نکیر و منکراند.
☑️در همین حال یکی از آن دو جلو آمد و چنان فریادی کشید که اگر اهل دنیا میشنیدند، میمردند.
✨ لحظهای بعد آن دو به سخن آمده و شروع به پرسش کردند: پروردگارت کیست؟ پیامبرت کیست؟ امامت کیست؟
⚜ از شدت ترس و وحشت زبانم بند آمده بود. و عقلم از کار افتاده بود.، هرچند فهم و شعورم نسبت به دنیا صدها برابر شده بود، اما در اینجا به یاریم نمیآمدند.
⚡️ سرم به زیر افتاد، اشکم جاری شد و آماده ضربت شدم.
💥درست در همین لحظه که همه چیز را تمام شده میدانستم، ناگهان دلم متوجه رحمت خدا و عنایات معصومین علیهم سلام شد و زمزمه کنان گفتم: ای بهترین بندگان خدا و ای شایستهترین انسانها، من یک عمر از شما خواستم که شب اول قبر به فریادم برسید، از کرم شما به دور است که مرا در این حال و گرفتاری رها کنید.
💠و این بار آنها با صدای بلندتری سؤالشان را تکرار کردند. چیزی نگذشت که قبرم روشن شد، نکیر و منکر مهربان شدند،
🌺دلم شاد و قلبم مطمئن و زبانم باز شد. با صدای بلند و پر جرأت جواب دادم: پروردگارم خدای متعال(الله)، پیامبرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم، امامم علی و اولادش، کتابم قرآن، قبلهام کعبه میباشد...
🔷نکیر و منکر در حالیکه راضی به نظر میرسیدند از پایین پایم دری به سوی جهنم🔥 گشودند و به من گفتند: اگر جواب ما را نمیدادی جایگاهت اینجا بود،
💐 سپس با بستن آن در، در دیگری از بالای سرم باز کردند که نشان از بهشت داشت. آنگاه به من مژده سعادت دادند.
با وزش نسیم بهشتی قبرم پر نور و لحدم وسیع شد. حالا مقداری راحت شدم.🍀
🍂از اینکه از تنگی و تاریکی قبر نجات یافته بودم، بسیار مسرور و خوشحال بودم.
سرور و شادمانیم ار اینکه در اولین امتحان الهی سربلند بیرون آمدم، چندی نپایید و رفته رفته نوعی احساس دلتنگی و غربت به من روی آورد.
❄️ با خود اندیشیدم: من کسی بودم که در دنیا دوستان، اقوام و آشنایان فراوانی داشتم؛ با آنها رابطه و انس فراوان داشتم. اما اینک دستم از همه آنها کوتاه است.
♦️سر به زیر گرفتم و بی اختیار گریه را آغاز کردم. چندی نگذشت که عطر دل انگیز و و روح نوازی به مشامم رسید، عطر بیشتر و بیشتر میشد.
✨در حالیکه پرونده اعمال بر گردنم سنگینی میکرد با زحمت سرم را بلند کردم و ...
✍ادامه دارد..
@mojtahedie71
خلاصه پرسش
در شب اول قبر، نکیر و منکر با انسانها به چه زبانی صحبت میکنند؟
پرسش
در شب اول قبر، نکیر و منکر با انسانها به چه زبانی صحبت میکنند؟
پاسخ اجمالی
از رخدادهاى مهم و حتمى عالم برزخ سؤال دو فرشته «نکیر» و «منکر» است. از روایات و گفتار متکلمان اسلامی بر میآید که سؤال نکیر و منکر حقیقتی غیر قابل انکار است. شیخ صدوق در این باره مینویسد: «اعتقاد ما درباره سؤال قبر این است که حق است و ناچار به پذیرش آن هستیم».[1] روایات در اینباره فراواناند؛ از جمله امام جعفر صادق(ع) فرمود: «هر کس سه چیز را انکار کند از شیعیان ما نیست: معراج، سؤال قبر و شفاعت».[2] همچنین نقل شده است: امام سجاد(ع) در هر جمعه در مسجد رسول خدا(ص) مردم را موعظه میفرمود و از جمله مواعظش این بود: «اى فرزند آدم! اجل تو سریعترین چیزها به سوى تو است و نزدیک است تو را دریابد و ملک الموت روح ترا قبض کند و به سوى منزلِ تنها بروى، پس روح ترا به سوى تو برگردانند و منکر و نکیر براى سؤال و امتحان سخت تو بیایند همانا اول چیزى که از تو سؤال کنند از دین تو است که به آن معتقد بودهاى و از کتاب تو است که آنرا تلاوت کرده و از امامی است که ولایت او را اختیار نموده و میپرسند از عمر تو که در چه چیز فانى کردى و از مال تو که از کجا کسب، و در چه راه مصرف نمودى، پس عذر خود را بگیر و براى جواب آماده شو».[3]
درباره کیفیت و چگونگی سؤال در قبر -مانند اینکه به چه زبانی صحبت میکنند- چیزی صریحی در روایات بیان نشده است، اما به طور اجمال باید گفت:
1. برخی معتقدند که در قبر از هر شخصی، با زبان اصلی آن شخص سؤال و جواب خواهد شد.[4] حتی اگر این نظریه را نپذیریم ولی مسلم است که این گفتوگو به شیوهای انجام خواهد شد که درک متقابل وجود داشته باشد.
2. گروهی نیز احتمال دادهاند که سؤالات قبر به این صورت نیست که با زبان و الفاظ مادی از ما بپرسند، پروردگار و پیامبر تو کیست و ما اسم آنرا بگوییم، بلکه در عالم قبر قوای مثالی انسان به کار میافتد؛ یکی از مهمترین چیزهایی که به کار میافتد حافظه مثالی انسان است، و وقتی حافظه مثالی به کار میافتد تمام زندگی شخص و باورهایی از اعماق وجود انسان پیش چشم او میآید. و وقتی این دو ملک از انسانها سؤال میکنند، میخواهند آن چیزی که در عمق وجود آنها در مورد خدا شکل گرفته است، را بدانند.
به دیگر سخن؛ در قبر، زبان حال وجود دارد، نه زبان قال، چنانچه در روایات به این مطلب اشاره شده است، پیامبر خدا(ص) میفرماید: «هنگامى مرده در قبر گذاشته میشود، قبر به او میگوید: واى بر تو اى فرزند آدم! چه چیزى تو را نسبت به من فریب داد؟ آیا نمیدانى من سراى فتنه، سراى تاریکى، سراى تنهایى و خانه کرمهایم، چه چیزى تو را نسبت به من مغرور کرد؟ که تو با آرزوهاى بسیار و کبر و تلاش زیاد بر روى من خرامان میگذشتى، در این موقع اگر مرده از اهل صلاح باشد، گویندهاى بر قبر پاسخ میدهد که: چه میگویى؟ اگر امر به معروف و نهى از منکر کرده باشد، گور میگوید: من در این صورت سبزه زارى میشوم و تن او نورى میشود و روح او به سوى خدا بالا خواهد رفت».[5] امام صادق(ع) فرموده است: «قبر را در هر روز گفتارى است، میگوید: من خانه غربتم، من خانه وحشتم، من خانه کرمهایم، من قبرم، من مرغزارى از مرغزارهاى بهشت و یا حفرهاى از حفرههاى آتشم».[6]
3. ممکن است گفته شود: سؤال و جواب با گوش و زبان همین بدن است، ولى در ظرف عالم دیگر، نه در این عالم مادی. و اینکه گفتیم: در بدنِ مثالى است، منافى این سخن نیست. توضیح اینکه؛ روح انسانى، جوهرى است مجرّد و غیر از روح حیوانى است و به مردن انسان فانى نمیشود، بلکه تنها علاقه تدبیرى و تصرف او از این بدن عنصرى قطع میگردد، بنابراین، مانعى ندارد که لذائذ و آلام وارده بر این بدن را درک کند و با اهل و اولاد خود تکلم نماید و عملیاتى که نسبت به بدن او میشود ببیند و سخنانى که در اینباره گفته میشود بشنود و همراه بدن خود حرکت کند، اما نه به این زبان و چشم و گوش و دست و پا و سایر حواس ظاهرى بلکه با مردن، ادراکات روحى شدیدتر میشود و بدون این آلات امور را درک میکند.[7]
4. ناگفته نماند که؛ شاید انسان در دنیا به سادگی پاسخ آنچه در پرسش شب اول قبر طرح میشود را بداند اما کسی که در دنیا مطیع شیطان بوده زبانش بند خواهد آمد و به این سؤالها نخواهد توانست پاسخ بگوید ولی اگر عملکردش در این دنیا به گونهای باشد که اعتقاداتش در قلبش رسوخ کرده باشد در این صورت هدایت الهی شامل حال او میشود و پاسخ شب اول قبر نیز ساده خواهد بود؛ چنانکه در روایتی امام کاظم(ع) میفرماید: «از مؤمنی که در قبر است سؤال میشود که پروردگار تو کیست؟ او در پاسخ میگوید: الله. سپس سؤال میشود: دین تو چیست؟ او در پاسخ میگوید: اسلام. و باز از او پرسیده میشود که پیامبر تو کیست؟ در پاسخ میگوید: محمد(ص)
و باز پرسیده میشود: امام تو چه کسی است؟ در پاسخ این سؤال اسامی ائمه را که به آنان اعتقاد دارد، بیان میکند. سپس سؤال میشود که: چگونه به آن علم پیدا کردی؟ در پاسخ میگوید: خداوند مرا به این طریق هدایت کرده، و مرا بر این عقیده تثبیت فرمود ...».[8]
@mojtahedie71
زنان بی حجاب در قیامت چه مجازاتی دارد؟
زنان بی حجاب در قیامت و مجازات زن بی حجاب
امیرالمومنین علی (علیه السلام) میفرماید:« روزی با فاطمه (سلام الله علیها) محضر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلّم) رسیدیم ٬ دیدیم حضرت به شدت گریه می کند.
گفتم:پدر و مادرم به فدایت یا رسول الله! چرا گریه می کنی؟
فرمود:یا علی! آن شب که مرا به معراج بردند ٬ گروهی از زنان امت خود را در عذاب سختی دیدم و از شدت عذابشان گریستم. (و اکنون گریه ام برای ایشان است.)
زنی را دیدم که از موی سر آویزان است و مغز سرش از شدت حرارت می جوشد.
زنی را دیدم که از زبانش آویزان کرده اند و از آب سوزان جهنم به گلوی او می ریزند.
زنی را دیدم که از پستانش آویزان کرده اند.
زنی را دیدم که دست و پایش را بسته اند و مارها و عقربها بر او مسلط هستند .
زنی را دیدم که کر و کور و لال بود و در تابوتی از آتش قرار داشت که مغز سرش از سوراخ های بینی اش بیرون می آمد و بدنش از شدت جذام و برص قطعه قطعه شده بود.
زنی را دیدم که ٬ که از پاهایش در تنور آتشین جهنم آویزان است.
زنی را دیدم که گوشت بدنش را با قیچی های آتشین ریز ریز می کنند .
زنی را دیدم که صورت و دستهایش در آتش می سوزد و امعا و احشای داخلی اش را می خورد.
زنی را دیدم که سرش سر خوک و بدنش بدن الاغ بود و به هزاران نوع عذاب گرفتار بود.
و زنی را به صورت سگ دیدم و آتش از نشیمنگاه او داخل می شود و از دهانش بیرون می آید و فرشتگان عذاب عمودهای آتشین بر سر و بدن او می کوبند.
@mojtahedie71