eitaa logo
آیت الله مجتهدی ( تهرانی) ره
4.3هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
10.4هزار ویدیو
74 فایل
کپی مطالب کانال ممنوع🛇 👈 زندگیتان را با سخنان ناب آیت الله مجتهدی (ره) خدایی کنید. 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂 @mojtahedie71 -
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️عوامل حسابرسی آسان در (بخش اول) 🔶حسابگری خدا و حسابرسی خداوند به معنای آن است که هر عملی، بلافاصله اثرش پشت سرش قرار دارد چه در دنیا باشد، چه در آخرت. 🔷یکی از اسامی خداوند،  است و این بدین معناست که و حساب کننده است. در تمامی عوالم وجود جریان دارد؛ همه خاصیت ها و اثرهایی که در عالم وجود دارد، ناشی از اسم خداوند است؛ یعنی همه ‌چیزها روی‌  است؛ رها و مهمل نیست؛ حتی در اعماق وجودی انسانها مورد قرار می گیرند. 💠حسابگری خداوند در قرآن 🔷چنانکه در سوره بقره فرمود: « ...وَإِنْ تُبْدُوا مَا فِی أَنْفُسِکُمْ أَوْ تُخْفُوهُ یُحَاسِبْکُمْ بِهِ اللَّهُ...»؛ [بقره، ۲۸۴] «...و (از این رو) اگر آنچه را در دل دارید، آشکار سازید یا پنهان، خداوند شما را بر طبق آن، می‌کند...» 💠علت اتفاقات کوچک 🔷اگر خاری به دست آدمی اصابت می کند، یا سنگی به پای انسان برخورد کند، روی است و اساساً مسئله ای بنام شانس یعنی اتفاق که در جامعه معمولاً از آن نام برده می شود، وجود خارجی ندارد؛ یعنی همه حوادث روی حساب است نه اتفاق و شانس؛ و این یکی از جفاهایی است که حتی برخی از مومنین، به حوادث عالم دارند، حوادث را به شانس و اتفاق تعبیر می کنند. 💠حسابرسی دقیق حتی در مراتب بالای معنوی 🔷پس ها و  های دنیا، روی و کتاب است؛ حضرت یوسف (ع) که چند سال اضافه زندانی میشود، بخاطر لحظه‌ی امیدی بود که از ساقی پادشاه داشت، که از او در نزد آقایش یاد کند و لذا قرآن فرمود: «اذْکُرْنِی عِنْدَ رَبِّکَ فَأَنْسَاهُ الشَّیْطَانُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِی السِّجْنِ بِضْعَ سِنِینَ»؛ [یوسف، ۴۲] «مرا نزد صاحبت [سلطان مصر] یادآوری کن!» ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد؛ و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند.» 🔷 و بر اساس اعمالی است که خود انسان انجام می دهد؛ گاهی به خاطر یک محفل که انسان برگزار می کند، توفیقاتی از وی سلب می گردد. شهید مطهری میفرماید: یک شب جمعه با استادم میرزا علی آقا شیرازی که اهل تهجد و اشک سحر بود، به محفلی رفتیم ایشان اشعار زیادی خواند؛ شب که برگشتیم سحر نتوانست بلند شود؛ موقع اذان صبح که بلند شد، گفت: این سلب توفیق بخاطر شعرهای دیشب بود. 💠نکته مهم درجات معرفتی 🔷البته جلب توفیق و سلب توفیق با نوع معرفت و اعمال انسان ها فرق دارد؛ انسان هایی که کلاس معرفتی شان بالا بوده باشد، ریز اعمالشان زیر ذره بین است و کسانی که در کلاس معرفتی پایین تری هستند، قاعدتاً طبق معرفت و عقل و درکشان از دین، مورد مواخذه یا اجر و پاداش قرار می گیرند. 💠معنای حسابگر بودن خدا 🔷 و حسابرسی خداوند به معنای آن است که هر ، بلافاصله پشت سرش قرار دارد چه در دنیا باشد، چه در آخرت؛ اما مسئله آن است که گاهی حسابرسی ها بسیار زود اتفاق می افتد و به اصطلاح حسابشان آسان است. ... منبع: وبسایت‌راسخون‌ @mojtahedie71
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️اسراف و تبذير در قرآن (بخش یازدهم) 🔷در اين مطلب، توجه به اين نكته ضرور است كه ، و مكتب وحی، طبعا يا است و يا اهل ‌و ؛ «وَ كَانَ الإنْسَانُ قَتُورًا»[اسراء،۱۰۰] انسان سختگير است، همان‏گونه كه ظالم و نادان است. «إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولا»[احزاب،۷۲] و اين هدايت تشريعی الهی است كه او را از اين طبيعت و خصلتهای پست‏ حيوانی نجات مي‏دهد؛ 🔷و لذا در آيات كريمه قرآنی، جهت رهايی از افراط و تفريط و نجات از پستيها و خست های نفسانی، و را برای انسان هموار كرده است و مي‏فرمايد: «بندگان خدای رحمان آنان هستند كه هنگام انفاق، اسراف نكرده و بخل هم نورزند، بلكه در اين ميان راهی استوار، معتدل و بر اساس عدالت پيش مي‏گيرند».[احزاب، مضمون آیه۶۷] 🔷پس ب‏طور كلی و بويژه از بعد اقتصادی كه مورد بحث ما است، و مصرف كردن و تلف كردن نعمت های الهی، محروم كردن جامعه از آن نعمت ها است؛ لذا می‌‏بينيم كه قرآن كريم چگونه به موارد مختلف آن اشاره مي‏فرمايد: «خداوند را دوست نمي‏دارد»[اعراف،۳۱] و « قابل هدايت نبوده و بسيار دروغگويند»[غافر،۳۸] و «اهل هلاكت و گمراهی‌اند و نجات ندارند»[انبیاء،۹] و «اهل ترديد و شك و ريبند»[غافر،۳۴]، «اهل آتشند»[غافر،۴۳] و «قابل پيروی نيستند.»[شعرا،۱۵۱] 🔷چون بر است، از جهت ديگر قرآن مجيد، بخل و امساك و تقتير را هم مورد نكوهش قرار داده و (بطور مثال) مي‏فرمايد: «الَّذِينَ يَبْخَلُونَ وَ يَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبُخْلِ وَ يَكْتُمُونَ مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ»[نساء،۳۷] آنان كه بخل می‌ورزند و مردم را به بخل وا مي‏دارند، و آنچه خدا از فضل خود به آنان بخشيده كتمان مي‏كنند، (به مردم استفاده نمي‏رسانند) به كيفر خود خواهند رسيد. ... نویسنده: محمدرضا عطايی - مجلة مشكاة، ش ۵۵ منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات @tabyinchannel
✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️اسراف و تبذير در قرآن (بخش دوازدهم) 💠چرا مبغوض خدا و برادران شيطان شمرده شده‏‌اند؟ 🔷علت اين مطلب را بايد در جهان‌‏بينی و اعتقادات اسلامی جستجو كرد و تبيين آن، در مورد مي‏تواند چنين باشد كه خداوند امر به عدالت و احسان مي‏كند و طبعا را دوست مي‏دارد. «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ‏» و از آنجا كه از اين فرمان سرپيچی كرده و بی عدالتی در مصرف را پيشه خود ساخته‌‏اند، قهرا مورد خشم و دشمنی خداوند قرار خواهند گرفت، 🔷ولی در مورد علت همدست‏ بودن و شباهتشان به را از آيه شريفه مي‏توان استنباط كرد آنجا كه مي‏فرمايد: « » و تعبير برادر در لغت عرب، به معنی مشابه و نظير هم می‌آيد و شيطان در برابر پروردگارش ناسپاس است، و از طرف ديگر به معنای های خداوند است و خود نوعی ناسپاسی است، نسبت ‏به آن نعمت ها، 🔷و نخستين فردی است كه همه چيز را ناديده گرفت و تمرد از فرمان خدا كرد و راه را باز نمود، لذا آنها كه مبتلا به اين باشند از همكاران و همدستان ‌شيطان خواهند بود و از آنان با عنوان ياد شده است و اين است رمز تعبير زيبای . ... نویسنده: محمدرضا عطايی - مجلة مشكاة، ش ۵۵ منبع: وبسایت‌مرکزمطالعات و پاسخ‌گویی به شبهات @mojtahedie7
 ✨🔸✨🔸✨🔸✨🔸✨ ✨ ⭕️اسراف و تبذير در قرآن (بخش چهاردهم) 💠آثار سوء اسراف 🔷الف) ؛ ، علاوه بر زيانهای اقتصادی كه بر جامعه و ملت تحميل ميكند، برای خود نيز زيانهای جبران‏ناپذيری به بار می‌آورد: 1⃣ ؛ چون تعادل و توازن اقتصادی جامعه را برهم ميزند، از رحمت‏ خدا بدور و گرفتار خشم خدا ميشود، همان‏گونه كه در قرآن مجيد آمده است: «إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفين؛ خداوند را دوست نمي‏دارد‏» [اعراف، ۳۱] و امام صادق(ع) فرمود: «ان السرف امر يبغضه الله‏؛ مورد غضب خداست». [۱] 2⃣ ؛ خدای متعال كه همواره درهای رحمتش بر بندگان گشوده است‏، خود را «غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ»؛ [غافر،۳] معرفی كرده است، لكن نسبت‏ به ميفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ؛ همانا خداوند كسی را كه و دروغگوست هدايت نميكند.» [مومن، ۲۸] 3⃣ ؛ روشن‏ترين اثر اقتصادی ، است، زيرا كه اسرافكار در اثر مصرف ناروای خود، هم جامعه را به ورطه فقر ميكشاند، و هم خود دچار فقر ميشود. لذا يكی از راههای مبارزه اسلام با فقر و محروميت، ايجاد هماهنگی اقتصادی و ريشه‏ كن ساختن است. امام علی (ع) ميفرمايند: «القصد مثراة و السرف متواة‏؛ اقتصاد و ميانه‏روی باعث توانگری، و و ولخرجی، مايه و تنگدستي است»، [۲] نيز فرمودند: «سبب الفقر اسراف‏؛ عامل فقر است». [۳] 4⃣ ؛ از هر نوعی كه باشد، انسان را به نابودی ميكشاند. قرآن مجيد اين حقيقت را چنين بيان ميفرمايد: «ما به وعده‏هايی كه به انبياء و اوليا داديم، وفا كرديم و سپس آنها را با هر كه اراده كرديم نجات داديم، اما مسرفان و ستمگران را هلاك كرديم‏»؛ [انبیاء، ۹۰] امام علی (ع) ميفرمايد: «كثرة السرف تدمر؛ زياد، انسان را به هلاكت ميكشاند». [۴] 5⃣ ؛ كيفر كسانی كه از حدود الهی تجاوز كرده، و اوامر و نواهی خدا را ناديده گرفته باشند، تنها و در دنيا نيست‏، بلكه نيز در انتظار آنان است. قرآن مجيد در اين‏باره ميفرمايد: «كَذلِكَ نَجْزي مَنْ أَسْرَفَ وَ لَمْ يُؤْمِنْ بِآياتِ رَبِّهِ وَ لَعَذابُ الْآخِرَةِ أَشَدُّ وَ أَبْقى‏؛ اين چنين جزا ميدهيم، كسی را كه كند و ايمان به آيات پروردگارش نياورد، عذاب آخرت شديدتر و پايدارتر است»؛ و در جای ديگر ميفرمايد: «وَ أَنَّ الْمُسْرِفينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ؛براستی كه اهل دوزخند». 🔴به اين ترتيب معلوم است كه وضع افرادی كه در مسير باطل و هرزگی ها دچار ميشوند چه خواهد بود! ... پی‌نوشتها: [۱] وسائل‏الشيعه، ۱۵/۲۶۲ [۲] همان، ۱۵/۲۸۵ [۳] فهرست غررالحكم، ص‏۱۵۹ [۴] همان، ص‏۱۹۵ نویسنده: محمدرضا عطايی - مجله مشكاه، ش ۵۵
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ (ع) زینت آسمان ها و زمین (بخش اول) 🔷حضرت (ع) ۱۰ سال امامت کردند و آخرین سال امامت ایشان مصادف شد با مرگ بن ابی سفیان، و روی کار آمدن فرزندش . چهره يزيد با پدرش معاويه بسيار متفاوت بود، او اصلا به دين و ديانت و حتی ظاهر شريعت اهميتی نمی‌داد و تنها به فکر شهوت‌رانی و عيش و نوش خود بود؛ او مردی سگ‌باز، ميمون‌باز، شراب‌خور، بسيار شهوت‌ران و... بود که اصلا به دين و شريعت اهميتی نمی‌داد، پس با وجود او و خليفه بودن او، حتی ظواهر دين و در خطر عظيمی قرار می‌گرفت؛ 🔷به همين خاطر است که (ع)، بعد از اين‌که به خلافت رسيد فرمود: «وَ عَلَى الاِسْلَامِ السّلَامُ اِذْ قَدْ بَلِيَتِ الْاُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْل يَزِِيد؛ آن‌گاه كه امت، گرفتار حاکمی چون گردد، بايد فاتحه اسلام را خواند». [۱] با اين اوصاف، ديگر درنگ جايز نبود و حرکت امام (ع)‏ شروع شد؛ اتفاقا به خاطر جايگاه رفيع حضرت در ميان مردم، حرکت ايشان، حال يا بيعت کنند يا قيام، از اهميت ويژه‌ای برخوردار بود، بنابراين اين قيام يا بيعت، بازتاب بسيار گسترده‌ای در ميان مردم داشت و به منزله تاييد يا عدم تاييد تلقی می‌شد، که حضرت را انتخاب کرد و در نهایت به شهادت ایشان در سال ۶۱ قمری انجامید. 🔷در شان و جایگاه حضرت همین بس که نقل شده: روزی پیامبر اکرم(ص) به (ع) که از در وارد شدند فرمودند: «خوش آمدی ای » یکی از حاضران به نام اُبیّ بن کعب [با تعجب] عرض کرد: یا رسول اللّه، آیا جز شما کسی دیگر هم زینت آسمان‌ها و زمین محسوب می‌شود؟ حضرت فرمودند: «ای ابیّ بن کعب، سوگند به خدا، همانا (ع) در از روی زمین بیشتر شناخته شده است. نام او در این گونه نوشته شده: «اِنّ الحُسینَ مِصباحُ الهُدی و سفینةُ النّجاة» همانا مشعل هدایت و کشتی نجات است». [۲] همچنین پیامبر اکرم(ص) بارها در مورد امام حسن مجتبی و امام حسین علیهم السلام فرمودند: «الْحَسَنَ‏ وَ الْحُسَيْنَ‏ سَيِّدَا شَبَابِ‏ أَهْلِ‏ الْجَنَّة: حسن و حسین سرور جوانان اهل بهشتند». [۳] ... پی‌نوشت‌ها [۱] اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه فهرى، ص ۲۴ [۲] بحرانى، مدينة معاجز الأئمة الإثني عشر و دلائل الحجج على البشر، ج‏۴، ص۵۲ [۳] من لا يحضره الفقيه (۴جلد) ج‏۴، ص۱۷۹ نویسنده: محمد فرضی پوریان منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت
🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳 🏴 ⭕️ (ع) زینت آسمان ها و زمین (بخش دوم) 💠 (ع) از زبان اهل سنت 🔷اگر به منابع اهل سنت هم مراجعه کنیم، علمای آنان در وصف سیدالشهداء (ع) جملات زیبایی دارند که در مورد کمتر کسی چنین سخنانی گفته اند، از جمله اینکه: خالد محمّد خالد، از علمای اهل سنت مصر می‌نویسند: «(ع) برای حفظ دین دست به فداکاری زد... بنابراین موضوعِ نیز حفظ دین بود؛ چرا که در آن زمان نیاز زیادی به حفظ دین احساس می‌شد». 🔷محمدعلی جناح، رهبر فقید پاکستان، می گوید: «هیچ نمونه‌ای از شجاعت، بهتر از آن‌چه (ع) نشان داد در عالم پیدا نمی‌شود. به عقیده من تمام مسلمین باید از شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربانی کرد، پیروی کنند». عباس محمود العقّاد نویسنده و ادیب بزرگ مصری، می‌نویسد: «جنبش (ع) از بی‌نظیرترین جنبش‌های تاریخی است که تاکنون در زمینه دعوت‌های دینی یا نهضت‌های سیاسی پدیدار گشته است». 🔷سید قطب می‌نویسد: «هیچ شهیدی در سراسر زمین مانند (ع) نیست که احساسات و قلب‌ها را قبضه کند و نسل‌ها را به غیرت و فداکاری بکشاند. چه بسیار از کسانی‌که اگر هزار سال هم می زیستند امکان نداشت عقیده و دعوت‌شان را گسترش دهند. ولی (ع) عقیده و دعوتش را با شهادتش به کرسی نشاند. نتوانست قلب ها را به سوی خود سوق دهد و میلیون ها نفر را به سوی اعمال بزرگ بکشاند، مگر خطبه آخرِ (ع) که با خون خود آن را امضا کرد و برای همیشه موجب حرکت و تحول مردم در خط طولانی تاریخ گردید». 🔷محمد اقبال لاهوری فلسفه را در حریّت بخشی می داند. از دید اقبال، (ع) و یارانش برای حفظ آزادگی و گریز از بندگی طاغوت و غیر خدا و اثبات بندگی نسبت به خدا و برخوردار ساختن دیگران از آزادی در سایه تعبد الهی بود. [۱] ... پی‌نوشت [۱] منبع سایت حوزه نویسنده: محمد فرضی پوریان منبع: وبسایت‌رهروان‌ولایت
💥☄💥☄💥☄💥☄💥 ☄ ⭕️چه در دین ایجاد شده بود که (ع) برای مبارزه با آن قیام کرد؟ (بخش اول) 💠 در طول مدّتى که خلافت را غصب کردند، و به ناحق بر مسند قدرت تکیه زدند، در دین ایجاد کرده و سنّت پیامبر (ص) را میراندند؛ چرا که در گرو احیاى بدعت ها و محو سنّت هاى پیامبر اسلام (ص) بود. ذیلاً نمونه هایى از این بدعت ها ذکر میگردد: 🔷در شخصیّت افراد، بر محور ثروت و فرزندان دور مى زد. هر کس پول بیشتر و فرزندان فزون‌ترى داشت، شخصیّتش در نگاه مردم مهم تر بود. در آیه ۳۷ سوره سبأ، ضمن بى اعتبارى این ملاک، را جایگزین آن کرد. مى فرماید: «وَ مَا أَمْوَالُکُمْ وَ لاَ أَوْلاَدُکُمْ بِالَّتِى تُقَرِّبُکُمْ عِنْدَنَا زُلْفَى إِلاَّ مَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً فَأُوْلَئِکَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَ هُمْ فِى الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ؛ و هرگز شما را نزد ما مقرّب نمى سازد، جز کسانى که بیاورند و انجام دهند، که براى آنان در برابر کارهایى که انجام داده اند پاداش مضاعف است؛ و آنها در غرفه هاى [بهشتى] در [نهایت] امنیت خواهد بود». 🔷و نیز در آیه ۱۳ سوره حجرات میفرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاکُمْ؛ گرامی‌ ترین شما در نزد خداوند، شماست». بدین ترتیب، را از ثروت و فرزند، به و و عمل صالح تغییر داد. یعنى هر کس تقواى بیشتر داشته باشد به خداوند نزدیک تر است، هر چند اصلا فرزندى نداشته و فقیرترین فرد جامعه باشد؛ و کسى که تقواى کمترى داشته باشد از خداوند دورتر است هر چند داراى فرزندان فراوان و ثروت زیادى باشد. در پى این تغییر ملاک، ابوسفیان ها و ابولهب ها و ابوجهل ها جاى خود را به سلمان ها و ابوذرها و مقدادها دادند، و در پى آن، مردم در برابر ثروتمندان به خاطر پول و ثروتشان تواضع نمى کردند. 🔷امّا با (ص) دوباره معیارها دستخوش تغییر و تحوّل شد، و در عصر به حال سابق برگشت، و ثروتمندان و صاحبان فرزندان و نیروى انسانى بیشتر، هر چند بویى از تقوا نبرده بودند، جاى انسان هاى متقى را گرفته، و به عنوان شخصیّت هاى اسلامى معرفى شدند. در ، پیشقراولان و کسانى که زودتر از همه اسلام را پذیرفته بودند کنار گذاشته شده، و آزادشدگان دست پیامبر (ص) و فرزندانشان (طلقاء و ابنا طلقاء) که اسلام را به اجبار و فشار محیط، و نه از روى میل و علاقه و اشتیاق، پذیرفته بودند سر کار آمدند. [۱]  🔷در جنگ صفین تعداد فراوانى از صحابه پیامبر (ص) در سپاه امام على (ع)، و تنها افراد بسیار معدودى از صحابه خود فروخته در اردوگاه معاویه بودند. [۲] دستگاه که اساس آن تقوا و ایمان بنا نبود، بلکه شالوده آن بر اساس مطامع دنیوى ریخته شده بود، کسانى که شیطنت بیشتر، قساوت قلب شدیدتر، دین فروشى زیادترى داشتند را به خود جذب مى کرد. (ع) براى از بین بردن این بدعتها و احیاى آن سنّت ها قیام کرد. ... پی‌نوشت‌ها: [۱] افراد فاسق و ظالمى، چون ولید بن عقبة بن ابى معیط را والى کوفه، و عبدالله غامر بن کریز را والى بصره، و عبدالله بن ابى سرح را والى مصر، و مروان بن حکم را مشاور عالى خویش کرد. مطابق آنچه که در کتاب الاستیعاب، ص ۶۹۰ و الاغانى، ج ۶، ص ۳۵۶ آمده، ابوسفیان خود نیز به این نکته اعتراف کرد، آنجا که گفته است: «از آن هنگام که خلافت به دست دو طایفه تیم و عدى (قبیله ابوبکر و عمر) افتاد، من نیز در آن طمع کردم». (عاشورا، ص ۱۲۰) [۲] طبق روایتى ۳۰۰ تن از صحابه پیامبر (ص) که در بیعت رضوان و گروهى از آنها از بدریون بودند، با امام على (ع) در جنگ صفین همکارى مى کردند، که از این جمع ۶۳ نفر در آن میدان شهید شدند. (پیام امام امیرالمؤمنین، ج ۷، ص ۸۳) 📕اهداف قیام حسینى‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، ص ۴۸ منبع: وبسایت راسخون
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ (س) چه مقام و منزلتی در اسلام دارد؟ (بخش دوم) 💠فضایل و مناقب ایشان 🔷آن حضرت در زمره ‏ترينِ‌زنان‌عالم، دارای جلالت شأن، منزلت والا، قوّت استدلال، برترى عقل، استوارى قلب، فصاحت زبان و بلاغت بيان بود و این، از سخنرانى‏ در كوفه و شام كه گويى از زبان پدرش اميرالمؤمنين (ع) ايراد مى‏ گرديد دانسته مى‏ شود، و نيز از احتجاج بر يزيد و ابن زياد، آنگونه كه آنها را خاموش ساخت، تا آنجا كه به بدگويى و ناسزا گفتن و مسخره كردن و دشنام دادن، كه سلاح افراد ناتوان از دليل آوردن است پناه بردند، و از (س) شگفت نيست كه اينگونه باشد؛ چرا كه او شاخه‏ اى از شاخه‏ هاى درخت پاك [رسالت]‏ است. [۱] او در وقار و شخصیت همچون خدیجه (س)، در حیاء و عفّت، مانند مادرش حضرت فاطمه (س)، در شیوایی و رسایی بیان، چون پدرش امام علی (ع)، در حلم و صبر انقلابی همانند برادرش امام حسن (ع) و در شجاعت و قوّت قلب، مانند برادرش حضرت سیدالشهداء (ع) بود. [۲] 🔷 (س) هم از نظر سن، و هم از نظر مقام و فضيلت، برتر از خواهرش ام‏ كلثوم و بلكه مى‏ توان گفت، پس از مادرش فاطمه (س) و جدّه‏ اش خديجه (س)، شريفترين و بزرگترين زنان اسلام بوده است. زندگانى پر ماجرا و سخنان پر معنا و خطبه ‏هاى بليغ و رساى او در طول مسافرت كربلا، كوفه و شام، و زهد و عبادت و ساير خصال عالى او بهترين گواه اين مُدّعاست. [۳] ایشان تربیت شده خاندان وحی است. به كوچك و بزرگ احترام می‌گذاشت و هیچگاه چهره ترش نمی‌كرد. همیشه در سلام كردن [به بانوان و محرمان] پیش دستی می‌كرد، و در مقابل مهمان از جا بر می‌خاست و مقام او را ارج می‌نهاد. با اینكه عبداللّه بن جعفر از بزرگان و ثروتمندان مدینه بود و در خانه، كنیز و غلام و... داشت؛ امّا حضرت (س) در كارهای خانه آنان را یاری می‌داد و جویای احوالشان می‌شد، تا اگر مشكلی دارند، آن را برطرف سازد. [۴] 🔷روزى حضرت زينب (س) در محضر دو برادرش حسن و حسين (عليهما السلام) نشسته بود. آنها درباره بعضى از گفتار رسول خدا (ص) با هم گفتگو مى‏ كردند. در اين هنگام، (س) به دنبال سخنان برادرانش، نكات جالب و زيبايى را بيان فرمود. پس از تمام شدن نكات و توضيحات حضرت زينب (س)، امام حسن (ع) به خواهرش فرمود: «إِنَّكِ حَقّاً مِنْ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَ مِنْ مَعْدَنِ الرِّسالَةِ؛ به راستى كه تو از درخت نبوّت و معدن رسالت هستی». براى اثبات نبوغ آن بزرگوار، شاهدى گوياتر از نقل خطبه مشهور حضرت زهرا (س) وجود ندارد؛ [۵] چرا كه ايشان در آن زمان بيش از پنج سال نداشته است! [۶] (س) وارث خاندانى بود كه سرسخت‏ ترين دشمن آنان «يزيد» درباره‏ شان گفته است: «إِنَّ هؤُلاءِ وَرَثوُا الْعِلْمَ وَالْفَصاحَةَ وَ زَقُّوا الْعِلْمَ زَقّاً؛ اينان خاندانى هستند كه فصاحت و دانش را از پيامبر (ص) به ارث برده‏ اند و آن را همراه شيرخوارگى از پستان مادر‏ می مكند». [۷] 🔷 (س) همچون مادرش فاطمه (س) نمازش را اوّل وقت به جا می‌آورد، و در انجام آن بسیار دقّت داشت. هنگام فرا رسیدن وقت نماز، كارها را رها كرده، به نماز می‌پرداخت. حضرت چنان غرق در نماز و عبادت می‌شد كه گویا در این دنیا نیست و محو معبود یكتا می‌گشت. [۸] نماز های شب حضرت در طول زندگی، به ویژه در دوران اسارت، و در مسیر كوفه و شام معروف است، تا آنجا كه برادرش از او درخواست می کند كه در نماز شب برادرش را فراموش نكند. امام سجاد (ع) مى‏ فرمايد: «در آن شب ديدم عمه‏ ام زينب (س)، نشسته مشغول نماز و عبادت بود». امام حسين (ع) به قدرى به خلوص، عرفان و بندگى (س) اعتقاد داشت، كه هنگام خداحافظى آخر، از خواهرش درخواست دعا كرد و به او فرمود: «يا اخْتاهُ! لا تَنْسَيْنِى فِى نافِلَةِ اللَّيْلِ؛ خواهرم مرا در نماز شب فراموش مكن». [۹] ... پی‌نوشت‌ها [۱] با كاروان شام، هاشمى نوربخش، حسن، مشعر، ص ۷۱ [۲] الخصایص الزینبیه، جزایری، سیدنورالدین، ص ۱۶۰ [۳] زينب عقيله بنى هاشم (س)، رسولى محلاتى، سيد هاشم، چ اول، ص ۹ [۴] زندگانی حضرت زینب (رسالتی از خون و پیام)، ص ۱۶ [۵] بلاغات النساء، ابن ابی طاهرابن طیفور، ابوالفضل، شرح و تصحیح: احمدالالفی، ص ۱۲ [۶] سرّ نينوا، زينب كبرى (س)، محسن زاده، محمد على، چ اول، ص ۳۵ [۷] با كاروان شام، همان، ص ۷۲ [۸] داستانهایی از زندگانی حضرت زینب (س) کربندی، علیرضا، ص ۱۷ [۹] باكاروان شام، همان، ص ۷۱ منبع: وبسایت آیت الله مکارم (بخش آئین رحمت)